زیربنای اخلاق در بهائیت را توضیح دهید و بگویید اخلاق بهائیت په پیشینه ای استوار است؟
در کتاب اصول عقائد بهائیان، صفحه 11 چنین آمده است:
"شخص انسان باید به اخلاق روحانیه و اعمال و افعال طیبه طاهره مزین باشد. هر نفسی به این مقام نائل نشود او از انسان محسوب نه"
هر انسان طالب فضل و کمالی در پی مکارم اخلاق و افعال طیب و طاهر می باشد؛ ولی با دیدن هر نوشته و خواندن هر کتابی و شنیدن هر سخنی نمی توان کورکورانه قدم در راه آن گذاشت، بایستی دید که نویسنده و مبدا صدور این نوشته و امثال آن کجاست و زیربنای فکری و دینی آنها چیست.
برای پی بردن به زیربنای عقیدتی و فکری صاحبان این نوشته(ها) می توان
1- از تاریخ و سرگذشت آنها کمک گرفت.
2- با بررسی اعمال و گفتار معاصرین این جماعت به خط مشی آنها پی برد.
در بررسی تاریخ بهائی گری، پیوند ناگسستنی و محکمی بین بهائی گری و بابی گری می بینیم. هر چند که سران بهائیه، سعی بر حذف پاره از مکتوبات بابیه را داشته اند، اما به طور کامل موفق نشده اند و علیرغم آنکه بنا به گفته حسینعلی نوری(بها) نوشته های باب دیگر رزق و روزی آدمیان نیست و رزق ماهیان دریاست، اما هنوز نوشته های باب را می توان در گوشه و کنار کتابخانه های خصوصی پیدا کرد و این، خود نقض کننده آن کلام بها می باشد که، جماعت بهائی سخنان او را وحی و عاری از اشتباه می دانند.
در واقعه بدشت که اصحاب و یاران نزدیک باب در آن حضور داشتند و حسینعلی نوری(بها) هم در آن شرکت داشت، زرین تاج که به قره العین مشهور بود، پس از آنکه بزک کرده و بدون حجاب نزد اصحاب باب حاضر شد، از خود چند جمله ای به یادگار گذاشت. او می گوید:" ای اصحاب این روزگار از ایام فترت شمرده می شود امروزه تکالیف شرعیه یکباره ساقط است و این صوم و صلات کاری بیهوده است...پس زحمت بیهوده بر خویش روا ندارید و زنان خویش را در مضاجعت طریق مشارکت بسپارید و در اموال یکدیگر شریک و سهیم باشید که در این امور شما را عقابی نخواهد بود..."
این گفتار زرین تاج، مقدمه ای بود بر آزادی روابط جنسی میان پیروان باب و سپس ترویج آن در میان بهائیان و خصوصا مبلغان بهائی. آنچه را که می توان در این باره خواند و این جماعت فریبکار را بهتر شناخت، در کتاب هایی از فضل الله مهتدی و نیکو و دیگرانی که از این جماعت روی گردانده اند، می توان دید.
نکته دیگری که در این باره می توان گفت آن است که معلوم می شود که چه چیزهایی برای زرین تاج سختی و رنج را در پی داشته است. به قول خودش صوم و صلات و تکالیف شرعیه؛ و دیگر آنکه چه چیزهایی را دوست داشته و می پسندیده، طریق مشارکت در مضاجعت زنان. همان که خودش پایه گذارش در بابیه بود و افتخار همبستر شدن با خود را، به یاران باب اعطا کرد. همین اعمال این زن هوسران بود که محکم ترین فرد بابی یعنی ملا حسین بشرویه را مجبور به تهدید اصحاب بدشت به حد زدن می کند. اما طیق دستور چه آئینی حتما خودش هم نمی دانست.
پس دیدیم که اولویت برای زرین تاج، مشارکت جنسی بود و نه پرداختن به فضائل و کمالات انسانی.
این همان زنی است که بهائیان به شدت در پی آنند که او را پاک و طاهر نشان دهند و در نوشته های خود او را مظهر پاکی و معصومیت می خوانند.
در خاطرات فضل الله مهتدی می خوانیم که مبلغان بهائی و اطرافیان عبدالبها چگونه به دختران و زنان شوهردار یا بیوه به چشم خیانت نگاه می کردند و ...
در خاطرات مسیح الله رحمانی هم از این دست فجایع دیده می شود. آنجا که یک بهائی به دختر خودش تجاوز کرده و پس از آنکه از طرف اطرافیان از او درباره این عمل شنیع سوال می شود جوابی بدین مضمون می دهد: چگونه است که یک باغبان می تواند از محصول باغ خود استفاده کند و ما نمی توانیم. و این را یک رابطه منطقی می داند. یا جای دیگری که عملی شنیعی انجام می گیرد و بهائی مرتکب می گوید برای این کار در بهائیت، حکمی نداریم.
در ادامه فعالیت این فرقه دست ساز، شاهد اختلاف بین دسته ها و گروه های مختلف بهائی، درباره آزادی زنان و حجاب و مواردی از این دست هستیم که پرداختن به آن مجال دیگری می طلبد.
از این دست موارد در میان بهائیان زیاد دیده می شود. هر چند که این جماعت امروزه رنگ عوض کرده و دم از اخلاق و اخلاق گرایی می زنند.
حال با خواندن موارد بالا می توان به سبقه و عقبه تاریخی – اخلاقی این جماعت پی برد. قضاوت با خواننده منصف، عاقل و بالغ.
نگارش یافته توسط سید سعید طباطبائی
