بیماری ام اس دارم و خواستگار ندارم؛ کسی بهم احترام نمیذاره. بمیرم یا زنده باشم برای کسی مهم نیست؛ همون بهتر که بمیرم.
بیماری ام اس دارم و خواستگار ندارم؛ کسی بهم احترام نمیذاره. بمیرم یا زنده باشم برای کسی مهم نیست؛ همون بهتر که بمیرم. یک روز سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد. شخصی نشست و چند ساعت به جدال پروانه برای خارج شدن از سوراخ کوچک ایجاد شده در پیله نگاه کرد! سپس فعالیت پروانه متوقف شد و به نظر رسید تمام تلاش خود را انجام داده و نمی تواند ادامه دهد! آن شخص تصمیم گرفت به پروانه کمک کند و با قیچی پیله را باز کرد. پروانه به راحتی از پیله خارج شد اما بدنش ضعیف و بالهایش چروک بود! آن شخص باز هم به تماشای پروانه ادامه داد چون انتظار داشت که بالهای پروانه باز، گسترده و محکم شوند و از بدن پروانه محافظت کنند! هیچ اتفاقی نیفتاد! در واقع پروانه بقیه عمرش به خزیدن مشغول بود و هرگز نتوانست پرواز کند.! چیزی که آن شخص با همه مهربانیش نمی دانست این بود که محدودیت پیله و تلاش لازم برای خروج از سوراخ آن، راهی بود که خدا برای ترشح مایعاتی از بدن پروانه به بال هایش قرار داده بود تا پروانه بعد از خروج از پیله بتواند پرواز کند! گاهی اوقات تلاش تنها چیزیست که در زندگی نیاز داریم! اگر خدا اجازه می داد که بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم فلج می شدیم، به اندازه کافی قوی نبودیم و هرگز نمیتوانستیم پرواز کنیم! پرسشگر گرامی؛ به طور یقین لحظات سخت و طاقت فرسایی را پشت سر گذاشته اید؛ شاید سختی این لحظات به قدری باشد که تحمل آن برای انسان های کم صبر و تحمل ممکن نباشد اما شما چه؟ شما که این لحظات سخت را تا به امروز تحمل کرده اید، حتماً می توانید بعد از این هم تحمل کنید. شاید خدا در تقدیر شما، پروانه شدن را نوشته باشد. هر کسی لایق دشواری پیله لطف خدا نیست. البته قرار نیست که زندگی شما در آینده نیز به تلخی گذشته باشد بلکه با یاری خداوند و همت شما، می توانید زندگی شیرین و با نشاطی را برای خود ترسیم کنید. گفتید ام اس دارید؛ خواهرم این مسئله چیزی نیست که باعث ناامیدی شما شود. زیرا امروزه این بیماری با دارو قابل کنترل است، لذا نباید نگران باشید. گذشته از آن پیشرفت های پزشکی در این زمینه هر روز در حال تکمیل است و بعید نیست تا چند وقت دیگر به درمان قطعی آن نیز دست پیدا کنند. در کشورمان هم نمونه های فراوانی از مبتلایان به ام اس هستند که مانند یک فرد عادی و طبیعی زندگی می کنند. اما ظاهراً وجود این مشکل کوچک باعث شده شما دیدتان نسبت به دنیا و زندگی عوض شود تا جایی که افکار نامناسبی به ذهنتان خطور کند. خواهرم؛ وجود مشکلات و ناکامی ها در زندگی افراد جامعه امری طبیعی است و تنها مختص شما نیست. مشکلات و ناراحتی ها در زندگی افراد به وجود می آید. وظیفه ما انسان ها هنگام مواجهه با مشکلات و ناکامی ها تلاش در حد وسع و توان، جهت مقابله با آن ها است. امری که زشت، مذموم و نکوهیده است، سستی، تلاش نکردن و تسلیم شدن در برابر این مشکلات است. در روانشناسی گفته شده است که خشم بهتر از یأس و نومیدی است، از آنجا که یأس آدمی را خموده و افسرده و ناامید می سازد تا جایی که اقدام به هیچ کاری نمی کند و در برابر محیط اطرافش منفعل می شود و عکس العملی نشان نمی دهد و تبدیل به عنصری خنثی، بی فایده و بی اثر می گردد، در حالی که خشم (در معنای مثبت) حداقل فایده ای که در اینگونه موارد دارد این است که آدمی را به فعالیت و تحرک وا می دارد؛ فعالیتی که اگر در جهت صحیح هدایت شود مفید خواهد بود. با نگاهی به تاریخ دنیا متوجه خواهید شد که بی تحرکی و ناامیدی هیچ مساله ای را تاکنون حل نکرده است و نمی کند؛ پس همواره باید به آینده امید داشت و در راه آن تلاش کرد. اگر تصمیمی که گرفته اید نوعی اعتراض به وضع موجود باشد، باید بدانید که بدترین نوع اعتراض است و راه‌های منطقی و بهتر و مؤثر وجود دارد و در واقع با نبودن شما هیچ مشکلی حل نمی ‌شود. باید بدانید که زندگی در دوره هایی از زمان سخت می گذرد و فراز و نشیب زیادی دارد اما شما باید امیدوار باشید که فردا بهتر از دیروز خواهد بود. توصیه می کنم نکات و تذکرات زیر را با دقت مطالعه کرده و به آنها عمل کنید : - ترسها، ناکامی ها و نگرانی های خود را با والدین، دوست، استاد یا یک مشاور در میان بگذارید. اگر شما راه حلی برای مشکلات ندارید به این معنی نیست که برای آن مشکلات دیگر هیچ راه حلی وجود ندارد. ابراز افکار و احساساتتان آغاز کننده فرایندی است که از طریق آن نیرو، امید و احساس ارزشمندی مجدداً ایجاد شده و به کشف راه حل های دیگر جهت حل و فصل بحران منجر می گردد. - آنچه را که موجب ناراحتی شما می شود بطور مشخص بنویسید. علاوه بر این، چگونگی رویارویی تان با مشکلات را معین کنید. با مشخص کردن آنچه جهت مقابله با یک موضوع خاص انجام می دهید، دریچه ذهن خود را برای راه حل های دیگر باز می گذارید. - افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید. اگر شما بطور دائمی درباره نقائص، تقصیرها و بدبیاری های زندگی خود تعمق و تفکر نمائید، خود پنداره و نگرشی منفی در مورد آینده را درونی خواهید کرد. تمرکز بر استعدادها، توانایی ها و مشارکت های شخصی مثبت، نگرشی متعادل در مورد خود و توانایی هایتان ایجاد خواهد کرد. در بعضی اوقات جهت ایجاد احساس بهتر با خودتان حرف بزنید. - از منفی بافی و افکار منفی باید اجتناب شود. اگر می خواهید سالم بمانید و جوانی خود را حفظ کنید ناراحتی و افکار مزاحم را از خود دور کنید و بدانید که آنچه باعث ناراحتی و مشکل می شود افکار منفی و نوع دید ما به دنیا و وقایع است. در بسیاری موارد ما از یک حادثه طبیعی، برداشتی داریم که کاملا متفاوت با واقعیت آن است. سعی کنید بدبینی را کنار بگذارید و به دنیا با عینک خوشبینی نگاه کنید. اجازه ندهید افکار منفی بر شما پیروز شود، آرامش را در زندگی به خودتان هدیه دهید. - موانع و مواردی که سد راه ازدواج شما هستند را شناسایی کنید و برای برداشتن این موانع از جلوی راهتان تلاش کنید. مثلا یکی از موانع ازدواج خصوصیات شخصیتی دختر خانم هاست مثل ضعف در روابط اجتماعی نظیر انزواجویی و یا درونگرایی دختر. این ویژگیهای شخصیتی باعث می شود آنها کمتر در فعالیت های اجتماعی شرکت کنند و با دیگران ارتباط کمتری را برقرار نمایند، که همین امر باعث می شود، آنها کمتر دیده شوند و یا مورد پسند واقع نشوند. لذا اگر شما چنین شخصیتی دارید، سعی کنید با بالا بردن مهارت های ارتباطی خود و حضور در جمع ها، قابلیت های خود را بیشتر نشان دهید . به این منظور پیشنهاد می شود با حفظ عفّت و رعایت ضوابط اخلاقی و شرعی در مجامع و محافل زنانه نظیر روضه های خانگی، مراسم و هیأت های مذهبی و ... بیشتر حضور یابید تا زمینه آشنایی مادران پسرداری که به دنبال عروس می گردند و یا واسطه ها با شما مهیّا گردد. - این نکته را باور داشته باشید که ازدواج همه زندگی نیست، بلکه تنها یک بعد از ابعاد زندگی است. پس تا زمانی که شرایط ازدواج برایتان فراهم نشده, از فرصت استفاده کنید و در سایر ابعاد زندگی بکوشید. شاید برخی از افراد به اشتباه تنها عامل رسیدن به موفقیت را ازدواج کردن بدانند، اما آنچه که باعث موفق نامیده شدن یک زندگی می شود رسیدن افراد به یکسری از اهداف مهم و اصلی شان است که موجب رشد و تکامل آنها می شود و بدست آوردن آنها مستلزم صبر و تحمل و تدبیر صحیح است. اما کسانی که تنها ازدواج را باعث موفقیت می دانند حتما نمی دانند که به طور کلی هدف زندگی انسان ازدواج نیست، بلکه خدایی شدن است و ازدواج یکی از راه های خدایی شدن است نه تمام راه. مهمترین چیز برای انسان مومن این است که در مسیر خدایی شدن قدم بردارد و بکوشد تا از تمامی امکانات برای تحقق کمال و خداگونه شدن خویش استفاده نماید. بودن در این مسیر بسیاری از اهداف انسان را تأمین می کند و به انسان آرامش واقعی می بخشد. - به این نکته هم توجه داشته باشید که اولاً مشکل شما آن قدر جدی و لاینحل نیست که شما فکر کنید همه درهای امید به روی شما بسته شده و در یک بن بست جدی قرار گرفته اید که نه راه به پیش دارد و نه راهی برای برگشت. ثانیاً توجه داشته باشید که بزرگ جلوه دادن مشکل، منفی بافی، سوءظن و افکار پوچ انسان را مستأصل و مأیوس می کند و باعث تخریب روح و جسم انسان می شود و باید به طور جد از این وضعیت خود را نجات داد. بنابراین روح خود را نیازارید و خودخوری و ناراحتی را کنار بگذارید و همانطور که تاکنون با مشکلات زندگی و این بیماری به خوبی کنار آمده اید ، به فضل و رحمت بی منتهای خداوند هم امیدوار باشید. دوست گرامی؛ نداشتن خواستگار نیز دلایل مختلفی دارد که که با مراجعه به لینک زیر می توانید اطلاعات لازم را در این زمینه کسب کنید : http://moshavereh.porsemani.ir/term176 نویسنده : فاطمه سادات حسین پور
عنوان سوال:

بیماری ام اس دارم و خواستگار ندارم؛ کسی بهم احترام نمیذاره. بمیرم یا زنده باشم برای کسی مهم نیست؛ همون بهتر که بمیرم.


پاسخ:

بیماری ام اس دارم و خواستگار ندارم؛ کسی بهم احترام نمیذاره. بمیرم یا زنده باشم برای کسی مهم نیست؛ همون بهتر که بمیرم.
یک روز سوراخ کوچکی در یک پیله ظاهر شد. شخصی نشست و چند ساعت به جدال پروانه برای خارج شدن از سوراخ کوچک ایجاد شده در پیله نگاه کرد! سپس فعالیت پروانه متوقف شد و به نظر رسید تمام تلاش خود را انجام داده و نمی تواند ادامه دهد! آن شخص تصمیم گرفت به پروانه کمک کند و با قیچی پیله را باز کرد. پروانه به راحتی از پیله خارج شد اما بدنش ضعیف و بالهایش چروک بود! آن شخص باز هم به تماشای پروانه ادامه داد چون انتظار داشت که بالهای پروانه باز، گسترده و محکم شوند و از بدن پروانه محافظت کنند!
هیچ اتفاقی نیفتاد!
در واقع پروانه بقیه عمرش به خزیدن مشغول بود و هرگز نتوانست پرواز کند.!
چیزی که آن شخص با همه مهربانیش نمی دانست این بود که محدودیت پیله و تلاش لازم برای خروج از سوراخ آن، راهی بود که خدا برای ترشح مایعاتی از بدن پروانه به بال هایش قرار داده بود تا پروانه بعد از خروج از پیله بتواند پرواز کند!
گاهی اوقات تلاش تنها چیزیست که در زندگی نیاز داریم! اگر خدا اجازه می داد که بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم فلج می شدیم، به اندازه کافی قوی نبودیم و هرگز نمیتوانستیم پرواز کنیم!
پرسشگر گرامی؛ به طور یقین لحظات سخت و طاقت فرسایی را پشت سر گذاشته اید؛ شاید سختی این لحظات به قدری باشد که تحمل آن برای انسان های کم صبر و تحمل ممکن نباشد اما شما چه؟ شما که این لحظات سخت را تا به امروز تحمل کرده اید، حتماً می توانید بعد از این هم تحمل کنید. شاید خدا در تقدیر شما، پروانه شدن را نوشته باشد. هر کسی لایق دشواری پیله لطف خدا نیست. البته قرار نیست که زندگی شما در آینده نیز به تلخی گذشته باشد بلکه با یاری خداوند و همت شما، می توانید زندگی شیرین و با نشاطی را برای خود ترسیم کنید.
گفتید ام اس دارید؛ خواهرم این مسئله چیزی نیست که باعث ناامیدی شما شود. زیرا امروزه این بیماری با دارو قابل کنترل است، لذا نباید نگران باشید. گذشته از آن پیشرفت های پزشکی در این زمینه هر روز در حال تکمیل است و بعید نیست تا چند وقت دیگر به درمان قطعی آن نیز دست پیدا کنند. در کشورمان هم نمونه های فراوانی از مبتلایان به ام اس هستند که مانند یک فرد عادی و طبیعی زندگی می کنند. اما ظاهراً وجود این مشکل کوچک باعث شده شما دیدتان نسبت به دنیا و زندگی عوض شود تا جایی که افکار نامناسبی به ذهنتان خطور کند.
خواهرم؛ وجود مشکلات و ناکامی ها در زندگی افراد جامعه امری طبیعی است و تنها مختص شما نیست. مشکلات و ناراحتی ها در زندگی افراد به وجود می آید. وظیفه ما انسان ها هنگام مواجهه با مشکلات و ناکامی ها تلاش در حد وسع و توان، جهت مقابله با آن ها است. امری که زشت، مذموم و نکوهیده است، سستی، تلاش نکردن و تسلیم شدن در برابر این مشکلات است. در روانشناسی گفته شده است که خشم بهتر از یأس و نومیدی است، از آنجا که یأس آدمی را خموده و افسرده و ناامید می سازد تا جایی که اقدام به هیچ کاری نمی کند و در برابر محیط اطرافش منفعل می شود و عکس العملی نشان نمی دهد و تبدیل به عنصری خنثی، بی فایده و بی اثر می گردد، در حالی که خشم (در معنای مثبت) حداقل فایده ای که در اینگونه موارد دارد این است که آدمی را به فعالیت و تحرک وا می دارد؛ فعالیتی که اگر در جهت صحیح هدایت شود مفید خواهد بود. با نگاهی به تاریخ دنیا متوجه خواهید شد که بی تحرکی و ناامیدی هیچ مساله ای را تاکنون حل نکرده است و نمی کند؛ پس همواره باید به آینده امید داشت و در راه آن تلاش کرد.
اگر تصمیمی که گرفته اید نوعی اعتراض به وضع موجود باشد، باید بدانید که بدترین نوع اعتراض است و راه‌های منطقی و بهتر و مؤثر وجود دارد و در واقع با نبودن شما هیچ مشکلی حل نمی ‌شود. باید بدانید که زندگی در دوره هایی از زمان سخت می گذرد و فراز و نشیب زیادی دارد اما شما باید امیدوار باشید که فردا بهتر از دیروز خواهد بود.

توصیه می کنم نکات و تذکرات زیر را با دقت مطالعه کرده و به آنها عمل کنید :
- ترسها، ناکامی ها و نگرانی های خود را با والدین، دوست، استاد یا یک مشاور در میان بگذارید. اگر شما راه حلی برای مشکلات ندارید به این معنی نیست که برای آن مشکلات دیگر هیچ راه حلی وجود ندارد. ابراز افکار و احساساتتان آغاز کننده فرایندی است که از طریق آن نیرو، امید و احساس ارزشمندی مجدداً ایجاد شده و به کشف راه حل های دیگر جهت حل و فصل بحران منجر می گردد.
- آنچه را که موجب ناراحتی شما می شود بطور مشخص بنویسید. علاوه بر این، چگونگی رویارویی تان با مشکلات را معین کنید. با مشخص کردن آنچه جهت مقابله با یک موضوع خاص انجام می دهید، دریچه ذهن خود را برای راه حل های دیگر باز می گذارید.
- افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنید. اگر شما بطور دائمی درباره نقائص، تقصیرها و بدبیاری های زندگی خود تعمق و تفکر نمائید، خود پنداره و نگرشی منفی در مورد آینده را درونی خواهید کرد. تمرکز بر استعدادها، توانایی ها و مشارکت های شخصی مثبت، نگرشی متعادل در مورد خود و توانایی هایتان ایجاد خواهد کرد. در بعضی اوقات جهت ایجاد احساس بهتر با خودتان حرف بزنید.
- از منفی بافی و افکار منفی باید اجتناب شود. اگر می خواهید سالم بمانید و جوانی خود را حفظ کنید ناراحتی و افکار مزاحم را از خود دور کنید و بدانید که آنچه باعث ناراحتی و مشکل می شود افکار منفی و نوع دید ما به دنیا و وقایع است. در بسیاری موارد ما از یک حادثه طبیعی، برداشتی داریم که کاملا متفاوت با واقعیت آن است. سعی کنید بدبینی را کنار بگذارید و به دنیا با عینک خوشبینی نگاه کنید. اجازه ندهید افکار منفی بر شما پیروز شود، آرامش را در زندگی به خودتان هدیه دهید.
- موانع و مواردی که سد راه ازدواج شما هستند را شناسایی کنید و برای برداشتن این موانع از جلوی راهتان تلاش کنید. مثلا یکی از موانع ازدواج خصوصیات شخصیتی دختر خانم هاست مثل ضعف در روابط اجتماعی نظیر انزواجویی و یا درونگرایی دختر. این ویژگیهای شخصیتی باعث می شود آنها کمتر در فعالیت های اجتماعی شرکت کنند و با دیگران ارتباط کمتری را برقرار نمایند، که همین امر باعث می شود، آنها کمتر دیده شوند و یا مورد پسند واقع نشوند. لذا اگر شما چنین شخصیتی دارید، سعی کنید با بالا بردن مهارت های ارتباطی خود و حضور در جمع ها، قابلیت های خود را بیشتر نشان دهید . به این منظور پیشنهاد می شود با حفظ عفّت و رعایت ضوابط اخلاقی و شرعی در مجامع و محافل زنانه نظیر روضه های خانگی، مراسم و هیأت های مذهبی و ... بیشتر حضور یابید تا زمینه آشنایی مادران پسرداری که به دنبال عروس می گردند و یا واسطه ها با شما مهیّا گردد.
- این نکته را باور داشته باشید که ازدواج همه زندگی نیست، بلکه تنها یک بعد از ابعاد زندگی است. پس تا زمانی که شرایط ازدواج برایتان فراهم نشده, از فرصت استفاده کنید و در سایر ابعاد زندگی بکوشید.
شاید برخی از افراد به اشتباه تنها عامل رسیدن به موفقیت را ازدواج کردن بدانند، اما آنچه که باعث موفق نامیده شدن یک زندگی می شود رسیدن افراد به یکسری از اهداف مهم و اصلی شان است که موجب رشد و تکامل آنها می شود و بدست آوردن آنها مستلزم صبر و تحمل و تدبیر صحیح است. اما کسانی که تنها ازدواج را باعث موفقیت می دانند حتما نمی دانند که به طور کلی هدف زندگی انسان ازدواج نیست، بلکه خدایی شدن است و ازدواج یکی از راه های خدایی شدن است نه تمام راه. مهمترین چیز برای انسان مومن این است که در مسیر خدایی شدن قدم بردارد و بکوشد تا از تمامی امکانات برای تحقق کمال و خداگونه شدن خویش استفاده نماید. بودن در این مسیر بسیاری از اهداف انسان را تأمین می کند و به انسان آرامش واقعی می بخشد.
- به این نکته هم توجه داشته باشید که اولاً مشکل شما آن قدر جدی و لاینحل نیست که شما فکر کنید همه درهای امید به روی شما بسته شده و در یک بن بست جدی قرار گرفته اید که نه راه به پیش دارد و نه راهی برای برگشت. ثانیاً توجه داشته باشید که بزرگ جلوه دادن مشکل، منفی بافی، سوءظن و افکار پوچ انسان را مستأصل و مأیوس می کند و باعث تخریب روح و جسم انسان می شود و باید به طور جد از این وضعیت خود را نجات داد. بنابراین روح خود را نیازارید و خودخوری و ناراحتی را کنار بگذارید و همانطور که تاکنون با مشکلات زندگی و این بیماری به خوبی کنار آمده اید ، به فضل و رحمت بی منتهای خداوند هم امیدوار باشید.
دوست گرامی؛ نداشتن خواستگار نیز دلایل مختلفی دارد که که با مراجعه به لینک زیر می توانید اطلاعات لازم را در این زمینه کسب کنید :
http://moshavereh.porsemani.ir/term176 نویسنده : فاطمه سادات حسین پور





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین