نظر شما در مورد عاشق شدن پسر به پسر چه می باشد؟ لطفا هرچه سریعتر جواب دهید. پاسخ: پرسشگر گرامی، اهتمام شما به تطبیق رفتارها و اندیشه هایتان با چارچوبهای منطقی و محکم دین و دستاوردهای درست روانشناختی، قابل تقدیر است. ارتباط با شما را قدر می دانیم. دوست گرامی، متوجه منظورتان از (عاشق شدن) نشدیم. شما چه سطح از ارتباط و چه ویژگیهایی در دوستی را عاشق شدن می دانید؟ خوب است در این باره برایمان توضیح دهید اما آنچه از ظاهر این عبارت برمیآید، چیزی فراتر از مرزهای دوستی است. در این باره کمی بیشتر با شما سخن میگوییم. بدون تردید انسان دارای یک سلسله نیازهای مادی و غیرمادی است و رشد و کمال او نیز در گرو ارضای صحیح و به موقع این نیازهاست. یکی از مهمترین نیازهای انسان، نیازهای عاطفی است. عواطف انسان از بدو تولد تا پایان عمر باید ارضا شود و الا دچار مشکل می شود. نیاز به محبت ورزیدن به دیگران و مورد محبت دیگران واقع شدن دقیقا یک نیاز عاطفی است. این نیاز در طی مراحل مختلف رشد و در مراحل گوناگون زندگی شکل های مختلفی پیدا می کند و در هر دوره ای به گونه ای متناسب با آن زمان باید ارضا شود. در دوره نوزادی از طریق والدین به خصوص مادر با بوسیدن نوزاد، در آغوش گرفتن او و نگاه های محبت آمیز مادر به او و با چسباندن او به خود نیاز کودک ارضا می شود. در این دوره تأمین نیازهای عاطفی کودک به اندازه نیازهای فیزیولوژیکی مانند آب و غذا و پوشاک برای رشد نوزاد ضرورت دارد. در دوره کودکی تأمین این نیاز توسط اعضای خانواده و همه کسانی که به نحوی با کودک ارتباط دارند تأمین می شود. در دوره نوجوانی از طریق دوستان و گروه همسالان و در دوره جوانی از طریق دوستان، خویشاوندان و همسر به این نیاز پاسخ داده می شود. روان شناسان علت وابستگی انسانها را به یکدیگر همین نیازهای عاطفی می دانند. اگر این نیازها از همان اول به طور صحیح و به موقع تأمین شود نوزاد، کودک و نوجوان وابستگی ایمن پیدا می کند و الا وابستگی ناایمن و مرضی در او شکل می گیرد یعنی در عین حال که به دیگران وابسته است ولی احساس امنیت کافی نیز نمی کند و مستعد انواع اختلالات روانی مانند بیماری های اضطرابی، افسردگی و... می شود و دیر یا زود به دامن یکی از این بیماری های روانی فرو می غلتند. گفتنی است اساس و پایه دوستی ها در سن نوجوانی و جوانی که با جذبه و شور زیادی همراه است، غالبا بر مبنای عواطف و احساسات شکل می گیرد و نه بر اساس منطق و عقل. مقدمه این دوستی ممکن است جاذبیت یک فرد از نظر ظاهری یا شخصیتی یا پاره ای از صفات اخلاقی باشد که او را برای فرد دیگر دوست داشتنی می سازد که توانسته در روح و روان او تأثیر عمیقی بگذارد و خلأ عاطفی اش را به وسیله آن پر کند. ماهیت این دوستی گرچه در ابتدا دوستانه، پاک و بی شائبه است، ولی امکان آلوده شدن آن به مسایل دیگر وجود دارد. زمانی که این علاقه به اوج خود می رسد، آنها را دچار سرگردانی می کند که اکنون چه باید بکنند. این سرگردانی ممکن است با بعضی آثار مخرب دیگری همراه شود. لازم به ذکر است جوانانی که از روحیه عاطفی بیشتری برخوردارند و اجتماعی تر و خونگرم هستند تحت تأثیر احساسات و عواطف دیگران بیشتر واقع می شوند. علاقه و وابستگی به دوستان تا وقتی که موجب اخلال در برنامه زندگی و کاری انسان، مزاحمت با حقوق والدین، مشغولیت ذهن و ضعف اراده و عدم اعتماد به نفس و ضعف ایمان نگردد اشکالی ندارد، بلکه اگر در راستای اصلاح و قوّت بخشیدن به این امور باشد بسیار خوب و مفید خواهد بود، البته بهترین سیاست در این مسائل، میانهروی است و زیادهروی و افراط در آن موجب به وجود آمدن مشکلات ذکر شده خواهد گشت، در نتیجه اگر بخواهید در این مسأله در حد اعتدال رفتار نمایید درباره مشکلات آن فکر کنید و سعی کنید خود را قانع کنید که افراط در این زمینه به ضرر روح و سلامت روان شماست. علاوه بر این که افراط در این گونه دوستیها گاهی اثر عکس میگذارد و روابط دوست با انسان به جای گرمی به سردی میگراید. زیرا افراط موجب به وجود آمدن توقع زیاد میگردد و ممکن است یک طرف نتواند پاسخگوی این توقعات باشد. همچنین تذکر این نکته ضروری است که افراط در اینگونه وابستگی ها به زندگی آینده آنها به صورت جدی آسیب می رساند زیرا با هزینه کردن عواطف بیش از حد معمول با دوستان، باعث می شوند در آینده نتوانند روابط عاطفی و جنسی مطلوبی با همسر خود داشته باشند زیرا هر انسانی دارای یک منبع محدودی از انرژی روانی است و همین طور که توانایی جسمانی او محدود است انرژی های روانی او نیز محدود است بنابراین باید این انرژی ها را به موقع، به تدریج و با احتیاط هزینه کرد. یکی دیگر از آسیب های خطرناک وابستگی های افراطی، ضعیف شدن اراده و محدود شدن قدرت انتخاب است زیرا افراد وابسته در تصمیم گیری های خود نیز به دیگران وابسته می شوند و نمی توانند به موقع و به نحو صحیح تصمیم بگیرند. پس در رابطه با مشکلی که دوستی شما با آن مواجه است توجه به چند نکته الزامی است: 1- دوست و دوست یابی از نیارهای واقعی زندگی است و دارای فلسفه خاصی است. اما آنچه مهم است این که در این راستا همچون دیگرجنبههای زندگی رعایت اعتدال لازم وضروری است. به عبارت دیگر: علاقه به دوست احساسی پاک و لطیف است اما همواره باید عواطف با تعقل همراه باشند. ولی به نظر میرسد عقل و منطق این مقدار ابراز علاقه را تایید نکند. 2- انسان در برابر هر یک از نعمتهای الهی - از جمله دوست خوب - همواره باید بداند که بالاخره روزی آن را از دست خواهد داد. بنابراین دل سپاری در برابر هر چیز باید به گونهای باشد که فقدانش موجب آزار انسان نگردد. 3- سعی کنید نسبت به دشواری دوری از دوست خونسرد باشید. مسلما به تدریج رنج این فراق کاهش خواهد یافت و عادی خواهد شد. 4- روابط اجتماعی خود را افزایش دهید تا عمل جانشینی به طور عادی انجام گیرد. 5- با سوق دادن خود به مسایل معنوی می توانید از این گذر گاه به راحتی عبور کنید. 6- می توانید به صورت تدریجی از دوست خود جدا شوید این کار را می تواند با محدود کردن روابط، کم کردن ملاقات های یکدیگر و در نهایت ترک رابطه انجام دهد. 7- در صورت ترک دوستی، از امور و یا نشانه هایی که او را به یاد دوستش می اندازد اجتناب کند. 8- نکته مهم در صورت ترک رابطه اینکه باید جدایی به صورت غیر ملموس وکاملا طبیعی اتفاق بیفتد وعلت آن را حتی دوست او نفهمد. 9- بدانید دوستی های غیر متعادل که دربالا به آن اشاره شد انسان را ازهمه مسایل اعم ازاجتماعی، اقتصادی، تحصیلی و ... عقب می اندازد. 10- خداوند هر کس را به نحوی می آزماید و شاید آزمون شما تصمیم گیری درباره ی همین مورد حساس باشد پس بدانید نمرات بالا در امتحان باعث آرامش وشادی همیشگی درون و روان انسان خواهد شد. 11- افکار خود را کنترل کرده و اشتغالات ذهنی مفید برای خود فراهم کنید. 12. حالت شما تا حدودی از مظاهر تجرد در جوانی است و اقدام به مسأله ازدواج، رابطه دوستی را به تعادل خواهد رساند. دوست محترم، همراهی با شما در عبور از ناملایمات و ابهامات زندگی، افتخاریست که خداوند را برآن شاکریم. چشم براه مکاتبات بعدی شما هستیم. نویسنده : عباسعلی هراتیان
نظر شما در مورد عاشق شدن پسر به پسر چه می باشد؟ لطفا هرچه سریعتر جواب دهید.
پاسخ:
پرسشگر گرامی، اهتمام شما به تطبیق رفتارها و اندیشه هایتان با چارچوبهای منطقی و محکم دین و دستاوردهای درست روانشناختی، قابل تقدیر است. ارتباط با شما را قدر می دانیم.
دوست گرامی، متوجه منظورتان از (عاشق شدن) نشدیم. شما چه سطح از ارتباط و چه ویژگیهایی در دوستی را عاشق شدن می دانید؟ خوب است در این باره برایمان توضیح دهید اما آنچه از ظاهر این عبارت برمیآید، چیزی فراتر از مرزهای دوستی است. در این باره کمی بیشتر با شما سخن میگوییم.
بدون تردید انسان دارای یک سلسله نیازهای مادی و غیرمادی است و رشد و کمال او نیز در گرو ارضای صحیح و به موقع این نیازهاست. یکی از مهمترین نیازهای انسان، نیازهای عاطفی است. عواطف انسان از بدو تولد تا پایان عمر باید ارضا شود و الا دچار مشکل می شود. نیاز به محبت ورزیدن به دیگران و مورد محبت دیگران واقع شدن دقیقا یک نیاز عاطفی است. این نیاز در طی مراحل مختلف رشد و در مراحل گوناگون زندگی شکل های مختلفی پیدا می کند و در هر دوره ای به گونه ای متناسب با آن زمان باید ارضا شود. در دوره نوزادی از طریق والدین به خصوص مادر با بوسیدن نوزاد، در آغوش گرفتن او و نگاه های محبت آمیز مادر به او و با چسباندن او به خود نیاز کودک ارضا می شود. در این دوره تأمین نیازهای عاطفی کودک به اندازه نیازهای فیزیولوژیکی مانند آب و غذا و پوشاک برای رشد نوزاد ضرورت دارد. در دوره کودکی تأمین این نیاز توسط اعضای خانواده و همه کسانی که به نحوی با کودک ارتباط دارند تأمین می شود. در دوره نوجوانی از طریق دوستان و گروه همسالان و در دوره جوانی از طریق دوستان، خویشاوندان و همسر به این نیاز پاسخ داده می شود. روان شناسان علت وابستگی انسانها را به یکدیگر همین نیازهای عاطفی می دانند. اگر این نیازها از همان اول به طور صحیح و به موقع تأمین شود نوزاد، کودک و نوجوان وابستگی ایمن پیدا می کند و الا وابستگی ناایمن و مرضی در او شکل می گیرد یعنی در عین حال که به دیگران وابسته است ولی احساس امنیت کافی نیز نمی کند و مستعد انواع اختلالات روانی مانند بیماری های اضطرابی، افسردگی و... می شود و دیر یا زود به دامن یکی از این بیماری های روانی فرو می غلتند.
گفتنی است اساس و پایه دوستی ها در سن نوجوانی و جوانی که با جذبه و شور زیادی همراه است، غالبا بر مبنای عواطف و احساسات شکل می گیرد و نه بر اساس منطق و عقل. مقدمه این دوستی ممکن است جاذبیت یک فرد از نظر ظاهری یا شخصیتی یا پاره ای از صفات اخلاقی باشد که او را برای فرد دیگر دوست داشتنی می سازد که توانسته در روح و روان او تأثیر عمیقی بگذارد و خلأ عاطفی اش را به وسیله آن پر کند. ماهیت این دوستی گرچه در ابتدا دوستانه، پاک و بی شائبه است، ولی امکان آلوده شدن آن به مسایل دیگر وجود دارد. زمانی که این علاقه به اوج خود می رسد، آنها را دچار سرگردانی می کند که اکنون چه باید بکنند. این سرگردانی ممکن است با بعضی آثار مخرب دیگری همراه شود. لازم به ذکر است جوانانی که از روحیه عاطفی بیشتری برخوردارند و اجتماعی تر و خونگرم هستند تحت تأثیر احساسات و عواطف دیگران بیشتر واقع می شوند.
علاقه و وابستگی به دوستان تا وقتی که موجب اخلال در برنامه زندگی و کاری انسان، مزاحمت با حقوق والدین، مشغولیت ذهن و ضعف اراده و عدم اعتماد به نفس و ضعف ایمان نگردد اشکالی ندارد، بلکه اگر در راستای اصلاح و قوّت بخشیدن به این امور باشد بسیار خوب و مفید خواهد بود، البته بهترین سیاست در این مسائل، میانهروی است و زیادهروی و افراط در آن موجب به وجود آمدن مشکلات ذکر شده خواهد گشت، در نتیجه اگر بخواهید در این مسأله در حد اعتدال رفتار نمایید درباره مشکلات آن فکر کنید و سعی کنید خود را قانع کنید که افراط در این زمینه به ضرر روح و سلامت روان شماست.
علاوه بر این که افراط در این گونه دوستیها گاهی اثر عکس میگذارد و روابط دوست با انسان به جای گرمی به سردی میگراید. زیرا افراط موجب به وجود آمدن توقع زیاد میگردد و ممکن است یک طرف نتواند پاسخگوی این توقعات باشد.
همچنین تذکر این نکته ضروری است که افراط در اینگونه وابستگی ها به زندگی آینده آنها به صورت جدی آسیب می رساند زیرا با هزینه کردن عواطف بیش از حد معمول با دوستان، باعث می شوند در آینده نتوانند روابط عاطفی و جنسی مطلوبی با همسر خود داشته باشند زیرا هر انسانی دارای یک منبع محدودی از انرژی روانی است و همین طور که توانایی جسمانی او محدود است انرژی های روانی او نیز محدود است بنابراین باید این انرژی ها را به موقع، به تدریج و با احتیاط هزینه کرد.
یکی دیگر از آسیب های خطرناک وابستگی های افراطی، ضعیف شدن اراده و محدود شدن قدرت انتخاب است زیرا افراد وابسته در تصمیم گیری های خود نیز به دیگران وابسته می شوند و نمی توانند به موقع و به نحو صحیح تصمیم بگیرند.
پس در رابطه با مشکلی که دوستی شما با آن مواجه است توجه به چند نکته الزامی است:
1- دوست و دوست یابی از نیارهای واقعی زندگی است و دارای فلسفه خاصی است. اما آنچه مهم است این که در این راستا همچون دیگرجنبههای زندگی رعایت اعتدال لازم وضروری است. به عبارت دیگر: علاقه به دوست احساسی پاک و لطیف است اما همواره باید عواطف با تعقل همراه باشند. ولی به نظر میرسد عقل و منطق این مقدار ابراز علاقه را تایید نکند.
2- انسان در برابر هر یک از نعمتهای الهی - از جمله دوست خوب - همواره باید بداند که بالاخره روزی آن را از دست خواهد داد. بنابراین دل سپاری در برابر هر چیز باید به گونهای باشد که فقدانش موجب آزار انسان نگردد.
3- سعی کنید نسبت به دشواری دوری از دوست خونسرد باشید. مسلما به تدریج رنج این فراق کاهش خواهد یافت و عادی خواهد شد.
4- روابط اجتماعی خود را افزایش دهید تا عمل جانشینی به طور عادی انجام گیرد.
5- با سوق دادن خود به مسایل معنوی می توانید از این گذر گاه به راحتی عبور کنید.
6- می توانید به صورت تدریجی از دوست خود جدا شوید این کار را می تواند با محدود کردن روابط، کم کردن ملاقات های یکدیگر و در نهایت ترک رابطه انجام دهد.
7- در صورت ترک دوستی، از امور و یا نشانه هایی که او را به یاد دوستش می اندازد اجتناب کند.
8- نکته مهم در صورت ترک رابطه اینکه باید جدایی به صورت غیر ملموس وکاملا طبیعی اتفاق بیفتد وعلت آن را حتی دوست او نفهمد.
9- بدانید دوستی های غیر متعادل که دربالا به آن اشاره شد انسان را ازهمه مسایل اعم ازاجتماعی، اقتصادی، تحصیلی و ... عقب می اندازد.
10- خداوند هر کس را به نحوی می آزماید و شاید آزمون شما تصمیم گیری درباره ی همین مورد حساس باشد پس بدانید نمرات بالا در امتحان باعث آرامش وشادی همیشگی درون و روان انسان خواهد شد.
11- افکار خود را کنترل کرده و اشتغالات ذهنی مفید برای خود فراهم کنید.
12. حالت شما تا حدودی از مظاهر تجرد در جوانی است و اقدام به مسأله ازدواج، رابطه دوستی را به تعادل خواهد رساند.
دوست محترم، همراهی با شما در عبور از ناملایمات و ابهامات زندگی، افتخاریست که خداوند را برآن شاکریم. چشم براه مکاتبات بعدی شما هستیم.
نویسنده : عباسعلی هراتیان
- [سایر] با سلام اقای مرادی اگه یک دختر به یک پسر عاشق شود ولی پسر نداند آیا دختر میتواند به او تلفن بزندو تمام خواسته هایش را به او بگویدواز نظر شرعی چه حکمی داردیا علی
- [سایر] عاشق شدن از نظر شرعی چه اشکالی دارد؟
- [سایر] عاشق شدن از نظر شرعی چه اشکالی دارد؟
- [سایر] من عاشق دختر عموی خودم هستم. نظر اسلام در خصوص ازدواج فامیلی چیست؟
- [سایر] به نظر شما ادامه تحصیلات خانم در مقاطع بالاتر (ارشد و...)چگونه است با توجه به سخنی که حضرت زهرا(س)فرمودند که بهترین حالت برای زن این است که نه مردی اورا ببییند و نه او مردی را ببیند .ولی در زمان ما که مقام معظم رهبری توصیه به علم آموزی وپیشرفت در تحصیل دارند خواهشمندم هرچه سریعتر جواب آن را بفرستید.
- [آیت الله بهجت] آیا جواب سلام پسر بر دختر واجب است؟
- [سایر] اگر پسر و دختر همدیگه رو دوست داشته باشند و عاشق همدیگه باشند. در صورتی که سن دختر 2 سال بیشتر از پسر باشد مشکلی در آینده پیش می آید لطفا راهنمایی کنید. با تشکر
- [سایر] پسر 15 سالهام در دوران کودکی عاشق عبادت بود؛ اما اکنون به جهت جاذبههایی چون رایانه، عبادتش کمرنگ شده است. لطفا مرا راهنمایی کنید.
- [سایر] به نظر شما عاشق شدن از طریق نگاه، تنها هوس و شهوته یا می تونه نشانه ای از عشق واقعی باشه؟ اگه عاشق، مذهبی و پایبند به اصول باشه چطور؟ پسری 20 ساله هستم.
- [آیت الله خامنه ای] آیا جواب سلام کودکان اعم از دختر و پسر واجب است؟
- [آیت الله وحید خراسانی] زن باید موی و بدن خودرا از مرد نامحرم بپوشاند و نیز صورت و دستهارا تا مچ در صورتی که قصد نشان دادن داشته باشد و مرد هم بقصد لذت نظر می کند و همچنین است بنابر احتیاط واجب در صورتی که می داند بیننده بقصد لذت نظر می کند هرچند زن قصد نشان دادن نداشته باشد و پوشاندن سر و موی از پسر نابالغ واجب نیست مگر در صورتی که موجب هیجان شهوت ان پسر باشد که بنا بر احتیاط واجب بپوشاند
- [آیت الله مکارم شیرازی] در غیر نماز هم جواب سلام واجب، اما سلام کردن مستحب است و باید جواب را طوری بگوید که جواب سلام محسوب شود، یعنی اگر زیاد فاصله بیندازد که جواب محسوب نشود کار حرامی کرده و جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله علوی گرگانی] انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فوراً بگوید، و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد، که اگر جواب بگوید، جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد، نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فوراً بگوید و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد که اگر جواب بگوید جواب آن سلام حساب نشود چنانچه در نماز باشد نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله وحید خراسانی] انسان باید جواب سلام را در نماز یا غیر ان فورا طوری بگوید که عرفا جواب ان سلام باشد و اگر عمدا یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد که جواب ان سلام حساب نشود چنانچه در نماز باشد نباید جواب بدهد و اگر در غیر نماز باشد جواب دادن واجب نیست
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فورا بگوید و اگر عمدا یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد که اگر جواب بگوید؛ جواب آن سلام حساب نشود؛ چنانچه در نماز باشد؛ نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد؛ جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله اردبیلی] انسان باید جواب سلام را در نماز یا غیر آن فورا بگوید و اگر در حال نماز عمدا یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری تاخیر اندازد که اگر جواب بگوید جواب آن سلام حساب نشود، نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله بروجردی] انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فوراً بگوید و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد که اگر جواب بگوید، جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فوراً بگوید و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد، که اگر جواب بگوید، جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد، نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.
- [آیت الله مظاهری] انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا غیر نماز فوراً بگوید، و اگر عمداً یا از روی فراموشی جواب سلام را به قدری طول دهد که اگر جواب بگوید جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد نباید جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.