چه پاسخی برای این پارادوکس دارید : طبق حدیث 3 خصلت است که برای مرد نیکو و برای زن قبیح و 3 تا برای مرد قبیح و برای زن نیکوست. ترس از جمله خصایص نیک زن و بد مرد است. چرا حضرت امیرالمومنین علی(ع) ملاک همسرگزینی (ام البنین(ع)) را زن شجاع انتخاب کردند؟ حضرت زینب(ع) و ام البنین(ع) به عنوان زنان شجاع معرفی می شوند. با سلام و عرض ارادت خدمت شما پرسشگر گرامی؛ از اینکه با این مرکز در ارتباط هستید خرسندیم و امیدواریم که این ارتباط تداوم داشته باشد. برای پاسخ به سوال شما در ابتدا روایت باید با دقت بررسی شود تا منظور آن به صورت کامل مشخص شود؛ به نظر می رسد با مشخص شدن مراد روایت، به خودی خود پارادوکسی (تناقضی) که شما در این روایت می بینید برطرف می شود. دانشجوی گرامی؛ خداوند تبارک و تعالی، غرائز، عواطف و احساسات متفاوتی را در زن و مرد قرار داده است. این تفاوت و اختلاف گاه به حدی می رسد که برخی از صفات نظیر: بخل، ترس و تکبّر که در سوال خود بدان اشاره نمودید، برای مردان ناپسند بوده ولی برای زنان پسندیده می باشد. امیرالمؤمنین در حکمت 234 نهج البلاغه می فرماید: (وَ قَالَ علیه السلام خِیَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ وَ الْبُخْلُ فَإِذَا کَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَکِّنْ مِنْ نَفْسِهَا وَ إِذَا کَانَتْ بَخِیلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَ مَالَ بَعْلِهَا وَ إِذَا کَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ یَعْرِضُ لَهَا) ؛ خصلت های نیک زنان، همان خصلت های بد مردان است، یعنی تکبّر، ترس و بخل. هر گاه زن متکبّر باشد خود را در اختیار بیگانه نمی گذارد و اگر بخیل باشد مال خود و همسرش را حفظ می کند و چون ترسو باشد از هر چیز مشکوک فاصله می گیرد. امام علی (ع)در مورد صفات پسندیده زن می فرمایند : بهترین صفات زن بدترین صفات مرد است و آن صفات عبارتند از : کبر و بخل و ترس. اگر زن متکبر نباشد هیچگاه تسلیم غیر همسر خود نمی شود. همچنین اگر زن بخیل باشد در حفظ و نگهداری اموال خود و همسرش کوشا خواهد بود. چنانچه زن ترسو باشد از هر پیشامدی بیمناک است و قهرا به دام شیاطین نخواهد افتاد و در حالی که این صفات هر سه از صفات نا پسندیده مرد بشمار می رود. همانطور که می بینید وجود این صفات به صورت مطلق توصیه نشده است، بلکه این صفات زمانی پسندیده است که نسبت به امور خاص شوهر داری و خانواده مطرح باشد. مثلا بخل به این معنا نیست که زن در تمام لحظات زندگی خود خسیس باشد و حتی از اموال خودش هم به کسی ندهد و بخیل باشد، بلکه این صفت نسبت به اموال شوهر و سرمایه های عمومی خانواده مطرح می باشد؛ یعنی زن باید نسبت به مال همسرش دقت کافی داشته باشد و بی جهت آن را خرج نکند. تکبر هم در مقابل نامحرم مطرح است و باعث حفاظت او می شود. هر زنی که جلو نامحرم متواضع باشد باید بداند امکان سوء استفاده از او وجود دارد. متکبر بودن زن به این معنا نیست که زن باید در مقابل هر کسی حتی شوهر، خواهر و برادر و دوستان خود متکبر باشد؛ بر عکس یکی از صفاتی که در روایات ما مورد مدح قرار گرفته است، تواضع زن در برابر شوهر است. حضرت امیرالمومنین علیه السلام سومین صفت مطلوب زنان را ترس بیان میکنند به این معنا که آبرودار است و از هرآنچه مایه بدنامی او شود وحشت دارد. زن، در مواردی باید ترسو باشد یعنی از هر مسأله مشکوکی بترسد، احتیاط را کاملاً رعایت کرده و هنگام احساس خطر در خانه بماند تا در دام شیادان نیفتد. وجود این صفت در زنان یک جامعه به عفت عمومی و حفظ حریمها در جامعه کمک میکند. البته ترسی که در این روایت مد نظر است، با داشتن شجاعت و روحیه قوی در برابر مصایب و نا ملایمات فرق دارد. ترسی که در این روایت مطرح شد، ترس در مورد نگهداری عفت و ناموس است. بنابر مطالبی که گذشت در یک جمله می توان گفت : این صفات در زنان هم از رذایل محسوب می شود، مگر در مواردی که این صفات مربوط به امور خانواده شود که در این صورت چنین صفاتی(البته با شرایطی که بیان شد) برای زن پسندیده است. موفق باشید. منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم. نویسنده : محمد صادق آقاجانی
چه پاسخی برای این پارادوکس دارید : طبق حدیث 3 خصلت است که برای مرد نیکو و برای زن قبیح و 3 تا برای مرد قبیح و برای زن نیکوست. ترس از جمله خصایص نیک زن و بد مرد است. چرا حضرت امیرالمومنین علی(ع) ملاک همسرگزینی (ام البنین(ع)) را زن شجاع انتخاب کردند؟ حضرت زینب(ع) و ام البنین(ع) به عنوان زنان شجاع معرفی می شوند.
چه پاسخی برای این پارادوکس دارید : طبق حدیث 3 خصلت است که برای مرد نیکو و برای زن قبیح و 3 تا برای مرد قبیح و برای زن نیکوست. ترس از جمله خصایص نیک زن و بد مرد است. چرا حضرت امیرالمومنین علی(ع) ملاک همسرگزینی (ام البنین(ع)) را زن شجاع انتخاب کردند؟ حضرت زینب(ع) و ام البنین(ع) به عنوان زنان شجاع معرفی می شوند.
با سلام و عرض ارادت خدمت شما پرسشگر گرامی؛ از اینکه با این مرکز در ارتباط هستید خرسندیم و امیدواریم که این ارتباط تداوم داشته باشد.
برای پاسخ به سوال شما در ابتدا روایت باید با دقت بررسی شود تا منظور آن به صورت کامل مشخص شود؛ به نظر می رسد با مشخص شدن مراد روایت، به خودی خود پارادوکسی (تناقضی) که شما در این روایت می بینید برطرف می شود.
دانشجوی گرامی؛ خداوند تبارک و تعالی، غرائز، عواطف و احساسات متفاوتی را در زن و مرد قرار داده است. این تفاوت و اختلاف گاه به حدی می رسد که برخی از صفات نظیر: بخل، ترس و تکبّر که در سوال خود بدان اشاره نمودید، برای مردان ناپسند بوده ولی برای زنان پسندیده می باشد.
امیرالمؤمنین در حکمت 234 نهج البلاغه می فرماید:
(وَ قَالَ علیه السلام خِیَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ وَ الْبُخْلُ فَإِذَا کَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَکِّنْ مِنْ نَفْسِهَا وَ إِذَا کَانَتْ بَخِیلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَ مَالَ بَعْلِهَا وَ إِذَا کَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ یَعْرِضُ لَهَا) ؛ خصلت های نیک زنان، همان خصلت های بد مردان است، یعنی تکبّر، ترس و بخل. هر گاه زن متکبّر باشد خود را در اختیار بیگانه نمی گذارد و اگر بخیل باشد مال خود و همسرش را حفظ می کند و چون ترسو باشد از هر چیز مشکوک فاصله می گیرد.
امام علی (ع)در مورد صفات پسندیده زن می فرمایند : بهترین صفات زن بدترین صفات مرد است و آن صفات عبارتند از : کبر و بخل و ترس. اگر زن متکبر نباشد هیچگاه تسلیم غیر همسر خود نمی شود. همچنین اگر زن بخیل باشد در حفظ و نگهداری اموال خود و همسرش کوشا خواهد بود. چنانچه زن ترسو باشد از هر پیشامدی بیمناک است و قهرا به دام شیاطین نخواهد افتاد و در حالی که این صفات هر سه از صفات نا پسندیده مرد بشمار می رود.
همانطور که می بینید وجود این صفات به صورت مطلق توصیه نشده است، بلکه این صفات زمانی پسندیده است که نسبت به امور خاص شوهر داری و خانواده مطرح باشد. مثلا بخل به این معنا نیست که زن در تمام لحظات زندگی خود خسیس باشد و حتی از اموال خودش هم به کسی ندهد و بخیل باشد، بلکه این صفت نسبت به اموال شوهر و سرمایه های عمومی خانواده مطرح می باشد؛ یعنی زن باید نسبت به مال همسرش دقت کافی داشته باشد و بی جهت آن را خرج نکند. تکبر هم در مقابل نامحرم مطرح است و باعث حفاظت او می شود. هر زنی که جلو نامحرم متواضع باشد باید بداند امکان سوء استفاده از او وجود دارد. متکبر بودن زن به این معنا نیست که زن باید در مقابل هر کسی حتی شوهر، خواهر و برادر و دوستان خود متکبر باشد؛ بر عکس یکی از صفاتی که در روایات ما مورد مدح قرار گرفته است، تواضع زن در برابر شوهر است. حضرت امیرالمومنین علیه السلام سومین صفت مطلوب زنان را ترس بیان میکنند به این معنا که آبرودار است و از هرآنچه مایه بدنامی او شود وحشت دارد. زن، در مواردی باید ترسو باشد یعنی از هر مسأله مشکوکی بترسد، احتیاط را کاملاً رعایت کرده و هنگام احساس خطر در خانه بماند تا در دام شیادان نیفتد. وجود این صفت در زنان یک جامعه به عفت عمومی و حفظ حریمها در جامعه کمک میکند. البته ترسی که در این روایت مد نظر است، با داشتن شجاعت و روحیه قوی در برابر مصایب و نا ملایمات فرق دارد. ترسی که در این روایت مطرح شد، ترس در مورد نگهداری عفت و ناموس است.
بنابر مطالبی که گذشت در یک جمله می توان گفت :
این صفات در زنان هم از رذایل محسوب می شود، مگر در مواردی که این صفات مربوط به امور خانواده شود که در این صورت چنین صفاتی(البته با شرایطی که بیان شد) برای زن پسندیده است.
موفق باشید. منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم.
نویسنده : محمد صادق آقاجانی
- [سایر] آیا در قضیه سیلی خوردن، حضرت زهرا (س) همراه امام حسن (ع) بوده یا حضرت زینب؟
- [سایر] سلام .آیا این درسته فرزندان حضرت علی و حضرت فاطمه چهار نفر بودن به نام های: امام حسن و امام حسین و حضرت زینب و حضرت محسن( که در شکم مادر سقط شدن) و حضرت ام کلثوم دختر حضرت علی از دیگر زنان ایشان بوده و یا اینکه لقب حضرت زینب است ؟تاریخ تولد حضرت ام کلثوم چه زمانی است و چرا در تقویم ایران نامی از تولد ایشان ثبت نشده؟
- [سایر] ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)چگونه بوده است؟
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) قبل از حضرت فاطمه در را باز نکرد تا حضرت فاطمه (س) شهید نشود؟
- [سایر] امام صادق(ع) با سه تعبیر، ایام محسنیه را سختتر و جانکاهتر از عاشورا معرفی میکنند: (و لا کیوم محنتنا بکربلا و ان کان یوم السقیفه و احراق النار علی باب امیر المؤمنین و الحسن و الحسین و فاطمه و زینب و ام کلثوم فضه و قتل محسن بالرفسه اعظم و ادهی و امرّ لانه اصل یوم العذاب)؛ هیچ روزی مانند محنت ما در کربلا نیست، اگرچه روز سقیفه و آتش به پا کردن بر در خانه امیر المؤمنین، حسن، حسین، فاطمه، زینب، امکلثوم و فضه (سلام الله علیهم) و کشتن محسن(ع) با لگد، بالاتر و سختتر و تلختر است؛ چرا که آن، اصل روز عذاب و سختی آن روز است. آیا این حدیث صحیح است؟
- [سایر] باسلام آیا درست است که حضرت زینب(س) بعداز شهادت امام حسین(ع) چندین بار سرشو به محمل زد؟
- [سایر] آیا افرادی که خود را سگ امام حسین (ع) یا حضرت زینب (س) می دانند مرتکب گناه شده اند؟؟
- [سایر] سورهای که بر ازدواج حضرت امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) دلالت دارد، کدام است؟
- [سایر] منبع و سند حدیث فاطمه حجت بر حجت های خداست از امام حسن عسکری (ع) چیست؟
- [سایر] در روایات تاریخی آمده است که حضرت زهرا(س) در منزل زحمات زیادی را متحمل میشد. امام علی(ع) نزد پیامبر اکرم(ص) رفت تا از ایشان کنیزی جهت کمک در کار منزل برای حضرت زهرا در خواست نمایند. اینجا بود که پیامبر تسبیحات حضرت زهرا را تعلیم نمودند. بر همین اساس سؤالی مطرح میشود که حضرت زهرا چگونه میتواند کنیزانی به نام فضه و اسماء داشته باشند. اگر کنیز لازم بود پیامبر برای حضرت زهرا کسانی را معرفی مینمودند؟
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد پس از بذل می گوید زوجتی فاطمه خلعتها علی ما بذلت یعنی زنم فاطمه را در مقابل چیزی که بذل نموده طلاق خلع دادم و بنابر احتیاط مستحب بعد از جمله مشتمل بر خلع هی طالق هم بگوید و در صورتی که زن معین باشد بردن نامش لازم نیست
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله سبحانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم، به مهری که معیّن شده). پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ علی الصَّداقِ المعلومِ) (یعنی قبول کردم ازدواج را با همان مهر معلوم) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلِکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ). پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) صحیح می باشد. دستور خواندن عقد موقت
- [آیت الله سبحانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم، به مهری که معیّن شده). پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ علی الصَّداقِ المعلومِ) (یعنی قبول کردم ازدواج را با همان مهر معلوم) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلِکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ). پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) صحیح می باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل انچه او بذل کرده از هم جدا شدیم پس او رها است و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید بارات زوجه موکلی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یا بگوید عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و لزوم گفتن فهی طالق در صیغه های ذکر شده مبنی بر احتیاط واجب است و اگر به جای علی ما بذلت بما بذلت بگوید اشکال ندارد
- [آیت الله بهجت] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصِّدَاقِ الْمَعْلُوم)؛ یعنی: (خود را زن تو نمودم به مهری که معین شده)، و پس از آن مرد بلافاصله بگوید: (قَبِلْتُ التَّزوِیجْ)، یعنی: (ازدواج را قبول کردم)، عقد صحیح است، و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند، چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فَاطِمَة، مُوَکلَکَ اَحْمَد، عَلَی الصِّداقِ الْمَعْلُوم)، و سپس وکیل مرد بلافاصله بگوید: (قَبِلْتُ لِمُوَکِّلِی اَحْمَد، عَلَی الصِّداقِ)، صحیح میباشد.
- [امام خمینی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: "زوجتک نفسی علی الصداق المعلوم" یعنی خود را زن تو نمودم به مهری که معین شده، پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: "قبلت التزویج" یعنی قبول کردم ازدواج را عقد صحیح است. و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند، چنانچه مثلا اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل بگوید: "زوجت موکلتی فاطمة موکلک احمد علی الصداق المعلوم" پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: "قبلت لموکلی احمد علی الصداق"، صحیح می باشد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اوّل زن به قصد انشا بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) یعنی: (خود را زن تو نمودم به مهری که معیّن شده) و بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزوِیجَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ) یعنی: (قبول کردم ازدواج را به مهری که معین شده) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند، چنانچه مثلاً اسم مرد (احمد) و اسم زن (فاطمه) باشد و وکیل زن خطاب به وکیل مرد با قصد انشا بگوید: (زَوَّجْتُ مُوکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلَکَ أحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ)، یعنی: (موکّل خودم فاطمه را به زوجیّت موکّل تو احمد در آوردم به مهری که معین شده) و بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزوِیجَ لِمُوَکِّلِی أحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعلُومِ) یعنی: (قبول کردم ازدواج را برای موکّلم احمد به مهری که معین شده)، عقد صحیح میباشد.