مثبت نگری و نقش آن در آرامش روانی را توضیح دهید؟ با سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی از اینکه با این مرکز در ارتباط هستید از شما قدردانی می کنیم و امیدواریم این ارتباط تداوم داشته باشد. مقدمه: ما انسان ها اقدامات زیادی برای سلامتی جسم خود انجام می دهیم.همیشه دنبال یک خبر جدید از فواید یا ضررهای مواد غذایی مختلف بوده و سعی می کنیم، برای تضمین سلامتی خود، آن ها را به کار ببندیم، یا این که برای اطلاع از چگونگی وضعیت جسمانی خود وقت و هزینه زیادی را صرف مراجعه به پزشکان مختلف می کنیم.اما چه قدر به این نکته توجه کرده ایم که طرز تفکر و نوع نگرش ما به مسائل مختلف تا چه اندازه می تواند، بر سلامتی ما تاثیرگذار باشد، نوع نگرش ما به مسایل مختلف در رفتارها و برداشت های ما تاثیر بسیاری دارد. احساس ناشی از تفکر انسان است . احساسات وعواطف ما آنگونه شکل می گیرند که می اندیشیم .همه احساسات منفی مثبت نتیجه مستقیم افکار است. بدون داشتن افکار غمگینانه نمی توان احساس غم کرد یا بدون احساس خشمگینانه نمی توان احساس خشم کرد. نقش افکار در زندگی: افکار روی احساسات ما تاثیر میگذارند. نسبت به چیزی که آن را دوست دارید یا از آن متنفرید چه احساسی دارید؟ مجبور نیستید که آگاهانه احساسات خود را تغییر دهید. کافی است افکارتان را تغییر دهید تا احساساتتان به سرعت از آن تبعیت کند. به درستی که افکار روی ذهن، جسم و احساساتمان تاثیر میگذارد. افکار مثبت خوشی و خوشبختی را برای ما به ارمغان میآورد و افکار منفی برایمان از خود احساس بی ارزشی و شوربختی به جای میگذارد. اگر میخواهید از کیفیت اندیشههای خود باخبر شوید به زندگی خود رجوع کنید و ببینید که در چه موقعیتی هستید. نتیجه را ببینید؛ اگر از بخشی از زندگی خود راضی هستید، تفکری که در آن بخشی از زندگی به کار بردهاید مثبت بوده است، اگر از بخشهایی از زندگی خود ناراضی هستید در این صورت احتمالش است که اندیشه شما در آن بخش منفی بوده باشد. افکار مثبت، نتایج مثبت تولید میکند مانند؛عشق، توجه، محبت، سلامتی، ثروت، خوشبختی، موفقیت، تنعم و غنا. افکار منفی نیز نتایج منفی بر جای میگذارند مانند؛ بیتوجهی، بیتفاوتی، ناراحتی، فقر و فلاکت، ترس، فقدان و بیزاری در یک جمله می توان گفت نگرش وبرداشت انسان ها از رویدادها بسی مهم تر از و تعیین کننده تر از خود رویدادها می باشد به بیان دیگر موقعیت کنونی ما ناشی از عمری اندیشیدن منفی یا مثبت است. انسان بدبین معتقد است اتفاقات بد ، از شرایطی دائمی و ثابت نشأت میگیرد: من در امتحان ریاضی مردود شدم ، چون استعداد یادگیری اعداد و ارقام را ندارم و اتفاقات خوب ، از شرایطی موقتی ناشی میشود: همسرم امروز به من یک شاخه گل هدیه کرد، چون روز کاری خوبی داشته. اما انسان خوشبین ، شکست را به عوامل موقتی نسبت میدهد من در امتحان رد شدم چون دقت نکردم و موقعیتهای مطلوب را به عوامل پایدار؛ او برای من گل هدیه آورد، چون مرا دوست دارد. بدبین اجازه میدهد ناامیدی در بخشی از زندگی اش وارد شود و به سایر بخشها نفوذ و سرایت کند. به عنوان مثال وقتی به شخصی گفته میشود بطور موقتی از کار بر کنار شده است، انسان بدبین نه تنها بدلیل از دست دادن شغل خود احساس بدی دارد بلکه نگرانی اش را به سایر ابعاد زندگی خود منتقل کرده ، ابراز میکند که زندگی زناشویی اش در معرض خطر است و فرزندانش غیر قابل کنترل هستند، اما انسان خوشبین اجازه نمیدهد یک شکست ، تمام زندگی او را محدود کند، او با خود فکر میکند گرچه من در این شرایط ، شغلی ندارم، ولی من و همسرم هنوز رابطه خیلی خوب و نزدیکی باهم داریم و فرزندانمان مایه افتخار ما هستند. وقتی مشکلی پیش میآید و کارها خراب میشود، بدبین ها خود را سرزنش میکنند: برای مثال اگر راننده دیگری به ماشین پارک شده آنها خسارت وارد کند، آنها خود را سرزنش میکنند که چرا ماشین را در جای نامناسبی پارک کردهاند. اما انسان خوشبین چنین مشکلی را به اتفاق نسبت میدهد یا سعی میکند راه جدیدی پیدا کند: دفعه بعد ماشین را در جایی که ماشینهای کمتری وجود دارد، پارک میکنم. مثبت نگری زمانی بوجود می آید که افراد احساس نمایند درکشان از خودشان تأیید شده است. زمانی که پی ببرند نتایج را در مقیاس های فردی و فرافردی متناسب با موقعیت و سرمایه گذاری خود دریافت می نمایند و نسبت به رفتارهای خود و رفتارهای دیگران از ارزش یابی و اطمینان لازم برخوردارند. نگرش صحیح نسبت به مسائل و ناکامی ها، موهبتی است که به واسطه آن، آدمی در مواجهه با نمونه های به ظاهر ناموزونِ ، زیبایی و توانایی را در آنها می بیند و حتی در زشتی ها نیز زیبایی ها را جست و جو می کند. انسان برای بقا و بهتر زیستن همیشه تلاش می کند، در این حرکت مهم ترین مسئله بهره مندی از تفکر مثبت است و این تلاش بشر را به سرمنزل آرامش و آسایش جسم و روح سوق می دهد، گواه آن سفارش بسیاری از بزرگان دین است که انسان را به اندیشه مثبت رهنمون کرده اند. مثبت نگری در نگاه کلی درست نگریستن به زندگی است. مثبت نگری بسیاری از ابهامات را از بین می برد و پنجره ای به سوی روشنایی و امید باز می کند. قرآن کریم با هدف کاهش فشار وارده بر انسان در رویارویی با مصایب و حوادث، شیوه ها و عملکردهایی را آموزش می دهد تا با دستیابی به نتایج مطلوب، آرامش را بیابد. توجه به شیوه هایی چون توکل به خداوند، صبر و بردباری، توبه، رضا به مشیت الهی، دعا و عبادت، عفو و گذشت، سپاس و شکرگزاری و نگرش در طبیعت و تفکر در آن راهکارهایی عملی در اختیار فرد قرار می دهند و حتی با نگاهی اجمالی می توان به مؤثر بودن آنها در ایجاد تعادل روانی پی برد؛ چه رسد به آن که متخصصان آن را در روش های درمانی خود مورد بررسی و اجرا قرار دهند. مثبت اندیشی در متون دینی: بررسی آیات قرآن کریم نیز نشان می دهد که اغلب تأکیدها بر خوبی ها، درستی ها و نقاط قوت افراد است و ضعف و کژی کمتر مورد توجه قرار می گیرد. پروردگار عالم با توجه به توانایی ها و ظرفیت بشر می فرماید: (من در زمین انسان را خلیفه خود قرار دادم)؛ (از روح خود در او دمیدم) یا (و به درستی که ما انسان را در زیباترین هیأت آفریدیم)از این رو، خداوند با تکیه بر توانایی ها، انسان را به احسان دعوت می کند و می فرماید: (اگر احسان و نیکی کنید در حقیقت به خود نیکی می نمایید). خداوند که خالق انسان است، به دنبال عیب جویی از مخلوقش نیست و همواره از محاسن و خوبی های او می گوید: (خدا دوست نمی دارد کسی به عیب خلق، صدا بلند کند. با بررسی مجموعه این آیات، می توان چنین نتیجه گرفت که خداوند در مقابل ضعف های بشر، گذشت فراوان دارد و بیشتر بر نکات مثبت، درستی ها و راستی های او تکیه می کند. این نوع نگرش به انسان می فهماند که او هم باید نسبت به سایرین ،پدیدهای جهان هستی و حتی خود با دیدی مثبت بنگرد. خوبی های مردم را ببیند و به زبان خوش با آنها تکلم کند و پیوسته نقاط ضعف و سستی خود و دیگران را در نظر نگیرد. در روایات تأکید اصلی بر این است که افراد در روابط خود با دیگران وپدیده های دنیا، بیشتر به نقاط مثبت و قوت توجه کنند و بدانند که خداوند دوست دارد، انسان ها پدیده های جهان هستی خوب و مثبت ارزیابی کنند. در (بحارالانوار) آمده است: (روزی عیسی (علیه السلام) با حواریون از جایی می گذشت. لاشه سگ مرده ای را دیدند. هر یک از حواریون از بوی تعفن آن اظهار ناراحتی می کرد و چیزی می گفت . نوبت به عیسی (علیه السلام) که رسید، فرمود: (به دندان های سفید این سگ توجه کنید که چه قدر براق است. این روش برخورد با موضوعات، آموزشی است به انسان ها که همیشه نیمه پر لیوان را ببینند و همه چیز را با نگاهی مثبت و سازنده بنگرند. در واقعه عاشورا، وقتی عرصه بر امام حسین (علیه السلام) و یارانش تنگ تر شد و جنگ شرایط دشواری یافت، ایشان به جای ترس از مرگ و شدت بلا و سردرگمی، یارانشان را به صبر دعوت فرمود و جنبه مثبت موضوع را پیش کشید و آنها را به شهادت متذکر شد و آن را معبر رهایی و پل اتصالی برای رسیدن به (لقاء الله)، یعنی محبوب حقیقی خود معرفی نمود. پس از آن نیز در مواجهه حضرت زینب (سلام الله علیها) با یزید بن معاویه، آنجا که ملعون شام به حضرتش (علیها السلام) گفت: (دیدی خدا با شما چه کرد؟ و چه بلایی به سر شما آورد و چه گونه خوارتان کرد)؟ عقیله بنی هاشم در پاسخ فرمود: (مارایت الا جمیلا) ؛ در این مصیبت، چیزی جز زیبایی و شکوه ندیدم. امام سجاد (علیه السلام) نیز هنگام بیماری یا زمانی که اندوه و گرفتاری ای برایشان عارض می شد، به جای آن که آن را بدبختی و شر بدانند، به درگاه خدا سپاسگزاری می فرمود و آن را مایه خیر و عامل نجات از معاصی و کفاره گناهان می دانستند. چنین نگرش مثبتی به یاری و امداد روح آدمی می شتابد. امام علی (علیه السلام)، برای تأکید بر نقاط قوت افراد و آموزش نوعی مثبت نگری می فرمایند: (اگر از کسی خوبی دیدی از آن بسیار یاد کن و سپاسگزاری نما و اگر متوجه بدی کسی شدی، تا حد امکان پرده پوشی کن. اکنون که تا حدی با مفهوم مثبت اندیشی و بررسی آن در متون دینی آشناشدیم، به صورت اجمالی به اثرات آن در زندگی می پردازیم، بدیهی است بررسی کامل آثار مثبت اندیشی در این مجال کوتاه امکان پذیر نمی باشد وشما برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید به کتبی که در این زمینه نگاشته شده است مراجعه کنید. آثار مثبت اندیشی: 1. آینده روشن :مهم ترین تأثیر مثبت نگری بر زندگی عادی یا روزمره این است که در صورت وجود مثبت نگری زندگی روزمره معطوف به آینده خواهد بود و افراد جامعه از گذشته نگری منفی و داشتن کنش های آنی و لحظه ای رهایی پیدا خواهند کرد. آنها پذیرای برنامه و داشتن کنش های عقلانی معطوف به هدف خواهند شد. کنش هایی که آنها را وادار به تلاش و کوشش مضاعف و نیل به اهداف متعالی تر می نماید به گونه ای که نوعی آینده گرایی و آینده شناسی را در افراد جامعه تقویت می نماید که خود می تواند پیامدهای مثبت متعددی را به دنبال داشته باشد.چنین افرادی زندگی خود آینده خود را روشن وامیدوار کننده ارزیابی می کنند که در راستای تلاش انسان شکل می گیرد. 2. شاد زیستن : خوش بینی می تواند به فرد کمک کند تا شادتر، سالم تر و موفق تر باشد و بر عکس بدبینی انسان را به سوی ناامیدی، بیماری و شکست هدایت می کند و منجر به افسردگی، تنهایی و کم رویی می شود. انسان خوش بین مشکلات زندگی را ازمونی برای سنجش توانایی های خود می داند ودر نتیجه در مواجهه با آن نگرش مثبتی به پدیدهای دنیا پیدا می کندو بر نقاط مثبت آن پدید ها توجه می کند که همین امر موجب می شود که از زندگی خود لذت بیشتری ببرد. 3. فائق آمدن بر مشکلات: اگر چه توانایی ها و استعدادهای افراد از اهمیت زیادی در مواجهه با مشکلات زندگی برخوردار می باشد، ولی خواستن یا نخواستن آن هاست که بر موفقیت آینده شان تاثیر می گذارد و تا حدی به آن دلیل است که خوش بین ها و بدبین ها با روش های گوناگونی با مسایل ومشکلات زندگی برخورد می کنند. افراد خوش بین مسایل و مشکلات زندگی را لازمه زندگی بشری می دانند که در زندگی تمام افراد بشر رخ می دهد و به نوعی انسان های مختلف با آن دست به گریبان هستند . آنان مشکلات زندگی را دارای راه حل می دانند که با سعی و تلاش می توان بر آن فائل آمد . اید به غلبه پیدا کردن بر مشکلات زندگی ، زندگی را برای آنان شیرین و قابل تحمل می کند و موجب آرامس روانی آنان می شود. وقتی اتفاق بدی رخ می دهد، یا اشکالی در کار پیش می آید، فرد بدبین خود را مقصر دانسته و با خود می گوید به درد این کار نمی خورم، همیشه شکست می خورم در چنین وضعیتی زندگی فرد بد بین به جهنمی تبدیل می شود که تحمل آن توسط انسان غیر ممکن می شودبر عکس فرد خوش بین دلایل دیگری را جست و جو می کند که همین امر در احساس خرسندی ورضایت از زندگی نقش زیادی دارد . 4. اعتماد به نفس :وقتی کارها خوب پیش می رود و فرد در انجام کارهای خود به موفقیت می رسد، فرد خوش بین اعتباری برای خود پیدا می کند وعامل موفقیت را تلاش و کوشش خود می داند و چنین باوری در او شکل می گیرد که او توانایی مواجه با مشکلات گوناگون را دارد و می تواند با اتکا بر توانایی های خود بر موانع بر سر راه رسیدن به اهداف خود آید. زمانی که اعتماد به نفس در فرد شکل می گیرد فرد احساس می کند که می تواند با اتکا بر توانا ییهای خودبر مشکلات غلبه پیدا کند که این می تواند آرامش روانی او را به دنبال داشته باشد. 5. سلامت روان:اگر افراد در برخوردهای خود خوش بین باشند، گفتار و رفتار دیگران را خوب تفسیر می کنند و کمتر دچار سوء تفاهم هایی می گردند که زمینه را برای بروز درگیری و تنش فراهم می نمایند. و در نتیجه در فضای روان شناختی مثبتی قرار می گیرند و رفتارهای دیگران را مثبت ارزیابی می کنند چنین فردی در پرتو احساس مثبتی که از رفتار دیگران دارد به آرامش روانی دست پیدا می کند. بر عکس در فضای بدگمانی، رفتارها و گفتارها به گونه ای خاص تفسیر می شوند؛ مثلا احترام گزاردن به دیگران به چاپلوسی و تملق ، سکوت به مخفی کاری، حرف زدن ملایم به بی اعتنایی و سردی، قاطعیت به استبداد، صراحت به پررویی، صداقت به ساده لوحی و صمیمیت به خود شیرینی تفسیر می شود. 6. صبر و شکیبایی :افراد مثبت اندیش ، زندگی را دارای هدف می دانند و مشکلات و مسایل زندگی را در راستای همین هدف معنا می کنند . آنان بر این باورند که علیرغم حوادث ناگواری که هم اکنون اتفاق افتاده است ، در آینده نه چندان دور ، زندگی رنگ و بوی دیگری می یابد و رخ زیبای خود را به آنان نشان می دهد همین نگرش موجب می شود تا آنان در برابر مشکلات تحمل بیشتری داشته باشند و به آرامش روانی دست پیدا کنند . 7. هماهنگی انتظارات با واقعیت ها :انسان مثبت اندیش نگرش واقع بینانه ای به زندگی دارد ، انتظارات او از زندگی نیز واقع گرایانه خواهد بود و در پی آن احساس او از زندگی نیز واقع بینانه خواهد شد. شاید بتوان گفت هماهنگی انتظارات با واقعیت ها شرط رضایت زندگی می باشد . به بیان دیگر ، ما اکنون در این دنیا زندگی می کنیم و در هر مسئله ای باید این واقعیت را مورد توجه قرار دهیم که دنیا قوانین خاص خود را دارد . این قوانین ، توسط ما وضع نشده و به دلخواه ما نیز تغییر نخواهد کرد. پس باید قوانین آن را به خوبی بشناسیم ، تا به موفقیت دست یابیم . انسان مثبت اندیش در پرتو شناختی که از قوانین زندگی دنیوی پیدا کرده است ،سطح توقعات و انتظارات خود را با واقعیت های زندگی تنظیم می کند و در پرتو چنین رویکردی به آرامش روانی دست پیدا می کند . 8. اکتفاء به داشته ها: فرد منفی نگر ، همواره لذت را در چیزی می داند که ندارد و به همین جهت ، از آنچه دارد بهرهمند نمی شود . چنین افرادی همواره از آنچه دارند ، نالان و ناراضی اند و چیزهایی را آرزو می کنند که ندارند و وقتی به آنچه زمانی آرزویش را داشتند ، دست یافتند ، بازهم احساس بهرمندی و خوش بختی نمی کنند و به آنچه در دور دست ها وجود دارد ، می اندیشند. بر عکس انسان مثبت اندیش ، از آنجا که به نقاط مثبت داشته های خود متمرکز می شود از داشت های خود احساس رضایت می کند و به آن قانع است ، در پرتو چنین احساسی فرد به آرامش روانی دست پیدا می کند . به قول معروف : ( 9- ناپایدار پنداری سختی ها : وقتی مشکلی به وجود می آید و حادثه تلخی رخ می دهد ، تصور انسان منفی نگر بر این که چنین حوادثی ماندگار بوده و گویا هیچ پایانی نخواهد داشت . اگر افراد منفی نگر مورد سوال قرار گیرند ، مشخص می شود که بسیاری از آنان توجهی به پایان پذیری سختی ها ندارند . بر عکس افراد مثبت اندیش پایان پذیری مشکلات را یکی از اصول مسلم و قطعی زندگی می دانند و بر این باورند که سختی های فراوانی آمده و رفته اند و هیچ یک باقی نمانده اند و به طور حتم مشکل کنونی من هم باقی نخواهد ماند. در چنین فضای روان شناختی افراد مثبت اندیش به آرامش روانی دست پیدا می کنند . در پایان ذکر این نکته ضروری است که هر چند که مثبت نگری در نگاه نخست و در نقطه آغازین آن از خود فرد شروع می شود و تجلی آن را در فرد می بینیم اما حاصل آن در تجربه جمعی فرد که در فرایند تعامل اجتماعی شکل می گیرد، دیده می شود، تجربه ای که نمونه فرافردی آن را در جامعه و فرهنگ حاکم بر آن می بینیم. جوامع منعطف، بالنده و پویا در قیاس با جوامع سخت و ایستا و بسته از آمادگی بیشتری برای مثبت نگری برخوردار هستند زیرا جوامع و فرهنگ های بسته بیشتر خصلت جرم گرایانه دارند که بیشتر آن مولد نوعی بدبینی هستند. اگر نگاهی به سایر ملل بیندازیم درخواهیم یافت، ملتی پیروز و سربلند می شود که اندیشه مثبت را سرلوحه زندگی اش قرار دهد و در رسیدن به سعادت تلاش کند و هیچ چیز در دنیا غیرممکن نیست اگر و تنها اگر انسان از قوه فکر و اندیشه اش استفاده کند. برعکس جوامع و فرهنگ های باز مولد نوعی خوش بینی از حال اجتماعی و بیشتر متمایل به عام گرایی هستند که مقدم بر مثبت نگری در افراد هست. نویسنده: محمد صادق آقاجانی منابع سایت آفتاب و کتاب رضایت از زندگی نوشته آقای پسندیده انتشارات دارالحدیث
مثبت نگری و نقش آن در آرامش روانی را توضیح دهید؟
مثبت نگری و نقش آن در آرامش روانی را توضیح دهید؟
با سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی از اینکه با این مرکز در ارتباط هستید از شما قدردانی می کنیم و امیدواریم این ارتباط تداوم داشته باشد.
مقدمه: ما انسان ها اقدامات زیادی برای سلامتی جسم خود انجام می دهیم.همیشه دنبال یک خبر جدید از فواید یا ضررهای مواد غذایی مختلف بوده و سعی می کنیم، برای تضمین سلامتی خود، آن ها را به کار ببندیم، یا این که برای اطلاع از چگونگی وضعیت جسمانی خود وقت و هزینه زیادی را صرف مراجعه به پزشکان مختلف می کنیم.اما چه قدر به این نکته توجه کرده ایم که طرز تفکر و نوع نگرش ما به مسائل مختلف تا چه اندازه می تواند، بر سلامتی ما تاثیرگذار باشد، نوع نگرش ما به مسایل مختلف در رفتارها و برداشت های ما تاثیر بسیاری دارد. احساس ناشی از تفکر انسان است . احساسات وعواطف ما آنگونه شکل می گیرند که می اندیشیم .همه احساسات منفی مثبت نتیجه مستقیم افکار است. بدون داشتن افکار غمگینانه نمی توان احساس غم کرد یا بدون احساس خشمگینانه نمی توان احساس خشم کرد.
نقش افکار در زندگی:
افکار روی احساسات ما تاثیر میگذارند. نسبت به چیزی که آن را دوست دارید یا از آن متنفرید چه احساسی دارید؟ مجبور نیستید که آگاهانه احساسات خود را تغییر دهید. کافی است افکارتان را تغییر دهید تا احساساتتان به سرعت از آن تبعیت کند. به درستی که افکار روی ذهن، جسم و احساساتمان تاثیر میگذارد. افکار مثبت خوشی و خوشبختی را برای ما به ارمغان میآورد و افکار منفی برایمان از خود احساس بی ارزشی و شوربختی به جای میگذارد. اگر میخواهید از کیفیت اندیشههای خود باخبر شوید به زندگی خود رجوع کنید و ببینید که در چه موقعیتی هستید. نتیجه را ببینید؛ اگر از بخشی از زندگی خود راضی هستید، تفکری که در آن بخشی از زندگی به کار بردهاید مثبت بوده است، اگر از بخشهایی از زندگی خود ناراضی هستید در این صورت احتمالش است که اندیشه شما در آن بخش منفی بوده باشد.
افکار مثبت، نتایج مثبت تولید میکند مانند؛عشق، توجه، محبت، سلامتی، ثروت، خوشبختی، موفقیت، تنعم و غنا. افکار منفی نیز نتایج منفی بر جای میگذارند مانند؛ بیتوجهی، بیتفاوتی، ناراحتی، فقر و فلاکت، ترس، فقدان و بیزاری در یک جمله می توان گفت نگرش وبرداشت انسان ها از رویدادها بسی مهم تر از و تعیین کننده تر از خود رویدادها می باشد به بیان دیگر موقعیت کنونی ما ناشی از عمری اندیشیدن منفی یا مثبت است.
انسان بدبین معتقد است اتفاقات بد ، از شرایطی دائمی و ثابت نشأت میگیرد: من در امتحان ریاضی مردود شدم ، چون استعداد یادگیری اعداد و ارقام را ندارم و اتفاقات خوب ، از شرایطی موقتی ناشی میشود: همسرم امروز به من یک شاخه گل هدیه کرد، چون روز کاری خوبی داشته. اما انسان خوشبین ، شکست را به عوامل موقتی نسبت میدهد من در امتحان رد شدم چون دقت نکردم و موقعیتهای مطلوب را به عوامل پایدار؛ او برای من گل هدیه آورد، چون مرا دوست دارد.
بدبین اجازه میدهد ناامیدی در بخشی از زندگی اش وارد شود و به سایر بخشها نفوذ و سرایت کند. به عنوان مثال وقتی به شخصی گفته میشود بطور موقتی از کار بر کنار شده است، انسان بدبین نه تنها بدلیل از دست دادن شغل خود احساس بدی دارد بلکه نگرانی اش را به سایر ابعاد زندگی خود منتقل کرده ، ابراز میکند که زندگی زناشویی اش در معرض خطر است و فرزندانش غیر قابل کنترل هستند، اما انسان خوشبین اجازه نمیدهد یک شکست ، تمام زندگی او را محدود کند، او با خود فکر میکند گرچه من در این شرایط ، شغلی ندارم، ولی من و همسرم هنوز رابطه خیلی خوب و نزدیکی باهم داریم و فرزندانمان مایه افتخار ما هستند.
وقتی مشکلی پیش میآید و کارها خراب میشود، بدبین ها خود را سرزنش میکنند: برای مثال اگر راننده دیگری به ماشین پارک شده آنها خسارت وارد کند، آنها خود را سرزنش میکنند که چرا ماشین را در جای نامناسبی پارک کردهاند. اما انسان خوشبین چنین مشکلی را به اتفاق نسبت میدهد یا سعی میکند راه جدیدی پیدا کند: دفعه بعد ماشین را در جایی که ماشینهای کمتری وجود دارد، پارک میکنم.
مثبت نگری زمانی بوجود می آید که افراد احساس نمایند درکشان از خودشان تأیید شده است. زمانی که پی ببرند نتایج را در مقیاس های فردی و فرافردی متناسب با موقعیت و سرمایه گذاری خود دریافت می نمایند و نسبت به رفتارهای خود و رفتارهای دیگران از ارزش یابی و اطمینان لازم برخوردارند.
نگرش صحیح نسبت به مسائل و ناکامی ها، موهبتی است که به واسطه آن، آدمی در مواجهه با نمونه های به ظاهر ناموزونِ ، زیبایی و توانایی را در آنها می بیند و حتی در زشتی ها نیز زیبایی ها را جست و جو می کند. انسان برای بقا و بهتر زیستن همیشه تلاش می کند، در این حرکت مهم ترین مسئله بهره مندی از تفکر مثبت است و این تلاش بشر را به سرمنزل آرامش و آسایش جسم و روح سوق می دهد، گواه آن سفارش بسیاری از بزرگان دین است که انسان را به اندیشه مثبت رهنمون کرده اند.
مثبت نگری در نگاه کلی درست نگریستن به زندگی است. مثبت نگری بسیاری از ابهامات را از بین می برد و پنجره ای به سوی روشنایی و امید باز می کند.
قرآن کریم با هدف کاهش فشار وارده بر انسان در رویارویی با مصایب و حوادث، شیوه ها و عملکردهایی را آموزش می دهد تا با دستیابی به نتایج مطلوب، آرامش را بیابد.
توجه به شیوه هایی چون توکل به خداوند، صبر و بردباری، توبه، رضا به مشیت الهی، دعا و عبادت، عفو و گذشت، سپاس و شکرگزاری و نگرش در طبیعت و تفکر در آن راهکارهایی عملی در اختیار فرد قرار می دهند و حتی با نگاهی اجمالی می توان به مؤثر بودن آنها در ایجاد تعادل روانی پی برد؛ چه رسد به آن که متخصصان آن را در روش های درمانی خود مورد بررسی و اجرا قرار دهند.
مثبت اندیشی در متون دینی:
بررسی آیات قرآن کریم نیز نشان می دهد که اغلب تأکیدها بر خوبی ها، درستی ها و نقاط قوت افراد است و ضعف و کژی کمتر مورد توجه قرار می گیرد. پروردگار عالم با توجه به توانایی ها و ظرفیت بشر می فرماید: (من در زمین انسان را خلیفه خود قرار دادم)؛ (از روح خود در او دمیدم) یا (و به درستی که ما انسان را در زیباترین هیأت آفریدیم)از این رو، خداوند با تکیه بر توانایی ها، انسان را به احسان دعوت می کند و می فرماید: (اگر احسان و نیکی کنید در حقیقت به خود نیکی می نمایید).
خداوند که خالق انسان است، به دنبال عیب جویی از مخلوقش نیست و همواره از محاسن و خوبی های او می گوید: (خدا دوست نمی دارد کسی به عیب خلق، صدا بلند کند.
با بررسی مجموعه این آیات، می توان چنین نتیجه گرفت که خداوند در مقابل ضعف های بشر، گذشت فراوان دارد و بیشتر بر نکات مثبت، درستی ها و راستی های او تکیه می کند. این نوع نگرش به انسان می فهماند که او هم باید نسبت به سایرین ،پدیدهای جهان هستی و حتی خود با دیدی مثبت بنگرد. خوبی های مردم را ببیند و به زبان خوش با آنها تکلم کند و پیوسته نقاط ضعف و سستی خود و دیگران را در نظر نگیرد.
در روایات تأکید اصلی بر این است که افراد در روابط خود با دیگران وپدیده های دنیا، بیشتر به نقاط مثبت و قوت توجه کنند و بدانند که خداوند دوست دارد، انسان ها پدیده های جهان هستی خوب و مثبت ارزیابی کنند.
در (بحارالانوار) آمده است: (روزی عیسی (علیه السلام) با حواریون از جایی می گذشت. لاشه سگ مرده ای را دیدند. هر یک از حواریون از بوی تعفن آن اظهار ناراحتی می کرد و چیزی می گفت . نوبت به عیسی (علیه السلام) که رسید، فرمود: (به دندان های سفید این سگ توجه کنید که چه قدر براق است. این روش برخورد با موضوعات، آموزشی است به انسان ها که همیشه نیمه پر لیوان را ببینند و همه چیز را با نگاهی مثبت و سازنده بنگرند.
در واقعه عاشورا، وقتی عرصه بر امام حسین (علیه السلام) و یارانش تنگ تر شد و جنگ شرایط دشواری یافت، ایشان به جای ترس از مرگ و شدت بلا و سردرگمی، یارانشان را به صبر دعوت فرمود و جنبه مثبت موضوع را پیش کشید و آنها را به شهادت متذکر شد و آن را معبر رهایی و پل اتصالی برای رسیدن به (لقاء الله)، یعنی محبوب حقیقی خود معرفی نمود. پس از آن نیز در مواجهه حضرت زینب (سلام الله علیها) با یزید بن معاویه، آنجا که ملعون شام به حضرتش (علیها السلام) گفت: (دیدی خدا با شما چه کرد؟ و چه بلایی به سر شما آورد و چه گونه خوارتان کرد)؟ عقیله بنی هاشم در پاسخ فرمود: (مارایت الا جمیلا) ؛ در این مصیبت، چیزی جز زیبایی و شکوه ندیدم. امام سجاد (علیه السلام) نیز هنگام بیماری یا زمانی که اندوه و گرفتاری ای برایشان عارض می شد، به جای آن که آن را بدبختی و شر بدانند، به درگاه خدا سپاسگزاری می فرمود و آن را مایه خیر و عامل نجات از معاصی و کفاره گناهان می دانستند. چنین نگرش مثبتی به یاری و امداد روح آدمی می شتابد.
امام علی (علیه السلام)، برای تأکید بر نقاط قوت افراد و آموزش نوعی مثبت نگری می فرمایند: (اگر از کسی خوبی دیدی از آن بسیار یاد کن و سپاسگزاری نما و اگر متوجه بدی کسی شدی، تا حد امکان پرده پوشی کن.
اکنون که تا حدی با مفهوم مثبت اندیشی و بررسی آن در متون دینی آشناشدیم، به صورت اجمالی به اثرات آن در زندگی می پردازیم، بدیهی است بررسی کامل آثار مثبت اندیشی در این مجال کوتاه امکان پذیر نمی باشد وشما برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید به کتبی که در این زمینه نگاشته شده است مراجعه کنید.
آثار مثبت اندیشی:
1. آینده روشن :مهم ترین تأثیر مثبت نگری بر زندگی عادی یا روزمره این است که در صورت وجود مثبت نگری زندگی روزمره معطوف به آینده خواهد بود و افراد جامعه از گذشته نگری منفی و داشتن کنش های آنی و لحظه ای رهایی پیدا خواهند کرد. آنها پذیرای برنامه و داشتن کنش های عقلانی معطوف به هدف خواهند شد. کنش هایی که آنها را وادار به تلاش و کوشش مضاعف و نیل به اهداف متعالی تر می نماید به گونه ای که نوعی آینده گرایی و آینده شناسی را در افراد جامعه تقویت می نماید که خود می تواند پیامدهای مثبت متعددی را به دنبال داشته باشد.چنین افرادی زندگی خود آینده خود را روشن وامیدوار کننده ارزیابی می کنند که در راستای تلاش انسان شکل می گیرد.
2. شاد زیستن : خوش بینی می تواند به فرد کمک کند تا شادتر، سالم تر و موفق تر باشد و بر عکس بدبینی انسان را به سوی ناامیدی، بیماری و شکست هدایت می کند و منجر به افسردگی، تنهایی و کم رویی می شود. انسان خوش بین مشکلات زندگی را ازمونی برای سنجش توانایی های خود می داند ودر نتیجه در مواجهه با آن نگرش مثبتی به پدیدهای دنیا پیدا می کندو بر نقاط مثبت آن پدید ها توجه می کند که همین امر موجب می شود که از زندگی خود لذت بیشتری ببرد.
3. فائق آمدن بر مشکلات: اگر چه توانایی ها و استعدادهای افراد از اهمیت زیادی در مواجهه با مشکلات زندگی برخوردار می باشد، ولی خواستن یا نخواستن آن هاست که بر موفقیت آینده شان تاثیر می گذارد و تا حدی به آن دلیل است که خوش بین ها و بدبین ها با روش های گوناگونی با مسایل ومشکلات زندگی برخورد می کنند.
افراد خوش بین مسایل و مشکلات زندگی را لازمه زندگی بشری می دانند که در زندگی تمام افراد بشر رخ می دهد و به نوعی انسان های مختلف با آن دست به گریبان هستند . آنان مشکلات زندگی را دارای راه حل می دانند که با سعی و تلاش می توان بر آن فائل آمد . اید به غلبه پیدا کردن بر مشکلات زندگی ، زندگی را برای آنان شیرین و قابل تحمل می کند و موجب آرامس روانی آنان می شود.
وقتی اتفاق بدی رخ می دهد، یا اشکالی در کار پیش می آید، فرد بدبین خود را مقصر دانسته و با خود می گوید به درد این کار نمی خورم، همیشه شکست می خورم در چنین وضعیتی زندگی فرد بد بین به جهنمی تبدیل می شود که تحمل آن توسط انسان غیر ممکن می شودبر عکس فرد خوش بین دلایل دیگری را جست و جو می کند که همین امر در احساس خرسندی ورضایت از زندگی نقش زیادی دارد .
4. اعتماد به نفس :وقتی کارها خوب پیش می رود و فرد در انجام کارهای خود به موفقیت می رسد، فرد خوش بین اعتباری برای خود پیدا می کند وعامل موفقیت را تلاش و کوشش خود می داند و چنین باوری در او شکل می گیرد که او توانایی مواجه با مشکلات گوناگون را دارد و می تواند با اتکا بر توانایی های خود بر موانع بر سر راه رسیدن به اهداف خود آید. زمانی که اعتماد به نفس در فرد شکل می گیرد فرد احساس می کند که می تواند با اتکا بر توانا ییهای خودبر مشکلات غلبه پیدا کند که این می تواند آرامش روانی او را به دنبال داشته باشد.
5. سلامت روان:اگر افراد در برخوردهای خود خوش بین باشند، گفتار و رفتار دیگران را خوب تفسیر می کنند و کمتر دچار سوء تفاهم هایی می گردند که زمینه را برای بروز درگیری و تنش فراهم می نمایند. و در نتیجه در فضای روان شناختی مثبتی قرار می گیرند و رفتارهای دیگران را مثبت ارزیابی می کنند چنین فردی در پرتو احساس مثبتی که از رفتار دیگران دارد به آرامش روانی دست پیدا می کند. بر عکس در فضای بدگمانی، رفتارها و گفتارها به گونه ای خاص تفسیر می شوند؛ مثلا احترام گزاردن به دیگران به چاپلوسی و تملق ، سکوت به مخفی کاری، حرف زدن ملایم به بی اعتنایی و سردی، قاطعیت به استبداد، صراحت به پررویی، صداقت به ساده لوحی و صمیمیت به خود شیرینی تفسیر می شود.
6. صبر و شکیبایی :افراد مثبت اندیش ، زندگی را دارای هدف می دانند و مشکلات و مسایل زندگی را در راستای همین هدف معنا می کنند . آنان بر این باورند که علیرغم حوادث ناگواری که هم اکنون اتفاق افتاده است ، در آینده نه چندان دور ، زندگی رنگ و بوی دیگری می یابد و رخ زیبای خود را به آنان نشان می دهد همین نگرش موجب می شود تا آنان در برابر مشکلات تحمل بیشتری داشته باشند و به آرامش روانی دست پیدا کنند .
7. هماهنگی انتظارات با واقعیت ها :انسان مثبت اندیش نگرش واقع بینانه ای به زندگی دارد ، انتظارات او از زندگی نیز واقع گرایانه خواهد بود و در پی آن احساس او از زندگی نیز واقع بینانه خواهد شد. شاید بتوان گفت هماهنگی انتظارات با واقعیت ها شرط رضایت زندگی می باشد . به بیان دیگر ، ما اکنون در این دنیا زندگی می کنیم و در هر مسئله ای باید این واقعیت را مورد توجه قرار دهیم که دنیا قوانین خاص خود را دارد . این قوانین ، توسط ما وضع نشده و به دلخواه ما نیز تغییر نخواهد کرد. پس باید قوانین آن را به خوبی بشناسیم ، تا به موفقیت دست یابیم . انسان مثبت اندیش در پرتو شناختی که از قوانین زندگی دنیوی پیدا کرده است ،سطح توقعات و انتظارات خود را با واقعیت های زندگی تنظیم می کند و در پرتو چنین رویکردی به آرامش روانی دست پیدا می کند .
8. اکتفاء به داشته ها: فرد منفی نگر ، همواره لذت را در چیزی می داند که ندارد و به همین جهت ، از آنچه دارد بهرهمند نمی شود . چنین افرادی همواره از آنچه دارند ، نالان و ناراضی اند و چیزهایی را آرزو می کنند که ندارند و وقتی به آنچه زمانی آرزویش را داشتند ، دست یافتند ، بازهم احساس بهرمندی و خوش بختی نمی کنند و به آنچه در دور دست ها وجود دارد ، می اندیشند. بر عکس انسان مثبت اندیش ، از آنجا که به نقاط مثبت داشته های خود متمرکز می شود از داشت های خود احساس رضایت می کند و به آن قانع است ، در پرتو چنین احساسی فرد به آرامش روانی دست پیدا می کند . به قول معروف : (
9- ناپایدار پنداری سختی ها : وقتی مشکلی به وجود می آید و حادثه تلخی رخ می دهد ، تصور انسان منفی نگر بر این که چنین حوادثی ماندگار بوده و گویا هیچ پایانی نخواهد داشت . اگر افراد منفی نگر مورد سوال قرار گیرند ، مشخص می شود که بسیاری از آنان توجهی به پایان پذیری سختی ها ندارند . بر عکس افراد مثبت اندیش پایان پذیری مشکلات را یکی از اصول مسلم و قطعی زندگی می دانند و بر این باورند که سختی های فراوانی آمده و رفته اند و هیچ یک باقی نمانده اند و به طور حتم مشکل کنونی من هم باقی نخواهد ماند. در چنین فضای روان شناختی افراد مثبت اندیش به آرامش روانی دست پیدا می کنند .
در پایان ذکر این نکته ضروری است که هر چند که مثبت نگری در نگاه نخست و در نقطه آغازین آن از خود فرد شروع می شود و تجلی آن را در فرد می بینیم اما حاصل آن در تجربه جمعی فرد که در فرایند تعامل اجتماعی شکل می گیرد، دیده می شود، تجربه ای که نمونه فرافردی آن را در جامعه و فرهنگ حاکم بر آن می بینیم. جوامع منعطف، بالنده و پویا در قیاس با جوامع سخت و ایستا و بسته از آمادگی بیشتری برای مثبت نگری برخوردار هستند زیرا جوامع و فرهنگ های بسته بیشتر خصلت جرم گرایانه دارند که بیشتر آن مولد نوعی بدبینی هستند.
اگر نگاهی به سایر ملل بیندازیم درخواهیم یافت، ملتی پیروز و سربلند می شود که اندیشه مثبت را سرلوحه زندگی اش قرار دهد و در رسیدن به سعادت تلاش کند و هیچ چیز در دنیا غیرممکن نیست اگر و تنها اگر انسان از قوه فکر و اندیشه اش استفاده کند.
برعکس جوامع و فرهنگ های باز مولد نوعی خوش بینی از حال اجتماعی و بیشتر متمایل به عام گرایی هستند که مقدم بر مثبت نگری در افراد هست.
نویسنده: محمد صادق آقاجانی
منابع سایت آفتاب و کتاب رضایت از زندگی نوشته آقای پسندیده انتشارات دارالحدیث
- [سایر] نقش روشهای تربیتی در ارتقاء رشد روانی کودک چیست؟
- [سایر] نقش تقوا در بهداشت جسمی و روانی چگونه است؟
- [سایر] با سلام برای افزایش انگیزه، انرژی مثبت و آرامش چه پیشنهادی دارید؟
- [سایر] آیا روشنفکران در شروع انقلاب اسلامی و بعد از آن نقش داشتهاند؟ نقش مثبت یا منفی آنان چیست؟
- [سایر] آیا روشنفکران در شروع انقلاب اسلامی و بعد از آن نقش داشتهاند؟ نقش مثبت یا منفی آنان چیست؟
- [سایر] آیا روشنفکران در شروع انقلاب اسلامی و بعد از آن نقش داشتهاند؟ نقش مثبت یا منفی آنان چیست؟
- [سایر] نقش دین در رفع بحرانهای اخلاقی، معرفتی، روحی و روانی چیست؟
- [سایر] طبق روایات چه چیزی برای تمدد اعصاب و آرامش روانی کسی که عصبی است توصیه شده است؟
- [سایر] در مورد ویژگی کلی نگری بودن آقایان و جزئی نگری خانم ها توضیح دهید .
- [سایر] چه رابطه ای بین ذن و ذکر در معارف ما وجود دارد آیا برای ریلکسیشن و آرامش روانی می توانیم از ذکر استفاده کنیم؟ لطفا توضیح دهید.
- [آیت الله جوادی آملی] .حرکت اندک که مانع صدق آرامش بدن نیست, اشکال ندارد؛ ولی ذکر در حال حرکت شدید که مانع صدق آرامش بدن است, کافی نیست و باید در حال آرام شدن بدن, دوباره گفته شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] روی خرمن گندم و جو و مانند اینها که مانع از ارامش بدن است نماز باطل است
- [آیت الله بهجت] در سجود باید به مقدار ذکر واجب، بدن آرام باشد. و اگر نتوانست به اندازه ذکر واجب آرامش بدن داشته باشد، اصل وجوب ذکر ساقط نمیشود، و اگر بههیچوجه بدنش آرام نمیگیرد، احوط این است که نماز دیگری هم بخواند و سجده آن را با اشاره انجام دهد و منظور از آرامش بدن، توقف و مکث بین سر گذاشتن و برداشتن است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اقامه نماز در حال ناچاری در مکان متحرّک یا لرزان، مانند تلّ شن, با رعایت آرامش در اجزای نماز به قدر امکان و حفظ قبله, صحیح است.
- [آیت الله علوی گرگانی] چند چیز در لباس نمازگزار مکروه است و از آن جمله است: پوشیدن لباس سیاه و چرک وتنگ و لباس شرابخوار و لباس کسی که از نجاست پرهیز نمیکند و لباسی که نقش صورت دارد و نیز باز بودن تکمههای لباس ودست کردن انگشتری که نقش صورت دارد مکروه میباشد.
- [آیت الله مظاهری] هشت چیز در لباس نمازگزار مکروه است و از آن جمله است: 1 - پوشیدن لباس سیاه. 2 - پوشیدن لباس کثیف. 3 - پوشیدن لباس تنگ. 4 - پوشیدن لباس شرابخوار. 5 - پوشیدن لباس کسی که از نجاست پرهیز نمیکند. 6 - پوشیدن لباسی که نقش صورت دارد. 7 - باز بودن دکمههای لباس. 8 - دست کردن انگشتری که نقش صورت دارد.
- [آیت الله سبحانی] چند چیز در لباس نمازگزار مکروه است و از آن جمله است: پوشیدن لباس سیاه و چرک وتنگ و لباس شرابخوار و لباس کسی که از نجاست پرهیز نمی کند و لباسی که نقش صورت دارد و نیز بازبودن تکمه های لباس و دست کردن انگشتری که نقش صورت دارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . چند چیز در لباس نمازگزار مکروه است و از آن جمله است: پوشیدن لباس سیاه و چرک و تنگ و لباس شرابخوار و لباس کسی که از نجاست پرهیز نمی کند و لباسی که نقش صورت دارد و نیز باز بودن تکمه های لباس و دست کردن انگشتری که نقش صورت دارد مکروه می باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] پوشیدن لباس سیاه و چرک و تنگ و لباس شرابخوار و پوشیدن لباس کسی که از نجاست پرهیز نمی کند، پوشیدن لباسی که نقش صورت دارد و نیز باز بودن تکمه های لباس ودست کردن انگشتری که نقش صورت داردبرای نمازگزار مکروه می باشد.
- [آیت الله بروجردی] چند چیز در لباس نمازگزار مکروه است و از آن جمله است:پوشیدن لباس سیاه، چرک، تنگ، لباس شرابخوار، لباس کسی که از نجاست پرهیز نمیکند، لباسی که نقش صورت دارد و نیز باز بودن تکمههای لباس و دست کردن انگشتری که نقش صورت دارد، مکروه میباشد.