سر کلاس حواسم پرته یا به گذشته فکر می کنم یا به آینده. مثل اینکه فقط جسمم در کلاسه باید چه کار کنم؟
سر کلاس حواسم پرته یا به گذشته فکر می کنم یا به آینده. مثل اینکه فقط جسمم در کلاسه باید چه کار کنم؟ *** تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید . پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند. (گراهام بل) *** از مکاتبه تان با ما، که نشانگر اعتماد شما به این مرکز است خرسندیم و خوشحالیم مخاطبمان فردی است که در مواجهه با مشکلاتش، اقدام به مشاوره خواهی می کند. این را بدانید که یکی از نشانه های افراد عاقل و پویا، کسب آگاهی در زمینه های مورد نیاز است. به خاطر این فهم زیبا به شما تبریک می گوییم و امیدواریم در راه مقدس و زیبای علم آموزی موفق باشید. *** پرسشگر گرامی؛ تظاهرات رفتاری که از آن ها نام بردید ((سر کلاس حواسم پرت میشه)، (به گذشته یا آینده فکر می کنم)) نشانگر این است که با مشکل عدم تمرکز حواس مواجهید؛ بسیاری از محصلان و دانشجویان، در برخی برهه های زمانی این مشکل را تجربه کرده اند، ولی جای نگرانی ندارد چرا که با توکل به خدا اراده و تلاش و کاربست راهکارهای مناسب، می توان بر این مشکل غلبه کرد. شما برای اینکه تمرکزتان را حین انجام کارها (در کلاس درس و ...) بالا ببرید ابتدا باید عواملی را که مانع از ایجاد تمرکز در شما می شود را شناسایی کنید و به مقابله با آن ها بپردازید تا بتوانید بر روی کارهایتان (درس خواندن و ...) متمرکز شوید و به درستی آن ها را انجام دهید. با این توضیح در ادامه مطالبی در سه بخش : (علل عدم تمرکز حواس)، (مقابله با عوامل حواس پرتی) و (راهکارهای تقویت تمرکز حواس) خدمتتان تقدیم می گردد که امیدواریم مفید واقع شود : *** بخش اول؛ علل عدم تمرکز حواس (عدم تمرکز حواس)، موضوعی است که بسیاری از جوانان از آن رنج می‌برند و دلایل مختلف و متعددی دارد. همانطور که خود می‌دانید، تمرکز حواس در هر کاری از ضروریات قطعی به شمار می آید. گفتنی است تمرکز حواس، حالتی ذهنی و روانی است که در آن حالت، تمام قوای حسی، روانی و فکری انسان روی موضوع خاصی متمرکز می‌شود و تضمین کننده انجام صحیح کارها و رهایی از خطرات احتمالی است. به هر حال در یک جمع‌ بندی کلی می‌توان گفت: بیشتر افراد به دلایل عمده زیر، با عدم تمرکز فکر و حواس مواجه می‌شوند : 1. کسانی که خود را به انجام دادن کاری مجبور می‌کنند؛ در حالی که تمایل درونی چندانی به آن ندارند. در این صورت تمام قوای ذهنی و روانی‌شان به طور خودکار از آن موضوع پرت می ‌شود و دچار حواس ‌پرتی می‌گردند. 2. فشارهای روانی نیز از عوامل عمده تشتت (پراکندگی) فکری است. بیشتر افراد زمانی که با مسأله‌ ای مواجه می‌شوند، اگر معتقد باشند زمان کافی برای حل آن ندارند و یا توانایی حل مسأله و کسب توفیق را در خود نبینند، دچار نگرانی و اضطراب می‌شوند و در نتیجه این نگرانی‌ها، ترس از شکست، افکار منفی عدم اعتماد به نفس و خیال‌بافی‌های منفی‌گرایانه، توان عمل و ابتکار و خلاقیت را از آنان سلب می‌ کند و به جای اینکه روی موضوع خاص تمرکز کنند، بر ترس و احتمال شکست خود تمرکز می ‌کنند و یأس و ناامیدی بر آنها چیره شده و موجب حواس‌ پرتی می‌شود. 3. گاهی برخی حوادث و اتفاقات، فضای روانی فرد را دچار اختلال می‌کند (نظیر آنچه در زندگی شخصی، تحصیلی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی و... رخ می‌دهد) و امکان تمرکز حواس را از بین می‌برد. گفتید (به گذشته یا آینده فکر می کنید)؛ موضوعاتی که آن ها را در گذشته و آینده جستجو می کنید، چیست؟ آیا مهم هستند؟ آیا توان تغییر یا رسیدن به آن ها را دارید؟ از گذشته باید درس بگیرید و برای آینده، برنامه ریزی کنید (آینده نگر باشید)؛ نه اینکه حسرت گذشته را بخورید و نگران آینده باشید. شما امکان بازگشت به گذشته و تغییر آن را ندارید، پس به آن فکر نکنید (البته اگر اشتباهی در گذشته انجام داده اید و امکان اصلاح آن وجود دارد، باید هر چه زودتر اقدام کنید)؛ آینده ای هم که هنوز نیامده، نباید نگران تان کند؛ وظیفه شما عبرت از گذشته و تلاش در حال برای ساختن آینده ای بهتر و زیباتر است. 4. تکثر و تعدد فعالیت‌های فرد مخصوصا اگر در حد توان او نباشد، نیز باعث عدم تمرکز حواس می‌شود. نکته : در صورتی که موضوع یا موضوعات خاص و محدودی، باعث عدم تمرکز در شما می ‌شود، به دنبال راه حل مناسب آن باشید؛ چرا که این در حکم علت عدم تمرکز حواس شما است. پس برای مقابله با آن، ابتدا علت و عامل اصلی را شناسایی کنید و در پی حذف یا تقلیل آن برآیید. *** بخش دوم؛ مقابله با عوامل حواس‌ پرتی برای مقابله با هر یک از عوامل فوق که هر کدام به گونه‌ای مانع تمرکز حواس می‌شود، باید به راهکار خاص و مناسب با آن توجه نمود. در عین حال مطالب زیر می‌تواند به عنوان راهکار، مؤثر واقع شود : در ابتدا و قبل از هر چیز، برای تمام فعالیت‌های خود برنامه‌ریزی کنید. اوقات شبانه‌روز را در یک جدول زمان‌بندی شده از هنگام بیداری تا موقع خواب، یادداشت نموده و برای هر کاری، زمان خاص و مناسب آن را معین نمایید، سعی کنید طبق همان برنامه تنظیم شده به انجام دادن همان فعالیت مشخص (کلاس، مطالعه، استراحت، عبادت، ورزش و...) بپردازید. حتی زمان معین و مشخصی را در طول روز، برای اندیشیدن درباره موضوعات مختلف یا تخیلات و افکار مزاحم، اختصاص دهید. این کار حداقل دو فایده مهم دارد : الف) نظم و انضباط در تمام فعالیت‌ها حتی در اندیشه ‌ها و افکارتان - راه پیدا می‌کند که خود بسیار ارزشمند است. ب) اگر افکار مزاحم در غیر زمان معین، به سراغتان آمد و باعث حواس‌ پرتی شما شد، می‌توانید به خود وعده بدهید که زمان اندیشیدن در این باره، فلان زمان خاص و معین است. تأکید می‌کنیم برای هر کار و فعالیتی وقت مشخص معین کنید و در آن وقت به هیچ امری غیر از آن کار نپردازید. اگر مشکلات شخصی، اجتماعی، خانوادگی و ... باعث عدم تمرکز حواستان می‌ شود، بدانید که : الف) زندگی فردی هیچ‌کس، خالی از مشکل و ذهن هیچ فردی، به طور کامل خالی نیست. از طرف دیگر با صِرف فکر کردن و مشغولیت ذهنی درباره چنین مشکلاتی، هیچ دردی دوا نخواهد شد. پس به خود تلقین کنید که هنگام درس یا مطالعه، ذهن خود را از آن مسائل برهانید. ب) به هنگام مزاحمت آن افکار، به خود قول بدهید: در این باره خواهم اندیشید (و زمانی را برای این کار در شبانه‌ روز اختصاص دهید). *** بخش سوم؛ راهکارهای تقویت تمرکز حواس 1. کاهش و کنترل اشتغالات فکری و عملی روز به روز بر گستردگی و کثرت محدوده اشتغالات ذهنی و عملی ما در عصر حاضر افزوده می شود و به تدریج و با گذشت زمان، محرک های ذهنی، که فکر و اندیشه انسان را به خود معطوف کرده، افزایش می یابند. از آن جا که توانایی پاسخ گویی فکری نامحدود است و از طرف دیگر بین محرک های ذهنی و اشتغالات ذهنی و عکس العمل های ما باید تناسب کافی وجود داشته باشد، انسان دچار فقدان تمرکز شده، توان پاسخ گویی فکری و ذهنی متناسب با محرک های فراوان در وی کاهش می یابد و به پراکندگی فکری و عدم تمرکز می انجامد. یکی از راه های مقابله با این مسئله، تقسیم کردن اشتغالات به دو مقوله ضروری و غیر ضروری یا دارای اولویت اول و دوم است تا انسان با یک برنامه ریزی حساب شده و دقیق، به آن چه اولویت بیشتری دارد، توجه نموده، دایره مشغولیات را فقط به همان مقوله اختصاص دهد و محدود کند و از صرف فکر و اندیشه خود در مسائل تفننی و روزمره دیگر که جنبه ثانوی دارد، خودداری کند. با این روش، می توان پراکندگی ذهنی را کاهش داد؛ زیرا هر اندازه تنوع و تعدد افکار بیشتر باشد، از تعمق، دقت و تمرکز فکر در آن باره کاسته می شود و هر قدر تعداد موضوع ها و مسائلی که به آنها می اندیشیم، کمتر و محدودتر باشد، بر عمق و غنای فکر در آن زمینه افزوده خواهد شد. 2. تمرین و تداوم تمرکز فکر، یک توانایی ذهنی و روحی است که جنبه اکتسابی دارد و در هر امر اکتسابی، تمرین و تکرار و استمرار بخشیدن به آن، شرط اساسی دست یابی به هدف است. برای تمرکز فکر نیز تمرین و ممارست، ضروری است. تمرین در این زمینه، این گونه است که باید در ابتدا کلمه دل خواهی مثلاً (دوستی) را در نظر گرفته و آن را روی یک برگه یادداشت بنویسید و با قرار دادن ساعتی در مقابل خود، به مدت یک دقیقه، سعی کنید فقط و فقط به این واژه بیندیشید و از نفوذ افکار نامربوط و مزاحم در حوزه فعالیت ذهن خود پرهیز کنید. با این حال، ممکن است ملاحظه کنید که تعدادی از این افکار مزاحم غیر مربوط - که اصطلاحاً به آنها پرش های فکری می گویند - به نحوی وارد فضای ذهنتان شود. همین عمل را دو بار دیگر و هر بار، به مدت یک دقیقه، تکرار کنید. طبیعی است که ملاحظه خواهید کرد که در بار سوم، پرش های فکری کمتر شده، (تمرکز فکری) شما بیشتر می شود. در صورتی که به مدت چند هفته و هر روز فقط سه دقیقه، به این تمرین بپردازید، خواهید دید که پیشرفت قابل ملاحظه ای در تمرین فکرتان ایجاد شده است. 3. رهاسازی عضلانی یکی از شیوه های مؤثر و عملی در تمرکز حواس، استفاده از فن رهاسازی عضلانی است. در این روش، فرد در محلی آرام و در صورت امکان، بر روی صندلی راحتی می نشیند و سعی می کند به تدریج عضلات بدن را از حالت انقباض به انبساط برساند؛ به این ترتیب که ابتدا از عضلات دست و انگشتان شروع کرده، آنها را ابتدا منقبض نموده، سپس شل و آزاد می کند و آن چنان در انبساط بخشیدن به آنها تلاش می کند که گویی آنها جزء بدن او نیستند و سنگینی ندارند. همین عمل را برای دست دیگر و پاها و قسمت های میانی بدن نیز انجام می دهد تا جایی که تمام عضلات بدن، به رهاسازی کامل برسد. در این صورت، متوجه روح و روان خود می شود. بهترین لحظات برای ایجاد تمرکز و تقویت آن، زمانی است که فعالیت های قوای جسمی به حداقل برسند. در این صورت، فکر و اندیشه، مجال زیادی برای حداکثر فعالیت می یابد و به عبارت دیگر، با فراهم شدن زمینه آرمیدگی کامل به وسیله آرمیدگی جسمانی، (تمرکز حواس) نیز حاصل می شود. 4. تنها بودن با خویشتن هر از چند گاهی فرد باید بتواند با فراموش کردن مشکلات و دشواری های ناشی از زندگی اجتماعی، به خلوت با خویشتن بپردازد و رنج و درد برخاسته از ازدحام جمعیت های متراکم و هیاهوی زندگی ماشینی و صنعتی را در کنج خلوت انس با خویشتن، از یاد ببرد. برخی گفته اند که هر شب پس از اتمام فعالیت های روزانه و ارتباط با جهان اطراف و اشتغالات مختلف و متعدد در طول روز، دقایقی را به این امر اختصاص دهید و تنهایی و خلوت با خویشتن را تجربه کنید. این کار، علاوه بر تأثیر اخلاقی، تمرینی برای تمرکزاست.لازم به ذکر است که در ابتدا، خلوت با خویشتن، با مقاومت درونی فرد مواجه می شود و برای رسیدن به مرحله ای که وی با اراده نیرومندی بتواند بر موانع غلبه کند، نیازمند تلاش بیشتری است؛ ولی اگر مقاومت کند، به مرور زمان، قادر به دست یابی به هدف مورد نظر خواهد شد. 5. تمرین تصویر ذهنی نگه داشتن تصاویر ذهنی دل خواه، توانایی تمرکز را به نحو چشم گیری افزایش می دهد. امتیاز این روش، آن است که فرد در همه احوال می تواند به آن بپردازد و بدون هیچ گونه زمینه یا مقدماتی و در هر شرایط و موقعیتی، از این روش استفاده کند. کافی است فرد هر روز چند نوبت و به مدت چند دقیقه، به تصاویر دل خواه خود، تمرکز نماید تا اثرات آن را مشاهده و تجربه کند و به این صورت، تمرین تصویر ذهنی را به اجرا گذارد. چشمان خود را ببندید و در ذهن خود کاملاً احیا و بازسازی کنید. ابتدا آن را کلی تر ببینید و سپس وارد جزئیات شوید؛ تمام اجزای آن را ببینید و به تدریج و با تمرینات مکرر، تصویر را واضح تر نمایید. وضوح را به درجه ای برسانید که تصویر ذهن، همچون منظره ای طبیعی زنده، به نظر برسد. 6. خوب شنیدن اریک فروم، رابطه خوب شنیدن و تمرکز فکر را این گونه بیان می دارد: (اساس تمرکز حواس، در مناسبات افراد، این است که شخص بتواند به سخنان دیگران گوش بدهد. بیشتر مردم به دیگران گوش می دهند؛ حتی آنها را نصیحت می کنند؛ بدون این که واقعاً به آنها گوش داده باشند. آنان نه سخنان دیگران را جدی می انگارند و نه جواب خود را. به طور کلی، گفت وگو، آنها را خسته می کند. آنان گرفتار این پندارند که اگر با تمرکز کامل گوش دهند، به مراتب بیشتر خسته می شوند و حال آن که عکس این درست است. هر نوع فعالیتی که با تمرکز انجام شود، انسان را بیدارتر می کند). خوب شنیدن و خوب گوش دادن به سخنان دیگران، توانایی تمرکز بر سخنان و گفته های دیگران را فراهم می کند و زمینه تمرکز بر امور دیگر را نیز فراهم می کند. در واقع، تمرکز در شنیدن، تمرین و ممارستی است در یکی از حواس چندگانه انسان که با سرایت دادن به دیگر حواس و کنترل آنها و متمرکز شدن بر موضوع و مسئله ای خاص، به تقویت تمرکز فکر می انجامد. به عبارت دیگر، تمرین و تمرکز در حواس ظاهری، زمینه ساز تمرکز در فکر و اندیشه است. برخی، تمرینات شنیداری مختلفی را پیشنهاد می کنند؛ مثلاً می گویند: چشمان خود را ببندید و به صدای تیک تاک ساعت گوش دهید و به مدت سه دقیقه، تمام توجه خود را فقط به صدای تیک تاک ساعت معطوف کرده، به هیچ چیز دیگر توجه نکنید و گوش خود را به صدای آن متمرکز کنید. 7. نماز و عبادت تجلی تمرکز نماز، موقعیتی را فراهم می کند که فرد می تواند در پرتو آن، ذرات پراکنده فکر را پیرامون محور یاد خدا، وحدت و تمرکز بخشد؛ زیرا در نماز، پیوسته اندیشه انسان متوجه خداست. وقتی آدمی برای دست یابی به تمرکز فکر در نماز، به محل سجده اش چشم بدوزد، از نگاه به اطراف باز می ماند و در نتیجه، افکارش در فضای مشخص و محدود عبادی نماز، به حرکت در می آید و در صورتی که مقدمات و اجزای نماز را با آمادگی به جای آورد، دوام بر تمرکز فکر در نماز خواهد داشت. اگر لحظاتی قبل از شروع نماز، بنشیند و بیندیشد که می خواهد در محضر چه بزرگی حاضر شود، بر کیفیت تمرکزش خواهد افزود و اینها همه زمانی حاصل می آید که نماز، نزد انسان، بزرگ و عظیم تلقی شود و در این صورت، تمرکزی که به کمک و برکت نماز حاصل می آید، همچون نیرویی فراگیر و گسترده، به همه جوانب و زوایای زندگی رسوخ نموده، آدمی، برکات را در خویشتن و زندگی اش مشاهده می کند. بدون شک، نماز و عبادت، آشفتگی و پراکندگی فکری را به کلی می شوید و آرامش فکری و روحی شگفت انگیزی به انسان می بخشد. اگر افراد عابد را مورد توجه قرار دهید، همه دارای تمرکز فکر فوق العاده و آرامش روحی شگرفی هستند. کمتر کسی است که با تأثیر تسبیح گفتن، ناآشنا باشد. از زمان های قدیم تا کنون و در بین افراد قدیمی معروف است که تسبیح، راه اساسی مبارزه با تشتت و پراکندگی فکر و اندیشه است. اگر هر روز صبح، در هوای آزاد و خلوت صبحگاهی، تسبیحی به دست گرفته، ذکر تسبیحات اربعه (سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله الله اکبر) را تکرار کنید و با حضور ذهن و حضور قلب و با آرامش مناسب، هر روز به این کار بپردازید، مطمئناً به مرور زمان و به تدریج به تمرکز و نظم فکری در کارها دست خواهید یافت. * منبع : تفکر برتر، محمد رضا شرفی، انتشارات سروش. موفق باشید؛ باز هم با ما سخن بگویید. نویسنده : گروه روانشناسی پرسمان
عنوان سوال:

سر کلاس حواسم پرته یا به گذشته فکر می کنم یا به آینده. مثل اینکه فقط جسمم در کلاسه باید چه کار کنم؟


پاسخ:

سر کلاس حواسم پرته یا به گذشته فکر می کنم یا به آینده. مثل اینکه فقط جسمم در کلاسه باید چه کار کنم؟

*** تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید . پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند. (گراهام بل) ***
از مکاتبه تان با ما، که نشانگر اعتماد شما به این مرکز است خرسندیم و خوشحالیم مخاطبمان فردی است که در مواجهه با مشکلاتش، اقدام به مشاوره خواهی می کند. این را بدانید که یکی از نشانه های افراد عاقل و پویا، کسب آگاهی در زمینه های مورد نیاز است. به خاطر این فهم زیبا به شما تبریک می گوییم و امیدواریم در راه مقدس و زیبای علم آموزی موفق باشید.
*** پرسشگر گرامی؛ تظاهرات رفتاری که از آن ها نام بردید ((سر کلاس حواسم پرت میشه)، (به گذشته یا آینده فکر می کنم)) نشانگر این است که با مشکل عدم تمرکز حواس مواجهید؛ بسیاری از محصلان و دانشجویان، در برخی برهه های زمانی این مشکل را تجربه کرده اند، ولی جای نگرانی ندارد چرا که با توکل به خدا اراده و تلاش و کاربست راهکارهای مناسب، می توان بر این مشکل غلبه کرد. شما برای اینکه تمرکزتان را حین انجام کارها (در کلاس درس و ...) بالا ببرید ابتدا باید عواملی را که مانع از ایجاد تمرکز در شما می شود را شناسایی کنید و به مقابله با آن ها بپردازید تا بتوانید بر روی کارهایتان (درس خواندن و ...) متمرکز شوید و به درستی آن ها را انجام دهید. با این توضیح در ادامه مطالبی در سه بخش : (علل عدم تمرکز حواس)، (مقابله با عوامل حواس پرتی) و (راهکارهای تقویت تمرکز حواس) خدمتتان تقدیم می گردد که امیدواریم مفید واقع شود :

*** بخش اول؛ علل عدم تمرکز حواس
(عدم تمرکز حواس)، موضوعی است که بسیاری از جوانان از آن رنج می‌برند و دلایل مختلف و متعددی دارد. همانطور که خود می‌دانید، تمرکز حواس در هر کاری از ضروریات قطعی به شمار می آید. گفتنی است تمرکز حواس، حالتی ذهنی و روانی است که در آن حالت، تمام قوای حسی، روانی و فکری انسان روی موضوع خاصی متمرکز می‌شود و تضمین کننده انجام صحیح کارها و رهایی از خطرات احتمالی است.
به هر حال در یک جمع‌ بندی کلی می‌توان گفت: بیشتر افراد به دلایل عمده زیر، با عدم تمرکز فکر و حواس مواجه می‌شوند :
1. کسانی که خود را به انجام دادن کاری مجبور می‌کنند؛ در حالی که تمایل درونی چندانی به آن ندارند. در این صورت تمام قوای ذهنی و روانی‌شان به طور خودکار از آن موضوع پرت می ‌شود و دچار حواس ‌پرتی می‌گردند.
2. فشارهای روانی نیز از عوامل عمده تشتت (پراکندگی) فکری است. بیشتر افراد زمانی که با مسأله‌ ای مواجه می‌شوند، اگر معتقد باشند زمان کافی برای حل آن ندارند و یا توانایی حل مسأله و کسب توفیق را در خود نبینند، دچار نگرانی و اضطراب می‌شوند و در نتیجه این نگرانی‌ها، ترس از شکست، افکار منفی عدم اعتماد به نفس و خیال‌بافی‌های منفی‌گرایانه، توان عمل و ابتکار و خلاقیت را از آنان سلب می‌ کند و به جای اینکه روی موضوع خاص تمرکز کنند، بر ترس و احتمال شکست خود تمرکز می ‌کنند و یأس و ناامیدی بر آنها چیره شده و موجب حواس‌ پرتی می‌شود.
3. گاهی برخی حوادث و اتفاقات، فضای روانی فرد را دچار اختلال می‌کند (نظیر آنچه در زندگی شخصی، تحصیلی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی و... رخ می‌دهد) و امکان تمرکز حواس را از بین می‌برد. گفتید (به گذشته یا آینده فکر می کنید)؛ موضوعاتی که آن ها را در گذشته و آینده جستجو می کنید، چیست؟ آیا مهم هستند؟ آیا توان تغییر یا رسیدن به آن ها را دارید؟ از گذشته باید درس بگیرید و برای آینده، برنامه ریزی کنید (آینده نگر باشید)؛ نه اینکه حسرت گذشته را بخورید و نگران آینده باشید. شما امکان بازگشت به گذشته و تغییر آن را ندارید، پس به آن فکر نکنید (البته اگر اشتباهی در گذشته انجام داده اید و امکان اصلاح آن وجود دارد، باید هر چه زودتر اقدام کنید)؛ آینده ای هم که هنوز نیامده، نباید نگران تان کند؛ وظیفه شما عبرت از گذشته و تلاش در حال برای ساختن آینده ای بهتر و زیباتر است.
4. تکثر و تعدد فعالیت‌های فرد مخصوصا اگر در حد توان او نباشد، نیز باعث عدم تمرکز حواس می‌شود.
نکته : در صورتی که موضوع یا موضوعات خاص و محدودی، باعث عدم تمرکز در شما می ‌شود، به دنبال راه حل مناسب آن باشید؛ چرا که این در حکم علت عدم تمرکز حواس شما است. پس برای مقابله با آن، ابتدا علت و عامل اصلی را شناسایی کنید و در پی حذف یا تقلیل آن برآیید.

*** بخش دوم؛ مقابله با عوامل حواس‌ پرتی
برای مقابله با هر یک از عوامل فوق که هر کدام به گونه‌ای مانع تمرکز حواس می‌شود، باید به راهکار خاص و مناسب با آن توجه نمود. در عین حال مطالب زیر می‌تواند به عنوان راهکار، مؤثر واقع شود :
در ابتدا و قبل از هر چیز، برای تمام فعالیت‌های خود برنامه‌ریزی کنید. اوقات شبانه‌روز را در یک جدول زمان‌بندی شده از هنگام بیداری تا موقع خواب، یادداشت نموده و برای هر کاری، زمان خاص و مناسب آن را معین نمایید، سعی کنید طبق همان برنامه تنظیم شده به انجام دادن همان فعالیت مشخص (کلاس، مطالعه، استراحت، عبادت، ورزش و...) بپردازید. حتی زمان معین و مشخصی را در طول روز، برای اندیشیدن درباره موضوعات مختلف یا تخیلات و افکار مزاحم، اختصاص دهید. این کار حداقل دو فایده مهم دارد :
الف) نظم و انضباط در تمام فعالیت‌ها حتی در اندیشه ‌ها و افکارتان - راه پیدا می‌کند که خود بسیار ارزشمند است.
ب) اگر افکار مزاحم در غیر زمان معین، به سراغتان آمد و باعث حواس‌ پرتی شما شد، می‌توانید به خود وعده بدهید که زمان اندیشیدن در این باره، فلان زمان خاص و معین است. تأکید می‌کنیم برای هر کار و فعالیتی وقت مشخص معین کنید و در آن وقت به هیچ امری غیر از آن کار نپردازید.

اگر مشکلات شخصی، اجتماعی، خانوادگی و ... باعث عدم تمرکز حواستان می‌ شود، بدانید که :
الف) زندگی فردی هیچ‌کس، خالی از مشکل و ذهن هیچ فردی، به طور کامل خالی نیست. از طرف دیگر با صِرف فکر کردن و مشغولیت ذهنی درباره چنین مشکلاتی، هیچ دردی دوا نخواهد شد. پس به خود تلقین کنید که هنگام درس یا مطالعه، ذهن خود را از آن مسائل برهانید.
ب) به هنگام مزاحمت آن افکار، به خود قول بدهید: در این باره خواهم اندیشید (و زمانی را برای این کار در شبانه‌ روز اختصاص دهید).
*** بخش سوم؛ راهکارهای تقویت تمرکز حواس
1. کاهش و کنترل اشتغالات فکری و عملی
روز به روز بر گستردگی و کثرت محدوده اشتغالات ذهنی و عملی ما در عصر حاضر افزوده می شود و به تدریج و با گذشت زمان، محرک های ذهنی، که فکر و اندیشه انسان را به خود معطوف کرده، افزایش می یابند. از آن جا که توانایی پاسخ گویی فکری نامحدود است و از طرف دیگر بین محرک های ذهنی و اشتغالات ذهنی و عکس العمل های ما باید تناسب کافی وجود داشته باشد، انسان دچار فقدان تمرکز شده، توان پاسخ گویی فکری و ذهنی متناسب با محرک های فراوان در وی کاهش می یابد و به پراکندگی فکری و عدم تمرکز می انجامد.
یکی از راه های مقابله با این مسئله، تقسیم کردن اشتغالات به دو مقوله ضروری و غیر ضروری یا دارای اولویت اول و دوم است تا انسان با یک برنامه ریزی حساب شده و دقیق، به آن چه اولویت بیشتری دارد، توجه نموده، دایره مشغولیات را فقط به همان مقوله اختصاص دهد و محدود کند و از صرف فکر و اندیشه خود در مسائل تفننی و روزمره دیگر که جنبه ثانوی دارد، خودداری کند. با این روش، می توان پراکندگی ذهنی را کاهش داد؛ زیرا هر اندازه تنوع و تعدد افکار بیشتر باشد، از تعمق، دقت و تمرکز فکر در آن باره کاسته می شود و هر قدر تعداد موضوع ها و مسائلی که به آنها می اندیشیم، کمتر و محدودتر باشد، بر عمق و غنای فکر در آن زمینه افزوده خواهد شد.
2. تمرین و تداوم
تمرکز فکر، یک توانایی ذهنی و روحی است که جنبه اکتسابی دارد و در هر امر اکتسابی، تمرین و تکرار و استمرار بخشیدن به آن، شرط اساسی دست یابی به هدف است. برای تمرکز فکر نیز تمرین و ممارست، ضروری است. تمرین در این زمینه، این گونه است که باید در ابتدا کلمه دل خواهی مثلاً (دوستی) را در نظر گرفته و آن را روی یک برگه یادداشت بنویسید و با قرار دادن ساعتی در مقابل خود، به مدت یک دقیقه، سعی کنید فقط و فقط به این واژه بیندیشید و از نفوذ افکار نامربوط و مزاحم در حوزه فعالیت ذهن خود پرهیز کنید. با این حال، ممکن است ملاحظه کنید که تعدادی از این افکار مزاحم غیر مربوط - که اصطلاحاً به آنها پرش های فکری می گویند - به نحوی وارد فضای ذهنتان شود. همین عمل را دو بار دیگر و هر بار، به مدت یک دقیقه، تکرار کنید. طبیعی است که ملاحظه خواهید کرد که در بار سوم، پرش های فکری کمتر شده، (تمرکز فکری) شما بیشتر می شود. در صورتی که به مدت چند هفته و هر روز فقط سه دقیقه، به این تمرین بپردازید، خواهید دید که پیشرفت قابل ملاحظه ای در تمرین فکرتان ایجاد شده است.
3. رهاسازی عضلانی
یکی از شیوه های مؤثر و عملی در تمرکز حواس، استفاده از فن رهاسازی عضلانی است. در این روش، فرد در محلی آرام و در صورت امکان، بر روی صندلی راحتی می نشیند و سعی می کند به تدریج عضلات بدن را از حالت انقباض به انبساط برساند؛ به این ترتیب که ابتدا از عضلات دست و انگشتان شروع کرده، آنها را ابتدا منقبض نموده، سپس شل و آزاد می کند و آن چنان در انبساط بخشیدن به آنها تلاش می کند که گویی آنها جزء بدن او نیستند و سنگینی ندارند. همین عمل را برای دست دیگر و پاها و قسمت های میانی بدن نیز انجام می دهد تا جایی که تمام عضلات بدن، به رهاسازی کامل برسد. در این صورت، متوجه روح و روان خود می شود. بهترین لحظات برای ایجاد تمرکز و تقویت آن، زمانی است که فعالیت های قوای جسمی به حداقل برسند. در این صورت، فکر و اندیشه، مجال زیادی برای حداکثر فعالیت می یابد و به عبارت دیگر، با فراهم شدن زمینه آرمیدگی کامل به وسیله آرمیدگی جسمانی، (تمرکز حواس) نیز حاصل می شود.
4. تنها بودن با خویشتن
هر از چند گاهی فرد باید بتواند با فراموش کردن مشکلات و دشواری های ناشی از زندگی اجتماعی، به خلوت با خویشتن بپردازد و رنج و درد برخاسته از ازدحام جمعیت های متراکم و هیاهوی زندگی ماشینی و صنعتی را در کنج خلوت انس با خویشتن، از یاد ببرد. برخی گفته اند که هر شب پس از اتمام فعالیت های روزانه و ارتباط با جهان اطراف و اشتغالات مختلف و متعدد در طول روز، دقایقی را به این امر اختصاص دهید و تنهایی و خلوت با خویشتن را تجربه کنید. این کار، علاوه بر تأثیر اخلاقی، تمرینی برای تمرکزاست.لازم به ذکر است که در ابتدا، خلوت با خویشتن، با مقاومت درونی فرد مواجه می شود و برای رسیدن به مرحله ای که وی با اراده نیرومندی بتواند بر موانع غلبه کند، نیازمند تلاش بیشتری است؛ ولی اگر مقاومت کند، به مرور زمان، قادر به دست یابی به هدف مورد نظر خواهد شد.
5. تمرین تصویر ذهنی
نگه داشتن تصاویر ذهنی دل خواه، توانایی تمرکز را به نحو چشم گیری افزایش می دهد. امتیاز این روش، آن است که فرد در همه احوال می تواند به آن بپردازد و بدون هیچ گونه زمینه یا مقدماتی و در هر شرایط و موقعیتی، از این روش استفاده کند. کافی است فرد هر روز چند نوبت و به مدت چند دقیقه، به تصاویر دل خواه خود، تمرکز نماید تا اثرات آن را مشاهده و تجربه کند و به این صورت، تمرین تصویر ذهنی را به اجرا گذارد.
چشمان خود را ببندید و در ذهن خود کاملاً احیا و بازسازی کنید. ابتدا آن را کلی تر ببینید و سپس وارد جزئیات شوید؛ تمام اجزای آن را ببینید و به تدریج و با تمرینات مکرر، تصویر را واضح تر نمایید. وضوح را به درجه ای برسانید که تصویر ذهن، همچون منظره ای طبیعی زنده، به نظر برسد.
6. خوب شنیدن
اریک فروم، رابطه خوب شنیدن و تمرکز فکر را این گونه بیان می دارد: (اساس تمرکز حواس، در مناسبات افراد، این است که شخص بتواند به سخنان دیگران گوش بدهد. بیشتر مردم به دیگران گوش می دهند؛ حتی آنها را نصیحت می کنند؛ بدون این که واقعاً به آنها گوش داده باشند. آنان نه سخنان دیگران را جدی می انگارند و نه جواب خود را. به طور کلی، گفت وگو، آنها را خسته می کند. آنان گرفتار این پندارند که اگر با تمرکز کامل گوش دهند، به مراتب بیشتر خسته می شوند و حال آن که عکس این درست است. هر نوع فعالیتی که با تمرکز انجام شود، انسان را بیدارتر می کند).
خوب شنیدن و خوب گوش دادن به سخنان دیگران، توانایی تمرکز بر سخنان و گفته های دیگران را فراهم می کند و زمینه تمرکز بر امور دیگر را نیز فراهم می کند. در واقع، تمرکز در شنیدن، تمرین و ممارستی است در یکی از حواس چندگانه انسان که با سرایت دادن به دیگر حواس و کنترل آنها و متمرکز شدن بر موضوع و مسئله ای خاص، به تقویت تمرکز فکر می انجامد. به عبارت دیگر، تمرین و تمرکز در حواس ظاهری، زمینه ساز تمرکز در فکر و اندیشه است. برخی، تمرینات شنیداری مختلفی را پیشنهاد می کنند؛ مثلاً می گویند: چشمان خود را ببندید و به صدای تیک تاک ساعت گوش دهید و به مدت سه دقیقه، تمام توجه خود را فقط به صدای تیک تاک ساعت معطوف کرده، به هیچ چیز دیگر توجه نکنید و گوش خود را به صدای آن متمرکز کنید.
7. نماز و عبادت تجلی تمرکز
نماز، موقعیتی را فراهم می کند که فرد می تواند در پرتو آن، ذرات پراکنده فکر را پیرامون محور یاد خدا، وحدت و تمرکز بخشد؛ زیرا در نماز، پیوسته اندیشه انسان متوجه خداست. وقتی آدمی برای دست یابی به تمرکز فکر در نماز، به محل سجده اش چشم بدوزد، از نگاه به اطراف باز می ماند و در نتیجه، افکارش در فضای مشخص و محدود عبادی نماز، به حرکت در می آید و در صورتی که مقدمات و اجزای نماز را با آمادگی به جای آورد، دوام بر تمرکز فکر در نماز خواهد داشت. اگر لحظاتی قبل از شروع نماز، بنشیند و بیندیشد که می خواهد در محضر چه بزرگی حاضر شود، بر کیفیت تمرکزش خواهد افزود و اینها همه زمانی حاصل می آید که نماز، نزد انسان، بزرگ و عظیم تلقی شود و در این صورت، تمرکزی که به کمک و برکت نماز حاصل می آید، همچون نیرویی فراگیر و گسترده، به همه جوانب و زوایای زندگی رسوخ نموده، آدمی، برکات را در خویشتن و زندگی اش مشاهده می کند. بدون شک، نماز و عبادت، آشفتگی و پراکندگی فکری را به کلی می شوید و آرامش فکری و روحی شگفت انگیزی به انسان می بخشد. اگر افراد عابد را مورد توجه قرار دهید، همه دارای تمرکز فکر فوق العاده و آرامش روحی شگرفی هستند. کمتر کسی است که با تأثیر تسبیح گفتن، ناآشنا باشد. از زمان های قدیم تا کنون و در بین افراد قدیمی معروف است که تسبیح، راه اساسی مبارزه با تشتت و پراکندگی فکر و اندیشه است.
اگر هر روز صبح، در هوای آزاد و خلوت صبحگاهی، تسبیحی به دست گرفته، ذکر تسبیحات اربعه (سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله الله اکبر) را تکرار کنید و با حضور ذهن و حضور قلب و با آرامش مناسب، هر روز به این کار بپردازید، مطمئناً به مرور زمان و به تدریج به تمرکز و نظم فکری در کارها دست خواهید یافت.
* منبع :
تفکر برتر، محمد رضا شرفی، انتشارات سروش.

موفق باشید؛ باز هم با ما سخن بگویید.
نویسنده : گروه روانشناسی پرسمان





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین