فلسفه اینکه در قرآن در مورد نافرمانی زن از شوهر به مرد اجازه داده است که زن را بزند چیست؟ شکی نیست که زن امانت الهی نزد شوهر و قابل احترام و تکریم است. تحقیر، استهزاء، توهین و تنبیه و کتک زدن زن جایز نیست و اگر قرآن مجید در یک مورد تنبیه زن را جایز شمرده است، در شرایط خاص و پس از طی مراحل پیشین میباشد. خداوند متعال میفرماید: (... وَ اَللاَّتِی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی اَلْمَضاجِعِ وَ اِضْرِبُوهُنَّ، فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً، إِنَّ اَللَّهَ کانَ عَلِیًّا کَبِیرا) نساء (4)، آیه 34.؛ (اسرار (-(شوهران خود)-) را حفظ میکنند. و زنانی را که از نافرمانی آنان بیم دارید (-(نخست )-)پندشان دهید و (-(بعد )-)در خوابگاهها از ایشان دوری کنید و (-(اگر تأثیر نکرد )-)آنان را بزنید؛ پس اگر شما را اطاعت کردند (-(دیگر )-)بر آنها هیچ راهی (-(برای سرزنش )-)مجویید، که خدا والای بزرگ است). در این رابطه نکاتی چند شایان توجه است: 1. دستورات صادره در این آیه در مورد نشوز است و نشوز آن است که زن در مقابل تکالیف اختصاصیاش؛ یعنی، تمکین و عفاف، بدون هیچ عذر موجهی سرپیچی نماید. جالب این است که اگر زنی از انجام کارهای خانهداری و بچهداری و... خودداری کند، هیچ حقی برای مرد نسبت به اجبار و یا تنبیه زن وجود ندارد بلکه تنها در (نشوز) زن تنبیه مطرح شده است. 2. (نشوز) زن مخالف حقوق مرد است و برای مقابله با آن، بهترین راه این است که قبل از مراجعه به دیگران، مشکل را در داخل خانه حل نمود؛ ولی اگر چنین چیزی میسر نبود، نوبت به خارج از منزل و دخالت دادن دیگران میرسد که در آیه بعد سالمترین راه آن عنوان شده است. 3. حل مسأله نشوز در داخل خانه نیز به روشهای مختلفی انجامپذیر است و جالب این است که خداوند از ملایمترین راهها شروع نموده و در صورت تأثیرگذاری آن، مراتب بالاتر را اجازه نداده است. ازاینرو در مرتبه اول سفارش به پند و اندرز نموده است. چنین روشی حکیمانهترین شیوه در حل مشکلات زوجین است؛ لیکن اگر زنی در برابر اندرزها و نصایح شوهر، سر تسلیم فرود نیاورد و همچنان بر تخلف خود اصرار ورزید، خداوند راه دومی را پیشنهاد نموده است که خودداری از همبستر شدن با زن میباشد. اگر مشکل حل شد، شوهر حق در پیش گرفتن راه سوم را ندارد؛ اما اگر زن در همچنان سرسختی نشان داد و حاضر به تأمین حقوق شوهر نگردید؛ در این رابطه چند راه قابل تصور است: الف) مرد حقوق خود را نادیده انگارد و در مقابل نشوز زن به کلی ساکت شود، هر چند سالیان دراز این برنامه ادامه یابد. چنین چیزی براساس هیچ منطقی قابل الزام نیست و اختصاص به مرد هم ندارد؛ یعنی، در هیچ یک از نظامهای حقوقی جهان، نمیتوان به صاحب حقی الزام کرد که در برابر حقوق خود ساکت شود و دم نزند. بلی از نظر اخلاقی، آن هم در موارد خاصی میتوان چنین توصیهای نمود؛ ولی نباید بین مسأله حقوقی و اخلاقی خلط کرد. از طرف دیگر نشوز زن تنها به ضرر شوهر نیست؛ بلکه غالباً تمام خانواده و چه بسا شخص زن نیز در این رابطه آسیب بیند. ازاینرو بر مرد لازم است که به عنوان مدیر کانون خانواده، کنترل هدایتگرانه و سازنده بر رفتار زن داشته باشد. ب) راه دیگر آن است که مرد از هر طریق ممکن استیفای حقوق نماید. چنین چیزی را هرگز شارع اجازه نمیدهد و برای استیفای حق، روشهای معینی وضع نموده است؛ زیرا محدود نساختن شیوههای احقاق حق و اصلاح مشکل، موجب روا داشتن ستمهای زیادی به زن میشود و مفاسد و مظالم دیگری به بار میآورد. ج) راه سوم آن است که مرد با مراجعه به دیگران - اعم از مراجع قضایی یا افراد ذینفوذ دیگر - حقوق خود را استیفا کند، چنین چیزی اگر چه ممکن است حق مرد و دیگر اعضای خانواده را تأمین کند، ولی با امکان حل مشکل در داخل خانه، بهتر است مسأله به بیرون کشیده نشود؛ زیرا ابراز خارجی مسائل داخل خانه، آسیبهای فراوانی برای حیثیت خانواده به بار میآورد. از این رو خداوند حکیم حل خارجی را به عنوان آخرین راه ممکن پیشنهاد میکند. د) راه چهارم آن است که مرد قاطعانهتر برخورد کند. در این راستا قرآن مجید به عنوان آخرین راه ممکن جهت حل مشکل در داخل منزل، مسأله (ضرب) را مطرح نموده است. البته (زدن) نیز حدودی دارد که هرگز با آنچه در اذهان عمومی یا تبلیغات مسموم مطرح میشود، سازگاری ندارد. در رابطه با حد و چگونگی زدن، علامه مجلسی(ره) روایتی از فقهالرضاعلیه السلام نقل نموده است که: (وَالضَّربُ بِالسِّواکِ وَ شِبْهِهِ ضَرْباً رَقیقاً)؛ (زدن باید با وسایلی مانند مسواک و امثال آن باشد، آن هم با مدارا و ملایمت) بحارالانوار، ج 104، ص 58.. روایت یاد شده به خوبی نشان میدهد که (ضرب) باید در پایینترین حد ممکن باشد و نباید آسیبی بر بدن وارد کند. وسیلهای که در این روایت اشاره شده چوبی بسیار نازک و سبک و کم ضربه است و شیوه زدن نیز باید ملایم و خفیف باشد به طوری که حتی رنگ پوست تغییری نکند. نکته دیگری که از آیه شریفه به دست میآید، این است که دستور فوق جنبه موقت و گذرا دارد و نباید به آن مداومت بخشید؛ زیرا به دنبال این عمل دو واکنش احتمال میرود: یکی آن که زن به حقوق مرد وفادار شود. در این صورت قرآن میفرماید: (فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً)؛ نساء (4)، آیه 34.؛ (اگر به اطاعت درآمدند بر آنها ستم روا مدارید)؛ یعنی، اگر زن در برابر حقوقی که بر آن پیمان بسته است، تسلیم شد دیگر مقابله زدن او، ظلم و تجاوز است. واکنش احتمالی دیگر آن است که هم چنان سرسختی نشان دهد و کانون خانواده را گرفتار تزلزل و بیثباتی نماید. در این رابطه در آیه بعد فرموده است: (وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ یُرِیدا إِصْلاحاً یُوَفِّقِ اَللَّهُ بَیْنَهُما إِنَّ اَللَّهَ کانَ عَلِیماً خَبِیراً)؛ نساء (4)، آیه 35.؛ (و اگر از جدایی میان آن دو (-(: زن و شوهر)-) بیم دارید پس داوری از خانواده آن (-(شوهر )-)و داوری از خانواده آن (-(زن)-) تعیین کنید. اگر سرِ سازگاری دارند، خدا میان آن دو سازگاری خواهد داد. آری! خدا دانای آگاه است). نکته جالب توجه این است که قرآن مجید در آخرین مرحله، گشودن گره را به دست نزدیکان و بستگان قرار میدهد. حکمت این حکم آن است که نخست مشکل درون خانه حل شود و در مرحله بعددر میان خانواده و فامیل حل شود و تا جایی که ممکن است در پای قانون و مراجع قانونی به میان نیاید؛ بلکه ابتدا کار به نزدیکان و خویشان سپرده میشود، تا با برخوردهای عاطفی و بررسیهای عقلانی، در حد امکان مشکل را با صفا و صمیمیت حل کنند و خداوند نیز وعده داده است که در توفیق اصلاح با آنان، همراهی و همکاری کند و این از لطایف احکام و دستورات نورانی قرآن است، تا مسأله با سلامت هر چه بیشتر مسیر خود را طی کند و برای این که حقی از هیچ یک از طرفین زایل نشود و تبعیضی رخ ندهد، فرموده است که از هر جانب داوری برگزیده شود و با رعایت حقوق و مصالح طرفین، مشکل را برطرف نمایند. خلاصه راه حل در این (زدن) مشروط به شرایط زیر دیده است: 1. این حکم اختصاص به مورد سرپیچی زن از تکلیف خود و حقوق مسلم مرد دارد؛ حقوقی که زن با پیمان ازدواج، وفاداری خود را نسبت به آن متعهد شده است. 2. در راستای حل مشکل در داخل خانه و خودداری از ابراز آن در خارج است. 3. تنبیه، آخرین مرحله و راهکار برای حل اختلاف در خانه است و بدون گذر از مراحل پیشین روا نیست. 4. حد آن نازلترین مرتبه ضرب است و نباید موجب کمترین آسیبی بر بدن زن شود. 5. موقتی است؛ یعنی، باید به زودی از آن دست کشید. از نکات یاد شده حکمت وضع این حکم روشن میشود و درمییابیم که این مقدار ضرب با کیفیت اشاره شده هیچ تأثیری در آسیب رساندن به استعدادهای زنان ندارد؛ بلکه آنچه موجب اخلال در تواناییهای جسمی و فکری زن میشود، خروج از حدود یاد شده از نظر استمرار زمانی و به کارگیری شیوههای خشن و ظالمانه در این رابطه است. برای آگاهی بیشتر ر.ک: در پایان شایان ذکر است که دیدگاه کلی شارع نسبت به زدن همسر، نگرشی منفی است و نصوص زیادی در نهی از این عمل وارد شده است. این روایات همه در زمانی بیان شده که خشونت علیه زنان از توهین و فحاشی گرفته تا ضرب و جرح و حتی قتل رواج داشت و اسلام آنها را تحریم و مستوجب مجازات فقهی و قضایی در دنیا و عذاب آخرت دانست. برخی از این روایات عبارتند از: 1. پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: (من در شگفتم از کسی که زن خود را میزند، در حالی که خودش برای کتک خوردن، سزاوارتر است. زنانتان را مزنید که قصاص دارد). (اِنّی اَتَعَجَّبُ مِمَّنْ یَضْرِبُه اِمْرَأَتَهُ وَ هُوَ بِالضَّرْبِ اُولی مِنْها لا تَضْرِبُوا نِساءَکُمْ بالاخَشَبِ فَاِنَّ فیه القَصاصِ) 2. از امام صادقعلیه السلام از پدرش روایت شده که گفت: (وقتی با زنی ازدواج میکنید، احترامش کنید. زن مایه آرامش شما است. زنان را آزار ندهید و حقوق آنان را ضایع نکنید). (مَنْ اِتَّخَذَ اِمْرَأةً فَلْیَکْرِمْها فَاِنَّما اِمْرَأةُ اَحَرِکُمْ لُعْبَةٌ فَمَنْ اتَّخَذَها فَلا یُضَیِّعْها) 4. از نبی اکرمصلی الله علیه وآله نقل شده که فرمود: (جبرئیل به من خبر داد و آنقدر سفارش زنان را میکرد که گمان کردم برای شوهر جایز نیست یک اف به همسرش بگوید). (اَخْبَرنی اَخی جِبْرِئیلَ وَ لَمْ یَزَلْ یُوصینی بِالنِّساءِ حَتَّی ظَنَنْتُ اَنْ لا یَحِلَّ لِزَوْجِها اَنْ یَقُولَ لَها اُفٍّ) 6. رسول خدا میفرماید: (آیا زن را کتک میزنید سپس میخواهید با او هم آغوش باشید)!! (اَیَضْرِب اَحَدُکُمْ اَلْمَرأَةَ ثُمَّ یَظِلُّ مُعانَقَها) چهل نکته همسرداری 1. با همدلی، همفکری، همکاری و مشورت با یکدیگر میان خود، روابط سالم و صمیمی پدید آورید. 2. هر یک از زوجین، دیگری را نزدیکترین و محرمترین فرد نسبت به خود بداند و او را نیمه تن، حامی و پشتیبان خود تلقی کند. 3. با یادگیری مهارتهای ارتباطی نظیر گوش کردن به حرفهای یکدیگر، احترام به نظرها و عقاید همدیگر روابط خود را بهبود بخشید. 4. بکوشید، مسئولیت رسیدن به تفاهم را پذیرا شود. 5. هنگام اختلاف نظر یا سوء تفاهم، به جای سرزنش یکدیگر یا تفسیر نادرست، به شناسایی مسئله و یافتن راه حل آن بپردازید و در صورت لزوم، کمک و مشاوره افراد با تجربه و متخصص را جلب کنید. 6. برای رسیدن به امنیت روانی وعاطفی در روابط زناشویی، داشتن صداقت، سعه صدر، انصاف و اعتماد متقابل را اصل اول قرار دهید. 7. در صورت به وجود آمدن هر گونه سوء تفاهم و سوء برداشت، در نخستین فرصت ممکن به حل و فصل آن بپردازید تا به فرآیندی ویرانگر و پیش رونده تبدیل نشود. 8. به هر طریق ممکن، رفتارهای مطلوب همسرتان را مورد توجه و تأیید قرار دهید؛ به گونهای که همسرتان بفهمد برای او ارزش قائل هستید. 9. تشویق و تأیید و بیان نکات مثبت، به طور آشکار یا در جمع باشد؛ اما انتقاد و تذکّر نکات منفی، به طور محرمانه و در تنهایی صورت گیرد. 10. برای خصوصیات و نیازمندیهای یکدیگر، ارزش قائل شوید و در روابط کلامی، عاطفی، اقدامها و تصمیمگیریها، به افکار و خواستههای همسرتان توجه کنید. 11. اگر رفتار خاصی برای شما مبهم است، سادهترین راه این است که از همسرتان هدف و علت آن رفتار را بپرسید و با روش مسالمتآمیز، صمیمانه و خوش بینانه موضوع را روشن کنید. 12. درشتی همسرتان را با خشونت پاسخ ندهید. خشونت را با سکوت پاسخ گویید و در موقعیتی مناسب، درباره مسئله مورد نظر، بحث و گفتوگو کنید. 13. بکوشید در سراسر زندگی به جای هرگونه پیشداوری یا مشاهده اشکالات و ضعفها، نقاط مثبت و قوت را ببینید. به عبارت دیگر، به جای توجه به نیمه خالی لیوان، به نیمه پر آن توجه کنید. 14. در برنامهریزی برای فعالیتهای اجتماعی، اوقات فراغت، دید و بازدیدهای خانوادگی و نظایر آن، با یکدیگر مشورت کنید و از یک جانبهنگری بپرهیزید. 15. در هر فرصت ممکن، با همسر و اعضای خانوادهتان، ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنید. زنان از صحبت کردن با همسرشان بیشتر لذت میبرند؛ بنابراین مردان باید فعّالانه به سخنان آنان گوش کنند و واکنش مناسب نشان دهند. 16. اگر هر یک از زوجین در شرایط خاصی، نمیتواند به سخنان همسرش گوش کند، باید صادقانه و صمیمانه این موضوع را به وی انتقال دهد و تقاضا کند صحبت کردن درباره آن موضوع را به فرصتی دیگر واگذارد. 17. گاهی در فضایی محرمانه، محبتآمیز و صمیمانه به ارزیابی رفتار و روابط یکدیگر بپردازید و از یکدیگر بپرسید، چه باید کرد تا روابط تان بهتر و با نشاطتر شود. 18. همیشه، در رویارویی با مسائل و مشکلات خانوادگی، خود را در وضعیت طرف مقابل قرار دهید و با قبول مسئولیت خود و شناخت انتظارات متقابل، به حل و فصل اختلافات روی آورید. 19. در روز یا در هفته، زمان مشخصی را برای گفت و گو درباره مسائل و مشکلات و به اصطلاح درد دل کردن با همسرتان، اختصاص دهید. 20. از داشتن نگرشهای آرمان گرایانه و شاعرانه، انتظارات غیر واقع بینانه در ازدواج و روابط زناشویی اجتناب کنید. 21. باید از هرگونه سوء ظن و حدس نادرست به دور باشید. اگر موضوع و مسئلهای ذهن یکی از زوجین را به خود مشغول کرده است، باید آن را به صراحت و صادقانه مطرح کند و درستی و نادرستیاش را با همسرش، مورد بررسی قرار دهد. 22. هر یک باید زمینههای بروز سوء تفاهمها و سوء ظنها را از بین ببرد و از رفتارهایی که موجب بروز سوء تفاهم و سوء ظن میشود، خودداری کند. 23. هر یک باید بکوشد با روانشناسی همسرش آشنا شود، تا بداند او به چه اموری بها میدهد و نظام ارزشیاش چگونه است. برای مثال معمولاً زن به وابسته بودن، کسب امنیت عاطفی و مورد حمایت واقع شدن اهمیت میدهد و مرد میخواهد مستقل و خود مختار باشد و آزادی عمل را دارای ارزش میداند. 24. زن و شوهر از مسخره کردن یکدیگر و گفتن سخنان طعنهآمیز و دو پهلو جداً پرهیز کنند. 25. از رفتارهایی نظیر متلک، تحقیر، سرزنش و به رخ کشیدن یکدیگر - که موجب افزایش مقاومتهای روانی در طرف مقابل است - باید بپرهیزند. 26. در سراسر زندگی بکوشید به نعمتهایی که در اختیار دارید، بیندیشید، و به اموری که در اختیار ندارید حسرت نخورید. 27. از خطاهای یکدیگر به سرعت بگذرید و خطاهای همدیگر را تحمل کنید. 28. با یادآوری برخی ایام - مانند روز تولد، سالگرد ازدواج و نظایر آن - و دادن هدیههایی هر چند کوچک (مثل یک شاخه گل)، به طور نمادین عشق و علاقه خود را به همسرتان ابراز دارید. 29. خود را در برابر همسرتان آراسته و پاکیزه و جالب توجّه نگه دارید و از پریشانی و وضع نامرتب بپرهیزید. 30. در انتخاب دوست و برقراری روابط دوستانه با دیگران دقت کنید و این امور را با توافق یکدیگر انجام دهید. 31. از هر گونه رفتاری که به مردسالاری یا زن سالاری میانجامد، بپرهیزید. 32. خطای یکدیگر را در حضور دیگران، فرزاندن، آشنایان، والدین و... بازگو نکنید. 33. هرگز همسرتان را با زن یا مرد دیگری مقایسه نکنید. 34. از رفتارهای مطلوب همسرتان تشکر کرده، او را تشویق کنید و انگیزه تکرار آن رفتار را بیشتر سازید. 35. از تصمیمهای نادرست و غیرمنطقی و کلیگوییهای منفی و شکلگیری افکار نادرست، درباره همسرتان بپرهیزید. 36. به قولهایی که به همسرتان دادهاید، عمل کنید تا به سلب اعتماد و احساس فریب خوردگی نینجامد. 37. از نسبت دادن القاب و زدن برچسبهای ناگوار و نامطلوب - مانند بدقول، شلخته، کلهشق، یک دنده، لجباز و خودخواه - به یکدیگر بپرهیزید. 38. در مواردی که غمگینی و افسردگی و یا عصبانیت زن یا شوهر، شدت مییابد و احتمال اختلال در کار سیستم عصبی یا غدد درونریز - به ویژه غده تیروئید - وجود دارد، در نخستین فرصت به پزشک متخصص مراجعه کنید تا از عادی بودن ترشح غدد مطمئن شوید. 39. برای داشتن یک زندگی با نشاط و موفق خوب بیندیشید، وقت بگذارید، احساس مسئولیت کنید، موانع ارتباط سالم را از میان بردارید و به عوامل ایجادکننده روابط سالم توجه نمایید. 40. با مطالعه کتابهای مربوط به انتخاب همسر، آیین همسرداری و چگونگی ایجاد ارتباط با دیگران و نیز شرکت در جلسههای آموزش خانواده، دانش و مهارت خود را در این زمینه افزایش دهید. نشریه پرسمان، شماره 9، سال 1382. (احکام زن و شوهر، سیدمجتبی حسینی، کد: 5/500033)
فلسفه اینکه در قرآن در مورد نافرمانی زن از شوهر به مرد اجازه داده است که زن را بزند چیست؟
فلسفه اینکه در قرآن در مورد نافرمانی زن از شوهر به مرد اجازه داده است که زن را بزند چیست؟
شکی نیست که زن امانت الهی نزد شوهر و قابل احترام و تکریم است. تحقیر، استهزاء، توهین و تنبیه و کتک زدن زن جایز نیست و اگر قرآن مجید در یک مورد تنبیه زن را جایز شمرده است، در شرایط خاص و پس از طی مراحل پیشین میباشد.
خداوند متعال میفرماید: (... وَ اَللاَّتِی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی اَلْمَضاجِعِ وَ اِضْرِبُوهُنَّ، فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً، إِنَّ اَللَّهَ کانَ عَلِیًّا کَبِیرا) نساء (4)، آیه 34.؛ (اسرار (-(شوهران خود)-) را حفظ میکنند. و زنانی را که از نافرمانی آنان بیم دارید (-(نخست )-)پندشان دهید و (-(بعد )-)در خوابگاهها از ایشان دوری کنید و (-(اگر تأثیر نکرد )-)آنان را بزنید؛ پس اگر شما را اطاعت کردند (-(دیگر )-)بر آنها هیچ راهی (-(برای سرزنش )-)مجویید، که خدا والای بزرگ است).
در این رابطه نکاتی چند شایان توجه است:
1. دستورات صادره در این آیه در مورد نشوز است و نشوز آن است که زن در مقابل تکالیف اختصاصیاش؛ یعنی، تمکین و عفاف، بدون هیچ عذر موجهی سرپیچی نماید. جالب این است که اگر زنی از انجام کارهای خانهداری و بچهداری و... خودداری کند، هیچ حقی برای مرد نسبت به اجبار و یا تنبیه زن وجود ندارد بلکه تنها در (نشوز) زن تنبیه مطرح شده است.
2. (نشوز) زن مخالف حقوق مرد است و برای مقابله با آن، بهترین راه این است که قبل از مراجعه به دیگران، مشکل را در داخل خانه حل نمود؛ ولی اگر چنین چیزی میسر نبود، نوبت به خارج از منزل و دخالت دادن دیگران میرسد که در آیه بعد سالمترین راه آن عنوان شده است.
3. حل مسأله نشوز در داخل خانه نیز به روشهای مختلفی انجامپذیر است و جالب این است که خداوند از ملایمترین راهها شروع نموده و در صورت تأثیرگذاری آن، مراتب بالاتر را اجازه نداده است. ازاینرو در مرتبه اول سفارش به پند و اندرز نموده است. چنین روشی حکیمانهترین شیوه در حل مشکلات زوجین است؛ لیکن اگر زنی در برابر اندرزها و نصایح شوهر، سر تسلیم فرود نیاورد و همچنان بر تخلف خود اصرار ورزید، خداوند راه دومی را پیشنهاد نموده است که خودداری از همبستر شدن با زن میباشد. اگر مشکل حل شد، شوهر حق در پیش گرفتن راه سوم را ندارد؛ اما اگر زن در همچنان سرسختی نشان داد و حاضر به تأمین حقوق شوهر نگردید؛ در این رابطه چند راه قابل تصور است:
الف) مرد حقوق خود را نادیده انگارد و در مقابل نشوز زن به کلی ساکت شود، هر چند سالیان دراز این برنامه ادامه یابد. چنین چیزی براساس هیچ منطقی قابل الزام نیست و اختصاص به مرد هم ندارد؛ یعنی، در هیچ یک از نظامهای حقوقی جهان، نمیتوان به صاحب حقی الزام کرد که در برابر حقوق خود ساکت شود و دم نزند. بلی از نظر اخلاقی، آن هم در موارد خاصی میتوان چنین توصیهای نمود؛ ولی نباید بین مسأله حقوقی و اخلاقی خلط کرد. از طرف دیگر نشوز زن تنها به ضرر شوهر نیست؛ بلکه غالباً تمام خانواده و چه بسا شخص زن نیز در این رابطه آسیب بیند. ازاینرو بر مرد لازم است که به عنوان مدیر کانون خانواده، کنترل هدایتگرانه و سازنده بر رفتار زن داشته باشد.
ب) راه دیگر آن است که مرد از هر طریق ممکن استیفای حقوق نماید. چنین چیزی را هرگز شارع اجازه نمیدهد و برای استیفای حق، روشهای معینی وضع نموده است؛ زیرا محدود نساختن شیوههای احقاق حق و اصلاح مشکل، موجب روا داشتن ستمهای زیادی به زن میشود و مفاسد و مظالم دیگری به بار میآورد.
ج) راه سوم آن است که مرد با مراجعه به دیگران - اعم از مراجع قضایی یا افراد ذینفوذ دیگر - حقوق خود را استیفا کند، چنین چیزی اگر چه ممکن است حق مرد و دیگر اعضای خانواده را تأمین کند، ولی با امکان حل مشکل در داخل خانه، بهتر است مسأله به بیرون کشیده نشود؛ زیرا ابراز خارجی مسائل داخل خانه، آسیبهای فراوانی برای حیثیت خانواده به بار میآورد. از این رو خداوند حکیم حل خارجی را به عنوان آخرین راه ممکن پیشنهاد میکند.
د) راه چهارم آن است که مرد قاطعانهتر برخورد کند. در این راستا قرآن مجید به عنوان آخرین راه ممکن جهت حل مشکل در داخل منزل، مسأله (ضرب) را مطرح نموده است. البته (زدن) نیز حدودی دارد که هرگز با آنچه در اذهان عمومی یا تبلیغات مسموم مطرح میشود، سازگاری ندارد.
در رابطه با حد و چگونگی زدن، علامه مجلسی(ره) روایتی از فقهالرضاعلیه السلام نقل نموده است که: (وَالضَّربُ بِالسِّواکِ وَ شِبْهِهِ ضَرْباً رَقیقاً)؛ (زدن باید با وسایلی مانند مسواک و امثال آن باشد، آن هم با مدارا و ملایمت) بحارالانوار، ج 104، ص 58..
روایت یاد شده به خوبی نشان میدهد که (ضرب) باید در پایینترین حد ممکن باشد و نباید آسیبی بر بدن وارد کند. وسیلهای که در این روایت اشاره شده چوبی بسیار نازک و سبک و کم ضربه است و شیوه زدن نیز باید ملایم و خفیف باشد به طوری که حتی رنگ پوست تغییری نکند.
نکته دیگری که از آیه شریفه به دست میآید، این است که دستور فوق جنبه موقت و گذرا دارد و نباید به آن مداومت بخشید؛ زیرا به دنبال این عمل دو واکنش احتمال میرود: یکی آن که زن به حقوق مرد وفادار شود. در این صورت قرآن میفرماید: (فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً)؛ نساء (4)، آیه 34.؛ (اگر به اطاعت درآمدند بر آنها ستم روا مدارید)؛ یعنی، اگر زن در برابر حقوقی که بر آن پیمان بسته است، تسلیم شد دیگر مقابله زدن او، ظلم و تجاوز است. واکنش احتمالی دیگر آن است که هم چنان سرسختی نشان دهد و کانون خانواده را گرفتار تزلزل و بیثباتی نماید.
در این رابطه در آیه بعد فرموده است: (وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ یُرِیدا إِصْلاحاً یُوَفِّقِ اَللَّهُ بَیْنَهُما إِنَّ اَللَّهَ کانَ عَلِیماً خَبِیراً)؛ نساء (4)، آیه 35.؛ (و اگر از جدایی میان آن دو (-(: زن و شوهر)-) بیم دارید پس داوری از خانواده آن (-(شوهر )-)و داوری از خانواده آن (-(زن)-) تعیین کنید. اگر سرِ سازگاری دارند، خدا میان آن دو سازگاری خواهد داد. آری! خدا دانای آگاه است).
نکته جالب توجه این است که قرآن مجید در آخرین مرحله، گشودن گره را به دست نزدیکان و بستگان قرار میدهد. حکمت این حکم آن است که نخست مشکل درون خانه حل شود و در مرحله بعددر میان خانواده و فامیل حل شود و تا جایی که ممکن است در پای قانون و مراجع قانونی به میان نیاید؛ بلکه ابتدا کار به نزدیکان و خویشان سپرده میشود، تا با برخوردهای عاطفی و بررسیهای عقلانی، در حد امکان مشکل را با صفا و صمیمیت حل کنند و خداوند نیز وعده داده است که در توفیق اصلاح با آنان، همراهی و همکاری کند و این از لطایف احکام و دستورات نورانی قرآن است، تا مسأله با سلامت هر چه بیشتر مسیر خود را طی کند و برای این که حقی از هیچ یک از طرفین زایل نشود و تبعیضی رخ ندهد، فرموده است که از هر جانب داوری برگزیده شود و با رعایت حقوق و مصالح طرفین، مشکل را برطرف نمایند. خلاصه راه حل در این (زدن) مشروط به شرایط زیر دیده است:
1. این حکم اختصاص به مورد سرپیچی زن از تکلیف خود و حقوق مسلم مرد دارد؛ حقوقی که زن با پیمان ازدواج، وفاداری خود را نسبت به آن متعهد شده است.
2. در راستای حل مشکل در داخل خانه و خودداری از ابراز آن در خارج است.
3. تنبیه، آخرین مرحله و راهکار برای حل اختلاف در خانه است و بدون گذر از مراحل پیشین روا نیست.
4. حد آن نازلترین مرتبه ضرب است و نباید موجب کمترین آسیبی بر بدن زن شود.
5. موقتی است؛ یعنی، باید به زودی از آن دست کشید.
از نکات یاد شده حکمت وضع این حکم روشن میشود و درمییابیم که این مقدار ضرب با کیفیت اشاره شده هیچ تأثیری در آسیب رساندن به استعدادهای زنان ندارد؛ بلکه آنچه موجب اخلال در تواناییهای جسمی و فکری زن میشود، خروج از حدود یاد شده از نظر استمرار زمانی و به کارگیری شیوههای خشن و ظالمانه در این رابطه است. برای آگاهی بیشتر ر.ک:
در پایان شایان ذکر است که دیدگاه کلی شارع نسبت به زدن همسر، نگرشی منفی است و نصوص زیادی در نهی از این عمل وارد شده است. این روایات همه در زمانی بیان شده که خشونت علیه زنان از توهین و فحاشی گرفته تا ضرب و جرح و حتی قتل رواج داشت و اسلام آنها را تحریم و مستوجب مجازات فقهی و قضایی در دنیا و عذاب آخرت دانست. برخی از این روایات عبارتند از:
1. پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: (من در شگفتم از کسی که زن خود را میزند، در حالی که خودش برای کتک خوردن، سزاوارتر است. زنانتان را مزنید که قصاص دارد). (اِنّی اَتَعَجَّبُ مِمَّنْ یَضْرِبُه اِمْرَأَتَهُ وَ هُوَ بِالضَّرْبِ اُولی مِنْها لا تَضْرِبُوا نِساءَکُمْ بالاخَشَبِ فَاِنَّ فیه القَصاصِ)
2. از امام صادقعلیه السلام از پدرش روایت شده که گفت: (وقتی با زنی ازدواج میکنید، احترامش کنید. زن مایه آرامش شما است. زنان را آزار ندهید و حقوق آنان را ضایع نکنید). (مَنْ اِتَّخَذَ اِمْرَأةً فَلْیَکْرِمْها فَاِنَّما اِمْرَأةُ اَحَرِکُمْ لُعْبَةٌ فَمَنْ اتَّخَذَها فَلا یُضَیِّعْها)
4. از نبی اکرمصلی الله علیه وآله نقل شده که فرمود: (جبرئیل به من خبر داد و آنقدر سفارش زنان را میکرد که گمان کردم برای شوهر جایز نیست یک اف به همسرش بگوید). (اَخْبَرنی اَخی جِبْرِئیلَ وَ لَمْ یَزَلْ یُوصینی بِالنِّساءِ حَتَّی ظَنَنْتُ اَنْ لا یَحِلَّ لِزَوْجِها اَنْ یَقُولَ لَها اُفٍّ)
6. رسول خدا میفرماید: (آیا زن را کتک میزنید سپس میخواهید با او هم آغوش باشید)!! (اَیَضْرِب اَحَدُکُمْ اَلْمَرأَةَ ثُمَّ یَظِلُّ مُعانَقَها)
چهل نکته همسرداری
1. با همدلی، همفکری، همکاری و مشورت با یکدیگر میان خود، روابط سالم و صمیمی پدید آورید.
2. هر یک از زوجین، دیگری را نزدیکترین و محرمترین فرد نسبت به خود بداند و او را نیمه تن، حامی و پشتیبان خود تلقی کند.
3. با یادگیری مهارتهای ارتباطی نظیر گوش کردن به حرفهای یکدیگر، احترام به نظرها و عقاید همدیگر روابط خود را بهبود بخشید.
4. بکوشید، مسئولیت رسیدن به تفاهم را پذیرا شود.
5. هنگام اختلاف نظر یا سوء تفاهم، به جای سرزنش یکدیگر یا تفسیر نادرست، به شناسایی مسئله و یافتن راه حل آن بپردازید و در صورت لزوم، کمک و مشاوره افراد با تجربه و متخصص را جلب کنید.
6. برای رسیدن به امنیت روانی وعاطفی در روابط زناشویی، داشتن صداقت، سعه صدر، انصاف و اعتماد متقابل را اصل اول قرار دهید.
7. در صورت به وجود آمدن هر گونه سوء تفاهم و سوء برداشت، در نخستین فرصت ممکن به حل و فصل آن بپردازید تا به فرآیندی ویرانگر و پیش رونده تبدیل نشود.
8. به هر طریق ممکن، رفتارهای مطلوب همسرتان را مورد توجه و تأیید قرار دهید؛ به گونهای که همسرتان بفهمد برای او ارزش قائل هستید.
9. تشویق و تأیید و بیان نکات مثبت، به طور آشکار یا در جمع باشد؛ اما انتقاد و تذکّر نکات منفی، به طور محرمانه و در تنهایی صورت گیرد.
10. برای خصوصیات و نیازمندیهای یکدیگر، ارزش قائل شوید و در روابط کلامی، عاطفی، اقدامها و تصمیمگیریها، به افکار و خواستههای همسرتان توجه کنید.
11. اگر رفتار خاصی برای شما مبهم است، سادهترین راه این است که از همسرتان هدف و علت آن رفتار را بپرسید و با روش مسالمتآمیز، صمیمانه و خوش بینانه موضوع را روشن کنید.
12. درشتی همسرتان را با خشونت پاسخ ندهید. خشونت را با سکوت پاسخ گویید و در موقعیتی مناسب، درباره مسئله مورد نظر، بحث و گفتوگو کنید.
13. بکوشید در سراسر زندگی به جای هرگونه پیشداوری یا مشاهده اشکالات و ضعفها، نقاط مثبت و قوت را ببینید. به عبارت دیگر، به جای توجه به نیمه خالی لیوان، به نیمه پر آن توجه کنید.
14. در برنامهریزی برای فعالیتهای اجتماعی، اوقات فراغت، دید و بازدیدهای خانوادگی و نظایر آن، با یکدیگر مشورت کنید و از یک جانبهنگری بپرهیزید.
15. در هر فرصت ممکن، با همسر و اعضای خانوادهتان، ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنید. زنان از صحبت کردن با همسرشان بیشتر لذت میبرند؛ بنابراین مردان باید فعّالانه به سخنان آنان گوش کنند و واکنش مناسب نشان دهند.
16. اگر هر یک از زوجین در شرایط خاصی، نمیتواند به سخنان همسرش گوش کند، باید صادقانه و صمیمانه این موضوع را به وی انتقال دهد و تقاضا کند صحبت کردن درباره آن موضوع را به فرصتی دیگر واگذارد.
17. گاهی در فضایی محرمانه، محبتآمیز و صمیمانه به ارزیابی رفتار و روابط یکدیگر بپردازید و از یکدیگر بپرسید، چه باید کرد تا روابط تان بهتر و با نشاطتر شود.
18. همیشه، در رویارویی با مسائل و مشکلات خانوادگی، خود را در وضعیت طرف مقابل قرار دهید و با قبول مسئولیت خود و شناخت انتظارات متقابل، به حل و فصل اختلافات روی آورید.
19. در روز یا در هفته، زمان مشخصی را برای گفت و گو درباره مسائل و مشکلات و به اصطلاح درد دل کردن با همسرتان، اختصاص دهید.
20. از داشتن نگرشهای آرمان گرایانه و شاعرانه، انتظارات غیر واقع بینانه در ازدواج و روابط زناشویی اجتناب کنید.
21. باید از هرگونه سوء ظن و حدس نادرست به دور باشید. اگر موضوع و مسئلهای ذهن یکی از زوجین را به خود مشغول کرده است، باید آن را به صراحت و صادقانه مطرح کند و درستی و نادرستیاش را با همسرش، مورد بررسی قرار دهد.
22. هر یک باید زمینههای بروز سوء تفاهمها و سوء ظنها را از بین ببرد و از رفتارهایی که موجب بروز سوء تفاهم و سوء ظن میشود، خودداری کند.
23. هر یک باید بکوشد با روانشناسی همسرش آشنا شود، تا بداند او به چه اموری بها میدهد و نظام ارزشیاش چگونه است. برای مثال معمولاً زن به وابسته بودن، کسب امنیت عاطفی و مورد حمایت واقع شدن اهمیت میدهد و مرد میخواهد مستقل و خود مختار باشد و آزادی عمل را دارای ارزش میداند.
24. زن و شوهر از مسخره کردن یکدیگر و گفتن سخنان طعنهآمیز و دو پهلو جداً پرهیز کنند.
25. از رفتارهایی نظیر متلک، تحقیر، سرزنش و به رخ کشیدن یکدیگر - که موجب افزایش مقاومتهای روانی در طرف مقابل است - باید بپرهیزند.
26. در سراسر زندگی بکوشید به نعمتهایی که در اختیار دارید، بیندیشید، و به اموری که در اختیار ندارید حسرت نخورید.
27. از خطاهای یکدیگر به سرعت بگذرید و خطاهای همدیگر را تحمل کنید.
28. با یادآوری برخی ایام - مانند روز تولد، سالگرد ازدواج و نظایر آن - و دادن هدیههایی هر چند کوچک (مثل یک شاخه گل)، به طور نمادین عشق و علاقه خود را به همسرتان ابراز دارید.
29. خود را در برابر همسرتان آراسته و پاکیزه و جالب توجّه نگه دارید و از پریشانی و وضع نامرتب بپرهیزید.
30. در انتخاب دوست و برقراری روابط دوستانه با دیگران دقت کنید و این امور را با توافق یکدیگر انجام دهید.
31. از هر گونه رفتاری که به مردسالاری یا زن سالاری میانجامد، بپرهیزید.
32. خطای یکدیگر را در حضور دیگران، فرزاندن، آشنایان، والدین و... بازگو نکنید.
33. هرگز همسرتان را با زن یا مرد دیگری مقایسه نکنید.
34. از رفتارهای مطلوب همسرتان تشکر کرده، او را تشویق کنید و انگیزه تکرار آن رفتار را بیشتر سازید.
35. از تصمیمهای نادرست و غیرمنطقی و کلیگوییهای منفی و شکلگیری افکار نادرست، درباره همسرتان بپرهیزید.
36. به قولهایی که به همسرتان دادهاید، عمل کنید تا به سلب اعتماد و احساس فریب خوردگی نینجامد.
37. از نسبت دادن القاب و زدن برچسبهای ناگوار و نامطلوب - مانند بدقول، شلخته، کلهشق، یک دنده، لجباز و خودخواه - به یکدیگر بپرهیزید.
38. در مواردی که غمگینی و افسردگی و یا عصبانیت زن یا شوهر، شدت مییابد و احتمال اختلال در کار سیستم عصبی یا غدد درونریز - به ویژه غده تیروئید - وجود دارد، در نخستین فرصت به پزشک متخصص مراجعه کنید تا از عادی بودن ترشح غدد مطمئن شوید.
39. برای داشتن یک زندگی با نشاط و موفق خوب بیندیشید، وقت بگذارید، احساس مسئولیت کنید، موانع ارتباط سالم را از میان بردارید و به عوامل ایجادکننده روابط سالم توجه نمایید.
40. با مطالعه کتابهای مربوط به انتخاب همسر، آیین همسرداری و چگونگی ایجاد ارتباط با دیگران و نیز شرکت در جلسههای آموزش خانواده، دانش و مهارت خود را در این زمینه افزایش دهید. نشریه پرسمان، شماره 9، سال 1382.
(احکام زن و شوهر، سیدمجتبی حسینی، کد: 5/500033)
- [سایر] فلسفه تفسیر قرآن چیست؟
- [آیت الله سبحانی] چرا زن از تمام دارایی های شوهر ارث نمی برد؟ فلسفه ی آن چیست؟
- [سایر] فلسفه حجاب در قرآن چیست؟
- [سایر] فلسفه و تاریخچه ختم قرآن چیست؟
- [سایر] فلسفه تلاوت قرآن به عربی چیست؟
- [سایر] فلسفه و فواید تقسیمبندی قرآن به سورهها چیست؟
- [سایر] فلسفه روزه در ماه مبارک رمضان از نظر قرآن چیست؟
- [سایر] فلسفه امامت را از دیدگاه قرآن و حدیث بررسی کنید؟
- [سایر] جایگاه فلسفه احکام در قران کریم چگونه است؟
- [سایر] فلسفه عدّه نگه داشتن زن چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر زن با اجازه شوهر نذر کند، شوهر نمیتواند نذر او را به هم بزند یا از عمل کردن او به نذر جلوگیری نماید.
- [آیت الله مظاهری] جایز نیست منی مرد اجنبی را در رحم زن اجنبیه داخل کنند، چه با اجازه زن باشد یا نه، و چه شوهر داشته باشد یا نه، و چه با اجازه شوهر باشد یا نباشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر شوهر از نذر کردن زن جلوگیری نماید، زن نمیتواند نذر کند و اگر بدون اجازه شوهر نذر کند، نذر او صحیح است ولی اگر بخواهد میتواند نذر او را به هم بزند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر به واسطه آن که مرد نمیتواند وطی و نزدیکی کند، زن عقد را به هم بزند شوهر باید نصف مهر را بدهد، ولی اگر به واسطه یکی از عیبهای دیگری که گفته شد مرد یا زن عقد را به هم بزند، چنانچه مرد با زن نزدیکی نکرده باشد، چیزی بر او نیست و اگر نزدیکی کرده باشد باید تمام مهر را بدهد.
- [آیت الله بروجردی] اگر به واسطهی آن که مرد نمیتواند وطی و نزدیکی کند، زن عقد را به هم بزند، شوهر باید نصف مهر را بدهد، ولی اگر به واسطهی یکی از عیبهای دیگری که گفته شد، مرد یا زن عقد را به هم بزند، چنانچه مرد با زن نزدیکی نکرده باشد، چیزی بر او نیست و اگر نزدیکی کرده باید تمام مهر را بدهد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر به واسطه آن که مرد نمیتواند وطی ونزدیکی کند، زن عقد را به هم بزند شوهر باید نصف مهر را بدهد ولی اگر به واسطه یکی از عیبهای دیگریکه گفته شد، مرد یا زن عقد را به هم بزند چنانچه مرد با زن نزدیکی نکرده باشد، چیزی بر او نیست و اگر نزدیکی کرده، باید تمام مهر را بدهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر به واسطه آن که مرد نمیتواند وطی و نزدیکی کند، زن عقد را به هم بزند، شوهر باید نصف مهر را بدهد، ولی اگر به واسطه یکی از عیبهای دیگری که گفته شد مرد، یا زن عقد را به هم بزند، چنانچه مرد با زن نزدیکی نکرده باشد، چیزی بر او نیست، و اگر نزدیکی کرده، باید تمام مهر را بدهد.
- [آیت الله سیستانی] اگر بواسطه آنکه مرد نمیتواند نزدیکی کند ، زن عقد را بهم بزند ، شوهر باید نصف مهر را بدهد ، ولی اگر بواسطه یکی از عیبهای دیگری که گفته شد ، مرد یا زن عقد را بهم بزند ، چنانچه مرد ، با زن نزدیکی نکرده باشد ، چیزی بر او نیست ، و اگر نزدیکی کرده باشد ، باید تمام مهر را بدهد .
- [آیت الله بهجت] اگر بهعلت آنکه مرد عِنّین است و نمیتواند نزدیکی کند، زن عقد را بههم بزند، شوهر باید نصف مهر را بدهد، ولی اگر بهعلت یکی از عیوب دیگر که گفته شد، مرد یا زن عقد را بههم بزند، چنانچه مرد با زن نزدیکی نکرده باشد، چیزی بر او نیست و اگر نزدیکی کرده، باید تمام مهر را بدهد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر زن با اجازه شوهر نذر کند، شوهرش نمی تواند نذر او را به هم بزند، یا او را از عمل کردن به نذر جلوگیری نماید.