عقد وکالت را از نظر فقهی توضیح دهید؟
تعریف وکالت «وکالت» عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین، طرف دیگر را بر انجام امری نایب خود قرار می دهد. به بیان دیگر، «وکالت» آن است که انسان کاری را که می ‌تواند در آن دخالت کند، به دیگری واگذار نماید تا از طرف او انجام دهد؛ مثلًا کسی را وکیل کند که خانۀ او را بفروشد، یا زنی را برای او عقد نماید. احکام وکالت برخی از مهم ترین احکام وکالت این چنین است: 1. وکالت عقدی است که احتیاج به ایجاب دارد، و به هر لفظی که دلالت بر این مقصود نماید صحیح است؛ مانند این که بگوید «به تو وکالت دادم» یا «تو وکیل منی در این کار» یا «به تو واگذار کردم فروش آن را». در وکالت لازم نیست صیغه خوانده شود. اگر انسان به دیگری بفهماند که او را وکیل کرده، و او هم بفهماند قبول نموده، مثلًا مال خود را به کسی بدهد که برای او بفروشد و او مال را بگیرد، وکالت صحیح است. 2. اگر انسان کسی را که در شهر دیگر است وکیل نماید، و برای او وکالت‌ نامه بفرستد و او قبول کند، اگر چه وکالت ‌نامه بعد از مدّتی برسد وکالت صحیح است. 3. مُوَکِّل (کسی که دیگری را وکیل می ‌کند) و نیز کسی که وکیل می ‌شود، باید عاقل و ممیّز باشند و از روی قصد و اختیار اقدام کنند و موکّل باید بالغ نیز باشد و کسی که او را به وکالت مجبور کرده ‌اند، اگر بعداً راضی شود و نیز موکّل نابالغ اگر ولیّ او اذن یا اجازه دهد، وکالت وی صحیح است. 4. کاری را که انسان نمی‌ تواند انجام دهد، یا شرعاً نباید انجام دهد، نمی ‌تواند برای انجام آن از طرف دیگری وکیل شود، مثلًا کسی که در احرام حجّ است، چون نباید صیغۀ عقد زناشویی را بخواند، نمی ‌تواند برای این که صیغه را در حال احرام بخواند از طرف دیگری وکیل شود. 5. اگر انسان کسی را برای انجام کارهای خود وکیل کند صحیح است، ولی اگر برای یکی از کارهای خود وکیل نماید و آن کار را معیّن نکند، وکالت صحیح نیست. 6. عقد وکالت از طرفین غیر لازم است(جایز است) و عزل موکل زمانی نافذ است که وکیل از عزل خود توسط موکل با خبر شده باشد، پس اگر موکّل وکیل را عزل کند، (یعنی از کار برکنار کند)، بعد از آن که خبر به وکیل رسید نمی‌ تواند آن کار را انجام دهد، ولی اگر پیش از رسیدن خبر آن کار را انجام داده باشد صحیح است. 7. وکیل می ‌تواند از وکالت کناره گیرد، و اگر موکّل هم غایب باشد اشکال ندارد. 8. اگر چند نفر را برای انجام کاری وکیل کند و به آنها اجازه دهد که هر کدام به تنهایی در آن کار اقدام کنند، هر یک از آنان می ‌توانند آن کار را انجام دهد و چنانچه یکی از آنان بمیرد، وکالت دیگران باطل نمی‌شود، ولی اگر نگفته باشد که با هم‌ یا به تنهایی انجام دهند، یا گفته باشد که با هم انجام دهند، هیچ یک نمی ‌توانند به تنهایی اقدام نمایند، و در صورتی که یکی از آنان بمیرد، وکالت دیگران باطل می ‌شود. 9. اگر وکیل یا موکّل بمیرد وکالت باطل می ‌شود و نیز اگر چیزی که برای تصرّف در آن وکیل شده است از بین برود، مثلًا گوسفندی که برای فروش آن وکیل شده بمیرد، وکالت باطل می ‌شود، و اگر یکی از آنها دیوانه یا بیهوش شود در زمان دیوانگی یا بیهوشی وکالت اثری ندارد، و اگر کسی را برای انجام کاری در آینده وکیل کند، وکیل و موکّل هر دو هم در حال وکالت دادن و هم در زمان آن کار شرایط لازم را دارا باشند، وکالت صحیح است، و اگر در فاصلۀ این دو زمان، دیوانگی یا بیهوشی یا مانند آن پدید آید، به صحّت وکالت ضرری نمی‌رساند. 10. اگر انسان کسی را برای کاری وکیل کند و برای او حق الوکاله تعیین کند، بعد از انجام آن کار باید حق الوکاله را به او بدهد. 11. اگر وکیل در نگهداری مالی که در اختیار او است کوتاهی نکند و غیر از تصرّفی که به او اجازه داده‌اند، تصرّف دیگری ننماید و اتّفاقاً آن مال از بین برود، لازم نیست عوض آن را بدهد. اما اگر وکیل در نگهداری مالی که در اختیار او است کوتاهی کند، یا غیر از تصرّفی که به او اجازه داده‌اند، تصرّف دیگری در آن بنماید و آن مال از بین برود، ضامن است، پس اگر لباسی را که گفته‌اند بفروش، بپوشد و آن لباس تلف شود، باید عوض آن را بدهد.[1] در پایان تذکر این نکته ضروری است که در موضوع «وکالت» در منابع فقهی کتاب مستقلی با عنوان «کتاب الوکالة» وجود دارد که فقها این موضوع را به تفصیل مورد تحلیل و بررسی قرار داده اند و معمولاً در میان فقها، در کلیات مسائل وکالت، اختلاف جدی و مهم وجود ندارد. همچنین مسئلۀ وکالت در حقوق مدنی نیز به تفصیل بحث شده است که برای آگاهی بیشتر می توانید به منابع فقهی و حقوقی مراجعه کنید.   [1] ر. ک: امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج‌2، ص 34- 42، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1363ش؛ شبیری زنجانی، سید موسی، رساله توضیح المسائل (شبیری)، ص 483- 485‌، انتشارات سلسبیل، قم، چاپ اول، 1430 ق.  
عنوان سوال:

عقد وکالت را از نظر فقهی توضیح دهید؟


پاسخ:

تعریف وکالت «وکالت» عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین، طرف دیگر را بر انجام امری نایب خود قرار می دهد. به بیان دیگر، «وکالت» آن است که انسان کاری را که می ‌تواند در آن دخالت کند، به دیگری واگذار نماید تا از طرف او انجام دهد؛ مثلًا کسی را وکیل کند که خانۀ او را بفروشد، یا زنی را برای او عقد نماید. احکام وکالت برخی از مهم ترین احکام وکالت این چنین است: 1. وکالت عقدی است که احتیاج به ایجاب دارد، و به هر لفظی که دلالت بر این مقصود نماید صحیح است؛ مانند این که بگوید «به تو وکالت دادم» یا «تو وکیل منی در این کار» یا «به تو واگذار کردم فروش آن را». در وکالت لازم نیست صیغه خوانده شود. اگر انسان به دیگری بفهماند که او را وکیل کرده، و او هم بفهماند قبول نموده، مثلًا مال خود را به کسی بدهد که برای او بفروشد و او مال را بگیرد، وکالت صحیح است. 2. اگر انسان کسی را که در شهر دیگر است وکیل نماید، و برای او وکالت‌ نامه بفرستد و او قبول کند، اگر چه وکالت ‌نامه بعد از مدّتی برسد وکالت صحیح است. 3. مُوَکِّل (کسی که دیگری را وکیل می ‌کند) و نیز کسی که وکیل می ‌شود، باید عاقل و ممیّز باشند و از روی قصد و اختیار اقدام کنند و موکّل باید بالغ نیز باشد و کسی که او را به وکالت مجبور کرده ‌اند، اگر بعداً راضی شود و نیز موکّل نابالغ اگر ولیّ او اذن یا اجازه دهد، وکالت وی صحیح است. 4. کاری را که انسان نمی‌ تواند انجام دهد، یا شرعاً نباید انجام دهد، نمی ‌تواند برای انجام آن از طرف دیگری وکیل شود، مثلًا کسی که در احرام حجّ است، چون نباید صیغۀ عقد زناشویی را بخواند، نمی ‌تواند برای این که صیغه را در حال احرام بخواند از طرف دیگری وکیل شود. 5. اگر انسان کسی را برای انجام کارهای خود وکیل کند صحیح است، ولی اگر برای یکی از کارهای خود وکیل نماید و آن کار را معیّن نکند، وکالت صحیح نیست. 6. عقد وکالت از طرفین غیر لازم است(جایز است) و عزل موکل زمانی نافذ است که وکیل از عزل خود توسط موکل با خبر شده باشد، پس اگر موکّل وکیل را عزل کند، (یعنی از کار برکنار کند)، بعد از آن که خبر به وکیل رسید نمی‌ تواند آن کار را انجام دهد، ولی اگر پیش از رسیدن خبر آن کار را انجام داده باشد صحیح است. 7. وکیل می ‌تواند از وکالت کناره گیرد، و اگر موکّل هم غایب باشد اشکال ندارد. 8. اگر چند نفر را برای انجام کاری وکیل کند و به آنها اجازه دهد که هر کدام به تنهایی در آن کار اقدام کنند، هر یک از آنان می ‌توانند آن کار را انجام دهد و چنانچه یکی از آنان بمیرد، وکالت دیگران باطل نمی‌شود، ولی اگر نگفته باشد که با هم‌ یا به تنهایی انجام دهند، یا گفته باشد که با هم انجام دهند، هیچ یک نمی ‌توانند به تنهایی اقدام نمایند، و در صورتی که یکی از آنان بمیرد، وکالت دیگران باطل می ‌شود. 9. اگر وکیل یا موکّل بمیرد وکالت باطل می ‌شود و نیز اگر چیزی که برای تصرّف در آن وکیل شده است از بین برود، مثلًا گوسفندی که برای فروش آن وکیل شده بمیرد، وکالت باطل می ‌شود، و اگر یکی از آنها دیوانه یا بیهوش شود در زمان دیوانگی یا بیهوشی وکالت اثری ندارد، و اگر کسی را برای انجام کاری در آینده وکیل کند، وکیل و موکّل هر دو هم در حال وکالت دادن و هم در زمان آن کار شرایط لازم را دارا باشند، وکالت صحیح است، و اگر در فاصلۀ این دو زمان، دیوانگی یا بیهوشی یا مانند آن پدید آید، به صحّت وکالت ضرری نمی‌رساند. 10. اگر انسان کسی را برای کاری وکیل کند و برای او حق الوکاله تعیین کند، بعد از انجام آن کار باید حق الوکاله را به او بدهد. 11. اگر وکیل در نگهداری مالی که در اختیار او است کوتاهی نکند و غیر از تصرّفی که به او اجازه داده‌اند، تصرّف دیگری ننماید و اتّفاقاً آن مال از بین برود، لازم نیست عوض آن را بدهد. اما اگر وکیل در نگهداری مالی که در اختیار او است کوتاهی کند، یا غیر از تصرّفی که به او اجازه داده‌اند، تصرّف دیگری در آن بنماید و آن مال از بین برود، ضامن است، پس اگر لباسی را که گفته‌اند بفروش، بپوشد و آن لباس تلف شود، باید عوض آن را بدهد.[1] در پایان تذکر این نکته ضروری است که در موضوع «وکالت» در منابع فقهی کتاب مستقلی با عنوان «کتاب الوکالة» وجود دارد که فقها این موضوع را به تفصیل مورد تحلیل و بررسی قرار داده اند و معمولاً در میان فقها، در کلیات مسائل وکالت، اختلاف جدی و مهم وجود ندارد. همچنین مسئلۀ وکالت در حقوق مدنی نیز به تفصیل بحث شده است که برای آگاهی بیشتر می توانید به منابع فقهی و حقوقی مراجعه کنید.   [1] ر. ک: امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج‌2، ص 34- 42، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1363ش؛ شبیری زنجانی، سید موسی، رساله توضیح المسائل (شبیری)، ص 483- 485‌، انتشارات سلسبیل، قم، چاپ اول، 1430 ق.  





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین