منظور از کافر و مشرک چه کسانی هستند؟ چه فرقی با هم دارند؟ در شرع مقدس اسلام حکم به نجاست دسته ای از (بشر) شده است. فی الجمله کافر و مشرک مخاطب حکم نجاست در اسلام هستند. گفتیم بشر، از این جهت که با مقام انسانیت که مقام بسیار مقدسی است فاصله بنیادین گرفته اند و با انسان فقط در بشره و ظاهر مشترکند. مفهوم، علت و حکمت نجاست این بخش از بشریت را در پاسخ های آینده بررسی خواهیم کرد. لکن قبل از هرچیز شناخت ماهیت و ویژگی های بنیادین کافر و مشرک و تمییز آن ها از موارد مشابه لازم است. کافر: کافر در لغت از مصدر کفر به معنای پوشاندن است. کفاره را از آن جهت کفاره گویند که آثار سوء رفتار را می پوشاند. به کافر از آن جهت کافر می گویند که حقیقتی را در مورد خداوند انکار کرده و می پوشاند. صفت کفر، صفت رفتار یا عقیده می تواند باشد. کسی که نسبت به نعمتی که به او داده اند قدردانی و تشکر نکند متصف به کفر نعمت می گردد، کسی را هم که حقیقتی را نسبت به خالق خود انکار کند (مثل اصل وجود خدا یا صفات الهی ) کافر می نامند. اما از نظر اصطلاح فقهی، صفت کافر فقط در مورد کفر اعتقادی جاری است. چهار دسته از عقائدی که خارج از چارچوبه اسلام باشد به کفر فقهی متصف می شود: اول: انکار خداوند به صورت کامل. این انکار ممکن است انکار مادی گرایانه، باشد، به این معنا که همه حوادث و مخلوقات را به ماده و قوانین صرفا مادی منتسب کند یا این که مخلوقات را به حوادث غیر مادی و غیر طبیعی و غیر الهی منسوب نماید. دوم: خداوند را قبول دارد ولی توحید را منکر است. این مورد مصداق شرک است. شرک یعنی شریک قائل شدن برای خدا. شرک به دو قسم اصلی، شرک جلی (آشکار) و شرک خفی (پنهان)، قابل تقسیم است. شرک آشکار شرکی است که شخص به صورت صریح ، دو یا چند خدا را اعتقاد دارد و می پرستد. لکن شرک خفی آن است که در مقام اعتقاد به وحدانیت خدا ایمان دارد لکن لازمه برخی عقائد و رفتار ها یا حتی عباداتش شریک قائل شدن برای خداست. شرکی که باعث نجاست یا خروج از اسلام است، شرک آشکار است نه شرک پنهان. سوم: انکار نبوت پیامبر اسلام صلوات الله علیه و آله، یا تکذیب کردن تعالیم و سخنان یا عقائدی که یقین داریم از ایشان است و تکذیب آن به منزل دروغ بستن به پیامبر مکرم اسلام (ص) است . نتیجه چنین تکذیبی را با اصطلاح تکذیب ضروری دین بازشناسی می کنند. چهارم: منکر معاد. منکرین معاد یا به این عنوان که منکر یکی از ضروریات دین اسلام هستند یا به عنوان این که منکر ضروری همه ادیان الهی هستند کافر محسوب می شوند. بر اساس توضیحات فوق چند نکته مشخص می شود. اول آن که ، شرک (شرک جلی) نوع خاصی از کفر است و همه مشرکین ، کافر هستند لکن همه کفار مشرک نیستند. دوم آن که، کافر انواع مختلفی دارد که تقسیم آن به کفار اهل کتاب و غیر اهل کتاب، از مهمترین تقسیماتی است که در بحث طهارت و نجاست کفار بحث می شود. کفار اهل کتاب، اگر چه تابع یکی از ادیان الهی هستند لکن به لحاظ این که نبوت پیامبر مکرم اسلام را انکار می کنند کافر تلقی می شوند. این که آیا حکم نجاست در مورد کفار اهل کتاب هم سریان دارد یا نه، مورد اختلاف بین فقها شیعه است.
منظور از کافر و مشرک چه کسانی هستند؟ چه فرقی با هم دارند؟
در شرع مقدس اسلام حکم به نجاست دسته ای از (بشر) شده است. فی الجمله کافر و مشرک مخاطب حکم نجاست در اسلام هستند. گفتیم بشر، از این جهت که با مقام انسانیت که مقام بسیار مقدسی است فاصله بنیادین گرفته اند و با انسان فقط در بشره و ظاهر مشترکند. مفهوم، علت و حکمت نجاست این بخش از بشریت را در پاسخ های آینده بررسی خواهیم کرد. لکن قبل از هرچیز شناخت ماهیت و ویژگی های بنیادین کافر و مشرک و تمییز آن ها از موارد مشابه لازم است.
کافر: کافر در لغت از مصدر کفر به معنای پوشاندن است. کفاره را از آن جهت کفاره گویند که آثار سوء رفتار را می پوشاند. به کافر از آن جهت کافر می گویند که حقیقتی را در مورد خداوند انکار کرده و می پوشاند. صفت کفر، صفت رفتار یا عقیده می تواند باشد. کسی که نسبت به نعمتی که به او داده اند قدردانی و تشکر نکند متصف به کفر نعمت می گردد، کسی را هم که حقیقتی را نسبت به خالق خود انکار کند (مثل اصل وجود خدا یا صفات الهی ) کافر می نامند.
اما از نظر اصطلاح فقهی، صفت کافر فقط در مورد کفر اعتقادی جاری است. چهار دسته از عقائدی که خارج از چارچوبه اسلام باشد به کفر فقهی متصف می شود:
اول: انکار خداوند به صورت کامل. این انکار ممکن است انکار مادی گرایانه، باشد، به این معنا که همه حوادث و مخلوقات را به ماده و قوانین صرفا مادی منتسب کند یا این که مخلوقات را به حوادث غیر مادی و غیر طبیعی و غیر الهی منسوب نماید.
دوم: خداوند را قبول دارد ولی توحید را منکر است. این مورد مصداق شرک است. شرک یعنی شریک قائل شدن برای خدا.
شرک به دو قسم اصلی، شرک جلی (آشکار) و شرک خفی (پنهان)، قابل تقسیم است. شرک آشکار شرکی است که شخص به صورت صریح ، دو یا چند خدا را اعتقاد دارد و می پرستد. لکن شرک خفی آن است که در مقام اعتقاد به وحدانیت خدا ایمان دارد لکن لازمه برخی عقائد و رفتار ها یا حتی عباداتش شریک قائل شدن برای خداست. شرکی که باعث نجاست یا خروج از اسلام است، شرک آشکار است نه شرک پنهان.
سوم: انکار نبوت پیامبر اسلام صلوات الله علیه و آله، یا تکذیب کردن تعالیم و سخنان یا عقائدی که یقین داریم از ایشان است و تکذیب آن به منزل دروغ بستن به پیامبر مکرم اسلام (ص) است . نتیجه چنین تکذیبی را با اصطلاح تکذیب ضروری دین بازشناسی می کنند.
چهارم: منکر معاد. منکرین معاد یا به این عنوان که منکر یکی از ضروریات دین اسلام هستند یا به عنوان این که منکر ضروری همه ادیان الهی هستند کافر محسوب می شوند.
بر اساس توضیحات فوق چند نکته مشخص می شود. اول آن که ، شرک (شرک جلی) نوع خاصی از کفر است و همه مشرکین ، کافر هستند لکن همه کفار مشرک نیستند. دوم آن که، کافر انواع مختلفی دارد که تقسیم آن به کفار اهل کتاب و غیر اهل کتاب، از مهمترین تقسیماتی است که در بحث طهارت و نجاست کفار بحث می شود. کفار اهل کتاب، اگر چه تابع یکی از ادیان الهی هستند لکن به لحاظ این که نبوت پیامبر مکرم اسلام را انکار می کنند کافر تلقی می شوند. این که آیا حکم نجاست در مورد کفار اهل کتاب هم سریان دارد یا نه، مورد اختلاف بین فقها شیعه است.
- [سایر] آیا کفر و شرک بر توحید مقدم بوده اند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] حکمت عدم اجازه ازدواج مسلمانان با کافر یا مشرک چیست؟
- [سایر] چرا کافر و مشرک را نجس می دانیم؟ بسیاری از خارجی ها که کافر و مشرک هستند، به بهداشت ظاهری بیشتر از ما مسلمانان اهمیت می دهند، چرا باید آن ها را نجس بدانیم؟
- [سایر] چه دلیلی از قران و روایات در مورد نجاست کافر و مشرک وجود دارد؟
- [سایر] منظور از شرک در آیه 106 سوره یوسف که اکثر مؤمنان گرفتار آن هستند، چیست؟
- [سایر] منظور از شرک در آیه 106 سوره یوسف که اکثر مؤمنان گرفتار آن هستند، چیست؟
- [سایر] منظور از توسل چیست؟ چرا وهابیت آن را شرک می دانند؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا مسّ میّت مسلمان فقط موجب غسل است یا هر میّتی و لو کافر یا مشرک باشد؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا در نجات جان شخص خودکشی کننده، فرقی بین مسلمان یا کافر حربی یا کافر غیر حربی، وجود دارد؟
- [سایر] با توجه به آیه 151 سوره آل عمران که میفرماید در قلوب کافران رعب میافکنم، به دلیل اینکه شرک ورزیدند، مگر کافر خدا را قبول دارد که به او شرک بورزد؟!
- [آیت الله مظاهری] تزریق خون انسانی به انسان دیگر جایز است، خواه خون مسلمان باشد یا کافر، مرد باشد یا زن، و خرید و فروش خون برای این منظور مانعی ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] تزریق خون انسانی به انسان دیگر برای درمان بیماری یا جراحی یا نجات جان او جایز است، خواه خون مسلمان باشد یا کافر، مرد باشد یا زن و خرید و فروش خون برای این منظور مانعی ندارد.
- [آیت الله مظاهری] در حرمت ربا فرقی نیست که ربادهنده راضی باشد یا نه، بلکه اگر برای ربادهنده سود کلانی هم داشته، باز ربا دادن و ربا گرفتن حرام است، و همچنین فرقی نیست که با هم بیگانه باشند یا خویش، بنابراین پدر و مادر از فرزند و بالعکس، و زن و شوهر از یکدیگر، و دو برادر از یکدیگر و دو خواهر از یکدیگر و خواهر و برادر از یکدیگر و مانند اینها، نمیتوانند ربا بگیرند، ولی رباگرفتن مسلمان از کافر مانعی ندارد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] تمام بدن مشرک، حتی مو و ناخن و رطوبت های او نجس است.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام، تجسّس و تفحّص و شنود در کارها و گفتار مسلمانهاست، و در روایات فراوانی گناه آن را در حدّ کفر میداند و فرقی نیست که آن تفحّص و شنود در کارهای شخصی و یا خانوادگی باشد و یا در کارهای اجتماعی، و همین مقدار که کار یا گفته کسی را زیر نظر بگیرد، گناه بزرگی را مرتکب شده است، و همچنین است بازرسی از خانه و مغازه و ساک و کیف و مانند اینها، و فرقی نیست که آن تجسّس و شنود بهواسطه شخص باشد و یا تلفن و ضبط و امثال اینها، و همچنین فرقی نیست که آن تفحّص و شنود از گفتار یا کردار او باشد و یا از نامهها و کتابتها و ضبطها و امثال اینها، و فرقی نیست که آن تفحّص از افراد بیگانه باشد یا خودی نظیر زن و شوهر از همدیگر.
- [آیت الله مظاهری] مسلمان از کافر ارث میبرد ولی کافر از مسلمان ارث نمیبرد ولی اگر کافر بمیرد و وارث مسلمان نداشته باشد کافر از او ارث میبرد و اگر همه ورّاث مسلمان کافر باشند ارث او مال حاکم شرع است.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزهای وقتی را که کافر بوده قضا نماید، ولی اگر مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزهای وقتی را که کافر بوده باید قضا نماید.
- [آیت الله سبحانی] اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزه های وقتی را که کافر بوده قضا نماید. ولی اگر مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزه های وقتی را که کافر بوده باید قضا نماید.
- [امام خمینی] اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزه های وقتی را که کافر بوده قضا نماید، ولی اگر مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزه های وقتی را که کافر بوده باید قضا نماید.
- [آیت الله اردبیلی] اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزههای هنگامی را که کافر بوده قضا نماید؛ ولی اگر مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان گردد، باید روزههای هنگامی را که در حال کفر بوده، قضا نماید.