مطابق متون دینی، قطعا شرک و کفر، متاخر از توحید می باشد. و بیراهه ها تنها به دلیل سوء اختیار انسان و روی گردانی او از حق موجود، رونق گرفته اند. اولین انسانی که بر روی کره خاکی ساکن شده است، خود پیامبر بوده و مخاطب وحی الهی بوده است. و پس از او نیز انتخاب باطل، بعد از شناخت حق و به دلیل سرکشی از آن محقق شده است. (کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فیمَا اخْتَلَفُوا فیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فیهِ إِلاَّ الَّذینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ[بقره/213] مردم (در آغاز) یک دسته بودند (و تضادی در میان آنها وجود نداشت. بتدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال) خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می کرد، با آنها نازل نمود تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند. (افراد باایمان، در آن اختلاف نکردند) تنها (گروهی از) کسانی که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانه های روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگری، در آن اختلاف کردند.) مثلا یکی از بیراهه و باطل هایی که در جوامع بشری به وجود آمده، بت پرستی است که قطعا متاخر از توحید می باشد. شهید مطهری در این باره می فرمایند: (در اخبار ما به این صورت ذکر شده که از امام می پرسند که بتپرستی از چه زمانی پیدا شد؟ جواب میدهند ادریس پیغمبر شاگردی داشت به نام اسقلینوس که مرد حکیمی بود. مردم به او خیلی ارادت می ورزیدند و خیلی او را دوست داشتند. او مُرد. در مرگ او مردم فوق العاده متأثر شدند. شیطان برای اینها این فکر را پیش آورد که حالا اسقلینوس خودش که نیست پس مجسمه اش را بسازید و لااقل با دیدن مجسمه اش برای خودتان تسلی خاطری ایجاد کنید. مجسمه اش را ساختند. مردم به عنوان دیدار او می رفتند پیش مجسمه اش. کمکم نزد مجسمه او تعظیم می کردند و به تدریج معتقد شدند که اصلا یک خاصیتی در این مجسمه هست، روح اسقلینوس در این مجسمه حلول کرده است. بعد می رفتند حاجتهای خودشان را از این مجسمه می خواستند. کمکم خداپرستی تبدیل شد به بت پرستی)[1] علامه طباطبایی نیز در مقابل ادعای بعضی مطلب را این گونه بیان می کنند: اشکال: آثار پیشینیان دلالت می کند، پرستش خدای یگانه در میان خدا پرستان بسیار دیر رواج پیدا کرده و روزگاران درازی پیش از آن، بشر در بت پرستی میزیسته و یا ارباب انواع می پرستیده است. پاسخ: وثنیّین پیوسته آثار صنعتی مربوط به خدایان متعدد خود مانند بتها و جز آنها داشته و پس از خود به یادگار گذاشته اند ولی خداپرستی به معنی یکتاپرستی اثر جسمانی صنعتی ندارد. و از این روی آثار کهنه و باستانی وثنیّین اثبات نمی کند که در آن اعصار یا پیشتر از آن کسانی نبوده اند که خدای منزّه از جسمیت و جسمانیت را بپرستند اگر چه شماره کمی هم داشته باشند، بلکه باریک بینی در مفهوم بت (صنم- وثن) و در نوع قضاوتهای انسانی این نظر را تأیید می کند زیرا ساختن بت پیوسته برای تمثیل و تجسم اوصاف و احوال خدایی است که بت مثال اوست (از قبیل قهر و لطف و مهر و کین). بت پرستی زاییده یک نوع مسامحه در خدا پرستی (توحید) است نه به عکس، چنانکه برخی از دانشمندان مانند ماکس مولر (relluM xaM) دانشمند آلمانی تقدم عهد توحید را بر عهد وثنیّت از راه علم اثبات کرده است.[2] [1]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج4، ص 509. [2]. اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج 6 مجموعه آثار شهید مطهری، ص 1028.
مطابق متون دینی، قطعا شرک و کفر، متاخر از توحید می باشد. و بیراهه ها تنها به دلیل سوء اختیار انسان و روی گردانی او از حق موجود، رونق گرفته اند.
اولین انسانی که بر روی کره خاکی ساکن شده است، خود پیامبر بوده و مخاطب وحی الهی بوده است. و پس از او نیز انتخاب باطل، بعد از شناخت حق و به دلیل سرکشی از آن محقق شده است.
(کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فیمَا اخْتَلَفُوا فیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فیهِ إِلاَّ الَّذینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ[بقره/213] مردم (در آغاز) یک دسته بودند (و تضادی در میان آنها وجود نداشت. بتدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال) خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می کرد، با آنها نازل نمود تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند. (افراد باایمان، در آن اختلاف نکردند) تنها (گروهی از) کسانی که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانه های روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگری، در آن اختلاف کردند.)
مثلا یکی از بیراهه و باطل هایی که در جوامع بشری به وجود آمده، بت پرستی است که قطعا متاخر از توحید می باشد. شهید مطهری در این باره می فرمایند: (در اخبار ما به این صورت ذکر شده که از امام می پرسند که بتپرستی از چه زمانی پیدا شد؟ جواب میدهند ادریس پیغمبر شاگردی داشت به نام اسقلینوس که مرد حکیمی بود. مردم به او خیلی ارادت می ورزیدند و خیلی او را دوست داشتند. او مُرد. در مرگ او مردم فوق العاده متأثر شدند. شیطان برای اینها این فکر را پیش آورد که حالا اسقلینوس خودش که نیست پس مجسمه اش را بسازید و لااقل با دیدن مجسمه اش برای خودتان تسلی خاطری ایجاد کنید. مجسمه اش را ساختند. مردم به عنوان دیدار او می رفتند پیش مجسمه اش. کمکم نزد مجسمه او تعظیم می کردند و به تدریج معتقد شدند که اصلا یک خاصیتی در این مجسمه هست، روح اسقلینوس در این مجسمه حلول کرده است. بعد می رفتند حاجتهای خودشان را از این مجسمه می خواستند. کمکم خداپرستی تبدیل شد به بت پرستی)[1]
علامه طباطبایی نیز در مقابل ادعای بعضی مطلب را این گونه بیان می کنند:
اشکال: آثار پیشینیان دلالت می کند، پرستش خدای یگانه در میان خدا پرستان بسیار دیر رواج پیدا کرده و روزگاران درازی پیش از آن، بشر در بت پرستی میزیسته و یا ارباب انواع می پرستیده است.
پاسخ: وثنیّین پیوسته آثار صنعتی مربوط به خدایان متعدد خود مانند بتها و جز آنها داشته و پس از خود به یادگار گذاشته اند ولی خداپرستی به معنی یکتاپرستی اثر جسمانی صنعتی ندارد.
و از این روی آثار کهنه و باستانی وثنیّین اثبات نمی کند که در آن اعصار یا پیشتر از آن کسانی نبوده اند که خدای منزّه از جسمیت و جسمانیت را بپرستند اگر چه شماره کمی هم داشته باشند، بلکه باریک بینی در مفهوم بت (صنم- وثن) و در نوع قضاوتهای انسانی این نظر را تأیید می کند زیرا ساختن بت پیوسته برای تمثیل و تجسم اوصاف و احوال خدایی است که بت مثال اوست (از قبیل قهر و لطف و مهر و کین).
بت پرستی زاییده یک نوع مسامحه در خدا پرستی (توحید) است نه به عکس، چنانکه برخی از دانشمندان مانند ماکس مولر (relluM xaM) دانشمند آلمانی تقدم عهد توحید را بر عهد وثنیّت از راه علم اثبات کرده است.[2]
[1]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج4، ص 509.
[2]. اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج 6 مجموعه آثار شهید مطهری، ص 1028.
- [سایر] درجات توحید و شرک را بیان کنید؟
- [سایر] معیار تشخیص (توحید) از (شرک) چیست؟
- [سایر] لطفاً در مورد توحید و نداشتن شرک کتاب هایی معرفی کنید؟
- [سایر] انحراف از توحید و شرک چه پیامدهایی را به دنبال دارد و روش درمان این انحراف چیست؟
- [سایر] آیا منکر معاد مثل منکر توحید کافر است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] حکمت عدم اجازه ازدواج مسلمانان با کافر یا مشرک چیست؟
- [سایر] چرا کافر و مشرک را نجس می دانیم؟ بسیاری از خارجی ها که کافر و مشرک هستند، به بهداشت ظاهری بیشتر از ما مسلمانان اهمیت می دهند، چرا باید آن ها را نجس بدانیم؟
- [سایر] منظور از کافر و مشرک چه کسانی هستند؟ چه فرقی با هم دارند؟
- [سایر] چه دلیلی از قران و روایات در مورد نجاست کافر و مشرک وجود دارد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] آیا مسّ میّت مسلمان فقط موجب غسل است یا هر میّتی و لو کافر یا مشرک باشد؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] مسلمانی که منکر خدا یا یگانگی خداوند یا رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شود مرتدّ میشود و انکار حکم ضروری دین (یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه) با اعتراف به توحید و رسالت سبب ارتداد نیست، هر چند ضروری بودن آن را بداند، ولی در مسأله 1107 اشاره شد که کسی که یکی از ضروریات دین را انکار میکند و شبههای در حق وی نباشد و شک داریم که به دو اصل توحید و رسالت ایمان قلبی دارد، شرعاً کافر بشمار میآید، هر چند ضروری بودن آن حکم را نداند.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است در دادن زکات فطره خویشان فقیر خود را بر دیگران مقدم بدارد و بعد همسایگان فقیر را و مستحب است کسی را که در دین و فقه و عقل مقدم است در دادن فطره مقدم بدارد
- [آیت الله فاضل لنکرانی] تمام بدن مشرک، حتی مو و ناخن و رطوبت های او نجس است.
- [آیت الله مظاهری] اگر کافور به اندازه غسل و حنوط نباشد باید غسل را مقدّم دارند و اگر برای هفت عضو کفایت نکند باید پیشانی را مقدم دارند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر کافور به اندازه غسل و حنوط نباشد باید غسل را مقدم بدارند، و اگر برای هفت عضو نرسد پیشانی را مقدم بدارند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر کافور به اندازه غسل و حنوط نباشد بنابر احتیاط واجب غسل را مقدم دارند و اگر برای هفت عضو نرسد پیشانی را مقدم دارند.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر کافور به اندازه غسل و حنوط نباشد ، بنابر احتیاط واجب غسل را مقدم دارند و اگر برای هفت عضو نرسد نایر احتیاط واجب پیشانی را مقدم دارند .
- [آیت الله سبحانی] اگر کافور به اندازه غسل و حنوط نباشد بنابر احتیاط واجب غسل را مقدم دارند و اگر برای هفت عضو نرسد پیشانی را مقدم دارند.
- [امام خمینی] اگر کافور به اندازه غسل و حنوط نباشد، بنابر احتیاط واجب غسل را مقدم دارند. و اگر برای هفت عضو نرسد، بنابر احتیاط واجب پیشانی را مقدم دارند.
- [آیت الله بهجت] اگر کافور به اندازه غسل و حنوط نباشد، بنابر احتیاط واجب غسل را مقدم دارند و اگر برای هفت عضو نرسد پیشانی را مقدم دارند.