توبه چه شرایطی دارد؟
مبادرت به توبه : بر سالک طریق نجات و هدایت ، لازم است تنبّه به یک نکته ی مهمّه ، و آن این است که توفیق به توبه صحیحه ی کامله با حفظ شرایط آن، چنان چه ذکر می شود، از امور مشکله است ، و انسان کم تر می تواند به این مقصد نایل شود. بلکه دخول در گناهان ، خصوصاً کبائر و موبقات، باعث می شود که انسان را از یاد توبه به کلّی غافل می کند، و اگر درخت معاصی در مزرعه ی دل انسانی بارمند و برومند گردید و ریشه اش محکم شد، نتایجی بس ناهنجار دهد که یکی از آن ها (این) است که انسان را از توبه به کلّی منصرف می کند. و اگر گاه گاهی نیز متذکّر آن شود به تسویف و امروز و فردا و این ماه و آن ماه کار را می گذراند و با خود می گوید که در آخر عمر و زمان پیری توبه ی صحیحی می کنم. غافل از آن که این مکر با خدا است ؛ ( وَ اللهُ خَیرُ المَاکِرِین ) ( سوره ی آل عمران : آیه ی 54 ) گمان نکن که پس از محکم شدن ریشه گناهان انسان بتواند توبه نماید یا آن که بتواند به شرایط آن قیام نماید. پس بهار توبه ، ایّام جوانی است که بار گناهان کم تر و کدورت قلبی و ظلمت باطنی ناقص تر و شرایط توبه سهل تر و آسان تر است . انسان در پیری حرص و طمع، حبّ جاه و مال و طول املش بیش تر است ، و این مُجَرَّب است . و حدیث شریف نَبَوی شاهد بر آن است . گیرم که انسان بتواند در ایّام پیری قیام به این امر کند. از کجا به پیری برسد و اجل موعود او را در سنّ جوانی و در حال اشتغال به نافرمانی نرباید، و به او مهلت دهد؟ کمیاب بودن پیران ، دلیل است که مرگ به جوانان نزدیک تر است . در یک شهر پنجاه هزار نفری ، پنجاه نفر پیر هشتاد ساله ، انسان نمی بیند. پس ای عزیز! از مکائد شیطان بترس و در حذر باش و با خدای خود مکر و حیله مکن که پنجاه سال یا بیش تر شهوت رانی می کنم ، و دم مرگ با کلمه ی استغفار جبران گذشته می کنم . این ها خیال خام است . اگر در حدیث دیدی یا شنیدی که حق تعالی بر این امّت ، تفضّل فرموده و توبه ی آن ها را تا قبل از وقت معاینه ی آثار مرگ یا خود آن قبول می فرماید، صحیح است ، ولی هیهات که در آن وقت توبه از انسان متمشّی شود. مگر توبه لفظ است ؟ قیام به امر توبه زحمت دارد. برگشت و عزم بر برگشت نکردن ، ریاضات علمیّه و عملیّه لازم دارد. و الاّ خود به خود، انسان نادر اتّفاق می افتد که در فکر توبه بیفتد یا موفّق به آن شود، یا اگر شد بتواند به شرایط صحّت و قبول آن یا به شرایط کمال آن قیام کند. چه بسا باشد که قبل از فکر توبه یا عملی کردن آن ، اجل مهلت ندهد، و انسان را با بار معاصی سنگین و ظلمت بی پایان گناهان از این نشئه منتق نماید. آن وقت خدا می داند که به چه گرفتاری ها و بدبختی ها دچار می شود. جبران معاصی در آن عالم ، فرضاً که اهل نجات و عاقبت امرش، سعادت باشد، کار سهلی نیست . فشارها و زحمت ها و سوختن هایی در دنبال است تا انسان، لایق شفاعت شود و مورد رحمت ارحم الرّاحمین گردد. پس ای عزیز! هر چه زودتر دامن به کمر بزن و عزم را محکم و اراده را قوی کن ، و از گناهان تا در سنّ جوانی هستی یا در حیات دنیایی می باشی ، توبه کن و مگذار فرصت خدا داد از دستت برود و به تسویلات شیطانی و مکائد نفس امارّه اعتنا مکن . و نیز به یک نکته ی مهمّه باید توجّه داشت ، و آن این است که شخص تائب ، پس از توبه نیز، آن صفای باطنی روحانی و نور خالص فکری برایش باقی نمی ماند. چنان چه صفحه ی کاغذی را اگر سیاه کنند و باز بخواهند جلا دهند، البتّه به حالت جلای اوّلی بر نمی گردد. یا ظرف شکسته را اگر اصلاح کنند، باز به حالت اوّلی مشکل است عود کند. خیلی فرق است میان دوستی که در تمام عمر با صفا و خلوص با انسان رفتار کند، یا دوستی که خیانت کند و پس از آن عذر تقصیر طلب نماید. علاوه بر آن که کم تر کسی است که بتواند درست قیام به وظایف توبه بنماید. پس انسان باید حتّی الامکان در معاصی و نافرمانی داخل نشود که اصلاح نفس پس از افساد، از امور مشکله است . و اگر خدای نخواسته گرفتاری پیدا کرد، هرچه زودتر در صدد علاج برآید که هم فساد کم را، زود می شود اصلاح کرد و هم کیفیّت اصلاح به تر می شود. ای عزیز! با بی اعتنایی و سرسری از این مقام مگذر، تدبّر و تفکّر در حال خود و عاقبت امر خویشتن کن و به کتاب خدا و احادیث خاتم انبیاء و ائمّه ی هدی - سلام الله علیهم اجمعین - و کلمات علمای امّت و حکم عقل وجدانی، رجوع نما، و این باب را که مفتاح ابواب است ، به روی خود بگشا، و در این منزل که عمده ی منازل انسانیّت است ، نسبت به حال ماها، وارد شو و اهمّیّت به آن بده و مواظبت از آن کن ، و از خداوند تبارک و تعالی توفیق حصول مطلوب بخواه و از روحانیّت رسول اکرم و ائمّه ی هدی - سلام الله علیهم اجمعین - استعانت کن و به ولیّ امر و ناموس دهر ؛ حضرت امام عصر - عجّل الله فرجه - پناه ببر. البتّه آن بزرگوار دستگیری ضعفا و بازماندگان را می فرماید و بیچارگان را دادرسی می نماید ( امام خمینی رحمه الله ، چهل حدیث ص 232 – 234 ) . برگرفته از پایگاه : پاسخگو برخی از عبارات و کلمات این نوشتار با ادبیات ساده و روان تری نوشته شده است و با متن اصلی اندکی تفاوت دارد .
عنوان سوال:

توبه چه شرایطی دارد؟


پاسخ:

مبادرت به توبه :

بر سالک طریق نجات و هدایت ، لازم است تنبّه به یک نکته ی مهمّه ، و آن این است که توفیق به توبه صحیحه ی کامله با حفظ شرایط آن، چنان چه ذکر می شود، از امور مشکله است ، و انسان کم تر می تواند به این مقصد نایل شود. بلکه دخول در گناهان ، خصوصاً کبائر و موبقات، باعث می شود که انسان را از یاد توبه به کلّی غافل می کند، و اگر درخت معاصی در مزرعه ی دل انسانی بارمند و برومند گردید و ریشه اش محکم شد، نتایجی بس ناهنجار دهد که یکی از آن ها (این) است که انسان را از توبه به کلّی منصرف می کند. و اگر گاه گاهی نیز متذکّر آن شود به تسویف و امروز و فردا و این ماه و آن ماه کار را می گذراند و با خود می گوید که در آخر عمر و زمان پیری توبه ی صحیحی می کنم. غافل از آن که این مکر با خدا است ؛ ( وَ اللهُ خَیرُ المَاکِرِین ) ( سوره ی آل عمران : آیه ی 54 )
گمان نکن که پس از محکم شدن ریشه گناهان انسان بتواند توبه نماید یا آن که بتواند به شرایط آن قیام نماید. پس بهار توبه ، ایّام جوانی است که بار گناهان کم تر و کدورت قلبی و ظلمت باطنی ناقص تر و شرایط توبه سهل تر و آسان تر است .
انسان در پیری حرص و طمع، حبّ جاه و مال و طول املش بیش تر است ، و این مُجَرَّب است .
و حدیث شریف نَبَوی شاهد بر آن است . گیرم که انسان بتواند در ایّام پیری قیام به این امر کند. از کجا به پیری برسد و اجل موعود او را در سنّ جوانی و در حال اشتغال به نافرمانی نرباید، و به او مهلت دهد؟ کمیاب بودن پیران ، دلیل است که مرگ به جوانان نزدیک تر است . در یک شهر پنجاه هزار نفری ، پنجاه نفر پیر هشتاد ساله ، انسان نمی بیند.
پس ای عزیز! از مکائد شیطان بترس و در حذر باش و با خدای خود مکر و حیله مکن که پنجاه سال یا بیش تر شهوت رانی می کنم ، و دم مرگ با کلمه ی استغفار جبران گذشته می کنم . این ها خیال خام است .
اگر در حدیث دیدی یا شنیدی که حق تعالی بر این امّت ، تفضّل فرموده و توبه ی آن ها را تا قبل از وقت معاینه ی آثار مرگ یا خود آن قبول می فرماید، صحیح است ، ولی هیهات که در آن وقت توبه از انسان متمشّی شود.

مگر توبه لفظ است ؟ قیام به امر توبه زحمت دارد.

برگشت و عزم بر برگشت نکردن ، ریاضات علمیّه و عملیّه لازم دارد. و الاّ خود به خود، انسان نادر اتّفاق می افتد که در فکر توبه بیفتد یا موفّق به آن شود، یا اگر شد بتواند به شرایط صحّت و قبول آن یا به شرایط کمال آن قیام کند.

چه بسا باشد که قبل از فکر توبه یا عملی کردن آن ، اجل مهلت ندهد، و انسان را با بار معاصی سنگین و ظلمت بی پایان گناهان از این نشئه منتق نماید. آن وقت خدا می داند که به چه گرفتاری ها و بدبختی ها دچار می شود.
جبران معاصی در آن عالم ، فرضاً که اهل نجات و عاقبت امرش، سعادت باشد، کار سهلی نیست . فشارها و زحمت ها و سوختن هایی در دنبال است تا انسان، لایق شفاعت شود و مورد رحمت ارحم الرّاحمین گردد.
پس ای عزیز! هر چه زودتر دامن به کمر بزن و عزم را محکم و اراده را قوی کن ، و از گناهان تا در سنّ جوانی هستی یا در حیات دنیایی می باشی ، توبه کن و مگذار فرصت خدا داد از دستت برود و به تسویلات شیطانی و مکائد نفس امارّه اعتنا مکن .

و نیز به یک نکته ی مهمّه باید توجّه داشت ، و آن این است که شخص تائب ، پس از توبه نیز، آن صفای باطنی روحانی و نور خالص فکری برایش باقی نمی ماند. چنان چه صفحه ی کاغذی را اگر سیاه کنند و باز بخواهند جلا دهند، البتّه به حالت جلای اوّلی بر نمی گردد. یا ظرف شکسته را اگر اصلاح کنند، باز به حالت اوّلی مشکل است عود کند. خیلی فرق است میان دوستی که در تمام عمر با صفا و خلوص با انسان رفتار کند، یا دوستی که خیانت کند و پس از آن عذر تقصیر طلب نماید. علاوه بر آن که کم تر کسی است که بتواند درست قیام به وظایف توبه بنماید.

پس انسان باید حتّی الامکان در معاصی و نافرمانی داخل نشود که اصلاح نفس پس از افساد، از امور مشکله است . و اگر خدای نخواسته گرفتاری پیدا کرد، هرچه زودتر در صدد علاج برآید که هم فساد کم را، زود می شود اصلاح کرد و هم کیفیّت اصلاح به تر می شود.

ای عزیز! با بی اعتنایی و سرسری از این مقام مگذر، تدبّر و تفکّر در حال خود و عاقبت امر خویشتن کن و به کتاب خدا و احادیث خاتم انبیاء و ائمّه ی هدی - سلام الله علیهم اجمعین - و کلمات علمای امّت و حکم عقل وجدانی، رجوع نما، و این باب را که مفتاح ابواب است ، به روی خود بگشا، و در این منزل که عمده ی منازل انسانیّت است ، نسبت به حال ماها، وارد شو و اهمّیّت به آن بده و مواظبت از آن کن ، و از خداوند تبارک و تعالی توفیق حصول مطلوب بخواه و از روحانیّت رسول اکرم و ائمّه ی هدی - سلام الله علیهم اجمعین - استعانت کن و به ولیّ امر و ناموس دهر ؛ حضرت امام عصر - عجّل الله فرجه - پناه ببر. البتّه آن بزرگوار دستگیری ضعفا و بازماندگان را می فرماید و بیچارگان را دادرسی می نماید ( امام خمینی رحمه الله ، چهل حدیث ص 232 – 234 ) .

برگرفته از پایگاه : پاسخگو
برخی از عبارات و کلمات این نوشتار با ادبیات ساده و روان تری نوشته شده است و با متن اصلی اندکی تفاوت دارد .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین