منظور از سماع در صوفیه چیست؟
این روزها پیروان طریقتی آنقدر با کمبود مخاطب روبرو شده‌اند که که به هر ابزاری برای جذب افراد اقدام می‌کنند، حتی اگر این ابزار خلاف سنت‌های رایج نحله انحرافی صوفیه باشد. اقطاب طریقتی همواره با تأویل قرآن و روایت به دنبال توجیه این عمل رایج در بین مریدان خود هستند. آن‌ها با مستمسک قرار دادن برخی آیات کلام‌الله مجید که مشتقات واژه (سمع) در آن به کار رفته است، به دنبال تایید این موضوع هستند. این در حالی است که از آیات وارده در خصوص (سمع) نمی‌‌توان هیچ استفاده‌‌ای برای مستندسازی (سماع مصطلح) کرد. از سوی دیگر می‌گویند سماع از آنجا که برخی مبتدیان را از پراکندگی غفلت نجات می‌دهد، جایز است! در حالی که فعل (حرام) نباید محقق شود، از این رو چگونه پدیده‌‌ای که برای سلوک معنوی و رسیدن به مقصود نباید عملی شود و حتّی باید کوشید تا انجام نپذیرد؛ می‌‌تواند آدمی را در سلوک مدد رساند؟! آیا می‌‌توان خشنودی خداوند را با اعمالی که حرام کرده است، به دست آورد؟! برخی از این ناآگاهان نیز جایگاه سماع حقیقی را تا جایگاه مشابه نماز بالا برده‌اند. این در حالی است که حتی بزرگان آنان نیز به باطل بودن آن اذعان کرده‌اند تا آنجا ابن‌عربی که مورد وثوق تمام نحله‌های طریقتی بوده و پایه‌گذار عرفان نظری است در این خصوص می‌گوید: (سلوک معنوی) وقار و طمأنینه می‌‌آورد؛ نه جست و خیز و پای بازی و رفتار سبک؛ در نظر گاه او، انفعال و شور حالی که بر اثر شنیدن نغمه‌‌ها و آوازها پدید می‌آید، ریشه نفسانی دارد. این خود طبیعی و نفسانی است که به ابتهاج و جست و خیز درمی‌‌آید؛ نه خود معنوی و الهی. از این رو علاقه و دلبستگی به سماع، نشانه نقص و ناشی از انگیزه‌‌های غیر الهی و به نوعی وسوسه شیطان است. به گفته ابن عربی حتی اگر فردی به بلوغ عرفانی و مرحله تکمیل و کمال رسیده باشد و به سماع اشتغال ورزد، از مرحله کمال خویش سقوط کرده و به خواسته نفسانی و غیر الهی خود، جواب مثبت داده است) در حدیقة الحقیقة که از کتب مرجع تصوف است، آمده: (اینان چون‌ نمی‌‌توانند که مجلس فسقی بر سازند - که سالوس و ناموس ایشان خراب می‌‌شود - قوّالان خوش‌گوی خوش‌آواز حاضر کنند و هرچه‌ شأن دل آرزو کند و هوی خواهد، شنوند و گویند و زنند و این را حلقه ذکر نام کنند و این نابالغان بطال خود را بر فتراک دولت آن رسیدگان محقق مجتهد می‌‌بندند و معصیت را عبادت می‌‌شمرند، و آن را طریق فقر و مشایخ نام می‌‌کنند! این نه صراط مستقیم است، بل بدعتی عظیم است که در میان امت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله افتاده است). گذشته از تمام مواردی که به آن اشاره شده یکی از سلسله‌های طریقتی که قطب آنها این روزها زیر سایه ملکه انگلستان اقامت گزیده است در اقدامی عجیب بر خلاف حتی سنت رایج سلسله‌های طریقتی که از سازهایی مانند دف، نی، تار و تنبور برای مراسم سماع استفاده می‌کنند، ضمن اعلام برگزاری کلاس‌های گیتار فلامنکو در جمع‌های خود به سماع با این ساز پرداخته‌اند. منبع: خبرگزاری فارس
عنوان سوال:

منظور از سماع در صوفیه چیست؟


پاسخ:

این روزها پیروان طریقتی آنقدر با کمبود مخاطب روبرو شده‌اند که که به هر ابزاری برای جذب افراد اقدام می‌کنند، حتی اگر این ابزار خلاف سنت‌های رایج نحله انحرافی صوفیه باشد.

اقطاب طریقتی همواره با تأویل قرآن و روایت به دنبال توجیه این عمل رایج در بین مریدان خود هستند. آن‌ها با مستمسک قرار دادن برخی آیات کلام‌الله مجید که مشتقات واژه (سمع) در آن به کار رفته است، به دنبال تایید این موضوع هستند.

این در حالی است که از آیات وارده در خصوص (سمع) نمی‌‌توان هیچ استفاده‌‌ای برای مستندسازی (سماع مصطلح) کرد.

از سوی دیگر می‌گویند سماع از آنجا که برخی مبتدیان را از پراکندگی غفلت نجات می‌دهد، جایز است! در حالی که فعل (حرام) نباید محقق شود، از این رو چگونه پدیده‌‌ای که برای سلوک معنوی و رسیدن به مقصود نباید عملی شود و حتّی باید کوشید تا انجام نپذیرد؛ می‌‌تواند آدمی را در سلوک مدد رساند؟! آیا می‌‌توان خشنودی خداوند را با اعمالی که حرام کرده است، به دست آورد؟!

برخی از این ناآگاهان نیز جایگاه سماع حقیقی را تا جایگاه مشابه نماز بالا برده‌اند. این در حالی است که حتی بزرگان آنان نیز به باطل بودن آن اذعان کرده‌اند تا آنجا ابن‌عربی که مورد وثوق تمام نحله‌های طریقتی بوده و پایه‌گذار عرفان نظری است در این خصوص می‌گوید: (سلوک معنوی) وقار و طمأنینه می‌‌آورد؛ نه جست و خیز و پای بازی و رفتار سبک؛ در نظر گاه او، انفعال و شور حالی که بر اثر شنیدن نغمه‌‌ها و آوازها پدید می‌آید، ریشه نفسانی دارد. این خود طبیعی و نفسانی است که به ابتهاج و جست و خیز درمی‌‌آید؛ نه خود معنوی و الهی. از این رو علاقه و دلبستگی به سماع، نشانه نقص و ناشی از انگیزه‌‌های غیر الهی و به نوعی وسوسه شیطان است. به گفته ابن عربی حتی اگر فردی به بلوغ عرفانی و مرحله تکمیل و کمال رسیده باشد و به سماع اشتغال ورزد، از مرحله کمال خویش سقوط کرده و به خواسته نفسانی و غیر الهی خود، جواب مثبت داده است)

در حدیقة الحقیقة که از کتب مرجع تصوف است، آمده: (اینان چون‌ نمی‌‌توانند که مجلس فسقی بر سازند - که سالوس و ناموس ایشان خراب می‌‌شود - قوّالان خوش‌گوی خوش‌آواز حاضر کنند و هرچه‌ شأن دل آرزو کند و هوی خواهد، شنوند و گویند و زنند و این را حلقه ذکر نام کنند و این نابالغان بطال خود را بر فتراک دولت آن رسیدگان محقق مجتهد می‌‌بندند و معصیت را عبادت می‌‌شمرند، و آن را طریق فقر و مشایخ نام می‌‌کنند! این نه صراط مستقیم است، بل بدعتی عظیم است که در میان امت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله افتاده است).

گذشته از تمام مواردی که به آن اشاره شده یکی از سلسله‌های طریقتی که قطب آنها این روزها زیر سایه ملکه انگلستان اقامت گزیده است در اقدامی عجیب بر خلاف حتی سنت رایج سلسله‌های طریقتی که از سازهایی مانند دف، نی، تار و تنبور برای مراسم سماع استفاده می‌کنند، ضمن اعلام برگزاری کلاس‌های گیتار فلامنکو در جمع‌های خود به سماع با این ساز پرداخته‌اند.

منبع: خبرگزاری فارس





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین