رابطه بین عشق و عقل چگونه است ؟ عقل موهبتی خدادادی است که درانسانها میزان ومقدار آن متفاوت و متغیر است . بطور مثال به پیامبر اسلام (ص) عقل کل و عقل کامل می گویند . البته عقل قابل رشد و کمال می توان باشد آنهم از طریق کسب علوم ومعارف مفید و بکار گرفتن عقل در تمام مراحل و زوایای زندگی که چنین عقل به مرور زمان قابل رشد و بلوغ و تکامل خواهد بود . چه بسا انسانهائی صاحب عقل و خرد بوده اند ولی از این موهبت الهی بدرستی و بطر صحیح استفاده نکرده اند که بمرور زمان دچار جمود و رکود و تعصب و تنزل شده اند به دره جهالت سقوط نموده اند . پس عقل بعنوان چراغ زندگی انسانها را از سر درگمی حیرانی و جهالت و نادانی نجات داده و به نعمتها و حکمتها الهی ودنیای آشنا ساخته و راههای سعادت و سلامت را بر روی انسان میگشاید . انسانی که از عقل خود بخوبی بهره می گیرد ، به علوم ومعارفی هم نائل شود و چه بسا انوار الهی بر قلب و روح و جان او می تابد و عارف و عالم کامل خواهد شود و بعد از تلفیق و تزویج علوم و معارف الهی با عقل انسانی کم کم شیرینی و حلاوت حب و ولایت خداوند متعال و اولیاء خداوند در درون و عقل او چشیده می شود و سراسر وجودش را محبت الهی سایه می اندازد و خود را غرق در محبت و عنایت و لطف و رحمت پروردگار می بیند و به تعبیر واضح تر به نوعی عاشق و شیدا و دلباخته خالق و پروردگار خود می شود و چیزی نمی بیند مگر محبت خداوند ، لطف خداوند و عنایت و مرحمت خداوند . عاشق حقیقی که به سر منزل مقصود می رسد و خود را در دریای بی انتهای وسیع رحمت پروردگار غوطه ور می بیند ، ابتدا از نعمت عقل به خوبی بهره می جوید و باب عقل که رسول باطنی است هیچگاه به روی خود نمی بندد و از این جهت الهی کمال بهره و استفاده و پیروی و اطاعت را می کند . بدون تردید بر اساس روایات فراوان و تاکید علم و معرفت عشق مبدا و نشانه از آن از عقل آدمی سرچشمه می گیرد و سکوی پرش و پرواز دل و جان آدمی می باشد و انسان را به عاشق مبدل می سازد . پس رابطه عقل و علم و عشق را می توان اینگونه در یک سطر ترسیم نمود که ابتدا انسان عامی و جاه لاست سپس عاقل و بالغ می گردد سپس با بهره گیری از علوم و کسب معارف عالم ودانشمند می شود بعد عارف کامل و بعد از آن عاشق حقیقی که نهایت کمال و آرزو انسانها آزاده وصاحب کمال می باشد که در طول تاریخ بشریت انبیاء و اولیاء به این مقام نائل شده اند و گل سر سبد این عاشقان حضرت ابا عبد الحسین در ظهر عاشورا عشق خود را به مرحله ظهور و بروز رسانیدند. ماخذ: 1- اصول کافی، مرحوم کلینی (ره) باب عقل. 2- میزان الحکمه، محمدی ری شهری . 3- عرفان اسلامی، حجت الاسلام شیح حسین انصاریان . 4- قلب سلیم، شهید دستغیب. 5- در محضر استاد (علامه طباطبائی ) . 6- در محضر استاد،علامه حسن زاده آملی ،محسن غرویان . 7- عرفان اسلامی، شهید مطهری . 8- رابطه عقل و عرفان ،استاد حسن زاده آملی .
رابطه بین عشق و عقل چگونه است ؟
عقل موهبتی خدادادی است که درانسانها میزان ومقدار آن متفاوت و متغیر است . بطور مثال به پیامبر اسلام (ص) عقل کل و عقل کامل می گویند .
البته عقل قابل رشد و کمال می توان باشد آنهم از طریق کسب علوم ومعارف مفید و بکار گرفتن عقل در تمام مراحل و زوایای زندگی که چنین عقل به مرور زمان قابل رشد و بلوغ و تکامل خواهد بود .
چه بسا انسانهائی صاحب عقل و خرد بوده اند ولی از این موهبت الهی بدرستی و بطر صحیح استفاده نکرده اند که بمرور زمان دچار جمود و رکود و تعصب و تنزل شده اند به دره جهالت سقوط نموده اند .
پس عقل بعنوان چراغ زندگی انسانها را از سر درگمی حیرانی و جهالت و نادانی نجات داده و به نعمتها و حکمتها الهی ودنیای آشنا ساخته و راههای سعادت و سلامت را بر روی انسان میگشاید .
انسانی که از عقل خود بخوبی بهره می گیرد ، به علوم ومعارفی هم نائل شود و چه بسا انوار الهی بر قلب و روح و جان او می تابد و عارف و عالم کامل خواهد شود و بعد از تلفیق و تزویج علوم و معارف الهی با عقل انسانی کم کم شیرینی و حلاوت حب و ولایت خداوند متعال و اولیاء خداوند در درون و عقل او چشیده می شود و سراسر وجودش را محبت الهی سایه می اندازد و خود را غرق در محبت و عنایت و لطف و رحمت پروردگار می بیند و به تعبیر واضح تر به نوعی عاشق و شیدا و دلباخته خالق و پروردگار خود می شود و چیزی نمی بیند مگر محبت خداوند ، لطف خداوند و عنایت و مرحمت خداوند .
عاشق حقیقی که به سر منزل مقصود می رسد و خود را در دریای بی انتهای وسیع رحمت پروردگار غوطه ور می بیند ، ابتدا از نعمت عقل به خوبی بهره می جوید و باب عقل که رسول باطنی است هیچگاه به روی خود نمی بندد و از این جهت الهی کمال بهره و استفاده و پیروی و اطاعت را می کند .
بدون تردید بر اساس روایات فراوان و تاکید علم و معرفت عشق مبدا و نشانه از آن از عقل آدمی سرچشمه می گیرد و سکوی پرش و پرواز دل و جان آدمی می باشد و انسان را به عاشق مبدل می سازد .
پس رابطه عقل و علم و عشق را می توان اینگونه در یک سطر ترسیم نمود که ابتدا انسان عامی و جاه لاست سپس عاقل و بالغ می گردد سپس با بهره گیری از علوم و کسب معارف عالم ودانشمند می شود بعد عارف کامل و بعد از آن عاشق حقیقی که نهایت کمال و آرزو انسانها آزاده وصاحب کمال می باشد که در طول تاریخ بشریت انبیاء و اولیاء به این مقام نائل شده اند و گل سر سبد این عاشقان حضرت ابا عبد الحسین در ظهر عاشورا عشق خود را به مرحله ظهور و بروز رسانیدند.
ماخذ:
1- اصول کافی، مرحوم کلینی (ره) باب عقل.
2- میزان الحکمه، محمدی ری شهری .
3- عرفان اسلامی، حجت الاسلام شیح حسین انصاریان .
4- قلب سلیم، شهید دستغیب.
5- در محضر استاد (علامه طباطبائی ) .
6- در محضر استاد،علامه حسن زاده آملی ،محسن غرویان .
7- عرفان اسلامی، شهید مطهری .
8- رابطه عقل و عرفان ،استاد حسن زاده آملی .
- [سایر] رابطه عقل با وحی چیست؟
- [سایر] رابطه عقل و وحی چیست؟
- [سایر] در مورد تفاوت عقل (حسابگر) و دل (و ایمان و عشق) توضیح دهید.
- [سایر] در مورد تفاوت عقل "حسابگر" و دل (و ایمان و عشق) توضیح دهید.
- [سایر] چه رابطه ای میان عشق به خدای تعالی با دوست داشتن انسان ها وجود دارد؟
- [سایر] آیا در رابطه دختر و پسر عشق مهمتر است یا خواندن جمله ای عربی؟
- [سایر] رابطه میان نفس، روح، جان، عقل، ذهن و فطرت چگونه است؟
- [سایر] رابطۀ میان نفس، روح، جان، عقل، ذهن و فطرت را چگونه می توانیم بیان کنیم؟ ما کدامیک از آنها هستیم؟
- [سایر] رابطه میان نفس، روح، جان، عقل، ذهن و فطرت را چگونه می توانیم بیان کنیم؟ ما کدامیک از آنها هستیم؟
- [سایر] لطفا در مورد عقل، شعور و احساس، توضیحات کلی داده و رابطه آنها را با هم بگویید؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند، دوازده امامی، و دارای عقل و عفت و صورت نیکو باشد، و مکروه است کم عقل یا غیر دوازده امامی یا بد صورت، یا بدخلق، یا زنازاده باشد، و نیز مکروه است دایهای بگیرند که شیرش از بچهای است که از زنا به دنیا آمده باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است دایه ای که برای طفل می گیرند دوازده امامی و دارای عقل و عفت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل یا بد صورت یا بد خلق یا زنا زاده باشد و نیز مکروه است دایه ای بگیرند که بچه ای که دارد از زنا بدنیا امده باشد
- [آیت الله نوری همدانی] مستحّب است دایه ای که برای طفل می گیرند ، دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل یا بد صورت ، یا بد خُلق ، یا زنازاده باشد و نیز مکروه است زنی را دایه بگیرند که شیرش از بچّه ای است که از زنا به دنیا آمده است . مسائل متفرقه شیر دادن :
- [آیت الله بروجردی] مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند، دوازده امامی و دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل، یا غیر دوازده امامی، یا بد صورت، یا بد خلق، یا زنا زاده باشد و نیز مکروه است دایهای بگیرند که بچهای که دارد از زنا به دنیا آمده باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در روایات آمده است دایه ای را باید برای طفل انتخاب کرد که دارای عقل و ایمان و عفت و صورت نیکو باشد و از گرفتن دایه کم عقل یا غیرمؤمنه یا بدصورت و کج خلق یا زنازاده خودداری شود و همچنین از انتخاب دایه ای که بچه او از زنا به دنیا آمده و شیرش شیر زنازاده است پرهیز شود.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند، دوازده امامی و دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد و مکروه است زن کم عقل یا غیر دوازده امامی یا بد صورت یا بد خلق یا زنازداه، کودک را شیر بدهد و نیز مکروه است دایهای بگیرند که بچّهای که دارد از راه زنا به دنیا آمده باشد.
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است دایهای که برای طفل میگیرند، دوازده امامی ودارای عقل وعفّت وصورت نیکو باشد ومکروه است کم عقل، یا غیر دوازده امامی یا بد صورت، یا بد خلق یا زنا زاده باشد، و نیز مکروه است دایهایبگیرند که بچهای که دارد از زنا بدنیا آمده باشد.
- [آیت الله سبحانی] مستحب است دایه ای که برای طفل می گیرند، دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل یا بدصورت، یا بدخلق، یا زنازاده باشد. و نیز مکروه است دایه ای بگیرند که بچه ای که دارد، از زنا به دنیا آمده باشد. مسائل متفرّقه شیر دادن
- [آیت الله سبحانی] مستحب است دایه ای که برای طفل می گیرند، دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل یا بدصورت، یا بدخلق، یا زنازاده باشد. و نیز مکروه است دایه ای بگیرند که بچه ای که دارد، از زنا به دنیا آمده باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است دایه ای که برای طفل می گیرند، دوازده امامی و دارای عقل و عفت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل یا غیر دوازده امامی یابد صورت، یا بد خلق، یا زنا زاده باشد، و نیز مکروه است دایه ای بگیرند که از زنا بچه دار شده و شیر او از زنا است. مسائل متفرقه شیر دادن