اگر منظور از خواندن جمله عربی، ازدواج معهود در اسلام است، باید توجه کرد که مقایسه مطرح در سوال هیچ ربطی به واقعیت ها ندارد. چون نه ازدواج خالی از عشق است و خطبه عربی مانع آن می شود و نه آنکه در هر رابطه دختر و پسر، بدون ازدواج شرعی می توان عشق دید. از منظر اسلام ازدواج پیوندی مقدس است که خطبه آن (همان جمله ای که می تواند عربی یا غیر عربی خوانده شود) تنها به معنای شروع و حتمی شدن پیوند است. پیوندی عاطفی که طرفین با خواندن آن خطبه، ضوابطش را پذیرفته و بنا می گذارند با تعاملات دو طرفه، برای همیشه با مهر و وفا در کنار هم زندگی کنند تامین کننده آرامش و آسایش یکدیگر باشند. خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً (21 روم) همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید؛ تا به آنها آرام گیرید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد. ضوابطی که در عقد اسلامی وجود دارد، با در نظر گرفتن فطرت و خصوصیات ذاتی زن و مرد، تقسیم وظایفی هم بین آنها انجام می دهد، تا اگر ابهام یا مشکلی ایجاد شد، با آن ضوابط مشکل خود را حل کنند. و اجازه ندهد مسائل کوچک به پیوندشان آسیبی برساند و آن را از بین ببرد. این در حالی است که روابط خارج از ازدواج، علیرغم ظاهر فریبنده ابتدایی آن، معمولا مشکلاتی را به همراه خود خواهد آورد. چون 1- ابراز عشق و علاقه ها در بسیاری از مواقع عمقی ندارد و پوششی برای رسیدن به شهوات است. از همین رو پس از رسیدن به خواسته های شهوانی، ممکن است شخص بسیار راحت، به رابطه پشت پا زده و بدون آنکه حق و حرمتی برای طرف مقابل قائل شود، او را رها کند. 2- در این نوع روابط عموما قصد پیوندی همیشگی وجود ندارد. و طبیعتا واقعیات زندگی لحاظ نمی شوند. و رابطه رمانتیک با رخ نمودن واقعیات زندگی به راحتی به فراموشی سپرده می شود. 3- چون از ابتدا طرفین تعهدات مشخصی به یکدیگر نداشته اند، احتمال تضییع حقوق یک طرف بسیار بالاست. تا آنجا که بعضی رفتن به سمت این نوع روابط را با تعابیری نظیر مخ زنی توصیف می کنند و گویی از همان ابتدا تمام حقه هایشان را برای فریب طرف مقابل به کار می گیرند. به هر حال عشق واقعی در زندگی و پیوند ازدواج خود را نشان می دهد که زن و شوهر تمام مشکلات زندگی را با یکدیگر پشت سر می گذارند و برای یکدیگر ایثار می کنند. نه دو جمله شاعرانه، که می تواند بدون هیچ اعتقاد درونی و بدون هیچ عمقی بیان شود. نکته پایانی آنکه : ازدواج از منظر اسلام، تنها محدود به جایی که خطبه عقد خوانده می شود، نیست. بلکه پیوند زناشویی طبق باقی آیین ها و سنت ها نیز از نظر اسلام محترم است و آنچه از نظر اسلام مردود است، رابطه بدون ضابطه ای است که عموما با تنوع طلبی های شهوانی همراه میگردد.
اگر منظور از خواندن جمله عربی، ازدواج معهود در اسلام است، باید توجه کرد که مقایسه مطرح در سوال هیچ ربطی به واقعیت ها ندارد. چون نه ازدواج خالی از عشق است و خطبه عربی مانع آن می شود و نه آنکه در هر رابطه دختر و پسر، بدون ازدواج شرعی می توان عشق دید.
از منظر اسلام ازدواج پیوندی مقدس است که خطبه آن (همان جمله ای که می تواند عربی یا غیر عربی خوانده شود) تنها به معنای شروع و حتمی شدن پیوند است. پیوندی عاطفی که طرفین با خواندن آن خطبه، ضوابطش را پذیرفته و بنا می گذارند با تعاملات دو طرفه، برای همیشه با مهر و وفا در کنار هم زندگی کنند تامین کننده آرامش و آسایش یکدیگر باشند.
خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً (21 روم) همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید؛ تا به آنها آرام گیرید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد.
ضوابطی که در عقد اسلامی وجود دارد، با در نظر گرفتن فطرت و خصوصیات ذاتی زن و مرد، تقسیم وظایفی هم بین آنها انجام می دهد، تا اگر ابهام یا مشکلی ایجاد شد، با آن ضوابط مشکل خود را حل کنند. و اجازه ندهد مسائل کوچک به پیوندشان آسیبی برساند و آن را از بین ببرد.
این در حالی است که روابط خارج از ازدواج، علیرغم ظاهر فریبنده ابتدایی آن، معمولا مشکلاتی را به همراه خود خواهد آورد. چون
1- ابراز عشق و علاقه ها در بسیاری از مواقع عمقی ندارد و پوششی برای رسیدن به شهوات است. از همین رو پس از رسیدن به خواسته های شهوانی، ممکن است شخص بسیار راحت، به رابطه پشت پا زده و بدون آنکه حق و حرمتی برای طرف مقابل قائل شود، او را رها کند.
2- در این نوع روابط عموما قصد پیوندی همیشگی وجود ندارد. و طبیعتا واقعیات زندگی لحاظ نمی شوند. و رابطه رمانتیک با رخ نمودن واقعیات زندگی به راحتی به فراموشی سپرده می شود.
3- چون از ابتدا طرفین تعهدات مشخصی به یکدیگر نداشته اند، احتمال تضییع حقوق یک طرف بسیار بالاست. تا آنجا که بعضی رفتن به سمت این نوع روابط را با تعابیری نظیر مخ زنی توصیف می کنند و گویی از همان ابتدا تمام حقه هایشان را برای فریب طرف مقابل به کار می گیرند.
به هر حال عشق واقعی در زندگی و پیوند ازدواج خود را نشان می دهد که زن و شوهر تمام مشکلات زندگی را با یکدیگر پشت سر می گذارند و برای یکدیگر ایثار می کنند. نه دو جمله شاعرانه، که می تواند بدون هیچ اعتقاد درونی و بدون هیچ عمقی بیان شود.
نکته پایانی آنکه : ازدواج از منظر اسلام، تنها محدود به جایی که خطبه عقد خوانده می شود، نیست. بلکه پیوند زناشویی طبق باقی آیین ها و سنت ها نیز از نظر اسلام محترم است و آنچه از نظر اسلام مردود است، رابطه بدون ضابطه ای است که عموما با تنوع طلبی های شهوانی همراه میگردد.
- [سایر] چرا اسلام با عشق دختر و پسر مخالف است؟
- [سایر] شبهه: دختر و پسر قبل از ازدواج باید با هم رابطه داشته باشند و عاشق هم شوند و الا هیچ تضمینی نیست که پس از ازدواج و سازگاری عشق پدید آید.
- [سایر] شبهه: دختر و پسر قبل از ازدواج باید با هم رابطه داشته باشند و عاشق هم شوند و الا هیچ تضمینی نیست که پس از ازدواج و سازگاری عشق پدید آید.
- [سایر] به چه علت رابطه دختر و پسر اشکال دارد؟
- [سایر] به چه علت رابطه دختر و پسر اشکال دارد؟
- [سایر] چندحدیث در مورد نهی کردن رابطه پسر و دختر نامحرم می خواستم؟
- [سایر] آیا با عشقهای خیابانی می توان انتظار ازدواجی موفق داشت ؟ رابطه دختر و پسر چگونه است ؟
- [سایر] آیا می شود دوستی عاطفی بین دختر و پسر، رابطه ای پاک و سالم باشد؟
- [سایر] رابطه دختر و پسر نامحرم چه اثرات بدی در عالم برزخ برای آنها دارد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] رابطه دختر و پسر در دانشگاه یا در بعضی از مکانها چگونه حلال است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر میّت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگرچه دختر باشد، سهم پسر میّت را میبرد ونوه دختری او اگرچه پسر باشد، سهم دختر میّت را میبرد مثلاً اگر میّت یک پسر از دختر خود ویک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر ودو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر میت، اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگر چه دختر باشد سهم پسر میت را میبرد، و نوه دختری او اگر چه پسر باشد، سهم دختر میت را میبرد، مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود، و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند؛ یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [امام خمینی] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگر چه دختر باشد، سهم پسر میت را میبرد و نوه دختری او اگر چه پسر باشد، سهم دختر میت را میبرد مثلًا اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [آیت الله بروجردی] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوهی پسری او اگر چه دختر باشد، سهم پسر میت را میبرد و نوهی دختری او اگر چه پسر باشد، سهم دختر میت را میبرد، مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت میکنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر میدهند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر میّت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگر چه دختر باشد سهم پسر میّت را میبرد و نوه دختری او اگر چه پسر باشد سهم دختر میّت را میبرد، مثلاً اگر میّت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد سهم پسر دختر 13 و سهم دختر پسر 23 خواهد بود و در صورت متعدّد بودن نوادگان، سهم پسر دو برابر سهم دختر است، بنابراین نوادگان دختری 13 سهم خود را به گونهای تقسیم میکنند که هر پسر دو برابر هر دختر ببرد و نوادگان پسری هم 23 سهم خود را به این شکل تقسیم میکنند.
- [آیت الله سبحانی] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او اگرچه دختر باشد، سهم پسر میت را می برد و نوه دختری او اگرچه پسر باشد، سهم دختر میت را می برد مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت می کنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر می دهند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر میت اولاد نداشته باشد نوه پسری او اگرچه دختر باشد سهم پسر میت را می برد و نوه دختری او اگرچه پسر باشد سهم دختر میت را می برد مثلا اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد مال را سه قسمت می کنند یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر می دهند
- [آیت الله سیستانی] اگر میّت اولاد نداشته باشد ، نوه پسری او اگر چه دختر باشد ، سهم پسر میّت را میبرد ، و نوه دختری او اگر چه پسر باشد ، سهم دختر میّت را میبرد ، مثلاً اگر میّت یک پسر از دختر خود ، و یک دختر از پسرش داشته باشد ، مال را سه قسمت میکنند : یک قسمت را به پسرِ دختر ، و دو قسمت را به دخترِ پسر میدهند . و در ارث بردن نوهها ، نبودن پدر و مادر شرط نیست . ارث دسته دوم
- [آیت الله نوری همدانی] اگر میّت اولاد نداشته باشد ، نوة پسری او اگر چه دختر باشد ، سهم پسر میّت را می برد و نوة دختری او اگر چه پسر باشد ، سهم دختر میّت را می برد ، مثلاً اگر میّت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد ، مال را سه قسمت می کنند ، یک قسمت را به پسر دختر ، و دو قسمت را به دختر پسر ، می دهند . ارث دستة دوّم
- [آیت الله بهجت] اگر میت اولاد نداشته باشد، نوه پسری او، اگرچه دختر باشد، سهم پسر میت را می برد و نوه دختری او، اگرچه پسر باشد، سهم دختر میت را می برد؛ مثلاً اگر میت یک پسر از دختر خود و یک دختر از پسرش داشته باشد، مال را سه قسمت می کنند، یک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر می دهند. ارث طبقه دوم