دلایل کسانی که منکر وجود خدا هستند چیست؟ اساسا دلیلی بر عدم خداوند اقامه نشده است و عمده اشکالات منکران در طول تاریخ در پذیرش ادله اثبات وجود خدا بوده است . البته در قرون اخیر در جهان غرب برخی کوشیده اند بر اساس مبانی خود دلایلی را بر عدم وجود خدا اقامه کنند که همه آنها باطل و غیرمنطقی است. مثلا برخی گفته اند هر چیزی که وجود دارد قابل تجربه است و خدا قابل تجربه نیست بنابراین وجود ندارد. اشکال این استدلال در این است که وجود را به معنی امر مادی گرفته است. برخی دیگر گفته اند هر چیزی علتی دارد، پس اگر خدا وجود دارد، پس او نیز علتی دارد؛ و اگر او علت داشته باشد دیگر خدا نخواهد بود. پس مفهوم خدا(واجب الوجود) مفهمومی است که از اثبات آن رد آن لازم می آید بنابراین وجود ندارد، چون خود متناقض است. اشکال این استدلال در مقدمه اول آن است. چون این قضیه که (هر چیزی علتی دارد) به هیچ وجه قابل اثبات نیست. قضیه درست این است که (هر ممکن الوجودی علتی دارد) و از این قضیه نمی توان نتیجه گرفت که خدا وجود ندارد بلکه برعکس از همین قضیه استدلال می شود بر وجود خدا. برخی دیگر گفته اند ماده ازلی و ابدی است(قانون بقای ماده) بنابراین نیازی به خالق ندارد. حکما در جواب گفته اند ملاک احتیاج به علت، ممکن الوجود بودن است(هر ممکن الوجودی علت دارد) و ازلی و ابدی بودن منافاتی با ممکن الوجود بودن ندارد. به نظر حکما ملائکه نیز همیشه بوده اند و همیشه خواهند بودن ولی در عین حال آنها ممکن الوجودند. علامت ممکن الوجودبودن این است که از فرض عدم آن تناقضی لازم نمی آید، در حالی که از فرض عدم واجب الوجود تناقض لازم می آید ؛چون واجب الوجود یعنی موجودی که عین وجود صرف وجود است و عدم نقیض وجود است ونقیض یک شئ را نمی توان بر آن حمل کرد لذا قضیه ی ( واجب الوجود ممتنع الوجود (عدم) است ) متناقض است امّا ماده، ممکن الوجود است چون از فرض عدم آن تناقضی لازم نمی آید چون ماده ماهیت است نه وجود وماهیت می تواند باشد ومی تواند نباشد به عبارت دیگر ماهیت چگونگی وجود است نه خود وجود وعدم نقیض وجود است نه ماهیت .برخی وجود شورور را دلیل بر عدم خدا انگاشته اند که فیلسوفان با تحلیل فلسفی شر آن را پاسخ گفته اند. اکثر دلایلی که برای رد وجود خدا اقامه شده است ناشی از تصور نادرست مفهوم خدا(واجب الوجود) است. آنچه اینها انکار می کنند خدای واقعی نیست بلکه آن خدایی است که خود در ذهن خود تصور کرده اند. همچنین بسیاری از منکرین خدا به خاطر تبعیت از هوای نفس، زیر بار خداباوری نمی روند . چون می دانند که پذیرش وجود خدا آنها را از برخی امور نفسانی باز خواهد داشت. ( وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ آیاتٍ بَیِّناتٍ وَ ما یَکْفُرُ بِها إِلاَّ الْفاسِقُونَ)(بقره/99)؛ و به تحقیق ما آیات روشنگری به سوی تو نازل کردیم و جز فاسقان منکر آن نمی شوند. و فرمود :( پس هنگامی که آیات ما روشنگرانه به سویشان آمد، گفتند این سحری آشکار است و با آن که باطنشان به آن یقین داشت، از روی ظلم و تکبر و برتری طلبی آن را انکار کردند. پس ببین عاقبت مفسدان چگونه شد.)(نمل/13و14) یکی دیگر از علل کفر و انکار خدا به خصوص در غرب، تصویر غلطی است که برخی ادیان از خدا ارائه می دهند خدایی که یهود و مسیحیان و حتی برخی از فرقه های اسلامی معرفی می کنند، خدایی است مخلوق نما و روشن است که بر وجود چنین خدای بشر ساخته ای نمی توان استدلال عقلی قانع کننده ای ارائه نمود، لذا بسیاری از منکرین خدا منکر چنین خدایی هستند و اگر خدای حقیقی قرآن بر آنها عرضه شود بسیاری از آنها ممکن است به آن ایمان آورند. کما اینکه برخی نیز ایمان آورده اند. برای مثال جناب رژه گارودی از رهبران حزب کمونیست فرانسه بعد از آشنایی با اسلام از کمونیسم دست کشید و مسلمان شد یا جناب دکتر لگن هاوزن- که الان در مؤسسه امام خمینی(ره) در قم مشغول تدریس هستند- ابتدا از مسیحیت دست می کشد و مدتی بی دین می شود ولی بعد از آشنا شدن با مذهب تشیع به آن ایمان می آورد .ایشان اکنون از مبلغین جدی اسلام هستند.
دلایل کسانی که منکر وجود خدا هستند چیست؟
اساسا دلیلی بر عدم خداوند اقامه نشده است و عمده اشکالات منکران در طول تاریخ در پذیرش ادله اثبات وجود خدا بوده است . البته در قرون اخیر در جهان غرب برخی کوشیده اند بر اساس مبانی خود دلایلی را بر عدم وجود خدا اقامه کنند که همه آنها باطل و غیرمنطقی است. مثلا برخی گفته اند هر چیزی که وجود دارد قابل تجربه است و خدا قابل تجربه نیست بنابراین وجود ندارد. اشکال این استدلال در این است که وجود را به معنی امر مادی گرفته است. برخی دیگر گفته اند هر چیزی علتی دارد، پس اگر خدا وجود دارد، پس او نیز علتی دارد؛ و اگر او علت داشته باشد دیگر خدا نخواهد بود. پس مفهوم خدا(واجب الوجود) مفهمومی است که از اثبات آن رد آن لازم می آید بنابراین وجود ندارد، چون خود متناقض است. اشکال این استدلال در مقدمه اول آن است. چون این قضیه که (هر چیزی علتی دارد) به هیچ وجه قابل اثبات نیست. قضیه درست این است که (هر ممکن الوجودی علتی دارد) و از این قضیه نمی توان نتیجه گرفت که خدا وجود ندارد بلکه برعکس از همین قضیه استدلال می شود بر وجود خدا. برخی دیگر گفته اند ماده ازلی و ابدی است(قانون بقای ماده) بنابراین نیازی به خالق ندارد. حکما در جواب گفته اند ملاک احتیاج به علت، ممکن الوجود بودن است(هر ممکن الوجودی علت دارد) و ازلی و ابدی بودن منافاتی با ممکن الوجود بودن ندارد. به نظر حکما ملائکه نیز همیشه بوده اند و همیشه خواهند بودن ولی در عین حال آنها ممکن الوجودند. علامت ممکن الوجودبودن این است که از فرض عدم آن تناقضی لازم نمی آید، در حالی که از فرض عدم واجب الوجود تناقض لازم می آید ؛چون واجب الوجود یعنی موجودی که عین وجود صرف وجود است و عدم نقیض وجود است ونقیض یک شئ را نمی توان بر آن حمل کرد لذا قضیه ی ( واجب الوجود ممتنع الوجود (عدم) است ) متناقض است امّا ماده، ممکن الوجود است چون از فرض عدم آن تناقضی لازم نمی آید چون ماده ماهیت است نه وجود وماهیت می تواند باشد ومی تواند نباشد به عبارت دیگر ماهیت چگونگی وجود است نه خود وجود وعدم نقیض وجود است نه ماهیت .برخی وجود شورور را دلیل بر عدم خدا انگاشته اند که فیلسوفان با تحلیل فلسفی شر آن را پاسخ گفته اند.
اکثر دلایلی که برای رد وجود خدا اقامه شده است ناشی از تصور نادرست مفهوم خدا(واجب الوجود) است. آنچه اینها انکار می کنند خدای واقعی نیست بلکه آن خدایی است که خود در ذهن خود تصور کرده اند. همچنین بسیاری از منکرین خدا به خاطر تبعیت از هوای نفس، زیر بار خداباوری نمی روند . چون می دانند که پذیرش وجود خدا آنها را از برخی امور نفسانی باز خواهد داشت. ( وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ آیاتٍ بَیِّناتٍ وَ ما یَکْفُرُ بِها إِلاَّ الْفاسِقُونَ)(بقره/99)؛ و به تحقیق ما آیات روشنگری به سوی تو نازل کردیم و جز فاسقان منکر آن نمی شوند. و فرمود :( پس هنگامی که آیات ما روشنگرانه به سویشان آمد، گفتند این سحری آشکار است و با آن که باطنشان به آن یقین داشت، از روی ظلم و تکبر و برتری طلبی آن را انکار کردند. پس ببین عاقبت مفسدان چگونه شد.)(نمل/13و14) یکی دیگر از علل کفر و انکار خدا به خصوص در غرب، تصویر غلطی است که برخی ادیان از خدا ارائه می دهند خدایی که یهود و مسیحیان و حتی برخی از فرقه های اسلامی معرفی می کنند، خدایی است مخلوق نما و روشن است که بر وجود چنین خدای بشر ساخته ای نمی توان استدلال عقلی قانع کننده ای ارائه نمود، لذا بسیاری از منکرین خدا منکر چنین خدایی هستند و اگر خدای حقیقی قرآن بر آنها عرضه شود بسیاری از آنها ممکن است به آن ایمان آورند. کما اینکه برخی نیز ایمان آورده اند. برای مثال جناب رژه گارودی از رهبران حزب کمونیست فرانسه بعد از آشنایی با اسلام از کمونیسم دست کشید و مسلمان شد یا جناب دکتر لگن هاوزن- که الان در مؤسسه امام خمینی(ره) در قم مشغول تدریس هستند- ابتدا از مسیحیت دست می کشد و مدتی بی دین می شود ولی بعد از آشنا شدن با مذهب تشیع به آن ایمان می آورد .ایشان اکنون از مبلغین جدی اسلام هستند.
- [سایر] آیا علت انکار خدا نارسائی در دلایل اثبات خداست؟
- [سایر] لطفاً با ارائه دلایل کیهان شناختی (فلسفه نظام گیتی) وجود خداوند را اثبات و نیز برخی دلایل در بطلان براهین دور و تسلسل را نیز بیان فرمایید؟
- [سایر] اگر کسی ادعا کند با دلایل عقلی وجود خدا را رد می کند، باید چه جوابی به او داد؟ آیا می شود با دلایل عقلی بر وجود خداوند چنین حرفی زد و چیزی خلاف آن با عقل اثبات کرد؟
- [آیت الله سیستانی] کسی که مرتد است (خدا نشناس و منکر خداوند) باشد آیا نجس است؟
- [سایر] وقتی خدا به درون و اعتقادات درون ما آگاه است چرا نکیر و منکر از ما سوال می پرسند ؟
- [سایر] ریشه لغوی اسامی فرشتگان الهی (نکیر) و (منکر) چیست؟ چرا به آنان نکیر و منکر میگویند؟ در کدام آیه از قرآن کریم خداوند تبارک و تعالی درباره این دو فرشته صحبت میفرمایند؟
- [سایر] آیا دلایل وجود یا انکار خدا به گونه ای شده است که بشر قادر به درک حقیقت نباشد؟
- [سایر] اگر کسی ادعا کند با دلایل عقلی وجود خدا را رد می کند باید چه جوابی به او داد؟
- [سایر] در مواردی از قرآن خداوند به پیامبرش خطاب فرموده که تو مسئول ایمان مردم نیستی، و... آیا این موارد با امر به معروف و نهی از منکر جهاد ابتدایی منافات ندارند؟
- [سایر] چرا دیدن فیلمهای مبتذل حرام است؟ لطفأ علاوه بر دلایل شرعی، دلایل علمی هم ذکر نمایید؟ چون از بنده دلایل علمی محکم هم خواسته اند.
- [آیت الله سبحانی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر یا معاد شود، یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام می دانند مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند، در صورتی که منکر شدن آن حکم; به انکار خدا یا پیغمبر برگردد، مرتد است.
- [امام خمینی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزو دین اسلام می دانند مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند، در صورتی که منکر شدن آن حکم، به انکار خدا یا پیغمبر برگردد مرتد است.
- [آیت الله بهجت] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر صلیاللهعلیهوآله شود، یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثل واجب بودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که منکر شدن آن حکم به تکذیب خدا یا پیغمبر صلیاللهعلیهوآله برگردد، مُرتَد است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود، یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزء دین اسلام می دانند مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند، در صورتی که منکر شدن آن حکم، به انکار خدا یا پیغمبر برگردد مرتد می شود، و همچنین است اگر از خوارج و نواصب و غلات گردد.
- [آیت الله علوی گرگانی] هدف امر به معروف برپایی واجب، وهدف نهی از منکر جلوگیری از حرام است; بنابراین در امر به معروف ونهی از منکر قصد قربت معتبر نیست.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که میخواهد امر به معروف ونهی از منکر کند باید )معروف( را از )منکر( تشخیص دهد; پس کسی که معروف ومنکر را نمیشناسد، حق ندارد بلکه نمیتواند امر به معروف ونهی از منکر نماید.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] به طور کلی در امر به معروف و نهی از منکر انسان باید با توجه به اهمیت معروف یا منکر در مقایسه با ضرر یا مؤونه ای که امر به معروف و نهی از منکر دارد اقدام کند که اگر اهمیت معروف یا منکر کمتر از ضرر و مؤونه امر به معروف و نهی از منکر باشد واجب نیست بلکه جایز نیست. و اگر اهمیت معروف و منکر بسیار زیادتر از ضرر و مؤونه نهی از منکر و امر به معروف باشد واجب است، هر چند ضرر زیادی داشته باشد و حتی اگر متوقف بر بذل جان و مال باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . کافر یعنی کسی که منکر خدا است یا برای خدا شریک قرار می دهد، یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله را قبول ندارد، نجس است. و نیز کسی که یکی از ضروریات دین مبین اسلام را منکر شود، چنان چه بداند آن چیز ضروری دین است، نجس می باشد، و اگر نداند احتیاطاً باید از او اجتناب کرد. و نیز کافر کتابی بنابر قول مشهور نجس است و احتیاط واجب رعایت این قول است.
- [آیت الله بروجردی] کافر یعنی؛ کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمّد بن عبدالله (ص) را قبول ندارد، نجس است و نیز کسی که ضروری دین (یعنی چیزی را که مثل نماز و روزهی مسلمانان جزءِ دین اسلام میدانند) منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است، نجس میباشد و اگر نداند احتیاطاً باید از او اجتناب کرد.
- [آیت الله وحید خراسانی] هر گاه شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر برای مکلف به علم یا اطمینان ثابت شد امر به معروف و نهی از منکر واجب می شود و اگر وجود یکی از شرایط مشکوک باشد واجب نیست