چرا این همه خدا در قرآن می فرماید از من بترسید، خدا که خیلی مهربان است چرا باید بترسیم؟ میدانیم ترس به موقع و به صورت منطقی و معقول در وجود انسان یکی از نعمتهای الهی است، زیرا ترس یک (عامل حفاظتی) است که انسان را در برابر بسیاری از خطرات مصون میدارد، اگر انسان از عوامل خطر نمیترسید، مثلاً از درندگان، فرو ریختن سقف خانههای لرزان و بیماری خطرناک نمیهراسید، دیری نمیپایید که در کام هر خطری فرو میرفت، و به زودی رشتة زندگی او از هم میگسست. همین ترس است که به انسان هشدار میدهد که به بدن یک جذامیبدون جهت دست نزند، به لب پرتگاه نرود، و در برابر خطرات احتمالی، به وسائل ایمنی مجهز گردد. اگر در این موارد و مشابه آنها، ترس از ضرر و خطر، در وجود انسان وجود نداشت، گروه زیادی، بسیار زود به کام نیستی کشیده میشدند. البته ترس درصورتی مایه حفظ و تکامل انسان شمرده میشود، که منطقی و عقلایی باشد یعنی انسان از عواملی که واقعاً خطرناک هستند بترسد، ولی به طور مسلم ترسهای بیدلیل و غیر منطقی که از آن به (جبن) تعبیر میآورند مایه عقب افتادگی و وسیله شکست و ناکامیاست. ترس بی جهت آن است که انسان، بدون دلیل از موضوعی بترسد، و یا در موردی که باید به میدان حوادث برود، از آن فرار کند، و در تمام صحنههای مختلف زندگی، جنبه و قیافه منفی به خود بگیرد، این گونه ترس ها مسلماً مذموم و بیهوده و مایه عقب افتادگی انسان است. اکنون برگردیم به مسأله ترس از خدا. قرآن مجید در سوره (نازعات، آیه 40 41) چنین میفرماید. (وَأَمّا مَن خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَنَهَی النَّفسَ عَنِ الهَوی فَانَّ الجَنَّة هِیَ الْمأْوی؛ هر کس که از مقام پروردگار بترسد، و خود را از هوا و هوس باز دارد، جایگاه او بهشت است).0 در این آیه به جای ترس از خدا، ترس از مقام خدا قرار داده شده است، اکنون ببینیم مقصود از ترس از (مقام)خدا چیست؟ مقصود از آن همان مقام عدالت و دادگری او است، آیا عدالت خدا ترس آور و وحشتناک است. جواب این سؤال روشن است، آنها که حسابشان پاک است، از عدالت خداوند ترس ندارند؛ اما آنها که پرونده تاریکی دارند، مسلماً از عدالت او میترسند، زیرا اگر خداوند با بندگان بزهکار خود، بر اساس عدل و دادگری، رفتار کند، باید آنان را مطابق پروندههای سیاه خود به کیفر های سخت، محکوم سازد آیا یک چنین موضوعی، ترسناک و وحشتناک نیست؟ از این بیان نتیجه میگیریم که مقصود از ترس خداوند؛ ترس از مقام عدالت، و ترس از مقام عدالت او یعنی ترس از گناه و اعمال زشت خویشتن است، اینها است که باید انسان از آنها بترسد و هرکجا ترس از خدا مطرح است مقصود همین است و بس. امیر مؤمنان(ع) در یک از سخنان خود، به این حقیقت اشاره میکند و میفرماید: (ولا یخافنّ إلّا ذنبه؛ شایسته است هر فردی فقط از گناه و عمل ناشایست خود بترسد)(نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 82) ممکن است سؤال شود که هر گاه مقصود از ترس از خدا؛ ترس از گناه و اعمال ناشایست است، پس چرا اولیا و پیشوایان معصوم بیش از همه، از خدا میترسیدند با این که آنان در برابر گناه معصوم بوده و هرگز گناهی از آنان سر نمیزده است؟ پاسخ به این سؤال چندان پیچیده نیست، زیرا بیم آنان از رشته (ترک اولی) بود که به هیچ وجه گناه محسوب نمیشود، ولی انتظار از آنها این است که آنها را نیز انجام ندهند، انتظاراتی که از آنان هست از دیگران نیست، چه بسا ممکن است عملی برای نوع افراد مباح و مشروع حتی عبادت شمرده شود، ولی همان عمل برای کسانی که در سطح عالی قرار دارند، نسبت به موقعیت و مقامیکه به دست آوردهاند، لغزش محسوب گردد! آیة الله جعفر سبحانی،سیمای فرزانگان ج 1
چرا این همه خدا در قرآن می فرماید از من بترسید، خدا که خیلی مهربان است چرا باید بترسیم؟
چرا این همه خدا در قرآن می فرماید از من بترسید، خدا که خیلی مهربان است چرا باید بترسیم؟
میدانیم ترس به موقع و به صورت منطقی و معقول در وجود انسان یکی از نعمتهای الهی است، زیرا ترس یک (عامل حفاظتی) است که انسان را در برابر بسیاری از خطرات مصون میدارد، اگر انسان از عوامل خطر نمیترسید، مثلاً از درندگان، فرو ریختن سقف خانههای لرزان و بیماری خطرناک نمیهراسید، دیری نمیپایید که در کام هر خطری فرو میرفت، و به زودی رشتة زندگی او از هم میگسست. همین ترس است که به انسان هشدار میدهد که به بدن یک جذامیبدون جهت دست نزند، به لب پرتگاه نرود، و در برابر خطرات احتمالی، به وسائل ایمنی مجهز گردد. اگر در این موارد و مشابه آنها، ترس از ضرر و خطر، در وجود انسان وجود نداشت، گروه زیادی، بسیار زود به کام نیستی کشیده میشدند. البته ترس درصورتی مایه حفظ و تکامل انسان شمرده میشود، که منطقی و عقلایی باشد یعنی انسان از عواملی که واقعاً خطرناک هستند بترسد، ولی به طور مسلم ترسهای بیدلیل و غیر منطقی که از آن به (جبن) تعبیر میآورند مایه عقب افتادگی و وسیله شکست و ناکامیاست. ترس بی جهت آن است که انسان، بدون دلیل از موضوعی بترسد، و یا در موردی که باید به میدان حوادث برود، از آن فرار کند، و در تمام صحنههای مختلف زندگی، جنبه و قیافه منفی به خود بگیرد، این گونه ترس ها مسلماً مذموم و بیهوده و مایه عقب افتادگی انسان است.
اکنون برگردیم به مسأله ترس از خدا. قرآن مجید در سوره (نازعات، آیه 40 41) چنین میفرماید. (وَأَمّا مَن خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَنَهَی النَّفسَ عَنِ الهَوی فَانَّ الجَنَّة هِیَ الْمأْوی؛ هر کس که از مقام پروردگار بترسد، و خود را از هوا و هوس باز دارد، جایگاه او بهشت است).0 در این آیه به جای ترس از خدا، ترس از مقام خدا قرار داده شده است، اکنون ببینیم مقصود از ترس از (مقام)خدا چیست؟ مقصود از آن همان مقام عدالت و دادگری او است، آیا عدالت خدا ترس آور و وحشتناک است. جواب این سؤال روشن است، آنها که حسابشان پاک است، از عدالت خداوند ترس ندارند؛ اما آنها که پرونده تاریکی دارند، مسلماً از عدالت او میترسند، زیرا اگر خداوند با بندگان بزهکار خود، بر اساس عدل و دادگری، رفتار کند، باید آنان را مطابق پروندههای سیاه خود به کیفر های سخت، محکوم سازد آیا یک چنین موضوعی، ترسناک و وحشتناک نیست؟ از این بیان نتیجه میگیریم که مقصود از ترس خداوند؛ ترس از مقام عدالت، و ترس از مقام عدالت او یعنی ترس از گناه و اعمال زشت خویشتن است، اینها است که باید انسان از آنها بترسد و هرکجا ترس از خدا مطرح است مقصود همین است و بس. امیر مؤمنان(ع) در یک از سخنان خود، به این حقیقت اشاره میکند و میفرماید: (ولا یخافنّ إلّا ذنبه؛ شایسته است هر فردی فقط از گناه و عمل ناشایست خود بترسد)(نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 82) ممکن است سؤال شود که هر گاه مقصود از ترس از خدا؛ ترس از گناه و اعمال ناشایست است، پس چرا اولیا و پیشوایان معصوم بیش از همه، از خدا میترسیدند با این که آنان در برابر گناه معصوم بوده و هرگز گناهی از آنان سر نمیزده است؟ پاسخ به این سؤال چندان پیچیده نیست، زیرا بیم آنان از رشته (ترک اولی) بود که به هیچ وجه گناه محسوب نمیشود، ولی انتظار از آنها این است که آنها را نیز انجام ندهند، انتظاراتی که از آنان هست از دیگران نیست، چه بسا ممکن است عملی برای نوع افراد مباح و مشروع حتی عبادت شمرده شود، ولی همان عمل برای کسانی که در سطح عالی قرار دارند، نسبت به موقعیت و مقامیکه به دست آوردهاند، لغزش محسوب گردد! آیة الله جعفر سبحانی،سیمای فرزانگان ج 1
- [سایر] چرا از خدا بترسیم؟
- [سایر] باید از خدا بترسیم یا او را دوست داشته باشیم؟
- [سایر] برای چه قرآن می فرماید که قانون این جهان قابل تغییر نیست آیا خداوند قادر به تغییر آن نیست؟
- [سایر] اگر پیامبران معصومند چرا خدا در قرآن می فرماید که حضرت آدم علیه السلام نافرمانی خدا کرد و از درخت ممنوعه خورد و از بهشت بیرون رانده شد؟
- [آیت الله سبحانی] شخصی مؤمن در حال عصبانیّت به قرآن توهین کرده و لکن پس از رفع عصبانیت توبه کرده آیا خداوند مهربان او را خواهد بخشید؟
- [سایر] آیا خداوند نسبت به ما بندگان مهربان است؟
- [آیت الله سیستانی] خداوند در قرآن در جزء 26 سوره الاحقاف آیه 15 می فرماید : شما در چهل سالگی به بلوغ میرسید . آیا در اینجا بلوغ معنای دیگری می دهد؟
- [سایر] خداوند درباره خصوصیات درخت طوبی چه می فرماید؟
- [آیت الله مظاهری] خداوند متعال در آیه شریفه می فرماید:
- [سایر] خداوند در قرآن می فرماید: «ما انسان را نیکو آفریدیم.»، یعنی در نهاد انسان بدی و گناه جایی نداشته، پس چرا انسانها گناه و خلاف میکنند؟
- [آیت الله وحید خراسانی] مس نمودن خط قران یعنی رساندن جایی از بدن به خط قران برای کسی که وضو ندارد حرام است و رساندن موی بدن به قران مانعی ندارد در صورتی که از توابع بشره شمرده نشود و اگر قران را به زبان فارسی یا به زبان دیگری ترجمه کنند مس ان در غیر اسم ذات و اسماء صفات خداوند متعال اشکال ندارد
- [آیت الله سیستانی] اگر بر جائی از بدن ، آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد ، چنانچه بخواهد غسل را ترتیبی بجا آورد ، باید آب را طوری به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد . و همچنین اگر بخواهد وضو بگیرد در مورد آیه قرآن بلکه در مورد اسم خداوند نیز بنابر احتیاط واجب .
- [آیت الله مظاهری] ربا خواری در اسلام از گناهان بسیار بزرگ محسوب شده است و در قرآن شریف رباخوردن را جنگ با خدا دانسته است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله جوادی آملی] .نماز در مکانی که ماندن در آ ن حرام است؛ مانند زیر سقف در حال ریزش، مسیر در حال آمدن سیل، روی فرشی که نام خدا یا آیهّ قرآن بر آن نوشته شده, باطل نیست، هرچند معصیت است. شرط سوم
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر بر جائی از بدن؛ آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد؛ چنانچه بخواهد وضو یا غسل را ترتیبی به جا آورد؛ باید آب را طوری به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد.
- [آیت الله اردبیلی] نمازگزار باید جواب سلام را به قصد جواب بگوید نه به قصد قرائت قرآن، ولی گفتن جواب سلام به قصد دعا به معنای طلب سلامت از خدا برای گوینده سلام، اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر بر جایی از بدن، آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، و چنانچه بخواهد وضو یا غسل را ترتیبی بهجا آورد، باید آب را طوری به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر بر بدن کسی که جنب است آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، حرام است دست به آن نوشته بگذارد و اگر بخواهد غسل کند، باید آب را به گونهای به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد و اسامی مبارک پیامبران و امامان و حضرت زهرا علیهمالسلام به احتیاط واجب حکم اسم خدا را دارند.