تفاوت پیامبران تبلیغی با امام چیست؟ فرق پیامبران تبلیغی با امام پیغمبران تبلیغی به پیامبرانی گفته می شود که صاحب شریعت نمی باشند؛ بلکه مبلغ و توضیح دهنده شرایع پیامبران قبلی هستند، مثلا بعد از ابراهیم(ع) صدها پیامبر آمدند و همه اینها مروج شریعت ابراهیم بودند. مانند لوط و شعیب و یعقوب و یوسف و ... به شریعت ابراهیم دعوت می کردند، و یا هارون و یوشع پیامبر بودند، ولی به شریعت موسی دعوت می کردند و ...(مرتضی مطهری، خاتمیت، قم: انتشارات صدرا، اول، 1366، ص 32-33). با توجه به این نکته می توان گفت پیغمبران تبلیغی با امام اشتراکاتی دارند و تفاوت هایی، اشتراکاتشان یکی این است که هر دو به نوعی با غیب در ارتباطند ولی کیفیت آن تفاوت می کند، هر دو مبلغ شریعت قبلی و مبین و مفسر آن هستند. اما تفاوت آن دو بسیار است که اهم آن از این قرار است: 1. پیغمبر تبلیغی فقط هدایت و تبلیغ می کند؛ یعنی هدایت تشریعی ولی امام هدایت تکوینی هم دارد. علامه طباطبایی می گوید: فرق امام با نبی در این است که نبی تنها دارای هدایت تشریعی و به اصطلاح ارائه کننده طریق است؛ اما امام افزون بر آن، دارای هدایت تکوینی هم هست، یعنی امام از نظر باطنی و نفوذ روحانی که اثر وجودش در قلب انسان می تابد او را هدایت می کند و لذا مقام امامت یک نوع [اعمال] ولایت بر اعمال مردم است از نظر باطن که توأم با هدایت می باشد.(ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، ص 372-382). و استاد مطهری می گوید: فرق نبوت و امامت در این است که نبوت راهنمایی و ابلاغ و ... است ولی امامت رهبری، یعنی علاوه بر رهبری اجتماعی، رهبری معنوی به سوی خدا هم هست.(مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 3، ص 318). 2. سمت امر و نهی در رساندن به کمال . انبیاء مخصوصا پیغمبران تبلیغی تنها مأمور ابلاغ رسالت، پیامبران پیشین و توضیح و تفسیر آن بودند؛ اما امام علاوه بر آن پیشوایی است که شخصا دارای سمت امر و نهی و تکلیف و دستورات است و جامعه بشری را با مدیریت صحیح به کمال رساند.(جعفر سبحانی، منشور جاوید، انتشارات توحید، ج 5، ص 252). 3. امام مرجع حل اختلاف: پیغمبران تبلیغی فقط مبین و مفسر شرایع قبلی بودند؛ اما امام جانشین پیغمبر است در حل اختلاف مذهبی، یعنی امام حجت خداست در میان مردم و وظیفه دارد که اختلافاتی را که اهل هوا و بدع و اهل اغراض به وجود می آورند، رفع کند او صلاحیت کافی و کامل دارد برای حل این اختلافات(مرتضی مطهری، خاتمیت، قم: انتشارات صدرا، اول 1366، ص 58). استاد مطهری در بخش دیگر در توضیح این فرق می گوید: (یک سلسله اختلافات و تفرق ها و تشتت ها و مذهب های مختلف و گوناگون در شریعت ختمیه پیدا می شود باید یک شاخص وجود داشته باشد و اگر مردم در این مذاهب گوناگون که اینها را اهوا و آراء و تعصب ها ایجاد کرده است بخواهند بفهمند که حق چیست بروند به سراغ او (همان، ص 53). 4. امامت لازمه کمال شریعت و دین خاتم: از مهم ترین نقش و فرق های امام با پیامبران تبلیغی این است که اگر دین خاتم، دین کاملی است با وجود امام و امامت کامل است و این صریح قرآن است که در روز انتخاب امام علی(ع) به عنوان امام، دین کامل گردید (الیوم اکملت لکم دینکم...) یعنی امروز که امامت به عنوان ادامه دهنده خط رسالت تعیین شده دین کامل شده است و صریح آیه تبلیغ این است که اگر پیامبر مسئله امامت را ابلاغ نمی کرد رسالت او تمام نبود رسالت او آنگاه کامل گردید که امام و امامت جزء اصلی ترین متن دین خاتم معرفی شد، بدون امام و امامت دین ناقص است و شریعت ناتمام و این نشان می دهد که وجود امامان و امامت بخشی از مجموعه ای است که زمینه کمال دین خاتم را فراهم نموده و یکی از ارکان اکمال دین است. 5. امام پاسدار مکتب: پیغمبران تبلیغی فقط مبلغ شرایع قبلی بودند نه حافظ و نگهبان آن از دست تحریف، به همین جهت شرایع موسی و عیسی تحریف شدند؛ ولی وظیفه امام در عین معصوم بودن، حفظ اسلام در برابر انحرافات، تحریف ها و توطئه ها از یک سو و توضیح و تفسیر تعالیم اسلام و رهبری جامعه اسلامی از سوی دیگر است. نظر به این که پیامبر اکرم(ص) در دوران حیات خود با توجه به شرایطی که دشمنان و مخالفان به وجود آورده اند، فرصت تبیین و تشریح تمامی مسائل را نیافت و از طرفی بسیاری از موضوعات در زمان حیات پیامبر اکرم(ص) مورد ابتلاء مردم نبود و پس از رحلت آن حضرت به وجود آمد، پیامبر اکرم(ص) همه تعالیم اسلامی را به شاگرد خاص خود امام علی(ص) آموخت تا در آینده برای مردم بیان کند، البته این به معنای آن نیست که دین خدا به صورت ناقص بر پیامبر نازل شده باشد یا پیامبر آن را ناقص بیان کرده باشد؛ بلکه دین اسلام به صورت جامع و کامل نازل شد و پیامبر اکرم(ص) نیز آن را به صورت جامع و کامل بیان فرمود، اما آنچه پیامبر بیان کرد، تمام آنهایی نبود که به عموم مردم آموخت(مجله مبلغان، همان، ص 102-103).؛ بلکه تمام و کمال آن بود که به علی(ع) تعلیم داد.
تفاوت پیامبران تبلیغی با امام چیست؟
فرق پیامبران تبلیغی با امام
پیغمبران تبلیغی به پیامبرانی گفته می شود که صاحب شریعت نمی باشند؛ بلکه مبلغ و توضیح دهنده شرایع پیامبران قبلی هستند، مثلا بعد از ابراهیم(ع) صدها پیامبر آمدند و همه اینها مروج شریعت ابراهیم بودند. مانند لوط و شعیب و یعقوب و یوسف و ... به شریعت ابراهیم دعوت می کردند، و یا هارون و یوشع پیامبر بودند، ولی به شریعت موسی دعوت می کردند و ...(مرتضی مطهری، خاتمیت، قم: انتشارات صدرا، اول، 1366، ص 32-33).
با توجه به این نکته می توان گفت پیغمبران تبلیغی با امام اشتراکاتی دارند و تفاوت هایی، اشتراکاتشان یکی این است که هر دو به نوعی با غیب در ارتباطند ولی کیفیت آن تفاوت می کند، هر دو مبلغ شریعت قبلی و مبین و مفسر آن هستند.
اما تفاوت آن دو بسیار است که اهم آن از این قرار است: 1. پیغمبر تبلیغی فقط هدایت و تبلیغ می کند؛ یعنی هدایت تشریعی ولی امام هدایت تکوینی هم دارد. علامه طباطبایی می گوید: فرق امام با نبی در این است که نبی تنها دارای هدایت تشریعی و به اصطلاح ارائه کننده طریق است؛ اما امام افزون بر آن، دارای هدایت تکوینی هم هست، یعنی امام از نظر باطنی و نفوذ روحانی که اثر وجودش در قلب انسان می تابد او را هدایت می کند و لذا مقام امامت یک نوع [اعمال] ولایت بر اعمال مردم است از نظر باطن که توأم با هدایت می باشد.(ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، ص 372-382). و استاد مطهری می گوید: فرق نبوت و امامت در این است که نبوت راهنمایی و ابلاغ و ... است ولی امامت رهبری، یعنی علاوه بر رهبری اجتماعی، رهبری معنوی به سوی خدا هم هست.(مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 3، ص 318). 2. سمت امر و نهی در رساندن به کمال . انبیاء مخصوصا پیغمبران تبلیغی تنها مأمور ابلاغ رسالت، پیامبران پیشین و توضیح و تفسیر آن بودند؛ اما امام علاوه بر آن پیشوایی است که شخصا دارای سمت امر و نهی و تکلیف و دستورات است و جامعه بشری را با مدیریت صحیح به کمال رساند.(جعفر سبحانی، منشور جاوید، انتشارات توحید، ج 5، ص 252). 3. امام مرجع حل اختلاف: پیغمبران تبلیغی فقط مبین و مفسر شرایع قبلی بودند؛ اما امام جانشین پیغمبر است در حل اختلاف مذهبی، یعنی امام حجت خداست در میان مردم و وظیفه دارد که اختلافاتی را که اهل هوا و بدع و اهل اغراض به وجود می آورند، رفع کند او صلاحیت کافی و کامل دارد برای حل این اختلافات(مرتضی مطهری، خاتمیت، قم: انتشارات صدرا، اول 1366، ص 58). استاد مطهری در بخش دیگر در توضیح این فرق می گوید: (یک سلسله اختلافات و تفرق ها و تشتت ها و مذهب های مختلف و گوناگون در شریعت ختمیه پیدا می شود باید یک شاخص وجود داشته باشد و اگر مردم در این مذاهب گوناگون که اینها را اهوا و آراء و تعصب ها ایجاد کرده است بخواهند بفهمند که حق چیست بروند به سراغ او (همان، ص 53). 4. امامت لازمه کمال شریعت و دین خاتم: از مهم ترین نقش و فرق های امام با پیامبران تبلیغی این است که اگر دین خاتم، دین کاملی است با وجود امام و امامت کامل است و این صریح قرآن است که در روز انتخاب امام علی(ع) به عنوان امام، دین کامل گردید (الیوم اکملت لکم دینکم...) یعنی امروز که امامت به عنوان ادامه دهنده خط رسالت تعیین شده دین کامل شده است و صریح آیه تبلیغ این است که اگر پیامبر مسئله امامت را ابلاغ نمی کرد رسالت او تمام نبود رسالت او آنگاه کامل گردید که امام و امامت جزء اصلی ترین متن دین خاتم معرفی شد، بدون امام و امامت دین ناقص است و شریعت ناتمام و این نشان می دهد که وجود امامان و امامت بخشی از مجموعه ای است که زمینه کمال دین خاتم را فراهم نموده و یکی از ارکان اکمال دین است. 5. امام پاسدار مکتب: پیغمبران تبلیغی فقط مبلغ شرایع قبلی بودند نه حافظ و نگهبان آن از دست تحریف، به همین جهت شرایع موسی و عیسی تحریف شدند؛ ولی وظیفه امام در عین معصوم بودن، حفظ اسلام در برابر انحرافات، تحریف ها و توطئه ها از یک سو و توضیح و تفسیر تعالیم اسلام و رهبری جامعه اسلامی از سوی دیگر است. نظر به این که پیامبر اکرم(ص) در دوران حیات خود با توجه به شرایطی که دشمنان و مخالفان به وجود آورده اند، فرصت تبیین و تشریح تمامی مسائل را نیافت و از طرفی بسیاری از موضوعات در زمان حیات پیامبر اکرم(ص) مورد ابتلاء مردم نبود و پس از رحلت آن حضرت به وجود آمد، پیامبر اکرم(ص) همه تعالیم اسلامی را به شاگرد خاص خود امام علی(ص) آموخت تا در آینده برای مردم بیان کند، البته این به معنای آن نیست که دین خدا به صورت ناقص بر پیامبر نازل شده باشد یا پیامبر آن را ناقص بیان کرده باشد؛ بلکه دین اسلام به صورت جامع و کامل نازل شد و پیامبر اکرم(ص) نیز آن را به صورت جامع و کامل بیان فرمود، اما آنچه پیامبر بیان کرد، تمام آنهایی نبود که به عموم مردم آموخت(مجله مبلغان، همان، ص 102-103).؛ بلکه تمام و کمال آن بود که به علی(ع) تعلیم داد.
- [آیت الله علوی گرگانی] نظر اسلام در مورد به تصویر کشیدن چهره همه پیامبران (اولوالعزم و سایر پیامبران تبلیغی) چیست؟
- [سایر] کدام پیامبران امام نیز بوده اند؟
- [سایر] جماعت تبلیغی چیست ؟
- [سایر] چرا همه ی پیامبران ما عرب هستند و خداوند حتی یک پیامبر و یا امام ایرانی نفرستاده ولی باز با این حال ما به پیامبران ارزش قائل ایم؟
- [سایر] وهابیت چه رویکردهای تبلیغی دارد؟
- [سایر] آیا اگر به جای امام خدا پیامبران جدید می فرستاد، تفرقه و اختلاف از بین نمی رفت؟
- [سایر] پیامبران الهی دو دستهاند: دستهای از آنها دارای شریعت مستقل هستند که تعداد آنها از تعداد انگشتان یک دست تجاوز نمیکند که عبارت¬اند: حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی (ع) و حضرت محمد بن عبدالله (ص)که به آنان پیامبران (اولوالعزم و تشریعی) اطلاق میگردد. دسته دیگری از پیامبران -که بیشتر آنها را تشکیل میدادند- دارای شریعت مستقل نبوده، بلکه مُبلَّغ شریعت پیشین بودند و غبار تحریف را از شریعت قبل از خود برمیداشتند و مروج آن بودند که به این دسته، از پیامبران (پیامبران تبلیغی) اطلاق میگردد. اسلام وقتی ختم نبوت را اعلام کرد. نه تنها به نبوت تشریعی، بلکه به نبوت تبلیغی هم خاتمه داد. سؤال این جاست که شریعت اسلام با رسیدن به کمال و جامعیت به نبوت تشریعی پایان داده است، ولی پایان یافتن نبوت تبلیغی را چگونه می توان توجیه کرد، حال آن که مردم هر عصر نیاز به هدایت و راهنمایی دارند. چه اشکالی دارد پیامبرانی همانند پیامبران سابق مبعوث شوند و فقط مُبلَّغ آخرین شریعت یعنی اسلام باشند.
- [سایر] هدف، روش، تاکتیک و ابزارهای تبلیغی وهابیت چیست؟
- [سایر] روش ها و ابزار تبلیغی در وهابیت چیست؟
- [سایر] جبن ها و یا معنویت ها و فرقه های جدید از چه روش های تبلیغی استفاده می کنند؟
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است؛ چنانچه به خیال اینکه سجده اول امام است؛ به قصد اینکه با امام سجده کند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده؛ سجده دوم او حساب می شود و اگر به خیال اینکه سجده دوم امام است به سجده رود و بفهمد که سجده اول امام بوده؛ باید به قصد سجده با امام سجده را تمام کند و دوباره با امام به سجده رود.
- [آیت الله سبحانی] کسی که یک رکعت از امام عقب مانده وقتی امام تشهد رکعت آخر را می خواند نیم خیز بنشیند و صبر کند تا امام تشهد نماز را بگوید و بعد برخیزد. شرائط امام جماعت:
- [آیت الله اردبیلی] مأموم نباید جلوتر از امام بایستد و به احتیاط واجب باید کمی عقبتر از امام بایستد؛ ولی اگر مأموم فقط یک مرد باشد، بنابر احتیاط واجب باید در سمت راست امام بایستد و میتواند مساوی با امام بایستد و چنانچه قدّ مأموم بلندتر از امام باشد و در رکوع و سجود سر او جلوتر از امام باشد، اشکالی ندارد.
- [آیت الله بهجت] اگر سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است، چنانچه به خیال اینکه سجده اول امام است، به قصد اینکه با امام سجده کند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده، سجده دوم مأموم حساب میشود و نمازش صحیح است، و اگر به خیال اینکه سجده دوم امام است به سجده رود و بفهمد سجده اول امام بوده، سجده اول او خواهد بود و بقیه نماز را با امام میخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه بداند نماز امام باطل است مثلا بداند امام وضو ندارد اگر چه خود امام ملتفت نباشد نمی تواند به او اقتدا کند
- [آیت الله نوری همدانی] هر گاه بداند نماز امام باطل ا ست مثلاً بداند امام وضو ندارد ، اگر چه خود امام ماتفت نباشد ، نمی تواند به او اقتدا کند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] هرگاه بداند نماز امام باطل است مثلاً بداند امام وضو ندارد اگرچه خود امام ملتفت نباشد نمی تواند به او اقتدا کند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه بداند نماز امام باطل است؛ مثلا بداند امام وضو ندارد اگرچه خود امام ملتفت نباشد؛ نمی تواند به او اقتدا کند.
- [آیت الله خوئی] هرگاه بداند نماز امام باطل است، مثلًا بداند که امام وضو ندارد، اگرچه خود امام ملتفت نباشد، نمیتواند به او اقتدا کند.
- [آیت الله اردبیلی] هرگاه بداند نماز امام باطل است، مثلاً بداند امام وضو ندارد، اگرچه خود امام متوجّه نباشد، نمیتواند به او اقتدا کند.