امامت شان و رتبه ای غیر از رسالت است و بعضی از انبیاء از مقام امامت نیز بهره مند شدند مانند حضرت ابراهیم(ع) که بعد از رسالت و با موفقیت در امتحان های الهی، به مقام امامت نائل گردیدند: (وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً؛[بقره/124] (به خاطر آورید) هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود. و او به خوبی از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: (من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!) درباره اینکه کدام پیامبران از مقام امامت بهره مند بودند، نمی توانیم استقصای کاملی بنماییم. اما از احادیث بعضی از پیامبرانی که امام نیز بوده اند، روشن می شود. به عنوان نمونه در حدیثی پیامبران را دسته بندی کرده و یک دسته آن ها را امام معرفی می کند: امام صادق علیه السلام فرمود: پیغمبران و رسولان چهار طبقه باشند: 1- پیغمبری که تنها برای خودش پیغمبر است و بدیگری تجاوز نمیکند (و خدا بوسیله ای وظائف شخصی او را باو میفهماند) 2- پیغمبری که در خواب میبیند و آواز هاتف را میشنود ولی خود او را در بیداری نمیبیند و بر هیچ کس مبعوث نیست و خود او امام و پیشوائی دارد. چنانچه ابراهیم بر لوط (ع) امام بود. 3- پیغمبری که در خواب میبیند و صدا را میشنود و فرشته را می بیند و بسوی گروهی کم یا زیاد مبعوث است مانند یونس، خدا باو فرماید: (ما او را بسوی صد هزار نفر بلکه بیشتر فرستادیم)[صافات/147] امام فرمود: مقدار بیشتر سی هزار بود و یونس را پیشوائی بود (که جناب موسی باشد و او شریعت موسی را ترویج میکرد) 4- پیغمبری که در خواب میبیند و صدا را میشنود و در بیداری میبیند و او امام است مانند پیغمبران اولو العزم، ابراهیم (ع) مدتی پیغمبر بود و امام نبود تا خدا فرمود: (إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ)[بقره/124] من ترا امام مردم قرار دادم ابراهیم گفت از فرزندان من هم؟) خدا فرمود (پیمان من بستمکاران نرسد) کسی که غیر خدا یا بتی را پرستیده امام نگردد.[1] مطابق این روایت روشن می شود که حداقل پیامبران اولوالعزم امام بوده اند که در روایت زیر، پیامبران اولوالعزم معرفی شده اند: امام باقر(ع) از پیامبر خدا (ع) نقل میکنند که فرمود: (پیامبران اولو العزم پنج تن هستند: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد (ص))[2] [1]. الکافی، ج1، ص: 175. [2]. بحار الأنوار ج27 ص 6.
امامت شان و رتبه ای غیر از رسالت است و بعضی از انبیاء از مقام امامت نیز بهره مند شدند مانند حضرت ابراهیم(ع) که بعد از رسالت و با موفقیت در امتحان های الهی، به مقام امامت نائل گردیدند:
(وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً؛[بقره/124] (به خاطر آورید) هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود. و او به خوبی از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: (من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!)
درباره اینکه کدام پیامبران از مقام امامت بهره مند بودند، نمی توانیم استقصای کاملی بنماییم. اما از احادیث بعضی از پیامبرانی که امام نیز بوده اند، روشن می شود. به عنوان نمونه در حدیثی پیامبران را دسته بندی کرده و یک دسته آن ها را امام معرفی می کند:
امام صادق علیه السلام فرمود: پیغمبران و رسولان چهار طبقه باشند:
1- پیغمبری که تنها برای خودش پیغمبر است و بدیگری تجاوز نمیکند (و خدا بوسیله ای وظائف شخصی او را باو میفهماند)
2- پیغمبری که در خواب میبیند و آواز هاتف را میشنود ولی خود او را در بیداری نمیبیند و بر هیچ کس مبعوث نیست و خود او امام و پیشوائی دارد. چنانچه ابراهیم بر لوط (ع) امام بود.
3- پیغمبری که در خواب میبیند و صدا را میشنود و فرشته را می بیند و بسوی گروهی کم یا زیاد مبعوث است مانند یونس، خدا باو فرماید: (ما او را بسوی صد هزار نفر بلکه بیشتر فرستادیم)[صافات/147] امام فرمود: مقدار بیشتر سی هزار بود و یونس را پیشوائی بود (که جناب موسی باشد و او شریعت موسی را ترویج میکرد)
4- پیغمبری که در خواب میبیند و صدا را میشنود و در بیداری میبیند و او امام است مانند پیغمبران اولو العزم، ابراهیم (ع) مدتی پیغمبر بود و امام نبود تا خدا فرمود: (إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ)[بقره/124] من ترا امام مردم قرار دادم ابراهیم گفت از فرزندان من هم؟) خدا فرمود (پیمان من بستمکاران نرسد) کسی که غیر خدا یا بتی را پرستیده امام نگردد.[1]
مطابق این روایت روشن می شود که حداقل پیامبران اولوالعزم امام بوده اند که در روایت زیر، پیامبران اولوالعزم معرفی شده اند:
امام باقر(ع) از پیامبر خدا (ع) نقل میکنند که فرمود: (پیامبران اولو العزم پنج تن هستند: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد (ص))[2]
[1]. الکافی، ج1، ص: 175.
[2]. بحار الأنوار ج27 ص 6.
- [سایر] تفاوت پیامبران تبلیغی با امام چیست؟
- [سایر] چرا همه ی پیامبران ما عرب هستند و خداوند حتی یک پیامبر و یا امام ایرانی نفرستاده ولی باز با این حال ما به پیامبران ارزش قائل ایم؟
- [سایر] آیا اگر به جای امام خدا پیامبران جدید می فرستاد، تفرقه و اختلاف از بین نمی رفت؟
- [سایر] ما برای اهل بیت(علیهم السلام) مقام ولایت را در نظر می گیریم و می گوییم مقام آنها بالاتر از پیامبران است این چگونه ممکن است در صورتی که پیامبران دارای منبع وحی بودند و خداوند در کتاب های آسمانی به آنها اشاره کرده ولی به 12 امام ما اشاره ای نکرده است؟
- [سایر] آیا میان مکتب پیامبران همبستگی وجود دارد؟ منظور از این همبستگی میان مکتب پیامبران چیست؟
- [سایر] چرا در اذهان مردم، وقتی اسم پیامبری به میان می آید این طور تلقی می شود که مقام پیامبران از امامان بالاتر است در صورتی که می دانیم از بعضی از پیامبران ترک اولی سرزده است ولی از امامان نه. در اصل بیان کنید که آیا مقام نبوت بالاتر است یا مقام امامت؟
- [سایر] آیا پیامبران به ولایت ائمه اطهار(ع) گواهی دادند؟ آیا برخی پیامبران ولایت آنها را نپذیرفتند؟
- [سایر] از دیدگاه قرآن، مخالفان پیامبران چه اتهامهایی را به پیامبران(علیهم السلام) وارد میکردند؟
- [سایر] سبزی پیامبران چیست؟
- [سایر] چرا پیامبران الهی آزمایش شدند؟
- [آیت الله سبحانی] کسی که یک رکعت از امام عقب مانده وقتی امام تشهد رکعت آخر را می خواند نیم خیز بنشیند و صبر کند تا امام تشهد نماز را بگوید و بعد برخیزد. شرائط امام جماعت:
- [آیت الله اردبیلی] مأموم نباید جلوتر از امام بایستد و به احتیاط واجب باید کمی عقبتر از امام بایستد؛ ولی اگر مأموم فقط یک مرد باشد، بنابر احتیاط واجب باید در سمت راست امام بایستد و میتواند مساوی با امام بایستد و چنانچه قدّ مأموم بلندتر از امام باشد و در رکوع و سجود سر او جلوتر از امام باشد، اشکالی ندارد.
- [آیت الله بهجت] اگر سر از سجده بردارد و ببیند امام در سجده است، چنانچه به خیال اینکه سجده اول امام است، به قصد اینکه با امام سجده کند به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده، سجده دوم مأموم حساب میشود و نمازش صحیح است، و اگر به خیال اینکه سجده دوم امام است به سجده رود و بفهمد سجده اول امام بوده، سجده اول او خواهد بود و بقیه نماز را با امام میخواند.
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه بداند نماز امام باطل است مثلا بداند امام وضو ندارد اگر چه خود امام ملتفت نباشد نمی تواند به او اقتدا کند
- [آیت الله نوری همدانی] هر گاه بداند نماز امام باطل ا ست مثلاً بداند امام وضو ندارد ، اگر چه خود امام ماتفت نباشد ، نمی تواند به او اقتدا کند .
- [آیت الله فاضل لنکرانی] هرگاه بداند نماز امام باطل است مثلاً بداند امام وضو ندارد اگرچه خود امام ملتفت نباشد نمی تواند به او اقتدا کند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه بداند نماز امام باطل است؛ مثلا بداند امام وضو ندارد اگرچه خود امام ملتفت نباشد؛ نمی تواند به او اقتدا کند.
- [آیت الله خوئی] هرگاه بداند نماز امام باطل است، مثلًا بداند که امام وضو ندارد، اگرچه خود امام ملتفت نباشد، نمیتواند به او اقتدا کند.
- [آیت الله اردبیلی] هرگاه بداند نماز امام باطل است، مثلاً بداند امام وضو ندارد، اگرچه خود امام متوجّه نباشد، نمیتواند به او اقتدا کند.
- [آیت الله مظاهری] هرگاه بداند نماز امام باطل است مثلاً بداند امام وضو ندارد، گرچه خود امام ملتفت نباشد، نمیتواند به او اقتدا کند ولی اگر اختلاف فتوا با یکدیگر داشته باشند گرچه از نظر او نماز امام باطل باشد میتواند اقتدا کند.