اشکال اصلی این تصور از این جا نشات می گیرد که رمز اصلی اختلافات را مد نظر قرار نداده است. گویی عده ای تصور می کنند که دلیل اصلی اختلافات انسان ها اینجاست که حقیقت را به خوبی نفهمیده اند و به همین دلیل دچار اختلاف و تفرقه شده اند. و اگر راهی وجود داشت که حقیقت را کامل تبیین کند، تفرقه ها از بین می رفت. این در حالی است که انسان ها علیرغم فهم و درک کامل حقیقت نیز به اختلاف و تفرقه دچار می شوند. آنجا که ابراهیم (ع) به جرم شکستن بت ها احضار شده و سخن می گفت، سخنانش بسیار شفاف و واضح بود و همه می فهمیدند که بت ها لیاقت خدایی ندارند. با این حال از بیراهه خود دست برنداشته بلکه دستور مجازات ابراهیم را صادر کردند. گفت: بلکه بزرگترینشان چنین کرده است. اگر سخن می گویند از آنها بپرسید.* با خودشان گفتوگو کردند و گفتند: شما خود ستمکار هستید.* آن گاه به حیرت سر فرو داشتند و گفتند: تو خود می دانی که اینان سخن نمی گویند.* گفت: آیا سوای اللَّه چیزی را می پرستید که نه شما را سود می رساند نه زیان. * بیزارم از شما و از آن چیزهایی که سوای اللَّه می پرستید. آیا به عقل درنمی یابید؟* گفتند: اگر می خواهید کاری بکنید، بسوزانیدش و خدایان خود را نصرت دهید.[انبیاء/63-68] این مساله نیز به این خاطر است که انسان همیشه تابع عقل و منطق نیست. بلکه در بسیاری از مقاطع تابع امیال خویش است امیالی که ناشی از هواهای نفسانی، عادات و رسوم و ... است که گمراهان از آنها فرمان می گیرند. به همین دلیل علیرغم فهمیدن حقیقت به آن پشت می کند: (مَا اخْتَلَفَ فیهِ إِلاَّ الَّذینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ[بقره/213] جز کسانی که کتاب بر آنها نازل شده و حجّتها آشکار گشته بود از روی حسدی که نسبت به هم می ورزیدند در آن اختلاف نکردند.) مساله اختلاف در امت اسلامی نیز امری نیست که اگر پیامبر (ص) برای همیشه زنده می ماندند یا پیامبری جدید به جای خاتم الانبیاء مبعوث می شد، اختلاف از بین می رفت. اگر مسلمانان تابع محض پیامبر (ص) بودند، پیامبر راه آینده را برایشان ترسیم کرده بود. اما عده ای بودند که حتی در زمان حیات پیامبر (ص) نیز به دستورات ایشان گوش نمی دادند و توطئه های مختلفی ترتیب می دادند. و به همین جهت قرآن بسیار از منافقین سخن گفته، کسانی که ادعای پیروی از پیامبر (ص) داشتند اما در عمل به او و اهدافش کافر بودند. و کافیست کمی در وقایع زمان پیامبر (ص) دقت کنیم که چگونه از دستورات ایشان تمرد می کردند تا جایی که توطئه برای ترور پیامبر (ص) توسط عده ای از منافقان مساله ای غیر قابل تردید است.
اشکال اصلی این تصور از این جا نشات می گیرد که رمز اصلی اختلافات را مد نظر قرار نداده است. گویی عده ای تصور می کنند که دلیل اصلی اختلافات انسان ها اینجاست که حقیقت را به خوبی نفهمیده اند و به همین دلیل دچار اختلاف و تفرقه شده اند. و اگر راهی وجود داشت که حقیقت را کامل تبیین کند، تفرقه ها از بین می رفت.
این در حالی است که انسان ها علیرغم فهم و درک کامل حقیقت نیز به اختلاف و تفرقه دچار می شوند. آنجا که ابراهیم (ع) به جرم شکستن بت ها احضار شده و سخن می گفت، سخنانش بسیار شفاف و واضح بود و همه می فهمیدند که بت ها لیاقت خدایی ندارند. با این حال از بیراهه خود دست برنداشته بلکه دستور مجازات ابراهیم را صادر کردند.
گفت: بلکه بزرگترینشان چنین کرده است. اگر سخن می گویند از آنها بپرسید.* با خودشان گفتوگو کردند و گفتند: شما خود ستمکار هستید.* آن گاه به حیرت سر فرو داشتند و گفتند: تو خود می دانی که اینان سخن نمی گویند.* گفت: آیا سوای اللَّه چیزی را می پرستید که نه شما را سود می رساند نه زیان. * بیزارم از شما و از آن چیزهایی که سوای اللَّه می پرستید. آیا به عقل درنمی یابید؟* گفتند: اگر می خواهید کاری بکنید، بسوزانیدش و خدایان خود را نصرت دهید.[انبیاء/63-68]
این مساله نیز به این خاطر است که انسان همیشه تابع عقل و منطق نیست. بلکه در بسیاری از مقاطع تابع امیال خویش است امیالی که ناشی از هواهای نفسانی، عادات و رسوم و ... است که گمراهان از آنها فرمان می گیرند. به همین دلیل علیرغم فهمیدن حقیقت به آن پشت می کند:
(مَا اخْتَلَفَ فیهِ إِلاَّ الَّذینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ[بقره/213] جز کسانی که کتاب بر آنها نازل شده و حجّتها آشکار گشته بود از روی حسدی که نسبت به هم می ورزیدند در آن اختلاف نکردند.)
مساله اختلاف در امت اسلامی نیز امری نیست که اگر پیامبر (ص) برای همیشه زنده می ماندند یا پیامبری جدید به جای خاتم الانبیاء مبعوث می شد، اختلاف از بین می رفت. اگر مسلمانان تابع محض پیامبر (ص) بودند، پیامبر راه آینده را برایشان ترسیم کرده بود.
اما عده ای بودند که حتی در زمان حیات پیامبر (ص) نیز به دستورات ایشان گوش نمی دادند و توطئه های مختلفی ترتیب می دادند. و به همین جهت قرآن بسیار از منافقین سخن گفته، کسانی که ادعای پیروی از پیامبر (ص) داشتند اما در عمل به او و اهدافش کافر بودند.
و کافیست کمی در وقایع زمان پیامبر (ص) دقت کنیم که چگونه از دستورات ایشان تمرد می کردند تا جایی که توطئه برای ترور پیامبر (ص) توسط عده ای از منافقان مساله ای غیر قابل تردید است.
- [سایر] پی آمدهای تفرقه و اختلاف نامقدس چیست؟
- [سایر] از نگاه قرآن علت تفرقه و اختلاف در دین چیست؟
- [سایر] با این که خدای متعال میتوانست بدون نیاز به پیامبران مردم را راهنمایی کند؛ چرا پیامبران را فرستاد؟
- [سایر] راههای مبارزه با تفرقه و اختلاف نامقدس از نظر قرآن چیست؟
- [سایر] چرا خدا پیامبران را فقط برای اعراب فرستاد مثلا چرا برای سرخ پوستان یا آدم خواران که به نظر می آید بیشتر به دین احتیاج دارند پیامبری فرستاده نشد؟
- [سایر] چرا همه ی پیامبران ما عرب هستند و خداوند حتی یک پیامبر و یا امام ایرانی نفرستاده ولی باز با این حال ما به پیامبران ارزش قائل ایم؟
- [سایر] چرا خداوند 124 هزار پیامبر برای ما فرستاد؟
- [سایر] کدام امام بود که برای طلب شفاء یکی از اصحابش را به کربلا فرستاد؟
- [سایر] کدام پیامبران امام نیز بوده اند؟
- [سایر] تفاوت پیامبران تبلیغی با امام چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر بر بدن کسی که جنب است آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، حرام است دست به آن نوشته بگذارد و اگر بخواهد غسل کند، باید آب را به گونهای به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد و اسامی مبارک پیامبران و امامان و حضرت زهرا علیهمالسلام به احتیاط واجب حکم اسم خدا را دارند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر چیزی را به اعتقاد این که راست است از قول خدا یا پیغمبر یا امام نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمیشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر روزهدار عمداً دروغی را به خدا یا پیغمبر صلی الله علیه و آله یا امام علیهمالسلام نسبت دهد بنا بر احتیاط، کفاره تخییری بر او واجب میشود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر روزهدار با گفتن یا با نوشتن یا با اشاره و مانند آنها به خدا و پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و جانشینان آن حضرت علیهمالسلام عمدا نسبت دروغ بدهد، اگرچه فورا بگوید: (دروغ گفتم) یا توبه کند، روزه او بنابر احتیاط واجب باطل است و اگر دروغ بستن به حضرت زهرا علیهاالسلام و سایر پیامبران و جانشینان آنان علیهمالسلام موجب دروغ بستن به خدا یا پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم یا جانشینان آن حضرت علیهمالسلام گردد نیز همین حکم را دارند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] سجده کردن برای غیر خداوند متعال حرام است و بعضی از مردم عوام که در مقابل قبر امامان(علیهم السلام) پیشانی را بر زمین می گذارند اگر به قصد سجده برای امام(علیه السلام) باشد فعل حرام است و اگر برای شکر خدا باشد اشکالی ندارد، ولی اگر در نظر بینندگان چنین نشان دهد که سجده برای امام(علیه السلام) است یا بهانه به دست دشمنان دهد اشکال دارد.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله بروجردی] کسی که وضو ندارد، حرام است اسم خداوند متعال را به هر زبانی نوشته شده باشد مس نماید و احتیاط واجب آن است که اسم مبارک پیغمبر و امام و حضرت زهرا علیهالسلام را هم مس ننماید.
- [آیت الله بهجت] کسی که وضو ندارد، حرام است اسم خداوند متعال را، به هر زبانی که نوشته شده باشد، مس نماید. و احتیاط واجب آن است که اسم پیغمبر صلیاللهعلیهوآله و امام علیهالسلام و حضرت زهرا علیهاالسلام را هم مس ننماید.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر دروغی را که دیگری ساخته عمداً به خدا و پیغمبر و امام نسبت دهد روزهاش باطل میشود؛ ولی اگر از قول کسی که آن دروغ را ساخته نقل کند اشکال ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر از قول خدا یا پیغمبر یا امام حرف راستی را بگوید، بعد بگوید: دروغ گفتم، یا در شب دروغی را به آنان نسبت دهد و فردای آن که روزه میباشد بگوید: آنچه دیشب گفتم راست است، روزهاش باطل میشود.