با توجه به این که نمیتوان پیامبری را یافت که به حق کشته شده باشد چراخداوند در قرآن قتل پیامبران به (غیرحق) مقید ساخته است؟ قیود مذکور در کلام گاه برای احتراز است و گاه صرفاً توضیحی است قیود احترازی موجب تقسیم افراد میباشد مثل عالم عادل قید عادل برای احتراز از فاسق میباشد و در واقع عالم به دو دسته عادل و فاسق تقسیم میشود ولی قیود توضیحی صرفاً بیانگر نکتهای در متعلق خود است که گاه برای تأکید ذکر میشود در مسئله قتل انبیاء به غیر حق قید به غیر حق صرفاً توضیح و تأکید بر این نکته است که کشتار انبیاء ناحق است (نه اینکه قتل انبیاء بر دو قسم باشد) و ذکر ناحقی کشتار انبیاء نیز برای تأکید بر ظلم و عصیان قاتلان (قوم یهود) میباشد. (مثال قیود توضیحی در کاربردهای عرفی مواردی مثل نمک شور است که عرف در صدد تقسیم نمک به دو دسته نیست).
با توجه به این که نمیتوان پیامبری را یافت که به حق کشته شده باشد چراخداوند در قرآن قتل پیامبران به (غیرحق) مقید ساخته است؟
با توجه به این که نمیتوان پیامبری را یافت که به حق کشته شده باشد چراخداوند در قرآن قتل پیامبران به (غیرحق) مقید ساخته است؟
قیود مذکور در کلام گاه برای احتراز است و گاه صرفاً توضیحی است قیود احترازی موجب تقسیم افراد میباشد مثل عالم عادل قید عادل برای احتراز از فاسق میباشد و در واقع عالم به دو دسته عادل و فاسق تقسیم میشود ولی قیود توضیحی صرفاً بیانگر نکتهای در متعلق خود است که گاه برای تأکید ذکر میشود در مسئله قتل انبیاء به غیر حق قید به غیر حق صرفاً توضیح و تأکید بر این نکته است که کشتار انبیاء ناحق است (نه اینکه قتل انبیاء بر دو قسم باشد) و ذکر ناحقی کشتار انبیاء نیز برای تأکید بر ظلم و عصیان قاتلان (قوم یهود) میباشد. (مثال قیود توضیحی در کاربردهای عرفی مواردی مثل نمک شور است که عرف در صدد تقسیم نمک به دو دسته نیست).
- [سایر] علت قتل یهودیان مدینه درزمان پیامبر چه بود؟آیا حتما بایستی آنها کشته می شدند؟
- [سایر] در قرآن چند داستان از پیامبران و چند داستان از مردان و زنان خدا که خیلی مقیّد بودند، آمده است؟
- [آیت الله سبحانی] با توجه به اینکه مجازات رجم سخت تر از مجازات قتل است بفرمایید چرا زانی محصن به زنای با محارم، رجماً کشته نمی شود در حالی که اگر زنا با عنف یا با محارم نبود به رجم کشته می شود؟
- [سایر] برخی آیات قرآن از تأثیر شیطان در مورد انبیا علیهم السلام خبر داده، اینها چگونه با عصمت پیامبران می سازد؟
- [سایر] با توجه به تفسیر سوره فرقان، وجه اشتراک پیامبران با مردم چیست؟
- [سایر] چرا در قرآن کریم ایمان به فرشتگان بر ایمان به پیامبر مقدم است؟ آیا فرشتگان بر پیامبران برتری دارند؟
- [سایر] با استفاده از آیات قرآن شیوه مشرکان در نفی رسالت پیامبران چگونه است و چگونه نقد می شود؟
- [سایر] خداوند در روز غدیر به پیامبر (ص) میفرمایند: تابوت سلاح، دانش پیامبران پیشین و تمامی معجزات پیامبران را به امیرالمؤمنین (ع) تحویل ده. این تابوت چیست؟ و آیا در قرآن هم آمده است؟
- [سایر] هشدارهای خداوند متعال در قرآن کریم به نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) یا سایر پیامبران الهی به چه معناست؟
- [سایر] با توجه به برخی از آیات قرآن، زنانی که پیامبر بخواهد بر او حلال هستند؛ چرا؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] غسل دادن میت مسلمان و کفن کردن او چنان که گفته شد واجب است ولی دو گروه از این حکم مستثنا هستند: اول (شهیدان راه خدا) یعنی کسانی که در میدان جهاد در راه اسلام، همراه پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا امام معصوم(علیه السلام) یا نایب خاص او کشته شده اند، همچنین کسانی که در حال غیبت امام زمان(ارواحنا فداه) برای دفاع در برابر دشمنان اسلام کشته می شوند، خواه مرد باشند، یا زن، بزرگ باشند و یا کودک، در این گونه موارد غسل و کفن و حنوط واجب نیست، بلکه باید آنها را با همان لباسهایشان بعد از خواندن نماز دفن کنند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کسی که بالغ وعاقل است عمداً وبناحق مسلمانی را بکشد، در صورتی که مقتول، مرد یا پسر باشد ولیّ کشته میتواند قاتل را عفو کند یا بکشد، ولی اگر مقتول کافر باشد قاتل او را که مسلمان است نمیتوان کشت و اگر مقتول مسلمان زن یا دختر باشد اگرچه میشود قاتل مسلمان او را کشت لکن اگر قاتل مرد باشد باید نصف دیه او را به ولیّ او بدهند و اگر قاتل دیوانه یا نابالغ باشد مطلقاً دیه باید بدهند ودیه آن بر عاقله است که معنای آن خواهد آمد و نیز ولیّ میتواند به مقداری که طرفین راضی شوند از قاتل دیه بگیرد و در صورتی که رضایت آنها به دیهای باشد که در شرع معیّن شده است چون تقدیرات شرعی در دیه مختلف است اختیار تعیین آن با قاتل است و میتواند هر کدام که برای او آسانتر است اختیار نماید، بنابر این میتواند قیمت نقره را که از سایر اقسام دیه کمتر است بدهد امّا اگر از روی خطایمحض بکشد مثلاً برای حیوانی تیر بیندازد واشتباهاً کسی را بکشد، ولیّ کشته حق ندارد او را بکشد، امّا میتواند از عاقله )یعنی قوم وخویشان پدری قاتل( و در صورت ندادن آنها از خود قاتل، دیه بگیرد و اگر از روی خطای شبیه به عمد بکشد به این معنی که شخصی کسی را با آلتی بزند که عادتاً کشنده نیست وقصد کشتن هم نداشته اتّفاقاً کشته شود در این فرض خود قاتل باید دیه بدهد وولیّ مقتول حق کشتن او را ندارد.
- [آیت الله مظاهری] قسم خوردن باید به یکی از اسمهای خداوند تبارک و تعالی باشد و قسم خوردن به کلمة (اللَّه) بهتر است، و اگر قسم به یکی از مقدسات دین نظیر قرآن و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و ائمّه طاهرین علیهم السلام باشد فایدهای ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] در رکعت اوّل و دوم نمازهای واجب روزانه باید بعد از تکبیرة الاحرام سوره حمد را قرائت کند و بعد از آن بنابر احتیاط واجب یک سوره تمام از قرآن مجید را بخواندن. و باید توجّه داشت که سوره (فیل) و (ایلاف) یک سوره حساب می شود و همچنین سوره (والضّحی) و (الم نشرح).
- [آیت الله مکارم شیرازی] در رکعت اول و دوم نمازهای واجب روزانه باید بعد از تکبیرة الاحرام سوره حمد را قرائت کند و بعد از آن بنابر احتیاط واجب یک سوره تمام از قرآن مجید را و خواندن یک یا چند آیه کافی نیست. و باید توجه داشت که سوره (فیل) و (ایلاف) یک سوره حساب می شود و همچنین سوره (والضحی) و (الم نشرح).
- [آیت الله مظاهری] اگر ورق قرآن یا چیزی که احترام آن لازم است - مثل کاغذی که اسم خدا یا پیامبر یا امام بر آن نوشته شده یا تربت - در مستراح بیفتد بیرون آوردن و آب کشیدن آن گرچه خرج داشته باشد واجب است، و اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد رفتن به آن مستراح مانعی ندارد و نیز انداختن آنها در سطل زباله و یا نهادن چیزی مثل گوشت و مانند آن در آنها جایز نیست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه ورق قرآن و دعا یا ورقی که نام خدا، یا پیامبر(صلی الله علیه وآله) و یا ائمه(علیهم السلام)روی آن نوشته باشد در جای آلوده و نجسی بیفتد باید فوراً آن را بیرون آورد و آب کشید، هرچند مخارجی داشته باشد و اگر بیرون آوردن آن ممکن نباشد احتیاط واجب آن است که اگر مستراح باشد به آن مستراح نروند تا یقین کنند آن ورق پوسیده، یا خط آن محو شده است.
- [آیت الله اردبیلی] پنج چیز بر جنب حرام است: اوّل: رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا و نیز بنابر احتیاط واجب، به اسامی مبارکه پیامبران و امامان علیهمالسلام و حضرت زهرا علیهاالسلام . دوم: رفتن در مسجدالحرام و مسجدالنبی صلیاللهعلیهوآلهوسلم ، اگرچه از یک در داخل و بدون توقف از در دیگر خارج شود. سوم: توقف در مساجد دیگر، ولی اگر از یک در داخل و از در دیگر بدون توقف خارج شود، مانعی ندارد و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان علیهمالسلام نیز توقف نکند. چهارم: ورود به مسجد به قصد گذاشتن چیزی در آن و احتیاط واجب آن است که از گذاشتن چیزی در مسجد بدون وارد شدن به آن نیز اجتناب کند. پنجم: خواندن بعض یا تمام سورهای که سجده واجب دارد و آنها چهار سورهاند: 1 سوره (سجده) یعنی سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل)، 2 سوره (فصّلت) یعنی سوره چهل و یکم قرآن (حم سجده)، 3 سوره (نجم) یعنی سوره پنجاه و سوم قرآن (و النجم)، 4 سوره (علق) یعنی سوره نود و ششم قرآن (اقرء) و خواندن یک حرف از این چهار سوره نیز حرام است.
- [آیت الله نوری همدانی] پنج چیز بر جنب حرام است : اول : رساندن جائی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا و اسم پیامبران و امامان ( علیهم السلام ) بطوری که در وضو گفته شد . دوم : رفتن در مسجد الحرام و مسجد پیغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) اگر چه از یک در داخل ، و از در دیگری خارج شود . سوم : توقف در مساجد دیگر ، ولی اگر از یک در داخل و از در دیگری خارج شود ، یا برای برداشتن چیزی برود مانعی ندارد و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان هم توقف نکند . چهارم : گذاشتن چیزی در مسجد . پنجم : خواندن سوره ای که سجده واجب دارد و آن چهار سوره است : اول ، سورة سی و دوم قرآن ( الم تنزیل ) دوم ، سورة چهل و یکم ( حم سجده ) سوم ، سورة پنجاه و سوم ( و النجم ) چهارم ، سورة نود و ششم ( اقرء ) و اگر یک حرف ر ا به قصد یکی از این چهار سوره هم بخواند حرام است . چیزهائی که بر جنب مکروه است
- [امام خمینی] پنج چیز بر جنب حرام است: اول: رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا و اسامی مبارکه پیامبران و امامان علیهم السلام، به احتیاط واجب حکم اسم خدا را دارد. دوم: رفتن در مسجدالحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم، اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. سوم: توقف در مساجد دیگر، ولی اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود، یا برای برداشتن چیزی برود مانعی ندارد. و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان هم توقف نکند. چهارم: گذاشتن چیزی در مسجد. پنجم: خواندن سوره ای که سجده واجب دارد و آن چهار سوره است: اول: سوره سی و دوم قرآن (الم تنزیل) دوم: سوره چهل و یکم (حم سجده) سوم: سوره پنجاه و سوم (و النجم) چهارم: سوره نود و ششم (اقرا) و اگر یک حرف را به قصد یکی از این چهار سوره هم بخواند حرام است.