گروه مشرکان به نفی رسالت پیامبران پرداخته و رسالت بشر را از جانب خدا انکار می نمودند و به دیگر سخن: اصل رسالت را می پذیرفتند ولی معتقد بودند که این مقام رفیع از آن یک موجود ملکوتی به نام فرشته است که از هر نظر منزه می‌باشد، نه انسان مادی که از جهاتی آن طهارت و پاکیزگی را فاقد است. قرآن این شبهه را در موارد متعددی از مشرکان عصر رسالت و غیر آنان نقل می‌کند که به نقل برخی می‌پردازیم: درباره امت نوح یادآور می‌شود که یکی از انتقادهای آنان از نوح این بود که می گفتند: تو جز بشری بسان ما نیستی چنان که می‌فرماید: (فَقالَ المَلاءُ الَْذِینَ کَفَرُوا مِن قَومِهِ ما نَریکَ إلْا بَشَراً مِثلنا...) هود/27 [بزرگان قوم نوح که به شریعت او کفر ورزیده بودند، به او می‌گفتند تو بشری مانند ما هستی.] باز قرآن از اقوام پس از نوح همین شبهه را یادآور می‌شود و می‌فرماید: (وَقَالَ المَلاءُ مِن قَومِهِ الَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِلِقاءِ الآخِرَةِ وَاَترَفناهُم فِی الحَیوةِ الدُّنیا ما هذا الّا بَشَر مِثلُکُم یَأکُلُ مِمَْا تَأکُلُونَ مِنهُ وَیَشرَبُ مِمَْا تَشرَبُونَ وَلَئِن اَطَعتُم بَشَراً مِثلَکُم اِنَْکُم اذاً لَخاسِرُونَ) مؤمنون/33 34 [بزرگانی از قوم آن پیامبر که به آئین خدا کفر ورزیده و لقای خدا در سرای دیگر را تکذیب نموده بودند و در زندگی دنیا از نعمتهای فراوانی برخوردارشان کرده بودیم، گفتند که این پیامبر بشری است مانند شما از آنچه که شما می‌خورید و می‌نوشید او نیز می‌خورد و می‌نوشد و اگر بشری مثل خود را اطاعت کنید، زیانکار خواهید بود.] این آیات می‌رساند که این شبهه که رسول باید فوق انسان باشد، شبهه ای دیر پا بوده و این سخن سینه به سینه تا عهد رسول کشیده شده بود، و همین اعتراض را مشرکان زمان پیامبر اسلام (ص) نیز به او می‌نمودند، آنان در طرح این شبهه به صورتهای مختلفی سخن می‌گفتند که به عنوان نمونه یادآور می‌شویم: 1 گاهی می گفتند: باید فرشته بر خود ما نازل گردد چنان که می‌فرماید: (وَقالَ الَّذِینَ لا یَرجُونَ لِقائَنا لَولا اُنزِلَ عَلَینا المَلائِکَةُ...) فرقان/21 [آنان که به روز رستاخیز امید نداشتند گفتند چرا بر خود ما فرشته نازل نمی گردد؟] و به همین مضمون است آیه 14 سوره فصلت. 2 گاهی می‌گفتند که باید همراه پیامبر فرشته ای نیز فرود آید، و او را تصدیق کند چنانکه می‌فرماید: (فَلَولا اُلقِیَ عَلَیهِ اَسوِرَة مِن ذَهَبٍ أَوجاءَ مَعَهُ المَلائِکَةُ مُقتَرِنِینَ) زخرف/53 [اگر راست می‌گوید، چرا دستبندهای طلا به او داده نشده است و چرا با او فرشتگان نازل نشده اند] و به همین مضمون است آیه 7 سوره فرقان. 3 وبار سوم تقاضای دیدن فرشته را می‌کردند زیرا پیامبر مدعی بود که فرشته وحی بر من نازل می‌شود، آنان می گفتند: ما هم مثل تو بشریم اگر راست می‌گوئی فرشته را بما نشان بده. (أَو تَأتِیَ بِاللّهِ وَالمَلائِکَةِ قَبِیلاً) اسراء/92 [خدا و فرشتگان را باید بما بنمایانی.] پاسخ این شبهه با توجه به دو مطلب روشن است: الف: دو آیه ای را که از سوره مؤمنون نقل کردیم انگیزه این انکارها را روشن می‌سازد و آن اینکه چون این گروه قبلا به خدا کفر ورزیده و آخرت را انکار کرده‌اند، و غرق در نعمتهای مادی می‌باشند، از این جهت به انکار نبوت بشر برخاسته، زیرا شریعت را مزاحم آمال و اهداف مادی خود می‌اندیشیدند و اگر فاقد انگیزه‌های قبلی بودند چه بسا بر این شبهات دامن نمی‌زدند. ب: نزول فرشته از جانب خدا به دو صورت می‌تواند انجام گیرد، یا به صورت بشر تمثل پیدا کند، در این صورت او را بشر انگاشته و رسالت او را رد خواهند کرد، و یا به صورت واقعی فرشته که از نظر مراتب وجود در درجه بالاتر از ماده قرار گرفته است تجلی نماید. در این صورت این گروه توانایی دیدن او را نخواهند داشت مگر اینکه لباس ماده را از چهره نفس برکنند. و از جهان ماده رخت بر بندند، و در این صورت سرنوشتی جز مرگ و انتقال به سرای دیگر، نخواهد بود، و این با هدف اعزام پیامبران کاملا مخالف است، آنان آمده اند که بشر را در این جهان تربیت کنند، نه این که قبل از تربیت، او را به جهان دیگر منتقل سازند. eporsesh.com
گروه مشرکان به نفی رسالت پیامبران پرداخته و رسالت بشر را از جانب خدا انکار می نمودند و به دیگر سخن: اصل رسالت را می پذیرفتند ولی معتقد بودند که این مقام رفیع از آن یک موجود ملکوتی به نام فرشته است که از هر نظر منزه میباشد، نه انسان مادی که از جهاتی آن طهارت و پاکیزگی را فاقد است.
قرآن این شبهه را در موارد متعددی از مشرکان عصر رسالت و غیر آنان نقل میکند که به نقل برخی میپردازیم:
درباره امت نوح یادآور میشود که یکی از انتقادهای آنان از نوح این بود که می گفتند: تو جز بشری بسان ما نیستی چنان که میفرماید:
(فَقالَ المَلاءُ الَْذِینَ کَفَرُوا مِن قَومِهِ ما نَریکَ إلْا بَشَراً مِثلنا...) هود/27
[بزرگان قوم نوح که به شریعت او کفر ورزیده بودند، به او میگفتند تو بشری مانند ما هستی.]
باز قرآن از اقوام پس از نوح همین شبهه را یادآور میشود و میفرماید:
(وَقَالَ المَلاءُ مِن قَومِهِ الَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِلِقاءِ الآخِرَةِ وَاَترَفناهُم فِی الحَیوةِ الدُّنیا ما هذا الّا بَشَر مِثلُکُم یَأکُلُ مِمَْا تَأکُلُونَ مِنهُ وَیَشرَبُ مِمَْا تَشرَبُونَ وَلَئِن اَطَعتُم بَشَراً مِثلَکُم اِنَْکُم اذاً لَخاسِرُونَ) مؤمنون/33 34
[بزرگانی از قوم آن پیامبر که به آئین خدا کفر ورزیده و لقای خدا در سرای دیگر را تکذیب نموده بودند و در زندگی دنیا از نعمتهای فراوانی برخوردارشان کرده بودیم، گفتند که این پیامبر بشری است مانند شما از آنچه که شما میخورید و مینوشید او نیز میخورد و مینوشد و اگر بشری مثل خود را اطاعت کنید، زیانکار خواهید بود.]
این آیات میرساند که این شبهه که رسول باید فوق انسان باشد، شبهه ای دیر پا بوده و این سخن سینه به سینه تا عهد رسول کشیده شده بود، و همین اعتراض را مشرکان زمان پیامبر اسلام (ص) نیز به او مینمودند، آنان در طرح این شبهه به صورتهای مختلفی سخن میگفتند که به عنوان نمونه یادآور میشویم:
1 گاهی می گفتند: باید فرشته بر خود ما نازل گردد چنان که میفرماید:
(وَقالَ الَّذِینَ لا یَرجُونَ لِقائَنا لَولا اُنزِلَ عَلَینا المَلائِکَةُ...) فرقان/21
[آنان که به روز رستاخیز امید نداشتند گفتند چرا بر خود ما فرشته نازل نمی گردد؟] و به همین مضمون است آیه 14 سوره فصلت.
2 گاهی میگفتند که باید همراه پیامبر فرشته ای نیز فرود آید، و او را تصدیق کند چنانکه میفرماید:
(فَلَولا اُلقِیَ عَلَیهِ اَسوِرَة مِن ذَهَبٍ أَوجاءَ مَعَهُ المَلائِکَةُ مُقتَرِنِینَ) زخرف/53
[اگر راست میگوید، چرا دستبندهای طلا به او داده نشده است و چرا با او فرشتگان نازل نشده اند] و به همین مضمون است آیه 7 سوره فرقان.
3 وبار سوم تقاضای دیدن فرشته را میکردند زیرا پیامبر مدعی بود که فرشته وحی بر من نازل میشود، آنان می گفتند: ما هم مثل تو بشریم اگر راست میگوئی فرشته را بما نشان بده.
(أَو تَأتِیَ بِاللّهِ وَالمَلائِکَةِ قَبِیلاً) اسراء/92
[خدا و فرشتگان را باید بما بنمایانی.]
پاسخ این شبهه با توجه به دو مطلب روشن است:
الف: دو آیه ای را که از سوره مؤمنون نقل کردیم انگیزه این انکارها را روشن میسازد و آن اینکه چون این گروه قبلا به خدا کفر ورزیده و آخرت را انکار کردهاند، و غرق در نعمتهای مادی میباشند، از این جهت به انکار نبوت بشر برخاسته، زیرا شریعت را مزاحم آمال و اهداف مادی خود میاندیشیدند و اگر فاقد انگیزههای قبلی بودند چه بسا بر این شبهات دامن نمیزدند.
ب: نزول فرشته از جانب خدا به دو صورت میتواند انجام گیرد، یا به صورت بشر تمثل پیدا کند، در این صورت او را بشر انگاشته و رسالت او را رد خواهند کرد، و یا به صورت واقعی فرشته که از نظر مراتب وجود در درجه بالاتر از ماده قرار گرفته است تجلی نماید. در این صورت این گروه توانایی دیدن او را نخواهند داشت مگر اینکه لباس ماده را از چهره نفس برکنند. و از جهان ماده رخت بر بندند، و در این صورت سرنوشتی جز مرگ و انتقال به سرای دیگر، نخواهد بود، و این با هدف اعزام پیامبران کاملا مخالف است، آنان آمده اند که بشر را در این جهان تربیت کنند، نه این که قبل از تربیت، او را به جهان دیگر منتقل سازند.
eporsesh.com
- [سایر] برخی آیات قرآن از تأثیر شیطان در مورد انبیا علیهم السلام خبر داده، اینها چگونه با عصمت پیامبران می سازد؟
- [سایر] برخی از آیات قرآن شفاعت را نفی می کند و برخی اثبات , جمع این آیات چگونه است ؟
- [سایر] با توجه به آیات اول سوره بقره، گمراهان، مشرکان و کافران، از قرآن (هدایتگر) چه سودی میبرند؟
- [سایر] در حالی که برخی آیات قرآن شفاعت را نفی میکند، بعضی آیات دیگر شفاعت را تثبیت میکند، این تعارض چگونه است؟
- [سایر] آیا پیامبر(ص)در40سالگی به پیامبری رسیدند یا قبل از اون به پیامبری رسیده بودند؟ آیا پیامبر (ص)مثل شیوه ای که ما نماز می خوانیم قبل از 40سالگی نماز می خوندند؟ لطفا طبق آیات و روایات پاسخ بدید
- [سایر] آیاتی که در قرآن بر نفی شباهت خدا با مخلوقات دلالت می کنند کدامند؟و آیات مربوط به نفی شباهت چگونه با آیه هایی که بیانگر "دمیده شدن روح خدا در انسان " است قابل جمع است؟
- [سایر] آیا پیامبر (ص) آیات قران را فراموش می کرد؟
- [سایر] قرآن کریم به صراحت از عصیان و نافرمانی پیامبران خبر می دهد،چگونه می توان از این آیات چشم پوشید و پیامبران را معصوم دانست؟
- [سایر] آیا اجداد پیامبر اکرم(ص) یا دیگر پیامبران از نسل مشرکان بودند؟ آیا چنین چیزی امکان دارد؟
- [سایر] آیا از برخی آیات که بازگشت کافران را به دنیا نفی کرده نفی رجعت استفاده نمی شود ؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] پنج کار بر جنب حرام است: 1 مس خط قرآن یا اسم خدا و پیامبران و امامان بنابر احتیاط واجب، همانطور که در وضو گفته شد. 2 رفتن به مسجدالحرام و مسجد پیغمبر(صلی الله علیه وآله)، هرچند از یک در داخل و از در دیگر خارج شود. 3 توقف کردن در مساجد دیگر، اما اگر از یک در داخل و از در دیگر خارج شود، یا برای برداشتن چیزی برود مانعی ندارد و احتیاط واجب آن است که در حرم امامان هم توقف نکند. 4 داخل شدن در مسجد برای گذاشتن چیزی در آن. 5 خواندن یکی از آیات سجده، ولی خواندن غیر آیه سجده از سوره سجده مانعی ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر بر بدن کسی که جنب است آیه قرآن یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، حرام است دست به آن نوشته بگذارد و اگر بخواهد غسل کند، باید آب را به گونهای به بدن برساند که دست او به نوشته نرسد و اسامی مبارک پیامبران و امامان و حضرت زهرا علیهمالسلام به احتیاط واجب حکم اسم خدا را دارند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر روزهدار با گفتن یا با نوشتن یا با اشاره و مانند آنها به خدا و پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و جانشینان آن حضرت علیهمالسلام عمدا نسبت دروغ بدهد، اگرچه فورا بگوید: (دروغ گفتم) یا توبه کند، روزه او بنابر احتیاط واجب باطل است و اگر دروغ بستن به حضرت زهرا علیهاالسلام و سایر پیامبران و جانشینان آنان علیهمالسلام موجب دروغ بستن به خدا یا پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم یا جانشینان آن حضرت علیهمالسلام گردد نیز همین حکم را دارند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بر جایی از بدن ایه قران یا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد چنانچه بخواهد غسل ترتیبی به جا اورد باید اب را طوری به بدن برساند که مس ان نوشته نشود و همچنین است اگر بخواهد وضوی ترتیبی بگیرد و بر بعض اعضای وضو ایه قران باشد و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر اسم خداوند متعال باشد و در غسل و وضو مراعات احتیاط نسبت به اسماء انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام مستحب است
- [آیت الله سبحانی] هر یک از رکوع های نماز آیات رکن است که اگر عمداً یا اشتباهاً کم یا زیاد شود نماز باطل است. احکام نماز جمعه: نماز جمعه عبادتی است که در شرایط خاصی انجام می گیرد ودارای فضیلت زیادی می باشد و در قرآن مجید می فرماید:(مؤمنان هر موقع صدای مؤذن را شنیدند کارهای دیگر را ترک کنندو به سوی نمازجمعه حرکت کنند.(1)
- [آیت الله اردبیلی] دادن قرآن به دست کفار و اهل کتاب به امید هدایت آنان و به منظور مطالعه و بررسی و درک آیات آن، در صورتی که در معرض نجس شدن و هتک و اهانت نباشد و واقعا بخواهند از آن استفاده کنند، مانعی ندارد.
- [آیت الله سیستانی] آنچه بر حائض واجب است بر نفساء هم واجب می باشد . و بنابر احتیاط واجب توقف در مسجد و دخول آن بدون عبور ، و عبور از مسجدین (مسجد الحرام و مسجد پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و خواندن آیات سجده واجب ، و تماس با خط قرآن و نام خدا ، بر نفساء حرام است .
- [آیت الله مظاهری] قسم خوردن باید به یکی از اسمهای خداوند تبارک و تعالی باشد و قسم خوردن به کلمة (اللَّه) بهتر است، و اگر قسم به یکی از مقدسات دین نظیر قرآن و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و ائمّه طاهرین علیهم السلام باشد فایدهای ندارد.
- [آیت الله مظاهری] سه چیز بر جنب حرام است: اوّل: رساندن جایی از بدن به خط قرآن یا به اسم خدا و اسم پیغمبران و امامان و حضرت زهراعلیهم السلام. دوّم: گذاشتن چیزی یا توقف در مساجد و حرم ائمّه طاهرینعلیهم السلام، ولی اگر از یک در مسجد یا حرم داخل شود و از در دیگر خارج شود مانعی ندارد مگر مسجدالحرام و مسجد پیغمبراکرمصلی الله علیه وآله وسلم، ولی توقف در جاهایی که مربوط بهمسجد است ولی مسجد نیست و توقف در صحنها و رواقهای پیامبران و ائمه علیهم السلام و حرمهای امامزادهها مانعی ندارد. سوّم: خواندن هر یک از آیاتی که سجده واجب دارد و آن آیات در چهار سوره است: 1 - آیه پانزده، سورة سجده 2 - آیه سی و هفت، سورة فصّلت. 3 - آیه شصت و دو، سورة النّجم. 4 - آیه نوزده، سورة علق.