ادله حقانیت مذهب شیعه - به ویژه در مورد اصل امامت - در برخورد با اهل تسنن را بیان کنید. بحث کردن با برادران و خواهران اهل تسنن، راههای متعددی دارد و دلایل محکم بسیاری در این زمینه هست؛ لیکن استفاده از آنها بیش از هر چیز وابسته به تفطن و تسلط علمی کسی است که به گفت وگو میپردازد. همچنین آشناییکافی نسبت به خصوصیات فکری و روحی مخاطب بسیار لازم است. براهین موجود را میتوان به سه دسته کلی تقسیم نمود: 1. براهین عقلی، 2. دلایل قرآنی، 3. روایات پیامبر اکرم(ص). طبیعی است گستردگی هر یک از این استدلالات، مطالعه کتاب های متعددی را میطلبد و در این مختصر امکان بحث از آنها نیست؛ لیکن اختصارا به دو برهان اشاره میگردد: یک. از دیدگاه قرآن: 1. از نظر قرآن حتما رهبری و امامت امت، باید به دست معصوم و دور از هر گونه کژی باشد. این نکته به تعابیر مختلفی در کتاب الهی بیان شده است. از جمله هنگامی که ابراهیم(ع) بهامامت رسید: (انی جاعلک للناساماما) و آن منصب الهی را برای فرزندانش درخواست نمود: (قال ومن ذریتی) پاسخ آمد: (قال لاینال عهدی الظالمین) عهد من به ستمکاران نمیرسد. آیه بالا نشان میدهد که امامت منصبی الهی است؛ نه به انتخاب افراد و به کسانی اعطا میشود که از هر ظلمی با مفهوم وسیع قرآنی آن پاک و مبرا باشند. در آیه ابلاغ نیز قرآن میفرماید: (یا ایها النبی بلغ ما انزل الیک من ربک فان لم تفعل فما بلغت رسالته) و به دنبال آن آیه اکمال دین است که در خصوص ولایت امیرالمؤمنین(ع) میباشد و جزئیات آن در روایات متواتره بیان گردیده است. دو. از دیدگاه عقلی 1. لزوم رهبری در جامعه، امری ضروری و انکار ناپذیر است. 2. رهبری در جامعه اسلامی، باید براساساحکام و قوانین الهی باشد. 3. احکام الهی و اجرای آن به وسیله کسی ممکن است که صد در صد به زوایای آن احکام آگاه و نسبت به آنها متعهد باشد. به عبارت دیگر اگر پیامبر نیست، از شرایط و اوصاف نزدیکترین فردبهآن حضرت باشد و به شهادت تاریخ و گواهی خلفا، هیچ کس در این جهات قابل مقایسه به امامان معصوم(ع) نبوده است. حتی خلفا در موارد بسیاری احساس نیاز به ائمه(ع) میکردند. سه. از دیدگاه روایی نیز روایات بی شماری از پیامبر اکرم(ص) در کتابهای شیعه و سنی، به تواتر نقل شده که به صراحت امامت و ولایت اهل بیت(ع) را ثابت میکند مانند: 1. روایات مربوط به حادثه غدیر، 2. روایات لیله الانذار، 3. احادیث سفینه، 4. احادیث ثقلین و ... . البته باید بدانید که این مقدار آگاهی، هرگز کافی نیست و نیازمند مطالعات جدی است. ضمنا لازم است با کسانی بحث نمایید که اطمینان به حقیقتجویی آنان داشته باشید. برای آگاهی بیشتر ر.ک: الف. مطهری، مرتضی، امامت و رهبری؛ ب. رهبری امام علی(ع) در قرآن (ترجمه المراجعات)؛ پ. تیجانی سماوی، آن گاه هدایت شدم؛ ت. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت؛ ث. شری، محمد جواد، شیعه و تهمتهای ناروا.
ادله حقانیت مذهب شیعه - به ویژه در مورد اصل امامت - در برخورد با اهل تسنن را بیان کنید.
بحث کردن با برادران و خواهران اهل تسنن، راههای متعددی دارد و دلایل محکم بسیاری در این زمینه هست؛ لیکن استفاده از آنها بیش از هر چیز وابسته به تفطن و تسلط علمی کسی است که به گفت وگو میپردازد. همچنین آشناییکافی نسبت به خصوصیات فکری و روحی مخاطب بسیار لازم است. براهین موجود را میتوان به سه دسته کلی تقسیم نمود:
1. براهین عقلی، 2. دلایل قرآنی، 3. روایات پیامبر اکرم(ص).
طبیعی است گستردگی هر یک از این استدلالات، مطالعه کتاب های متعددی را میطلبد و در این مختصر امکان بحث از آنها نیست؛ لیکن اختصارا به دو برهان اشاره میگردد:
یک. از دیدگاه قرآن:
1. از نظر قرآن حتما رهبری و امامت امت، باید به دست معصوم و دور از هر گونه کژی باشد. این نکته به تعابیر مختلفی در کتاب الهی بیان شده است. از جمله هنگامی که ابراهیم(ع) بهامامت رسید: (انی جاعلک للناساماما) و آن منصب الهی را برای فرزندانش درخواست نمود: (قال ومن ذریتی) پاسخ آمد: (قال لاینال عهدی الظالمین) عهد من به ستمکاران نمیرسد.
آیه بالا نشان میدهد که امامت منصبی الهی است؛ نه به انتخاب افراد و به کسانی اعطا میشود که از هر ظلمی با مفهوم وسیع قرآنی آن پاک و مبرا باشند.
در آیه ابلاغ نیز قرآن میفرماید: (یا ایها النبی بلغ ما انزل الیک من ربک فان لم تفعل فما بلغت رسالته) و به دنبال آن آیه اکمال دین است که در خصوص ولایت امیرالمؤمنین(ع) میباشد و جزئیات آن در روایات متواتره بیان گردیده است. دو. از دیدگاه عقلی
1. لزوم رهبری در جامعه، امری ضروری و انکار ناپذیر است.
2. رهبری در جامعه اسلامی، باید براساساحکام و قوانین الهی باشد.
3. احکام الهی و اجرای آن به وسیله کسی ممکن است که صد در صد به زوایای آن احکام آگاه و نسبت به آنها متعهد باشد.
به عبارت دیگر اگر پیامبر نیست، از شرایط و اوصاف نزدیکترین فردبهآن حضرت باشد و به شهادت تاریخ و گواهی خلفا، هیچ کس در این جهات قابل مقایسه به امامان معصوم(ع) نبوده است. حتی خلفا در موارد بسیاری احساس نیاز به ائمه(ع) میکردند.
سه. از دیدگاه روایی نیز روایات بی شماری از پیامبر اکرم(ص) در کتابهای شیعه و سنی، به تواتر نقل شده که به صراحت امامت و ولایت اهل بیت(ع) را ثابت میکند مانند:
1. روایات مربوط به حادثه غدیر،
2. روایات لیله الانذار،
3. احادیث سفینه،
4. احادیث ثقلین و ... .
البته باید بدانید که این مقدار آگاهی، هرگز کافی نیست و نیازمند مطالعات جدی است. ضمنا لازم است با کسانی بحث نمایید که اطمینان به حقیقتجویی آنان داشته باشید.
برای آگاهی بیشتر ر.ک:
الف. مطهری، مرتضی، امامت و رهبری؛
ب. رهبری امام علی(ع) در قرآن (ترجمه المراجعات)؛
پ. تیجانی سماوی، آن گاه هدایت شدم؛
ت. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت؛
ث. شری، محمد جواد، شیعه و تهمتهای ناروا.
- [سایر] دیدگاه اهل سنت درباره (تزاحم) در علم اصول فقه چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در عصر حضور ائمه معصومین (علیهم السلام) شیعه به هیچ وجه نیازمند اجتهاد نبوده، لذا هیچ نیازی به علم اصول نداشت و بنابر این علم اصول را اهل سنت بوجود آورده اند و شیعه در عصر غیبت امام زمان(عج) که به اجتهاد روی آورد علم اصول را از آنان گرفت. پس آیا اهل سنت در زمینه علم اصول هم در تأسیس و هم در تألیف و تدوین پیشتاز بوده اند؟
- [سایر] فرقهای اصولی تفسیر تشیّع و اهل سنّت درچیست؟
- [سایر] اطلاعاتی در مورد تفاوت اصول و فروع دین از دیدگاه تشیع و اهل سنت خواستارم؟
- [سایر] امامت از اصول اعتقادی است یا فروع عملی؟ نظر شیعه و سنی در این باره چیست و چه نتایجی در پی دارد؟
- [سایر] آیا فلسفه احکام در فقه اهل سنت هم بحث شده است یاخیر، لطفاً به نمونه¬های از آن اشاره نمایید ؟
- [سایر] آیا امامت مهمترین اصل در اصول دین است؟
- [سایر] ازکجا بدانیم که در بحث امامت حقّ با شیعه است یا با اهل سنّت؟
- [سایر] اختلاف شیعه و سنی در بحث امامت چیست؟ حقانیت شیعه از طریق عقل و قرآن در بحث امامت چگونه اثبات می شود؟
- [سایر] ادله حقانیت مذهب شیعه - به ویژه در مورد اصل امامت - در برخورد با اهل تسنن را بیان کنید.
- [آیت الله مظاهری] مرد شیعه میتواند با زن سنّی ازدواج کند و همچنین زن شیعه میتواند به عقد سنّی درآید ولی سزاوار نیست که این کار عملی شود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . تحصیل اعتقاد به اصول دین و مبانی اسلام بر هر مسلمان، واجب است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله مظاهری] در غیر فروعات فقهیه مانند پرداخت وجوهات شرعیّه و تعیین قیّم یا سرپرست برای اوقاف و یا تعیین وصی برای کسی که وصی ندارد، رجوع به اعلم یا رجوع به مرجع تقلید شخص، لازم نیست و رجوع به مجتهد جامع الشرایط کفایت میکند. ______ 1) در بخش سوّم این رساله، مباحث مربوط به اصول دین تحت عنوان (اصول اعتقادی) آمده است.
- [آیت الله مظاهری] امام لازم نیست نیّت جماعت کند ولی مأموم باید نیّت جماعت کند امّا دانستن اسم امام جماعت لازم نیست، مثلاً اگر نیّت کند اقتدا میکنم به امام حاضر کفایت میکند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر امام یا مأموم بخواهد در نمازی که به جماعت خوانده، دوباره برای مأموم دیگری که جماعت نخوانده امام شود، و به جماعت بخواند جایز است. ولی اگر بخواهد برای دفعه سوم باز با جماعت بخواند اشکال دارد.
- [آیت الله سبحانی] بنابر احتیاط واجب کسی که مرض خوره یا پیسی دارد، نباید امام جماعت شود. احکام جماعت:
- [آیت الله نوری همدانی] بنابر احتیاط واجب کسی که مرض خورده یا پیسی دارد ، نباید امام جماعت شود . احکام جماعت
- [آیت الله سبحانی] کلیه شرایطی که در امام جماعت معتبر است در امام جمعه نیز معتبر می باشد.