چرا تعداد امامان شیعه 12 تاست آیا این عدد خصوصیتی دارد یا کاملا تصادفی است؟ اساسا چرا خداوند در بین این همه انسان عده ای خاص را به مقام عصمت رساند چرا مثلا من در جایگاه امام علی(ع) قرار نگرفتم و ایشان در جایگاه من؟
چرا تعداد امامان شیعه 12 تاست آیا این عدد خصوصیتی دارد یا کاملا تصادفی است؟ اساسا چرا خداوند در بین این همه انسان عده ای خاص را به مقام عصمت رساند چرا مثلا من در جایگاه امام علی(ع) قرار نگرفتم و ایشان در جایگاه من؟ تعداد امامان و مشخصات آنها در روایات متعددی که از پیامبر اکرم(ص) در منابع شیعه و سنی نقل شده مشخص گردیده است. برخی از این روایات را از منابع اهل سنت نقل می‌کنیم: 1. (کار مردم پیوسته می‌گذرد تا آنکه دوازده مرد بر آنان فرمان برانند). فرائد السمطین، ج‌1، ص 317. 2. (شمار جانشینان من به تعداد نقبای موسی (دوازده نفر) است). کنزالعمال، ح 14971. 3. (تا وقتی که دوازده خلیفه و جانشین بر شما حکومت کنند، دین پیوسته پابرجاست). صحیح مسلم، ج 6، (کتاب الاماره) ؛ صحیح بخاری، ج 4، ص 165. 4. (کار این امت همواره پابرجاست تا دوازده خلیفه و جانشین بر آنان بگذرند که همگی از قریش‌اند). منتخب کنزالعمال، ج 5، ص 338. 5. (بر این امت دوازده خلیفه حکومت خواهند کرد، به عدد نقبای بنی‌اسرائیل). همان. 6. امام علی(ع) در توضیح انحصار امامت در قریش می‌فرماید: (امامان از قریش، تنها از نسل هاشم هستند و امامت بر غیر آنان شایسته نیست...) نهج البلاغه، خطبه 142.. 7. (الائمة بعدی اثنی عشر، تسعة من صلب الحسین و التاسع مهدیهم)؛ کفایةالاثر، ص 23. (به نقل از: موسوعه الامام علی بن ابیطالب، ج 2، ص 48). ؛ (امامان پس از من دوازده نفرند، نه نفر ایشان از نسل حسین‌اند و نهمین ایشان مهدی ایشان است). نظیر این روایات را - که از اهل سنت در مورد تعداد ائمه(ع) وارد شده است - می‌توان در سایر منابع مطالعه کرد. ر.ک: 8. در روایات سفیان بن عینیه به نقل ینابیع الموده از پیامبر اکرم(ص) آمده است: (همواره دین پایدار است تا آنکه قیامت به پا شود یا بر شما، دوازده خلیفه حکم رانند که همه آنان از بنی‌هاشمند). ینابیع الموده، ج 3، باب 77. 9. امام الحرمین جوینی از ابن عباس از پیامبر(ص) نقل می‌کند که فرمود: (من سرور پیامبرانم و علی سرور اوصیا. اوصیای بعد از من دوازده نفرند، اولشان علی است و آخرشان مهدی). فرائد السمطین، ج 2، ص 312. 10. ابن عباس از پیامبر(ص) نقل کرده که فرمود: (جانشینان و اوصیای من و حجت‌های خدا بر خلق پس از من دوازده نفرند، اولشان برادرم و آخرشان فرزند من است. پرسیده شد: برادرتان کیست؟ فرمود: (علی بن ابیطالب). پرسیده شد: فرزندتان کیست؟ فرمود: (مهدی، همان کسی که زمین را پر از عدل و داد کند، همانگونه که پر از ظلم و جور شده است...) همان، روایات متعدد دیگر نیز در این باب وجود دارد.. اما بخش دوم سوال : باید گفت که به نظر برخی از بزرگان مانند آیه الله جوادی آملی امکان دسترسی به مقام (عصمت) و راه‌یابی به مقامات (علمی و معنوی) اختصاصی به پیامبران و امامان ندارد، چنان که حضرت زینب(س) تا مرز عصمت پیش رفته بود و حضرت عباس(ع) به مقامات عالی معنوی فوق العاده ای دست یافته بود وبسیاری از علما و اولیا به عنوان (تالی تلو معصوم) [نزدیکان به مرز عصمت] از آنان یاد می‌شود. در اینجا باید به سه واقعیت، توجه کرد. نخست آن که پیامبران و امامان(ع) دارای اراده بشری می‌باشند و برای تحصیل هر چه بیشتر مقامات معنوی، به سعی و تلاش می‌پردازند و اهل صبر و جهاد و زهد و تقوا و... می‌باشند. واقعیت دوم آن که خداوند متعال به قابلیت پیامبران وامامان برای تحصیل مقامات معنوی و شایستگی آنان برای عهده‌داری مسؤولیت هدایت جامعه علم دارد و در حقیقت همان قابلیت و شایستگی آنان است که موجب برگزیدگی آنان برای امامت شده است و حصر انسانهایی که جامع جمیع خصوصیات لازم باشند در دوازده امام موجب حصر امامت در ایشان شده است. آیات وروایات فراوانی بر این دو واقعیت گواهی می‌دهد که به چند نمونه آن اشاره می‌شود. وجعلنا منهم ائمة یهدون بامرنا لمّا صبروا و کانوا بایتنا یوقنون؛ و چون شکیبایی کردند و به آیات ما یقین داشتند، برخی از آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما ]مردم را [هدایت می‌کردند)؛ (سجده، آیه 24). الله اعلم حیث یجعل رسالته؛ خداوند بهتر می‌داند رسالتش را کجا قرار دهد)، (انعام، آیه 124). واقعیت سوم که باید به آن توجه کرد آن است که (سپردن هر مسؤولیتی همراه با دادن امکانات لازم است) و امامت جامعه از این قاعده مستثنی نیست. ازاین‌رو خداوند آنان را از علم لازم برای عهده‌داری مسؤولیت امامت بهره‌مند می‌گرداند. به مجموعه این سه واقعیت نورانی در اوایل دعای ندبه اشاره شده است. آن جا که درباره دلیل (برگزیدگی امامان) می‌خوانیم: بعد ان شرطت علیهم الزهد فی درجات هذه الدنیا الدنیه وزخرفها و زبرجها فشرطوا لک ذلک و علمت منهم الوفاء به فقبلتهم و قرّبتهم و قدمت لهم الذکر العلی والثناء الجلیّ واهبطتعلیهم ملائکتک و کرمتهم بوحیک و رفدتهم بعلمک؛ [آنان را برگزیدی]... بعد از آن که بر آنها شرط کردی نسبت به دنیا و زینتزیورها زهد بورزند، آنان نیز این شرط را پذیرفتند و دانستی که آنان به آن شرط وفا دارند.. در پایان باید به نکته مهم معرفتی دیگر توجه داشت که این (علم و عصمت موهبتی) به عنوان پایه و (Base) می‌باشد و معصومان با اراده خویش و با سعی و تلاش و عبادت و دعایی که به درگاه خداوند دارند به مقامات عالی‌تری از علم و عصمت دست می‌یابند. چنان که درقرآن مجید از زبان پیامبر(ص) می‌خوانیم: و قل رب زدنی علما؛ و بگو پروردگارا بردانشم بیفزایی، (طه، آیه 114). و همین عبادت‌ها و صبر و جهادهای بیشتر است که با اختیار و اراده انجام می‌شود و موجب برتری برخی از پیامبران بر دیگر پیامبران می‌شود. تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض؛ برخی از آن پیامبران را بر برخی دیگر برتری بخشیدیم...)؛ (بقره، آیه253). بنا بر آن چه گفته شد علم و عصمت موهبتی امامان، به جهت مسؤولیتی است که برای هدایت جامعه بر عهده آنان گذاشته شده است و این یک اصل عمومی و یک سنت الهی است، بدون آن که تبعیض ناروایی باشد که رسیدن به مقام امامت همراه با دارا شدن برخی مقاماتویژه معنوی باشد، چنان که درباره امام هادی(ع) می‌خوانیم: (یکی از یاران ایشان به نام (هارون به فضیل) در کنارشان بود که ناگاه امام فرمودند:(انا لله و انا الیه راجعون) ابی جعفر [امام جواد(ع)] درگذشت. به حضرت عرض شد: از کجادانستنید؟ فرمودند: زیرا فروتنی و خضوعی نسبت به خدا در دلم افتاد که برایم سابقه نداشت)، (اصول کافی، ج 3، ص 218، ح 984)
عنوان سوال:

چرا تعداد امامان شیعه 12 تاست آیا این عدد خصوصیتی دارد یا کاملا تصادفی است؟ اساسا چرا خداوند در بین این همه انسان عده ای خاص را به مقام عصمت رساند چرا مثلا من در جایگاه امام علی(ع) قرار نگرفتم و ایشان در جایگاه من؟


پاسخ:

چرا تعداد امامان شیعه 12 تاست آیا این عدد خصوصیتی دارد یا کاملا تصادفی است؟ اساسا چرا خداوند در بین این همه انسان عده ای خاص را به مقام عصمت رساند چرا مثلا من در جایگاه امام علی(ع) قرار نگرفتم و ایشان در جایگاه من؟

تعداد امامان و مشخصات آنها در روایات متعددی که از پیامبر اکرم(ص) در منابع شیعه و سنی نقل شده مشخص گردیده است. برخی از این روایات را از منابع اهل سنت نقل می‌کنیم:
1. (کار مردم پیوسته می‌گذرد تا آنکه دوازده مرد بر آنان فرمان برانند). فرائد السمطین، ج‌1، ص 317.
2. (شمار جانشینان من به تعداد نقبای موسی (دوازده نفر) است). کنزالعمال، ح 14971.
3. (تا وقتی که دوازده خلیفه و جانشین بر شما حکومت کنند، دین پیوسته پابرجاست). صحیح مسلم، ج 6، (کتاب الاماره) ؛ صحیح بخاری، ج 4، ص 165.
4. (کار این امت همواره پابرجاست تا دوازده خلیفه و جانشین بر آنان بگذرند که همگی از قریش‌اند). منتخب کنزالعمال، ج 5، ص 338.
5. (بر این امت دوازده خلیفه حکومت خواهند کرد، به عدد نقبای بنی‌اسرائیل). همان.
6. امام علی(ع) در توضیح انحصار امامت در قریش می‌فرماید: (امامان از قریش، تنها از نسل هاشم هستند و امامت بر غیر آنان شایسته نیست...) نهج البلاغه، خطبه 142..
7. (الائمة بعدی اثنی عشر، تسعة من صلب الحسین و التاسع مهدیهم)؛ کفایةالاثر، ص 23. (به نقل از: موسوعه الامام علی بن ابیطالب، ج 2، ص 48). ؛ (امامان پس از من دوازده نفرند، نه نفر ایشان از نسل حسین‌اند و نهمین ایشان مهدی ایشان است). نظیر این روایات را - که از اهل سنت در مورد تعداد ائمه(ع) وارد شده است - می‌توان در سایر منابع مطالعه کرد. ر.ک:
8. در روایات سفیان بن عینیه به نقل ینابیع الموده از پیامبر اکرم(ص) آمده است: (همواره دین پایدار است تا آنکه قیامت به پا شود یا بر شما، دوازده خلیفه حکم رانند که همه آنان از بنی‌هاشمند). ینابیع الموده، ج 3، باب 77.
9. امام الحرمین جوینی از ابن عباس از پیامبر(ص) نقل می‌کند که فرمود: (من سرور پیامبرانم و علی سرور اوصیا. اوصیای بعد از من دوازده نفرند، اولشان علی است و آخرشان مهدی). فرائد السمطین، ج 2، ص 312.
10. ابن عباس از پیامبر(ص) نقل کرده که فرمود: (جانشینان و اوصیای من و حجت‌های خدا بر خلق پس از من دوازده نفرند، اولشان برادرم و آخرشان فرزند من است. پرسیده شد: برادرتان کیست؟ فرمود: (علی بن ابیطالب). پرسیده شد: فرزندتان کیست؟ فرمود: (مهدی، همان کسی که زمین را پر از عدل و داد کند، همانگونه که پر از ظلم و جور شده است...) همان، روایات متعدد دیگر نیز در این باب وجود دارد..
اما بخش دوم سوال :
باید گفت که به نظر برخی از بزرگان مانند آیه الله جوادی آملی امکان دسترسی به مقام (عصمت) و راه‌یابی به مقامات (علمی و معنوی) اختصاصی به پیامبران و امامان ندارد، چنان که حضرت زینب(س) تا مرز عصمت پیش رفته بود و حضرت عباس(ع) به مقامات عالی معنوی فوق العاده ای دست یافته بود وبسیاری از علما و اولیا به عنوان (تالی تلو معصوم) [نزدیکان به مرز عصمت] از آنان یاد می‌شود.
در اینجا باید به سه واقعیت، توجه کرد.
نخست آن که پیامبران و امامان(ع) دارای اراده بشری می‌باشند و برای تحصیل هر چه بیشتر مقامات معنوی، به سعی و تلاش می‌پردازند و اهل صبر و جهاد و زهد و تقوا و... می‌باشند. واقعیت دوم آن که خداوند متعال به قابلیت پیامبران وامامان برای تحصیل مقامات معنوی و شایستگی آنان برای عهده‌داری مسؤولیت هدایت جامعه علم دارد و در حقیقت همان قابلیت و شایستگی آنان است که موجب برگزیدگی آنان برای امامت شده است و حصر انسانهایی که جامع جمیع خصوصیات لازم باشند در دوازده امام موجب حصر امامت در ایشان شده است.
آیات وروایات فراوانی بر این دو واقعیت گواهی می‌دهد که به چند نمونه آن اشاره می‌شود. وجعلنا منهم ائمة یهدون بامرنا لمّا صبروا و کانوا بایتنا یوقنون؛ و چون شکیبایی کردند و به آیات ما یقین داشتند، برخی از آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما ]مردم را [هدایت می‌کردند)؛ (سجده، آیه 24). الله اعلم حیث یجعل رسالته؛ خداوند بهتر می‌داند رسالتش را کجا قرار دهد)، (انعام، آیه 124). واقعیت سوم که باید به آن توجه کرد آن است که (سپردن هر مسؤولیتی همراه با دادن امکانات لازم است) و امامت جامعه از این قاعده مستثنی نیست. ازاین‌رو خداوند آنان را از علم لازم برای عهده‌داری مسؤولیت امامت بهره‌مند می‌گرداند.
به مجموعه این سه واقعیت نورانی در اوایل دعای ندبه اشاره شده است. آن جا که درباره دلیل (برگزیدگی امامان) می‌خوانیم: بعد ان شرطت علیهم الزهد فی درجات هذه الدنیا الدنیه وزخرفها و زبرجها فشرطوا لک ذلک و علمت منهم الوفاء به فقبلتهم و قرّبتهم و قدمت لهم الذکر العلی والثناء الجلیّ واهبطتعلیهم ملائکتک و کرمتهم بوحیک و رفدتهم بعلمک؛ [آنان را برگزیدی]... بعد از آن که بر آنها شرط کردی نسبت به دنیا و زینتزیورها زهد بورزند، آنان نیز این شرط را پذیرفتند و دانستی که آنان به آن شرط وفا دارند.. در پایان باید به نکته مهم معرفتی دیگر توجه داشت که این (علم و عصمت موهبتی) به عنوان پایه و (Base) می‌باشد و معصومان با اراده خویش و با سعی و تلاش و عبادت و دعایی که به درگاه خداوند دارند به مقامات عالی‌تری از علم و عصمت دست می‌یابند.
چنان که درقرآن مجید از زبان پیامبر(ص) می‌خوانیم: و قل رب زدنی علما؛ و بگو پروردگارا بردانشم بیفزایی، (طه، آیه 114). و همین عبادت‌ها و صبر و جهادهای بیشتر است که با اختیار و اراده انجام می‌شود و موجب برتری برخی از پیامبران بر دیگر پیامبران می‌شود. تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض؛ برخی از آن پیامبران را بر برخی دیگر برتری بخشیدیم...)؛ (بقره، آیه253). بنا بر آن چه گفته شد علم و عصمت موهبتی امامان، به جهت مسؤولیتی است که برای هدایت جامعه بر عهده آنان گذاشته شده است و این یک اصل عمومی و یک سنت الهی است، بدون آن که تبعیض ناروایی باشد که رسیدن به مقام امامت همراه با دارا شدن برخی مقاماتویژه معنوی باشد، چنان که درباره امام هادی(ع) می‌خوانیم: (یکی از یاران ایشان به نام (هارون به فضیل) در کنارشان بود که ناگاه امام فرمودند:(انا لله و انا الیه راجعون) ابی جعفر [امام جواد(ع)] درگذشت. به حضرت عرض شد: از کجادانستنید؟ فرمودند: زیرا فروتنی و خضوعی نسبت به خدا در دلم افتاد که برایم سابقه نداشت)، (اصول کافی، ج 3، ص 218، ح 984)





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین