چرا با وجود بر حق بودن دین اسلام و مذهب شیعه، پیروان آن کم و اندک هستند؟
چرا با وجود بر حق بودن دین اسلام و مذهب شیعه، پیروان آن کم و اندک هستند؟ در ضمن نکاتی این مطلب را مورد بررسی قرار می دهیم : نکته اول در جهان امروز، هیچ دین و مذهبی اکثریّت ندارد ؛ 33 درصد مردم دنیا مسیحی اند. 21 درصد مسلمانند. 16 درصد بی دین هستند. 14 درصد هندو می باشند. سنّت چینی 6 درصد و سنّت آفریقایی نیز 6 درصد. 4 درصد نیز برای باقی آیینهاست. لذا هیچ دین و مذهبی بالای پنچاه درصد نیست تا اکثریّت داشته باشد. و از سویی چنین نیست که اکثریت، نشانه حقانیت باشد. زمانی اکثر مردم بر این عقیده بودند که خورشید دور زمین می چرخد ، آیا این عقیده ی اکثری موجب می شد که واقعا خورشید دور زمین بچرخد؟ قرآن مجید نیز غالباً اکثریت ها را نکوهش نموده و به ستایش از برخی اقلیتها می پردازد، که در این مورد به عنوان نمونه، به برخی از آیات اشاره می نماییم: 1 (ولا تجد أکثرهم شاکرین اکثر آنان را سپاسگذار نخواهی یافت) (اعراف: 18) 2(إن أولیائه الاّ المتّقون ولکنّ أکثرهم لا یعلمون اولیای وی نیستند مگر پرهیزکاران، ولیکن اکثر آنان نمی دانند) (انفال: 34) 3(وقلیلٌ من عبادی الشّکور واندکی از بندگان من سپاسگذارند)( سبأ: 13) بنابراین، انسان واقع گرا، هیچگاه نباید از اقلیت پیروان آیین خود بهراسد و نیز نباید به خاطر اکثریت آنان مباهات کند. بلکه شایسته است چراغ عقل را روشن سازد و از نور و فروغ آن بهره مند گردد. روزی گالیله به تنهایی یک طرف بود و تمام مسیحیّت طرف دیگر ؛ ولی گالیله از عقیده ی خود برنگشت و سر آخر دیدیم که حقّ با او بود ؛ و امروز همه عقیده ی او را دارند. اسلام نیز روزی سراسر عالم را خواهد گرفت. نکته دوم : خداوند انسان را به گونه ای آفریده که فطرتا طالب حقیقت و به دنبال حق می باشد ، این فطرت حق جویی، در همه انسان ها از بدو تولد وجود دارد.اشکال در این نیست که چرا دین حق پیرو کمی دارد ، اشکال در این است که چرا اساسا حق طالب کمی دارد ، چرا انسانها با اینکه فطرتا حق جو خلق شده اند ، اکثریتشان در طول تاریخ در مقابل حق قرار گرفته اند؟ پاسخ به این سوالات است که دلیل کم بودن پیروان حق و حقیقت را نشان می دهد . برا ی پاسخ به این سوال می گوییم : انس با مادیات و غوطه ور شدن در دنیا و امور مادی، این فطرت حق جو را محجوب و پوشیده می سازد و آینه حق نمای فطرت را با گرد و غبار غفلت و عصیان و گناه، تیره و تار می کند. هر چه عوامل غفلت ساز و غافل کننده از خدا و حقیقت بیشتر و سرکشی و طغیان و پرده دری او زیادتر باشد، این آینه خدا نما تیره تر و کدرتر می گردد به گونه ای که گاه قادر به انعکاس نور حق و حقیقت نمی باشد و حقایق واضح و روشن را درک نمی کند. در دنیای امروز که عوامل غفلت زا و زمینه های گناه و انحراف بشر فراوانتر و گوناگون تر گشته است وعلم و پیشرفت و فن آوری که باید در خدمت سعادت و رفاه بشر و زمینه ساز تکامل او باشد در خدمت زور و قدرت و قلدری و طغیان درآمده، در اثر زیادی گناهان حجاب فطرت و دل بیشتر و ضخیم تر شده و سخن حق و وعظ و نصیحت اثر کمتری دارد. خداوند در قرآن کریم می فرماید: (ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا اگر خداترس و تقوا پیشه باشید، به شما نیروی جداسازی حق از باطل عطا می کند)(طلاق /3) در انبیاء و اولیای معصوم الهی که فطرت خدایی شان هرگز محجوب و گردآلود نگشته، حق گرایی و حق محوری در اوج کمال خویش است به گونه ای که خود حق مجسم می باشند و هر حقی را باید با روش و منش آنها سنجید تا میزان حقانیت آن روشن گردد ، ولی سایر افراد به اندازه ای که فطرتشان دست نخورده و پاک و بی غبار باقی مانده باشد، حق مدار وحق جو و حق پذیر می باشند و این تفاوت بین انسان ها بسیار زیاد است . این قدر که در اسلام نهی از حب به دنیا و غوطه ور شدن در معاصی شده است ، همه و همه از این باب است که حب دنیا انسان را از مسیر فطرتش منحرف می کند ، امام معصوم ما رئیس مذهب ، حضرت امام جعفر صادق علیه اسلام فرموده اند : (حب الدنیا راس کل خطیه حب و دوست داشتن دنیا ریشه و راس تمام خطا هاست .) نکته سوم: از این مطلب نیز نباید غافل شد که شیعیان در بسیاری از دوره ها، اجازه تبلیغ و نشر عقاید خویش را نداشته اند، حتی در طور تاریخ ، شیعه بودن جرم محسوب شده و شیعیان محکوم به مرگ یا تحمل زندگی مشقت بار می شدند.کما اینکه اکنون نیز امکانات تبلیغی مسلمین و شیعه در مقایسه با دیگران ، بسیار اندک می باشد. اینکه گفته اند:( الناس علی دین ملوکهم مردم به دین حاکمان خویش هستند ، می تواند یکی از دلائل کمی پیروان شیعه باشد ) پس از وفات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در همه قرنهایی که بلاد اسلامی دارای حاکمان مسلمان بوده است، اکثرا گرایش به مذهب سنی داشته اند و از آن مذهب دفاع و حمایت نموده و در پی نابودی مذهب شیعه برآمده اند. گرایش عمومی به اهل سنت در میان حاکمان اسلامی سبب شیوع این مذهب و اکثریت یافتن آن در عالم اسلام شده است. فشارها، تبلیغات سوء مخالفان ، و کافر و رافضی و قرمطی و مجوس و مهدورالدم خواندن شیعیان از سوی آنان، نگاه عمومی را برای گرایش به این مذهب بسیار بسیار کاهش داده و شرایط را سخت کرده بود . با مسموم شدن فضا علیه شیعه از ناحیه مخلفان ،مردم نیز کمتر راه شناخت برایشان هموار شده است .لذا طبیعی است که شیعیان در مجموع عالم اسلام دارای جمعیت اندک بوده و در اقلیت باشند. پس از رسول خدا همه حاکمان جامعه اسلامی از بنی امیه ملعون گرفته تا بنی عباس حدود 700 سال برضد شیعه اقدام کرده اند . اگر حاکمان مردم از امامان معصوم(علیهم السلام ) بودند آیا حالات و اعتقادات مردم این گونه بود که عده کمی شیعه و عده ای سنی باشند !!! حاکمان غاصب در هر زمانی عالمی را در برابر امامان معصوم علیهم السلام علم می کردند و به مردم دستور می دادند که باید از آنها پیروی شود و پیروان علی علیه السلام را می کشتند و یا از خانه و کاشانه خود تبعید می کردند. که این خود منجر به تشکیل چهار فرقه در اهل سنت شد. تشیع همیشه در این دوران در مضیفه و تحت فشار بود و حتی در زمانهای زیادی بخاطر تبلیغات منفی به عنوان یک مذهب رسمی شناخته نمی شد . نکته چهارم: هر چند شیعه از نظر جمعیت به پایه اهل تسنن نمی رسد، اما اگر سرشماری دقیقی صورت گیرد، معلوم خواهد شد که یک چهارم مسلمانان جهان را شیعیان تشکیل می دهند، و آنان در نوع مناطق مسلمان نشین دنیا زندگی می کنند. و در تمام برهه های تاریخ، در میان آنان دانشمندان و نویسندگان نام آور و صاحبان تصانیف و آثار می زیسته اند. شایسته است روشن گردد که پایه گذاران علوم اسلامی نیز غالباً شیعه بوده اند که در میان آنان: ابوالأسود دوئلی ، پایه گذار علم (نحو) خلیل بن احمد، پایه گذار علم (عروض) معاذ بن مسلم بن ابی ساره کوفی ، پایه گذار علم (صرف) و ابوعبدالله محمد بن عمران کاتب خراسانی (مرزبانی ) یکی از پیشتازان علم بلاغت به چشم می خورند. (ر.ک تأسیس الشیعه نگارش سید حسن صدر ) برای آگاهی بیشتر بر تألیفات انبوه علما و دانشمندان شیعه، که شمارش همه آنها بسیار دشوار است، می توانید به کتاب ارزشمند (الذریعة إلی تصانیف الشیعة) مراجعه کنید و نیز جهت آشنایی با شخصیت های بزرگ شیعه، کتاب (اعیان الشیعة) و برای کسب اطلاع از تاریخچه شیعیان (تاریخ الشیعة) را ملاحظه فرمایید.
عنوان سوال:

چرا با وجود بر حق بودن دین اسلام و مذهب شیعه، پیروان آن کم و اندک هستند؟


پاسخ:

چرا با وجود بر حق بودن دین اسلام و مذهب شیعه، پیروان آن کم و اندک هستند؟

در ضمن نکاتی این مطلب را مورد بررسی قرار می دهیم :
نکته اول
در جهان امروز، هیچ دین و مذهبی اکثریّت ندارد ؛ 33 درصد مردم دنیا مسیحی اند. 21 درصد مسلمانند. 16 درصد بی دین هستند. 14 درصد هندو می باشند. سنّت چینی 6 درصد و سنّت آفریقایی نیز 6 درصد. 4 درصد نیز برای باقی آیینهاست. لذا هیچ دین و مذهبی بالای پنچاه درصد نیست تا اکثریّت داشته باشد.
و از سویی چنین نیست که اکثریت، نشانه حقانیت باشد. زمانی اکثر مردم بر این عقیده بودند که خورشید دور زمین می چرخد ، آیا این عقیده ی اکثری موجب می شد که واقعا خورشید دور زمین بچرخد؟ قرآن مجید نیز غالباً اکثریت ها را نکوهش نموده و به ستایش از برخی اقلیتها می پردازد، که در این مورد به عنوان نمونه، به برخی از آیات اشاره می نماییم:
1 (ولا تجد أکثرهم شاکرین اکثر آنان را سپاسگذار نخواهی یافت) (اعراف: 18)
2(إن أولیائه الاّ المتّقون ولکنّ أکثرهم لا یعلمون اولیای وی نیستند مگر پرهیزکاران، ولیکن اکثر آنان نمی دانند) (انفال: 34)
3(وقلیلٌ من عبادی الشّکور واندکی از بندگان من سپاسگذارند)( سبأ: 13)
بنابراین، انسان واقع گرا، هیچگاه نباید از اقلیت پیروان آیین خود بهراسد و نیز نباید به خاطر اکثریت آنان مباهات کند. بلکه شایسته است چراغ عقل را روشن سازد و از نور و فروغ آن بهره مند گردد. روزی گالیله به تنهایی یک طرف بود و تمام مسیحیّت طرف دیگر ؛ ولی گالیله از عقیده ی خود برنگشت و سر آخر دیدیم که حقّ با او بود ؛ و امروز همه عقیده ی او را دارند. اسلام نیز روزی سراسر عالم را خواهد گرفت.

نکته دوم :
خداوند انسان را به گونه ای آفریده که فطرتا طالب حقیقت و به دنبال حق می باشد ، این فطرت حق جویی، در همه انسان ها از بدو تولد وجود دارد.اشکال در این نیست که چرا دین حق پیرو کمی دارد ، اشکال در این است که چرا اساسا حق طالب کمی دارد ، چرا انسانها با اینکه فطرتا حق جو خلق شده اند ، اکثریتشان در طول تاریخ در مقابل حق قرار گرفته اند؟
پاسخ به این سوالات است که دلیل کم بودن پیروان حق و حقیقت را نشان می دهد .
برا ی پاسخ به این سوال می گوییم : انس با مادیات و غوطه ور شدن در دنیا و امور مادی، این فطرت حق جو را محجوب و پوشیده می سازد و آینه حق نمای فطرت را با گرد و غبار غفلت و عصیان و گناه، تیره و تار می کند.
هر چه عوامل غفلت ساز و غافل کننده از خدا و حقیقت بیشتر و سرکشی و طغیان و پرده دری او زیادتر باشد، این آینه خدا نما تیره تر و کدرتر می گردد به گونه ای که گاه قادر به انعکاس نور حق و حقیقت نمی باشد و حقایق واضح و روشن را درک نمی کند.
در دنیای امروز که عوامل غفلت زا و زمینه های گناه و انحراف بشر فراوانتر و گوناگون تر گشته است وعلم و پیشرفت و فن آوری که باید در خدمت سعادت و رفاه بشر و زمینه ساز تکامل او باشد در خدمت زور و قدرت و قلدری و طغیان درآمده، در اثر زیادی گناهان حجاب فطرت و دل بیشتر و ضخیم تر شده و سخن حق و وعظ و نصیحت اثر کمتری دارد.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: (ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا اگر خداترس و تقوا پیشه باشید، به شما نیروی جداسازی حق از باطل عطا می کند)(طلاق /3)
در انبیاء و اولیای معصوم الهی که فطرت خدایی شان هرگز محجوب و گردآلود نگشته، حق گرایی و حق محوری در اوج کمال خویش است به گونه ای که خود حق مجسم می باشند و هر حقی را باید با روش و منش آنها سنجید تا میزان حقانیت آن روشن گردد ، ولی سایر افراد به اندازه ای که فطرتشان دست نخورده و پاک و بی غبار باقی مانده باشد، حق مدار وحق جو و حق پذیر می باشند و این تفاوت بین انسان ها بسیار زیاد است .
این قدر که در اسلام نهی از حب به دنیا و غوطه ور شدن در معاصی شده است ، همه و همه از این باب است که حب دنیا انسان را از مسیر فطرتش منحرف می کند ، امام معصوم ما رئیس مذهب ، حضرت امام جعفر صادق علیه اسلام فرموده اند : (حب الدنیا راس کل خطیه حب و دوست داشتن دنیا ریشه و راس تمام خطا هاست .)
نکته سوم:
از این مطلب نیز نباید غافل شد که شیعیان در بسیاری از دوره ها، اجازه تبلیغ و نشر عقاید خویش را نداشته اند، حتی در طور تاریخ ، شیعه بودن جرم محسوب شده و شیعیان محکوم به مرگ یا تحمل زندگی مشقت بار می شدند.کما اینکه اکنون نیز امکانات تبلیغی مسلمین و شیعه در مقایسه با دیگران ، بسیار اندک می باشد.
اینکه گفته اند:( الناس علی دین ملوکهم مردم به دین حاکمان خویش هستند ، می تواند یکی از دلائل کمی پیروان شیعه باشد )
پس از وفات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در همه قرنهایی که بلاد اسلامی دارای حاکمان مسلمان بوده است، اکثرا گرایش به مذهب سنی داشته اند و از آن مذهب دفاع و حمایت نموده و در پی نابودی مذهب شیعه برآمده اند. گرایش عمومی به اهل سنت در میان حاکمان اسلامی سبب شیوع این مذهب و اکثریت یافتن آن در عالم اسلام شده است.
فشارها، تبلیغات سوء مخالفان ، و کافر و رافضی و قرمطی و مجوس و مهدورالدم خواندن شیعیان از سوی آنان، نگاه عمومی را برای گرایش به این مذهب بسیار بسیار کاهش داده و شرایط را سخت کرده بود . با مسموم شدن فضا علیه شیعه از ناحیه مخلفان ،مردم نیز کمتر راه شناخت برایشان هموار شده است .لذا طبیعی است که شیعیان در مجموع عالم اسلام دارای جمعیت اندک بوده و در اقلیت باشند.
پس از رسول خدا همه حاکمان جامعه اسلامی از بنی امیه ملعون گرفته تا بنی عباس حدود 700 سال برضد شیعه اقدام کرده اند . اگر حاکمان مردم از امامان معصوم(علیهم السلام ) بودند آیا حالات و اعتقادات مردم این گونه بود که عده کمی شیعه و عده ای سنی باشند !!!
حاکمان غاصب در هر زمانی عالمی را در برابر امامان معصوم علیهم السلام علم می کردند و به مردم دستور می دادند که باید از آنها پیروی شود و پیروان علی علیه السلام را می کشتند و یا از خانه و کاشانه خود تبعید می کردند. که این خود منجر به تشکیل چهار فرقه در اهل سنت شد.
تشیع همیشه در این دوران در مضیفه و تحت فشار بود و حتی در زمانهای زیادی بخاطر تبلیغات منفی به عنوان یک مذهب رسمی شناخته نمی شد .
نکته چهارم:
هر چند شیعه از نظر جمعیت به پایه اهل تسنن نمی رسد، اما اگر سرشماری دقیقی صورت گیرد، معلوم خواهد شد که یک چهارم مسلمانان جهان را شیعیان تشکیل می دهند، و آنان در نوع مناطق مسلمان نشین دنیا زندگی می کنند. و در تمام برهه های تاریخ، در میان آنان دانشمندان و نویسندگان نام آور و صاحبان تصانیف و آثار می زیسته اند. شایسته است روشن گردد که پایه گذاران علوم اسلامی نیز غالباً شیعه بوده اند که در میان آنان:
ابوالأسود دوئلی ، پایه گذار علم (نحو)
خلیل بن احمد، پایه گذار علم (عروض)
معاذ بن مسلم بن ابی ساره کوفی ، پایه گذار علم (صرف)
و ابوعبدالله محمد بن عمران کاتب خراسانی (مرزبانی ) یکی از پیشتازان علم بلاغت به چشم می خورند. (ر.ک تأسیس الشیعه نگارش سید حسن صدر )
برای آگاهی بیشتر بر تألیفات انبوه علما و دانشمندان شیعه، که شمارش همه آنها بسیار دشوار است، می توانید به کتاب ارزشمند (الذریعة إلی تصانیف الشیعة) مراجعه کنید و نیز جهت آشنایی با شخصیت های بزرگ شیعه، کتاب (اعیان الشیعة) و برای کسب اطلاع از تاریخچه شیعیان (تاریخ الشیعة) را ملاحظه فرمایید.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین