می خواستم بدانم منطق ارسطوئی و منطق دیالکتیک چه می گویند و تفاوت هاشان در چیست؟ منطق ارسطویی منطقی دو ارزشی است که بر استحاله اجتماع و ارتفاع نقیضین استوار است. یعنی پایه ی این منطق این گزاره است که(اجتماع و ارتفاع دو نقیض در زمان واحد ودر موضوع واحد محال است). این منطق همان است که امروزه به عنوان اساس کار کامپیوترها قرار گرفته است .این منطق را منطق صوری ومنطق صفر ویک نیز می گویند منطق ریاضی که در دبیرستانها خوانده می شود براساس همین منطق است . در این منطق یک قضیه یا درست است یا نادرست ومحال است هم درست باشد هم نادرست همچنین محال است نه درست باشد ونه نادرست. اما در منطق دیالکتیک اجتماع نقیضین نه تنها جایز که واجب و ضروری شمرده می شود. بنیانگذار این منطق هگل فیلسوف آلمانی است و مروج آن( کارل مارکس ) بود. هگل معتقد است که همه چیز در حال حرکت و شدن است و منشأ این تغییر و شدن تناقض درونی اشیاء است. به نظر وی در درون هر چیزی دو حالت متضاد بنام (تز) و (آنتی تز) وجود دارد؛ و از ترکیب این دو، حالت سومی پدید می آید که آن را (سنتز) می نامند. و آن گاه این سنتز دوباره خود (تز) تلقی می شود برای حالت دیگری و باز از ترکیب آنها سنتز جدیدی ایجاد می شود و حاصل این روند دائمی، همان حرکت و تغییر و شدن است. برای مطالعه بیشتر ر.ک: - حرکت آفرین و اصول دیالکتیک، مصطفی دوستی. - فرهنگ واژه ها، عبدالرسول بیات، ص 485. - آموز منطق، محسن غرویان، ص 27 و 28.
می خواستم بدانم منطق ارسطوئی و منطق دیالکتیک چه می گویند و تفاوت هاشان در چیست؟
منطق ارسطویی منطقی دو ارزشی است که بر استحاله اجتماع و ارتفاع نقیضین استوار است. یعنی پایه ی این منطق این گزاره است که(اجتماع و ارتفاع دو نقیض در زمان واحد ودر موضوع واحد محال است). این منطق همان است که امروزه به عنوان اساس کار کامپیوترها قرار گرفته است .این منطق را منطق صوری ومنطق صفر ویک نیز می گویند منطق ریاضی که در دبیرستانها خوانده می شود براساس همین منطق است . در این منطق یک قضیه یا درست است یا نادرست ومحال است هم درست باشد هم نادرست همچنین محال است نه درست باشد ونه نادرست. اما در منطق دیالکتیک اجتماع نقیضین نه تنها جایز که واجب و ضروری شمرده می شود. بنیانگذار این منطق هگل فیلسوف آلمانی است و مروج آن( کارل مارکس ) بود. هگل معتقد است که همه چیز در حال حرکت و شدن است و منشأ این تغییر و شدن تناقض درونی اشیاء است. به نظر وی در درون هر چیزی دو حالت متضاد بنام (تز) و (آنتی تز) وجود دارد؛ و از ترکیب این دو، حالت سومی پدید می آید که آن را (سنتز) می نامند. و آن گاه این سنتز دوباره خود (تز) تلقی می شود برای حالت دیگری و باز از ترکیب آنها سنتز جدیدی ایجاد می شود و حاصل این روند دائمی، همان حرکت و تغییر و شدن است.
برای مطالعه بیشتر ر.ک:
- حرکت آفرین و اصول دیالکتیک، مصطفی دوستی.
- فرهنگ واژه ها، عبدالرسول بیات، ص 485.
- آموز منطق، محسن غرویان، ص 27 و 28.
- [سایر] می خواستم بدانم منطق ارسطوئی و منطق دیالکتیک چه می گویند و تفاوت هاشان در چیست؟
- [سایر] منطق ارسطوئی و منطق دیالکتیک چه می گویند و تفاوت هاشان در چیست؟
- [سایر] تفاوت منطق ارسطویی و دیالکتیک در چیست؟
- [سایر] آیا منطق و فلسفه اسلامی داری مشی و روشی مانند منطق ارسطویی است و ذیل آن قرار میگیرد؟ یا اینکه در بخشهایی به منطق دیالکتیک هم نزدیک میشود؟ و یا اینکه اساساً روشی فارغ از این دو دارد؟ اگر روش ارسطویی است، آیا (وجود خدا) یکی از اصول است، یا یک موضوع ثانویه است که با اصول مورد قبول افراد غیر مسلمان هم قابل اثبات است؟
- [سایر] ارتباط دیالکتیک و حرکت دیالکتیکی را با فن جدل و مجادله در قرآن بیان نمایید؟
- [سایر] معنای منطق تدوینی و منطق تکوینی چیست؟
- [سایر] معنای منطق تدوینی و منطق تکوینی چیست؟
- [سایر] تفاوت منطق قدرت معنوی با منطق قدرت مادی در چیست ؟
- [سایر] ارتباط دیالکتیک و حرکت دیالکتیکی را با فن جدل و مجادله در قرآن بیان نمایید؟
- [سایر] فرق میان منطق جدید و منطق قدیم چیست؟