آیا جمادات دارای نفس هستند؟ نظر ملاصدرا در این باره چیست؟ لطفا با ذکر منبع.
آیا جمادات دارای نفس هستند؟ نظر ملاصدرا در این باره چیست؟ لطفا با ذکر منبع. خداوند متعال در آیه 44 سوره اسراء می فرماید: ( آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آنها هستند تسبیح او می گویند و هیچ چیزی نیست مگر اینکه تسبیح و حمد او می گوید؛ لکن شما تسبیح آنها را نمی فهمید. او بردبار و آمرزنده است.) علامه طباطبایی(رضوان الله علیه) در تفسیر این آیه فرموده اند: از کلام خدا استفاده می شود همچنان که خلقت در اشیاء جاری و ساری است علم هم در اشیاء سریان دارد و هر موجودی به اندازه ای که از وجود بهره دارد از علم نیز بهره مند است.(المیزان، ج13، ص110) همچنین خداوند متعال می فرماید: ( و روزی که دشمنان خدا محشور می شوند به سوی آتش، پس آنها را نگه می دارند تا صفهای بعدی به آنها محلق شوند. وقتی به آن می رسند،‌ گوشها و چشم ها و پوستهای آنها به آنچه می کردند، گواهی می دهند. آنها به پوست های خود می گویند، چرا بر ضد ما گواهی دادید؟ آنها جواب می دهند: همان خدایی که هر موجودی را به نطق آورده ما را گویا ساخته است ...)(فصلت/19-21) علامه طباطبایی(رض) در تفسیر این آیه آن را شاهدی دیگر بر با شعور بودن اشیاء دانسته و به آیه 44 اسراء اشاره کرده و فرموده اند: جمله ( لکن شما تسبیح آنها را نمی فهمید) بهترین دلیل است که تسبیح اشیاء از روی علم و اراده است؛ نه به زبان حال؛ و از این قبیل است آیه 11 فصلت که می فرماید: ( سپس خدا به آفرینش آسمان پرداخت، در حالی که به صورت دود بود، به آن و به زمین فرمود بیایید یا از روی میل و اطاعت یا با اکراه. آنها گفتند: ما از روی میل و اطاعت می آییم.) علامه طباطبایی(رض) فرموده اند: هیچ دلیلی نیست که علم تنها یک سنخ است؛ لذا علم می تواند گونه های مختلف داشته باشد و هر گونه ای هم آثار خاص خود را دارد، پس لازم نیست که از جمادات نیز آثاری مشابه آثار حیوانات یا انسان مشاهده شود. علامه طباطبایی(رض) بعد از این بحث قرآنی در ضمن یک بحث فلسفی فرموده اند: هر معلومی و هر صاحب علمی موجود مجرد است ؛ چون علم یعنی حضور یک چیز برای چیز دیگر؛ و هر موجود مجردی هم می تواند حاضر در نزد خود باشد و هم می تواند حاضر در نزد مجردی دیگر باشد همچنین هر مجرد دیگری می تواند حاضر در نزد او باشد؛ و هر چه برای مجرد به امکان عام ثابت است برای او ضروری است لذا علم مساوق با وجود مجرد است. بنابراین موجود مادی (غیرمجرد) نه می تواند عالم باشد و نه معلوم. لکن از آن جهت که موجود مادی در تغیّر خود ثابت و بالفعل است و در تغیّر خود متغیّر نیست از این جهت مجرد است و علم ، در او ساری است.(المیزان، ج17، ص381و382 و ذیل آیه 30 و31 فصلت(حم سجده( ) از همین بیانات علامه طباطبایی(رض) روشن می شود که ایشان همه موجودات مادی را دارای نفس مجرد می دانند؛ ایشان فرمودند که علم مساوق با وجود مجرد است و موجودات مادی هم به یک اعتبار دارای جنبه تجرد هستند بنابراین عالمند و نفس چیزی نیست جز موجود مجردی که یک نحوه تعقل به ماده دارد. حکما دلایل دیگری نیز بر این مسأله اقامه کرده و ثابت نموده اند که همه موجودات مادی دارای نفس مجردند، که ذکر آنها در این مقاله بدون مقدمات فلسفی مقدور نیست. بنابراین همه موجودات دارای نفس مجردند. این نفس مجرد را در انسان نفس ناطقه و در حیوان، نفس حیوانی و در گیاه نفس نباتی می گویند ولی نفس جمادی استعمال چندانی در حکمت ندارد و به جای آن بیشتر از واژه (صورت مثالی جمادات) استفاده می شود. البته در مورد اجرام آسمانی (نفس فلکی) هم استفاده می شود. از نظر حکما افعال و حرکات و سیر تکاملی تمام موجودات عالم ماده توسط همین نفس مجرد اداره می شود. نفس جمادات پایین ترین مرتبه نفس است و بالاتر از آن نفس نباتی است لذا نفس گیاهان هم کمالات نفس جمادات را داراست هم کمالاتی مختص به خود دارد که به واسطه کمالات نفس جمادی خواص جماد در گیاه دیده می شود و به واسطه کمالات خاص نفس نباتی آثار نباتی از آن به ظهور می رسد؛ و بالاتر از نفس نباتی،‌ نفس حیوانی است که هم کمالات نفس جماد را دارد، هم کمالات نفس نباتی را؛ و بالاتر از نفس حیوانی نفس انسانی است که شامل کمالات همه نفوس قبلی است به علاوه کمالات خاص نوع انسان . همه نفوس یاد شده خود دارای مراتب گوناگونند مثلا نفس یک کرم خاکی با نفس یک میمون قابل مقایسه نیست با اینکه هر دو نفس حیوانی دارند. یا نفس یک گیاه ابتدایی مثل خزه با نفس یک گیاه حشره خوار در یک حد نیست با اینکه هر دو نفس نباتی هستند. در انسان نیز نفس دارای شدت و ضعف است. نفس بچه، ضعیفت تر از نفس بزرگسال است و نفس عالم قویتر از نفس جاهل است و نفس مؤمن قویتر از نفس کافر است. پایین ترین مرتبه نفس انسانی که نزدیک به نفس حیوانی است،‌ نفس امّاره است و بالاتر از آن نفس لوامّه است و مرتبه دیگری از آن نفس مطمئنه است و بالاتر از نفس مطمئنه نفس قدسیه است که نفس انبیاء و اوصیاء و اولیاء است؛ البته خود نفس قدسیه هم مراتبی دارد لذا انبیاء و اوصیاء و اولیاء هم همگی در یک مرتبه نیستند و بالاترین نفس از آن چهارده معصوم(ع) است. به نفس انسان از آن حیث که مشغول اداره بدن است نفس یا نفس مدبّر گفته می شود و از آن حیث که یک موجود مجرد عقلی است- با صرف نظر از تعلق آن به جسم- روح نامیده می شود و از این حیث که منشأ تعقل و مفهوم سازی و به تبع آن نطق است،‌ نفس ناطقه نامیده می شود و از آن حیث که یک سری گرایشها و آگاهیهای فطری و ذاتی دارد، وجدان گفته می شود. عقل و خیال و وهم و عاطفه و امثال اینها نیز همگی قوای نفسند؛ یا به عبارت دیگر آثار نفس انسانی هستند، همان طور که حرکت ارادی اثر نفس حیوانی است و رشد و نمو اثرنفس نباتی است.
عنوان سوال:

آیا جمادات دارای نفس هستند؟ نظر ملاصدرا در این باره چیست؟ لطفا با ذکر منبع.


پاسخ:

آیا جمادات دارای نفس هستند؟ نظر ملاصدرا در این باره چیست؟ لطفا با ذکر منبع.

خداوند متعال در آیه 44 سوره اسراء می فرماید: ( آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آنها هستند تسبیح او می گویند و هیچ چیزی نیست مگر اینکه تسبیح و حمد او می گوید؛ لکن شما تسبیح آنها را نمی فهمید. او بردبار و آمرزنده است.)
علامه طباطبایی(رضوان الله علیه) در تفسیر این آیه فرموده اند: از کلام خدا استفاده می شود همچنان که خلقت در اشیاء جاری و ساری است علم هم در اشیاء سریان دارد و هر موجودی به اندازه ای که از وجود بهره دارد از علم نیز بهره مند است.(المیزان، ج13، ص110)
همچنین خداوند متعال می فرماید: ( و روزی که دشمنان خدا محشور می شوند به سوی آتش، پس آنها را نگه می دارند تا صفهای بعدی به آنها محلق شوند. وقتی به آن می رسند،‌ گوشها و چشم ها و پوستهای آنها به آنچه می کردند، گواهی می دهند. آنها به پوست های خود می گویند، چرا بر ضد ما گواهی دادید؟ آنها جواب می دهند: همان خدایی که هر موجودی را به نطق آورده ما را گویا ساخته است ...)(فصلت/19-21)
علامه طباطبایی(رض) در تفسیر این آیه آن را شاهدی دیگر بر با شعور بودن اشیاء دانسته و به آیه 44 اسراء اشاره کرده و فرموده اند: جمله ( لکن شما تسبیح آنها را نمی فهمید) بهترین دلیل است که تسبیح اشیاء از روی علم و اراده است؛ نه به زبان حال؛ و از این قبیل است آیه 11 فصلت که می فرماید: ( سپس خدا به آفرینش آسمان پرداخت، در حالی که به صورت دود بود، به آن و به زمین فرمود بیایید یا از روی میل و اطاعت یا با اکراه. آنها گفتند: ما از روی میل و اطاعت می آییم.)
علامه طباطبایی(رض) فرموده اند: هیچ دلیلی نیست که علم تنها یک سنخ است؛ لذا علم می تواند گونه های مختلف داشته باشد و هر گونه ای هم آثار خاص خود را دارد، پس لازم نیست که از جمادات نیز آثاری مشابه آثار حیوانات یا انسان مشاهده شود.
علامه طباطبایی(رض) بعد از این بحث قرآنی در ضمن یک بحث فلسفی فرموده اند: هر معلومی و هر صاحب علمی موجود مجرد است ؛ چون علم یعنی حضور یک چیز برای چیز دیگر؛ و هر موجود مجردی هم می تواند حاضر در نزد خود باشد و هم می تواند حاضر در نزد مجردی دیگر باشد همچنین هر مجرد دیگری می تواند حاضر در نزد او باشد؛ و هر چه برای مجرد به امکان عام ثابت است برای او ضروری است لذا علم مساوق با وجود مجرد است. بنابراین موجود مادی (غیرمجرد) نه می تواند عالم باشد و نه معلوم. لکن از آن جهت که موجود مادی در تغیّر خود ثابت و بالفعل است و در تغیّر خود متغیّر نیست از این جهت مجرد است و علم ، در او ساری است.(المیزان، ج17، ص381و382 و ذیل آیه 30 و31 فصلت(حم سجده( )
از همین بیانات علامه طباطبایی(رض) روشن می شود که ایشان همه موجودات مادی را دارای نفس مجرد می دانند؛ ایشان فرمودند که علم مساوق با وجود مجرد است و موجودات مادی هم به یک اعتبار دارای جنبه تجرد هستند بنابراین عالمند و نفس چیزی نیست جز موجود مجردی که یک نحوه تعقل به ماده دارد. حکما دلایل دیگری نیز بر این مسأله اقامه کرده و ثابت نموده اند که همه موجودات مادی دارای نفس مجردند، که ذکر آنها در این مقاله بدون مقدمات فلسفی مقدور نیست. بنابراین همه موجودات دارای نفس مجردند. این نفس مجرد را در انسان نفس ناطقه و در حیوان، نفس حیوانی و در گیاه نفس نباتی می گویند ولی نفس جمادی استعمال چندانی در حکمت ندارد و به جای آن بیشتر از واژه (صورت مثالی جمادات) استفاده می شود. البته در مورد اجرام آسمانی (نفس فلکی) هم استفاده می شود. از نظر حکما افعال و حرکات و سیر تکاملی تمام موجودات عالم ماده توسط همین نفس مجرد اداره می شود.
نفس جمادات پایین ترین مرتبه نفس است و بالاتر از آن نفس نباتی است لذا نفس گیاهان هم کمالات نفس جمادات را داراست هم کمالاتی مختص به خود دارد که به واسطه کمالات نفس جمادی خواص جماد در گیاه دیده می شود و به واسطه کمالات خاص نفس نباتی آثار نباتی از آن به ظهور می رسد؛ و بالاتر از نفس نباتی،‌ نفس حیوانی است که هم کمالات نفس جماد را دارد، هم کمالات نفس نباتی را؛ و بالاتر از نفس حیوانی نفس انسانی است که شامل کمالات همه نفوس قبلی است به علاوه کمالات خاص نوع انسان .
همه نفوس یاد شده خود دارای مراتب گوناگونند مثلا نفس یک کرم خاکی با نفس یک میمون قابل مقایسه نیست با اینکه هر دو نفس حیوانی دارند. یا نفس یک گیاه ابتدایی مثل خزه با نفس یک گیاه حشره خوار در یک حد نیست با اینکه هر دو نفس نباتی هستند. در انسان نیز نفس دارای شدت و ضعف است. نفس بچه، ضعیفت تر از نفس بزرگسال است و نفس عالم قویتر از نفس جاهل است و نفس مؤمن قویتر از نفس کافر است. پایین ترین مرتبه نفس انسانی که نزدیک به نفس حیوانی است،‌ نفس امّاره است و بالاتر از آن نفس لوامّه است و مرتبه دیگری از آن نفس مطمئنه است و بالاتر از نفس مطمئنه نفس قدسیه است که نفس انبیاء و اوصیاء و اولیاء است؛ البته خود نفس قدسیه هم مراتبی دارد لذا انبیاء و اوصیاء و اولیاء هم همگی در یک مرتبه نیستند و بالاترین نفس از آن چهارده معصوم(ع) است.
به نفس انسان از آن حیث که مشغول اداره بدن است نفس یا نفس مدبّر گفته می شود و از آن حیث که یک موجود مجرد عقلی است- با صرف نظر از تعلق آن به جسم- روح نامیده می شود و از این حیث که منشأ تعقل و مفهوم سازی و به تبع آن نطق است،‌ نفس ناطقه نامیده می شود و از آن حیث که یک سری گرایشها و آگاهیهای فطری و ذاتی دارد، وجدان گفته می شود. عقل و خیال و وهم و عاطفه و امثال اینها نیز همگی قوای نفسند؛ یا به عبارت دیگر آثار نفس انسانی هستند، همان طور که حرکت ارادی اثر نفس حیوانی است و رشد و نمو اثرنفس نباتی است.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین