چه ملاک یا معیاری جهت تشخیص عرفانی بودن یا فلسفی بودن یک متن وجود دارد؟
چه ملاک یا معیاری جهت تشخیص عرفانی بودن یا فلسفی بودن یک متن وجود دارد؟ متون عرفانی یا مربوط به عرفان عملی هستند یا مربوط به عرفان نظری ؛ تفاوت متون عرفان عملی با متون فلسفی آشکار بوده و بعید است که باهم خلط شوند ؛ چرا که متون عرفان عملی عمدتاً مربوط به عملند ؛ در حالی که مطالب فلسفی ، از سنخ مسائل نظری هستند. لذا آنچه نیاز به معیار شناسایی دارد متون عرفانی نظری از متون فلسفی است. برای تشخیص اینکه یک متن ، مربوط به چه علمی است ،از راههای زیر می توان استفاده نمود. 1. شناسایی موضوع متن: یعنی با شناسایی موضوع مورد بحث در یک متن می توان فهمید که آن متن مربوط به چه علمی است. 2. شناسایی غایت متن: یعنی با شناسایی غایت مسائلی که متن آمده اند ، می توان نوع متن را تشخیص داد. 3. شناسایی روش تحقیق استفاده شده در متن : چرا که تعداد زیادی از علوم در روش تحقیق نیز تفاوت دارند. 4. مسائل مورد بحث در متن: هر علمی دارای یک سری مسائل اختصاصی است که با شناسایی آنها در یک متن ، می توان نوع متن را مشخص نمود ؛ بخصوص شناسایی مسائل مبنایی ، کار تشخیص را راحتر می کند. 5. توجه به نویسنده متن: شناسایی نویسنده متن و زمینه کار و تخصص او نیز در موارد زیادی می تواند نوع متن را مشخص نماید. این معیارها می توانند برای تشخیص متون علوم مختلف مفید باشند ؛ ولی شناخت متون عرفانی و فلسفی ، از این راهها در مواردی مشکل است. چرا که هم موضوع این دو علم به هم نزدیکند ؛ هم غایت آنها ؛ هم مسائل آنها ؛ حتّی روش تحقیق این دو علم نیز در مواردی به هم نزدیکند ؛ بخصوص این که گاه یک متن عرفانی به روش فلسفی نوشته می شود یا بر عکس در برخی متون فلسفی از روشهای عرفانی هم استفاده می شود ؛ نویسندگان این دو علم نیز در موارد زیادی مشترکند ؛ یعنی خیلی از عرفا یا فیلسوفند یا فیلسوفانه می نویسند ؛ و خیلی فلاسفه نیز یا عارفند یا عارفانه می نویسند ؛ لذا شناخت تفاوت متون فلسفی و عرفانی از همدیگر ، با معیارهای فوق ، برای افرادی که آشنایی زیادی با این دو علم ندارند کار دشواری است ؛ ولی اگر کسی موضوع ، روش ، غایت ، و مسائل خاصّ این دو علم را بشناسد ، معیارهای فوق الذکر می توانند برای او مفید باشند. و لازمه شناخت موضوع و روش و غایت و مسائل خاصّ این دو علم ، این است که شخص حدّاقل مدتی را فلسفه خوانده باشد ؛ چون به صرف بیان چند کلمه و با توضیحاتی اندک ، نمی توان تفاوت موضوع و روش و غایت و مسائل این دو علم را دریافت. اقسام متون فلسفی و عرفانی و روش تشخیص آنها. متون فلسفی و عرفانی دو گونه اند ؛ متون تخصصی و متون غیر تخصصی ؛ برای شناخت متون تخصصی معیارهای فوق الذکر می توانند مفید باشند ولی عملاً برای تشخیص این متون نیاز چندانی به این معیارها نیست ؛ چون این متون معمولاً شناخته شده اند ؛ و کسی که بتواند این متون را مطالعه کرده و مطالب آنها را متوجّه شود دیگر نیازی به معیاری خاصّ برای شناخت این متون ندارد ؛ چون چنین شخصی که بتواند متون تخصصی فلسفه یا عرفان را متوجّه شود حتماً توانایی تشخیص آنها را هم خواهد داشت ؛ برخی از کتب تخصصی معروف فلسفه عبارتند از: الاشارات و التنبیهات ، شفا ، اسفار اربعه ملاصدرا ؛ شواهد الرّبوبیّه ، بدایةالحکمة ، نهایةالحکمة ، شرح منظومه ، رحیق مختوم ، آموزش فلسفه. خصوصیت بارز این گونه کتابها این است که در ابتدای آنها فلسفه تعریف می شود ؛ و در مورد موضوع ، غایت و روش فلسفه بحث می شود . برخی از کتب تخصصی عرفان نظری عبارتند از: تمهید القواعد ابن ترکه ، مصباح الانس ابن فنّاری ، فصوص الحکم ابن عربی ، فتوحات مکّیه ،مفتاح الغیب ، النّفهات الالهیّه و مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة. امّا برای شناخت کتب غیر تخصصی فلسفه و عرفان نظری ، راههای فوق الذکر گرچه در مواردی راه گشا هستند ولی همواره کارساز نیستند ؛ چون در اکثر این متون مطالب فلسفی و عرفانی به هم آمیخته شده و کار تشخیص را دشوار می کنند ؛ بخصوص کتبی که به سبک فلسفه صدرایی (حکمت متعالیه ) نوشته می شوند سرشار از مطالب عرفانی هستند ؛ و این امر باعث می شود که دسته بندی این متون دشوار شود ؛ و اساساً حکمت متعالیه ، خود یک فلسفه آمیخته با عرفان است ؛ و سعی دارد مطالب عرفانی را با زبان فلسفی بیان نماید. لذا اکثر متونی را که تابعین مکتب فلسفی ملاصدرا نوشته اند می توان متون فلسفی عرفانی نامید؛ کما این که در قسمت شناسنامه این کتب ، معمولاً تعبیر فلسفی عرفانی نوشته می شود. حاصل کلام این که متون تخصصی فلسفه و کلام مشخّصند و نیاز خاصّی به معیار تشخیص ندارند ؛ بخصوص که در اوائل این متون ، معمولاً تعریف علم مربوطه ، موضوع ، روش و غایت آن علم مطرح می شود ؛ امّا برای تشخیص متون غیر تخصصی عرفان و فلسفه ، معیارهای ارائه شده ، تا حدودی می توانند مفید باشند ؛ البته به شرط آنکه شخص تصور درستی از موضوع ، غایت ، روش و مسائل خاٌ این دو علم داشته باشد ؛ که تحصیل چنین تصوّر درستی نیاز به حدّاقل ، تحصیلات ابتدایی فلسفه و یک ترم آشنایی با عرفان دارد ؛ و در مواردی نیز به خاطر دوگانگی متن باید آن را متن ترکیبی دانست ؛ ولی در هر حال برای شناخت متون فلسفی و عرفانی و تشخیص آنها از همدیگر ، داشتن اطلاعات اولیّه در مورد این دو علم لازم است .
عنوان سوال:

چه ملاک یا معیاری جهت تشخیص عرفانی بودن یا فلسفی بودن یک متن وجود دارد؟


پاسخ:

چه ملاک یا معیاری جهت تشخیص عرفانی بودن یا فلسفی بودن یک متن وجود دارد؟


متون عرفانی یا مربوط به عرفان عملی هستند یا مربوط به عرفان نظری ؛ تفاوت متون عرفان عملی با متون فلسفی آشکار بوده و بعید است که باهم خلط شوند ؛ چرا که متون عرفان عملی عمدتاً مربوط به عملند ؛ در حالی که مطالب فلسفی ، از سنخ مسائل نظری هستند. لذا آنچه نیاز به معیار شناسایی دارد متون عرفانی نظری از متون فلسفی است.
برای تشخیص اینکه یک متن ، مربوط به چه علمی است ،از راههای زیر می توان استفاده نمود.
1. شناسایی موضوع متن: یعنی با شناسایی موضوع مورد بحث در یک متن می توان فهمید که آن متن مربوط به چه علمی است.
2. شناسایی غایت متن: یعنی با شناسایی غایت مسائلی که متن آمده اند ، می توان نوع متن را تشخیص داد.
3. شناسایی روش تحقیق استفاده شده در متن : چرا که تعداد زیادی از علوم در روش تحقیق نیز تفاوت دارند.
4. مسائل مورد بحث در متن: هر علمی دارای یک سری مسائل اختصاصی است که با شناسایی آنها در یک متن ، می توان نوع متن را مشخص نمود ؛ بخصوص شناسایی مسائل مبنایی ، کار تشخیص را راحتر می کند.
5. توجه به نویسنده متن: شناسایی نویسنده متن و زمینه کار و تخصص او نیز در موارد زیادی می تواند نوع متن را مشخص نماید.
این معیارها می توانند برای تشخیص متون علوم مختلف مفید باشند ؛ ولی شناخت متون عرفانی و فلسفی ، از این راهها در مواردی مشکل است. چرا که هم موضوع این دو علم به هم نزدیکند ؛ هم غایت آنها ؛ هم مسائل آنها ؛ حتّی روش تحقیق این دو علم نیز در مواردی به هم نزدیکند ؛ بخصوص این که گاه یک متن عرفانی به روش فلسفی نوشته می شود یا بر عکس در برخی متون فلسفی از روشهای عرفانی هم استفاده می شود ؛ نویسندگان این دو علم نیز در موارد زیادی مشترکند ؛ یعنی خیلی از عرفا یا فیلسوفند یا فیلسوفانه می نویسند ؛ و خیلی فلاسفه نیز یا عارفند یا عارفانه می نویسند ؛ لذا شناخت تفاوت متون فلسفی و عرفانی از همدیگر ، با معیارهای فوق ، برای افرادی که آشنایی زیادی با این دو علم ندارند کار دشواری است ؛ ولی اگر کسی موضوع ، روش ، غایت ، و مسائل خاصّ این دو علم را بشناسد ، معیارهای فوق الذکر می توانند برای او مفید باشند. و لازمه شناخت موضوع و روش و غایت و مسائل خاصّ این دو علم ، این است که شخص حدّاقل مدتی را فلسفه خوانده باشد ؛ چون به صرف بیان چند کلمه و با توضیحاتی اندک ، نمی توان تفاوت موضوع و روش و غایت و مسائل این دو علم را دریافت.
اقسام متون فلسفی و عرفانی و روش تشخیص آنها.
متون فلسفی و عرفانی دو گونه اند ؛ متون تخصصی و متون غیر تخصصی ؛ برای شناخت متون تخصصی معیارهای فوق الذکر می توانند مفید باشند ولی عملاً برای تشخیص این متون نیاز چندانی به این معیارها نیست ؛ چون این متون معمولاً شناخته شده اند ؛ و کسی که بتواند این متون را مطالعه کرده و مطالب آنها را متوجّه شود دیگر نیازی به معیاری خاصّ برای شناخت این متون ندارد ؛ چون چنین شخصی که بتواند متون تخصصی فلسفه یا عرفان را متوجّه شود حتماً توانایی تشخیص آنها را هم خواهد داشت ؛ برخی از کتب تخصصی معروف فلسفه عبارتند از: الاشارات و التنبیهات ، شفا ، اسفار اربعه ملاصدرا ؛ شواهد الرّبوبیّه ، بدایةالحکمة ، نهایةالحکمة ، شرح منظومه ، رحیق مختوم ، آموزش فلسفه. خصوصیت بارز این گونه کتابها این است که در ابتدای آنها فلسفه تعریف می شود ؛ و در مورد موضوع ، غایت و روش فلسفه بحث می شود . برخی از کتب تخصصی عرفان نظری عبارتند از: تمهید القواعد ابن ترکه ، مصباح الانس ابن فنّاری ، فصوص الحکم ابن عربی ، فتوحات مکّیه ،مفتاح الغیب ، النّفهات الالهیّه و مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة.
امّا برای شناخت کتب غیر تخصصی فلسفه و عرفان نظری ، راههای فوق الذکر گرچه در مواردی راه گشا هستند ولی همواره کارساز نیستند ؛ چون در اکثر این متون مطالب فلسفی و عرفانی به هم آمیخته شده و کار تشخیص را دشوار می کنند ؛ بخصوص کتبی که به سبک فلسفه صدرایی (حکمت متعالیه ) نوشته می شوند سرشار از مطالب عرفانی هستند ؛ و این امر باعث می شود که دسته بندی این متون دشوار شود ؛ و اساساً حکمت متعالیه ، خود یک فلسفه آمیخته با عرفان است ؛ و سعی دارد مطالب عرفانی را با زبان فلسفی بیان نماید. لذا اکثر متونی را که تابعین مکتب فلسفی ملاصدرا نوشته اند می توان متون فلسفی عرفانی نامید؛ کما این که در قسمت شناسنامه این کتب ، معمولاً تعبیر فلسفی عرفانی نوشته می شود.
حاصل کلام این که متون تخصصی فلسفه و کلام مشخّصند و نیاز خاصّی به معیار تشخیص ندارند ؛ بخصوص که در اوائل این متون ، معمولاً تعریف علم مربوطه ، موضوع ، روش و غایت آن علم مطرح می شود ؛ امّا برای تشخیص متون غیر تخصصی عرفان و فلسفه ، معیارهای ارائه شده ، تا حدودی می توانند مفید باشند ؛ البته به شرط آنکه شخص تصور درستی از موضوع ، غایت ، روش و مسائل خاٌ این دو علم داشته باشد ؛ که تحصیل چنین تصوّر درستی نیاز به حدّاقل ، تحصیلات ابتدایی فلسفه و یک ترم آشنایی با عرفان دارد ؛ و در مواردی نیز به خاطر دوگانگی متن باید آن را متن ترکیبی دانست ؛ ولی در هر حال برای شناخت متون فلسفی و عرفانی و تشخیص آنها از همدیگر ، داشتن اطلاعات اولیّه در مورد این دو علم لازم است .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین