آیا همه گزاره های دین اسلام عقلانی اند؟ توضیح دهید.
آیا همه گزاره های دین اسلام عقلانی اند؟ توضیح دهید. پاسخ: از آن جهت که دین مبین اسلام ازجانب خداوند حکیم علی الاطلاق تشریع شده است لاجرم بایستی تمام گزاره های آن مملو ازحکمت و مطابق با عقل سلیم باشد. توضیح مطلب اینکه؛ اولاّ: خداوند حکیم است. زیرا اگر واجب الوجود حکیم نباشد لازمه اش این است که وصفی از اوصاف کمال را دارا نباشد در نتیجه ذاتش مرکب از وجود و عدم گردد در حالی که هر مرکبی محتاج است لذا نمی تواند واجب الوجود باشد. بنابراین تمام اوصاف کمالی برای حضرت حق ضروری و واجب خواهد بود.چنانچه فیلسوف می گوید " الواجب الوجود من جمیع جهاته واجب الوجود " و ثانیا: ازجانب حکیم جز حکمت و علم صادر نمی شود واین بدیهی است زیرا بین هر علت و معلولی تناسب و سنخیت ذاتی برقرار است و اگر بنا باشد بین علت و معلول تناسب نباشد بایستی هر معلولی از هر علتی و همچنین از هر علتی، هر معلولی صادر شود مثلا از درخت سیب ، میوه نارنج صادرگردد و این وجدانا محال است. بنابراین با دلیل عقلی به این نتیجه میرسیم که چون دین اسلام معلول حکیم مطلق است تمام گزاره های آن حکیمانه و مطابق با عقل خواهد بود واز همین جهت است که علمای اصول فرموده اند" کلما حکم به العقل حکم به الشرع و لا عکس" یعنی هر آنچه را که عقل بدان حکم کند شریعت بدان حکم می نماید ولیکن عکس این قاعده صادق نیست که هر آنچه را شرع بدان حکم نماید عقل نیز بدان حکم کند . توضیح مطلب اینکه گر چه همه گزاره های دین در عالم ثبوت و واقع عقل پذیرند اما در عالم اثبات وعلمی بعض احکام شرعی هستند که عقل گریز می باشند بدین معنی که عقل در مقابل شریعت حکمی موافق یا معارض ندارد زیرا عقل ادمی محدودیت دارد لذا نمی تواند مناط همه احکام شرعی را در عالم واقع کشف کند مانند احکام تعبدی دین از جمله دو رکعت بودن نماز صبح و یا هفت دور داشتن طواف حج و... گر چه اینگونه احکام نیز دارای ملاک واقعی هستند ولیکن عقل بشری بدانها دسترسی ندارد . بلی همه احکام شریعت دارای ملاکات واقعی و عقلی هستند واز همین جهت است که شیعه اثنی عشری قائل به حسن و قبح عقلی احکام شرعی می باشد نه حسن و قبح شرعی چنانکه اشاعره بدان قائلند. بدین معنا که شارع مقدس اگر حکمی را تشریع می کند بنا بر مصلحت و مفسدتی است که در عالم واقع موجود است نه اینکه اول حکمی را بدون مصلحت و مفسدت واقعی تشریع کند سپس مصلحت و مفسدت به تبع حکم ایجاد شود (والبته این مساله تبعاتی در دارد که ایا اجتهاد فقیه به نحو تخطئه می باشد یا به نحو مصوبه که باید در علم اصول دنبال شود) در نهایت به این نتیجه می رسیم که همه گزاره های دین در عالم ثبوت داری ملاکند و عقل پذیر می باشند و در عالم اثبات بعض احکام دین عقل پذیرند وبعض انها عقل گریز ولیکن هیچ گزاره ای در دین مبین یافت نمی شود که عقل ستیز باشد یعنی عقل حکمی معارض حکم شرعی داشته باشد .
عنوان سوال:

آیا همه گزاره های دین اسلام عقلانی اند؟ توضیح دهید.


پاسخ:

آیا همه گزاره های دین اسلام عقلانی اند؟ توضیح دهید.

پاسخ: از آن جهت که دین مبین اسلام ازجانب خداوند حکیم علی الاطلاق تشریع شده است لاجرم بایستی تمام گزاره های آن مملو ازحکمت و مطابق با عقل سلیم باشد.
توضیح مطلب اینکه؛
اولاّ: خداوند حکیم است. زیرا اگر واجب الوجود حکیم نباشد لازمه اش این است که وصفی از اوصاف کمال را دارا نباشد در نتیجه ذاتش مرکب از وجود و عدم گردد در حالی که هر مرکبی محتاج است لذا نمی تواند واجب الوجود باشد. بنابراین تمام اوصاف کمالی برای حضرت حق ضروری و واجب خواهد بود.چنانچه فیلسوف می گوید " الواجب الوجود من جمیع جهاته واجب الوجود "
و ثانیا: ازجانب حکیم جز حکمت و علم صادر نمی شود واین بدیهی است زیرا بین هر علت و معلولی تناسب و سنخیت ذاتی برقرار است و اگر بنا باشد بین علت و معلول تناسب نباشد بایستی هر معلولی از هر علتی و همچنین از هر علتی، هر معلولی صادر شود مثلا از درخت سیب ، میوه نارنج صادرگردد و این وجدانا محال است.
بنابراین با دلیل عقلی به این نتیجه میرسیم که چون دین اسلام معلول حکیم مطلق است تمام گزاره های آن حکیمانه و مطابق با عقل خواهد بود واز همین جهت است که علمای اصول فرموده اند" کلما حکم به العقل حکم به الشرع و لا عکس" یعنی هر آنچه را که عقل بدان حکم کند شریعت بدان حکم می نماید ولیکن عکس این قاعده صادق نیست که هر آنچه را شرع بدان حکم نماید عقل نیز بدان حکم کند .
توضیح مطلب اینکه گر چه همه گزاره های دین در عالم ثبوت و واقع عقل پذیرند اما در عالم اثبات وعلمی بعض احکام شرعی هستند که عقل گریز می باشند بدین معنی که عقل در مقابل شریعت حکمی موافق یا معارض ندارد زیرا عقل ادمی محدودیت دارد لذا نمی تواند مناط همه احکام شرعی را در عالم واقع کشف کند مانند احکام تعبدی دین از جمله دو رکعت بودن نماز صبح و یا هفت دور داشتن طواف حج و... گر چه اینگونه احکام نیز دارای ملاک واقعی هستند ولیکن عقل بشری بدانها دسترسی ندارد .
بلی همه احکام شریعت دارای ملاکات واقعی و عقلی هستند واز همین جهت است که شیعه اثنی عشری قائل به حسن و قبح عقلی احکام شرعی می باشد نه حسن و قبح شرعی چنانکه اشاعره بدان قائلند. بدین معنا که شارع مقدس اگر حکمی را تشریع می کند بنا بر مصلحت و مفسدتی است که در عالم واقع موجود است نه اینکه اول حکمی را بدون مصلحت و مفسدت واقعی تشریع کند سپس مصلحت و مفسدت به تبع حکم ایجاد شود (والبته این مساله تبعاتی در دارد که ایا اجتهاد فقیه به نحو تخطئه می باشد یا به نحو مصوبه که باید در علم اصول دنبال شود)
در نهایت به این نتیجه می رسیم که همه گزاره های دین در عالم ثبوت داری ملاکند و عقل پذیر می باشند و در عالم اثبات بعض احکام دین عقل پذیرند وبعض انها عقل گریز ولیکن هیچ گزاره ای در دین مبین یافت نمی شود که عقل ستیز باشد یعنی عقل حکمی معارض حکم شرعی داشته باشد .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین