اهل سنت و وهابیت که طواف نساء انجام نمیدهند آیا حجشان قبول است؟حکم زنهای آنها چه می شود؟ یکی از فروع دین مسلمانان حج است. حج مانند بقیه فروع دین ارکان و واجباتی دارد، صحت حج مشروط به اعمالی است که باید انجام گیرد و اصطلاحاً به آن رکن یا ارکان حج میگویند و طواف نساء جزء ارکان حج نیست بلکه از واجبات حج است لذا ترک و زیاد آن مخل به صحت حج نیست. توجه به این نکته لازم است که اگر مرد طواف نساء را که یکی از واجبات حج است بجا نیاورد زنش و زنان دیگر بر او حلال نمیشوند، ولی اگر بعداً طواف نساء را انجام دهد به یکدیگر حلال میشوند. . ارکان در حج، نیت، احرام بستن، وقوف به عرفه، وقوف به مشعر و طواف زیارة و سعی بین صفا و مروة میباشد. اما آنچه در آن واجب است ولی ارکان نیست، تلبیه یا لبیک گفتن، دو رکعت نماز طواف، و طواف نساء، نماز آن(توضیح المسائل مراجع عظام، بخش حج) . توضیح بیشتر: در متون روایی و فقهی بابی مخصوص به محرمات احرام حج اختصاص یافته وبیان گشته که هر کدام از این محرمات به تدریج در طول انجام مناسک حج بر حاجی حلال می شود.( تحریر الوسیله، واجبات بعد از اعمال منی، مسالۀ5) یکی از محرمات مشترک، هر گونه استمتاع و بهره وری جنسی زوجین از یکدیگر است که رفع این حرمت نیز به واسطه طوافی است که پس از اتمام اعمال حج صورت می پذیرد؛ این طواف در فقه شیعه طواف نساء نامیده شده، که البته جزء اعمال حجّ نیست، بلکه عملی مستقل و واجب و جدای از اجزاء حجّ است، که اگر کسی این عمل را بجا نیاورد، حجّ او باطل نگشته، بلکه عمل واجبی را ترک نموده، که اثر آن هم حرمت استمتاعات جنسی از همسر است.( تحریر الوسیله، واجبات بعد از اعمال منی، مسالۀ8) خلاصه و نمودار اعمال حج تمتع (حَجَّةالاسلام) از دیدگاه فقه شیعه الف) عمره تمتع 1- احرام بستن و تلبیه گفتن در میقات (مسجد شجره یا مسجد جحفه). 2- هفت دور طواف به دور کعبه. 3- دو رکعت نماز طواف (در پشت مقام حضرت ابراهیم). 4- سعی بین صفا و مروه (هفت دور بین کوه صفا و مروه). 5- تقصیر (گرفتن مقداری ناخن و یا چیدن مقداری از موی سر). که با تقصیر کردن، حاجی از احرام خارج و اعمال عمره تمتع پایان میپذیرد. ب) حج تمتع 1- احرام بستن در مکه (که بهتر است در مسجدالحرام باشد). 2- وقوف در عرفات (مقدار واجب آن از اذان ظهر روز عرفه (نهم ذیالحجه) است تا اذان مغرب). 3- وقوف در مشعر (مقدار واجب آن از اذان صبح روز عید قربان است (روز دهم) تا طلوع آفتاب). 4- رَمی جمره عقبه (در روز عید قربان). 5- قربانی کردن (در روز عید قربان). 6- حلق کردن (در روز عید قربان). 7- بیتوته در منی در شب یازدهم و دوازدهم (مقدار واجب آن از اذان مغرب است تا نیمه شب شرعی). 8- رمی جمرات ثلاثه در روز یازدهم و دوازدهم (زمان آن از طلوع آفتاب است تا غروب آن). 9- هفت دور طواف به دور کعبه. 10- دو رکعت نماز طواف (پشت مقام حضرت ابراهیم). 11- سعی بین صفا و مروه (7 مرتبه بین کوه صفا و مروه). 12- طواف نساء (7 دور طواف به دور کعبه). 13- نماز طواف نساء (2 رکعت پشت مقام حضرت ابراهیم). با انجام نماز طواف نساء اعمال حج تمتع به پایان میرسد. بنا بر آنچه در تفسیر ائمه اهل بیت علیهم السلام آمده، خروج از احرام به طوری که همه محرمات احرام حلال شود جز با طواف نساء صورت نمیگیرد و طواف نساء آخرین عمل حج است که بعد از آن تمامی محرمات حلال میشود.( ترجمه تفسیر المیزان، ج14، ص 524 .) اهل سنت این طواف را انجام نمی دهند، اما انجام ندادن آن همانطور که روشن شد موجب بطلان حجشان نمی شود . حال این سوال پیش می آید که پس حکم ارتباط با زنانشان چه میشود؟ آیا زنانشان برای همیشه برآنان حرام می شوند؟ برای رسیدن به پاسخی کامل، لازم است که اقسام طواف در نزد اهل سنت ابتدا بیان شود: اقسام مختلف طواف نزد اهل سنت: 1)طواف القدوم: طوافی که افراد غیر مکی(آفاقی) هنگام ورود به مکه انجام می دهند این طواف نزد مذاهب حنفی و شافعی و حنبلی مستحب است ولی در مذهب مالکی واجب دانسته شده که کفارۀ ترک آن را ذبح گوسفند می دانند.(موسوعة الفقهیة الکویتیة، ملتقی أهل الحدیث، ج2،ص8031،) 2)طواف الزیارة یا طواف الافاضه یا طواف الحج و یا طواف رکن: که بعد از انجام مناسک در منی هنگام برگشت به مکه صورت می پذیرد این طواف به اتفاق تمامی مذاهب اهل سنت واجب است که بعد از انجام این طواف تمام محرمات احرام از جمله آمیزش یا هرگونه استفاده شهوانی دیگر از همسر حلال می شود.( الحاوی فی فقه الشافعی،ج4ص192.المؤلف : أبو الحسن علی بن محمد بن محمد بن حبیب البصری البغدادی، الشهیر بالماوردی (المتوفی : 450ه)،الناشر : دار الکتب العلمیة،الطبعة : الأولی 1414ه - .1994.) در این مورد شیعه با اهل سنت مخالف است و برای حلیت زنان طواف دیگری به نام طواف نساء را واجب می داند. 3)طواف الوداع ویا طواف الصدر: آخرین طوافی که حاجی هنگام خروج از مکه انجام می دهد. این طواف نزد حنفیة و حنابلة واجب است ومالکیه آن را مستحب می دانند وشافعی در این مورد دو قول دارد .( الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ج2،ص5841) بنا برآنچه گذشت، اهل سنت انجام طواف زیارت را موجب حلیت تمام محرمات احرام از جمله حرمت لذت جنسی می دانند و در اصطلاح فقهی با انجام این طواف محل می شوند اما شیعه علاوه بر انجام این طواف، طواف دیگری بنام طواف نساء را موجب حلیت لذت جنسی می دانند. نکته ای که نباید از نظر پنهان داشت این است که طبق فرمایش اهل بیت علیهم السلام طواف وداع از سوی اهل سنت ماهیتا همان طواف نساء خواهد بود( ( گرچه نام آن طواف وداع باشد) واگر کسی از اهل سنت این طواف را انجام داد از نگاه شیعیان به طور کامل از تمام محرمات احرام خارج شده است.( تهذیب الاحکام فی شرح المقنعة للشیخ المفید، الشیخ الطوسی باب زیاره البیت،ج5،ص:253؛وسائل الشیعة،ج13،ص299.)
اهل سنت و وهابیت که طواف نساء انجام نمیدهند آیا حجشان قبول است؟حکم زنهای آنها چه می شود؟
اهل سنت و وهابیت که طواف نساء انجام نمیدهند آیا حجشان قبول است؟حکم زنهای آنها چه می شود؟
یکی از فروع دین مسلمانان حج است. حج مانند بقیه فروع دین ارکان و واجباتی دارد، صحت حج مشروط به اعمالی است که باید انجام گیرد و اصطلاحاً به آن رکن یا ارکان حج میگویند و طواف نساء جزء ارکان حج نیست بلکه از واجبات حج است لذا ترک و زیاد آن مخل به صحت حج نیست.
توجه به این نکته لازم است که اگر مرد طواف نساء را که یکی از واجبات حج است بجا نیاورد زنش و زنان دیگر بر او حلال نمیشوند، ولی اگر بعداً طواف نساء را انجام دهد به یکدیگر حلال میشوند. .
ارکان در حج، نیت، احرام بستن، وقوف به عرفه، وقوف به مشعر و طواف زیارة و سعی بین صفا و مروة میباشد. اما آنچه در آن واجب است ولی ارکان نیست، تلبیه یا لبیک گفتن، دو رکعت نماز طواف، و طواف نساء، نماز آن(توضیح المسائل مراجع عظام، بخش حج) .
توضیح بیشتر:
در متون روایی و فقهی بابی مخصوص به محرمات احرام حج اختصاص یافته وبیان گشته که هر کدام از این محرمات به تدریج در طول انجام مناسک حج بر حاجی حلال می شود.( تحریر الوسیله، واجبات بعد از اعمال منی، مسالۀ5)
یکی از محرمات مشترک، هر گونه استمتاع و بهره وری جنسی زوجین از یکدیگر است که رفع این حرمت نیز به واسطه طوافی است که پس از اتمام اعمال حج صورت می پذیرد؛ این طواف در فقه شیعه طواف نساء نامیده شده، که البته جزء اعمال حجّ نیست، بلکه عملی مستقل و واجب و جدای از اجزاء حجّ است، که اگر کسی این عمل را بجا نیاورد، حجّ او باطل نگشته، بلکه عمل واجبی را ترک نموده، که اثر آن هم حرمت استمتاعات جنسی از همسر است.( تحریر الوسیله، واجبات بعد از اعمال منی، مسالۀ8)
خلاصه و نمودار اعمال حج تمتع (حَجَّةالاسلام) از دیدگاه فقه شیعه
الف) عمره تمتع
1- احرام بستن و تلبیه گفتن در میقات (مسجد شجره یا مسجد جحفه).
2- هفت دور طواف به دور کعبه.
3- دو رکعت نماز طواف (در پشت مقام حضرت ابراهیم).
4- سعی بین صفا و مروه (هفت دور بین کوه صفا و مروه).
5- تقصیر (گرفتن مقداری ناخن و یا چیدن مقداری از موی سر).
که با تقصیر کردن، حاجی از احرام خارج و اعمال عمره تمتع پایان میپذیرد.
ب) حج تمتع
1- احرام بستن در مکه (که بهتر است در مسجدالحرام باشد).
2- وقوف در عرفات (مقدار واجب آن از اذان ظهر روز عرفه (نهم ذیالحجه) است تا اذان مغرب).
3- وقوف در مشعر (مقدار واجب آن از اذان صبح روز عید قربان است (روز دهم) تا طلوع آفتاب).
4- رَمی جمره عقبه (در روز عید قربان).
5- قربانی کردن (در روز عید قربان).
6- حلق کردن (در روز عید قربان).
7- بیتوته در منی در شب یازدهم و دوازدهم (مقدار واجب آن از اذان مغرب است تا نیمه شب شرعی).
8- رمی جمرات ثلاثه در روز یازدهم و دوازدهم (زمان آن از طلوع آفتاب است تا غروب آن).
9- هفت دور طواف به دور کعبه.
10- دو رکعت نماز طواف (پشت مقام حضرت ابراهیم).
11- سعی بین صفا و مروه (7 مرتبه بین کوه صفا و مروه).
12- طواف نساء (7 دور طواف به دور کعبه).
13- نماز طواف نساء (2 رکعت پشت مقام حضرت ابراهیم).
با انجام نماز طواف نساء اعمال حج تمتع به پایان میرسد. بنا بر آنچه در تفسیر ائمه اهل بیت علیهم السلام آمده، خروج از احرام به طوری که همه محرمات احرام حلال شود جز با طواف نساء صورت نمیگیرد و طواف نساء آخرین عمل حج است که بعد از آن تمامی محرمات حلال میشود.( ترجمه تفسیر المیزان، ج14، ص 524 .)
اهل سنت این طواف را انجام نمی دهند، اما انجام ندادن آن همانطور که روشن شد موجب بطلان حجشان نمی شود . حال این سوال پیش می آید که پس حکم ارتباط با زنانشان چه میشود؟ آیا زنانشان برای همیشه برآنان حرام می شوند؟
برای رسیدن به پاسخی کامل، لازم است که اقسام طواف در نزد اهل سنت ابتدا بیان شود:
اقسام مختلف طواف نزد اهل سنت:
1)طواف القدوم: طوافی که افراد غیر مکی(آفاقی) هنگام ورود به مکه انجام می دهند این طواف نزد مذاهب حنفی و شافعی و حنبلی مستحب است ولی در مذهب مالکی واجب دانسته شده که کفارۀ ترک آن را ذبح گوسفند می دانند.(موسوعة الفقهیة الکویتیة، ملتقی أهل الحدیث، ج2،ص8031،)
2)طواف الزیارة یا طواف الافاضه یا طواف الحج و یا طواف رکن: که بعد از انجام مناسک در منی هنگام برگشت به مکه صورت می پذیرد این طواف به اتفاق تمامی مذاهب اهل سنت واجب است که بعد از انجام این طواف تمام محرمات احرام از جمله آمیزش یا هرگونه استفاده شهوانی دیگر از همسر حلال می شود.( الحاوی فی فقه الشافعی،ج4ص192.المؤلف : أبو الحسن علی بن محمد بن محمد بن حبیب البصری البغدادی، الشهیر بالماوردی (المتوفی : 450ه)،الناشر : دار الکتب العلمیة،الطبعة : الأولی 1414ه - .1994.) در این مورد شیعه با اهل سنت مخالف است و برای حلیت زنان طواف دیگری به نام طواف نساء را واجب می داند.
3)طواف الوداع ویا طواف الصدر: آخرین طوافی که حاجی هنگام خروج از مکه انجام می دهد. این طواف نزد حنفیة و حنابلة واجب است ومالکیه آن را مستحب می دانند وشافعی در این مورد دو قول دارد .( الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ج2،ص5841)
بنا برآنچه گذشت، اهل سنت انجام طواف زیارت را موجب حلیت تمام محرمات احرام از جمله حرمت لذت جنسی می دانند و در اصطلاح فقهی با انجام این طواف محل می شوند اما شیعه علاوه بر انجام این طواف، طواف دیگری بنام طواف نساء را موجب حلیت لذت جنسی می دانند.
نکته ای که نباید از نظر پنهان داشت این است که طبق فرمایش اهل بیت علیهم السلام طواف وداع از سوی اهل سنت ماهیتا همان طواف نساء خواهد بود( ( گرچه نام آن طواف وداع باشد) واگر کسی از اهل سنت این طواف را انجام داد از نگاه شیعیان به طور کامل از تمام محرمات احرام خارج شده است.( تهذیب الاحکام فی شرح المقنعة للشیخ المفید، الشیخ الطوسی باب زیاره البیت،ج5،ص:253؛وسائل الشیعة،ج13،ص299.)
- [سایر] آیا اهل سنت طواف نساء را به جا میآورند؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا طواف وداعی که اهل سنت انجام می دهند همان طواف نساء می باشد؟
- [سایر] فرق وهابیت با اهل سنت چیست؟
- [سایر] اهل سنت با وهابیت چه اختلافاتی دارند؟
- [سایر] فرق وهابیت و اهل سنت چیست؟
- [سایر] آیا اهل سنت با وهابیون فرق می کنند؟
- [سایر] آیا وهابیت مورد تایید بزرگان اهل سنت است؟
- [سایر] وهابیت در مورد اهل سنت چه نظری دارند؟
- [سایر] وهابیت و اهل سنت در مورد رضاع چه نظری دارند؟
- [سایر] آیا اهل سنت و وهابیت صلوات می فرستند؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله سیستانی] ابوحنیفه و شافعی برای مغبون قائل به خیار غبن نیستند، حال آنکه در مذهب ما این خیار ثابت است، و ظاهراً بحث ثبوت یا عدم ثبوت این خیار شامل موردی که بنای شخص مغبون بر بیتوجّهی به قیمت و خرید و فروش کالا به هر قیمتی باشد، نمیشود، در این فرض ظاهراً خیار غبن ثابت نیست. همچنین شامل جایی که بنای طرفین معامله نقلوانتقال طبق قیمت بازار است نه بیشتر و شخص مغبون بر ادّعای غابن مبنی بر بالا نبودن قیمت اعتماد کرده، نمیشود؛ زیرا ظاهراً از نظر همگان در اینجا خیار ثابت است، از جهت فریب دادن بایع. همچنین این خیار شامل جایی که بنا به شرط ارتکازی در عرف خاص، جز حقّ فسخ، حقّ دیگری مانند حقّ مطالبه مابهالتفاوت وجود دارد، نمیشود. در هر حال، هر جا که از نظر مذهب امامیه خیار غبن ثابت باشد و مذهب اهل سنّت، آن را منکر باشد، برای شخص امامی مذهب از باب مقاصّه نوعی جایز است که پیرو اهل سنّت را به نبود خیار غبن ملزم کند. این در جایی است که مذهب اهل سنّت بر همگان، از جمله شخص امامی مذهب نافذ و جاری باشد.