خواهر و برادر بودن با خوردن شیر گاو و گوسفند!!! شاید در آغاز از شنیدن و خواندن این مطلب تعجّب کنید و به دنبال گوینده و صاحب این فتوا باشید، و او را شخصی مجهول و بی اطلاع از احکام و دستورات شرع به نامید. ولی وقتی که گوینده این سخن شخصی مانند محمّد بن إسماعیل بخاری صاحب و نویسنده کتاب صحیح باشد تعجّب شما بیشتر و بیشتر خواهد شد. این فتوا را سرخسی در کتاب مبسوط از قول بخاری نقل کرده و خودش به جنگ وی رفته و می گوید: اگر دو پسر بچّه ازگوسفند و یا گاوی همزمان شیر به خورند حرمت رضاع و شیر خوارگی محقّق نخواهد شد، زیرا در رضاع و شیرخوارگی نسب شرط است و بین انسان و حیوان نسبتی وجود ندارد. بنا بر این خوردن شیر حیوان موجب تحقّق رضاع و حرمت چیزی نخواهد شد. سپس می گوید: همین فتوا سبب اخراج و تبعید بخاری از بخا را شد. اندکی تأمّل آیا می دانید وجود اینگونه سخنان و فتواها از فردی سر شناس و معروف و صاحب صحیصترین کتاب فقهی و روایی چه ضربه های سهمگینی بر پیکره اعتقادی مسلمانان وارد می کند؟ آیا فتواهایی از این قبیل موجب تمسخر و جسارت دشمنان و کج اندیشان نسبت به دین و قرآن و شریعت و صاحب شریعت نمی شود؟ آقایان سلفیها و یا همان وهّابیهای خشن چهره و خشونت طلب پاسخ دهند که: آیا تا کنون اینگونه سخنان و فتواها را دیده و چاره ای برای آن اندیشیده اند؟ متن عربی لبن البهیمة ینشر الحرمة ویوجب الأخوة وأفتی محمد بن إسماعیل البخاری صاحب الصحیح بأن لبن البهیمة ینشر الحرمة ، فلو شرب اثنان أو أکثر من لبن شاة واحدة صاروا إخوة أو أخوات من الرضاعة. قال السرخسی فی المبسوط : ولو أن صبیین شربا من لبن شاة أو بقرة لم تثبت به حرمة الرضاع ، لأن الرضاع معتبر بالنسب ، وکما لا یتحقق النسب بین آدمی وبین البهائم فکذلک لا تثبت حرمة الرضاع بشرب لبن البهائم. وکان محمد بن إسماعیل البخاری صاحب التاریخ رضی الله عنه یقول : تثبت الحرمة . هذه المسألة کانت سبب إخراجه من بخارا ، فإنه قدم بخارا فی زمن أبی حفص الکبیر رحمه الله ، وجعل یفتی فنهاه أبو حفص رحمه الله ، وقال : لست بأهل له . فلم ینته ، حتی سئل عن هذه المسألة فأفتی بالحرمة ، فاجتمع الناس وأخرجوه. المبسوط 30 / 297 ، 1 / 139 .
خواهر و برادر بودن با خوردن شیر گاو و گوسفند!!!
شاید در آغاز از شنیدن و خواندن این مطلب تعجّب کنید و به دنبال گوینده و صاحب این فتوا باشید، و او را شخصی مجهول و بی اطلاع از احکام و دستورات شرع به نامید.
ولی وقتی که گوینده این سخن شخصی مانند محمّد بن إسماعیل بخاری صاحب و نویسنده کتاب صحیح باشد تعجّب شما بیشتر و بیشتر خواهد شد.
این فتوا را سرخسی در کتاب مبسوط از قول بخاری نقل کرده و خودش به جنگ وی رفته و می گوید: اگر دو پسر بچّه ازگوسفند و یا گاوی همزمان شیر به خورند حرمت رضاع و شیر خوارگی محقّق نخواهد شد، زیرا در رضاع و شیرخوارگی نسب شرط است و بین انسان و حیوان نسبتی وجود ندارد.
بنا بر این خوردن شیر حیوان موجب تحقّق رضاع و حرمت چیزی نخواهد شد.
سپس می گوید: همین فتوا سبب اخراج و تبعید بخاری از بخا را شد.
اندکی تأمّل
آیا می دانید وجود اینگونه سخنان و فتواها از فردی سر شناس و معروف و صاحب صحیصترین کتاب فقهی و روایی چه ضربه های سهمگینی بر پیکره اعتقادی مسلمانان وارد می کند؟
آیا فتواهایی از این قبیل موجب تمسخر و جسارت دشمنان و کج اندیشان نسبت به دین و قرآن و شریعت و صاحب شریعت نمی شود؟
آقایان سلفیها و یا همان وهّابیهای خشن چهره و خشونت طلب پاسخ دهند که: آیا تا کنون اینگونه سخنان و فتواها را دیده و چاره ای برای آن اندیشیده اند؟
متن عربی
لبن البهیمة ینشر الحرمة ویوجب الأخوة
وأفتی محمد بن إسماعیل البخاری صاحب الصحیح بأن لبن البهیمة ینشر الحرمة ، فلو شرب اثنان أو أکثر من لبن شاة واحدة صاروا إخوة أو أخوات من الرضاعة.
قال السرخسی فی المبسوط : ولو أن صبیین شربا من لبن شاة أو بقرة لم تثبت به حرمة الرضاع ، لأن الرضاع معتبر بالنسب ، وکما لا یتحقق النسب بین آدمی وبین البهائم فکذلک لا تثبت حرمة الرضاع بشرب لبن البهائم.
وکان محمد بن إسماعیل البخاری صاحب التاریخ رضی الله عنه یقول : تثبت الحرمة .
هذه المسألة کانت سبب إخراجه من بخارا ، فإنه قدم بخارا فی زمن أبی حفص الکبیر رحمه الله ، وجعل یفتی فنهاه أبو حفص رحمه الله ، وقال : لست بأهل له .
فلم ینته ، حتی سئل عن هذه المسألة فأفتی بالحرمة ، فاجتمع الناس وأخرجوه. المبسوط 30 / 297 ، 1 / 139 .
- [سایر] وهابیت در مورد اهل سنت چه نظری دارند؟
- [سایر] بزرگان اهل سنت در مورد ابن تیمیه چه نظری دارند؟
- [سایر] فرق وهابیت با اهل سنت چیست؟
- [سایر] اهل سنت با وهابیت چه اختلافاتی دارند؟
- [سایر] فرق وهابیت و اهل سنت چیست؟
- [سایر] اهل سنت در مورد کرامت اولیای الهی چه نظری دارند؟
- [سایر] اهل سنت در مورد حاکمان ظالم چه نظری دارد؟
- [سایر] اهل سنت در مورد خود ارضایی چه نظری دارند؟
- [سایر] آیا اهل سنت با وهابیون فرق می کنند؟
- [سایر] آیا وهابیت مورد تایید بزرگان اهل سنت است؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله اردبیلی] قرابتی که بر اثر شیر دادن (رضاع) حاصل میشود، با شرایطی موجب حرمت نکاح میگردد که در احکام محرمیّت به سبب شیر دادن خواهد آمد.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.