اهل سنت هم مثل شیعیان مشرک اند! کار شناس شبکه وهابی، وهابیت که به شدت با زیارت اهل قبور خصوصا قبور بزرگان مخالفت دارند و آن را شرک می دانند همواره شیعیان را به شرک متهم می کردند، اما این بار این اتهام را به اهل تسنن نیز وارد کردند. به گزارش سرویس دینی جام نیوز، وهابیان که بنای آنها از زمان ابن تیمیه گذاشته شده است و بعد از عبدالوهاب در میان مسلمانان به فرقه ای به همین نام شناخته شده اند با ترویج برخی عقاید تند و تفرقه انگیز سعی در ایجاد اختلاف میان مسلمانان کردند و در همین راستا زیارت اهل قبور را که یکی از سنت های اسلامی است حرام و شرک دانسته اند. کارشناس شبکه وهابی کلمه با اشاره به این که اهل تسنن نیز مثل شیعیان به زیارت قبور بزرگان خود می روند گفت: ( زیارت قبور بدعت است و این منافات با توحید دارد سنی ها هم همین بدعت ها را، متاسفانه دارند و به زیارت قبر بزرگان خود می روند.) امام نووی از بزرگترین فقها و محدثان تاریخ اسلام هستند و شافعی ثانی لقب گرفته اند، بزرگترین عالم فقه شافعی اند و کتاب هایش ایشان در بین علمای اهل سنت از اعتبار بسیار بالایی برخوردار است و این فقیه سرشناس اهل سنت در مورد زیارت قبر حضرت رسول صلوات الله علیه می گوید: (فَإنّ زیارَتَهُ صلّی الله علیهِ وَ سلّم اَهَمَّ القربات و أربح المساعی و أفضل من الطلبات). ترجمه:(زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و سلم یکی از مهمترین راههای خدا پرستی و از پر منفعت ترین کوشش ها و بهترین طلب ها است).1 عبدالله بن عمر، هنگام زیارت قبر پیامبر، دست راست را روی قبر مینهاد و بلال حبشی چهره برآن مینهاد. روشن است که علاقه زیاد و عشق و محبت به این کار فرمان میدهد و این نوعی احترام و بزرگداشت است و مردم به تناسب شوقشان حالات متفاوتی دارند. بعضیها وقتی قبر را می بینند، بی اختیار به سمت آن می شتابند، برخی هم با تاخیر و درنگ ، و همه محل خیرند.2 وهابیت رسم توسّل به صالحان را، نوعی اختلاف میان سنّی و شیعه! قلمداد می کند، در حالی که اختلاف در مسأله ربطی به تسنّن و تشیّع ندارد، بلکه اختلافی است میان وهابی ها و پیروان ابن تیمیّه با دیگر فرق اسلامی (اعم از شیعه و سنّی) برخی از محققین اهل سنّت در ردّ ابن تیمیّه و پیرو او محمدبن عبدالوهاب کتبی نوشته اند و این امر، حاکی از این است که ریشه اختلاف، این دو نفرند و اگر از این دو نفر و پیروان آنها صرف نظر کنیم کلّیه فِرَقِ اسلامی در اصل توسّل و اینگونه مسائل وحدت نظر داشته و میان آنان اختلافی وجود ندارد. وهابیها میگویند زیارت قبور ائمه و آمدن از نقاط دور برای زیارت مرقد منور پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله و سلم جایز نیست و عقیده دارند که اینها شرک و عبادت برای غیرخداست. 1- الأذکار امام نووی رحمته الله علیه صفحه ی 183 المجموع بشرح المذب صفحه ی 214 جلد 8 2- تاریخ بغداد، خطیب بغدادی ، ج 1 ص 146 - تاریخ الشام، ابن عساکر، ج 6 ص 108 المنتظم، ابن جوزی ، ج 5، ص 99 سنن ابن داود، ج 2 ص 72 - صحیح بخاری ، ج 2 ص 247،211
اهل سنت هم مثل شیعیان مشرک اند!
کار شناس شبکه وهابی، وهابیت که به شدت با زیارت اهل قبور خصوصا قبور بزرگان مخالفت دارند و آن را شرک می دانند همواره شیعیان را به شرک متهم می کردند، اما این بار این اتهام را به اهل تسنن نیز وارد کردند.
به گزارش سرویس دینی جام نیوز، وهابیان که بنای آنها از زمان ابن تیمیه گذاشته شده است و بعد از عبدالوهاب در میان مسلمانان به فرقه ای به همین نام شناخته شده اند با ترویج برخی عقاید تند و تفرقه انگیز سعی در ایجاد اختلاف میان مسلمانان کردند و در همین راستا زیارت اهل قبور را که یکی از سنت های اسلامی است حرام و شرک دانسته اند.
کارشناس شبکه وهابی کلمه با اشاره به این که اهل تسنن نیز مثل شیعیان به زیارت قبور بزرگان خود می روند گفت: ( زیارت قبور بدعت است و این منافات با توحید دارد سنی ها هم همین بدعت ها را، متاسفانه دارند و به زیارت قبر بزرگان خود می روند.)
امام نووی از بزرگترین فقها و محدثان تاریخ اسلام هستند و شافعی ثانی لقب گرفته اند، بزرگترین عالم فقه شافعی اند و کتاب هایش ایشان در بین علمای اهل سنت از اعتبار بسیار بالایی برخوردار است و این فقیه سرشناس اهل سنت در مورد زیارت قبر حضرت رسول صلوات الله علیه می گوید:
(فَإنّ زیارَتَهُ صلّی الله علیهِ وَ سلّم اَهَمَّ القربات و أربح المساعی و أفضل من الطلبات).
ترجمه:(زیارت قبر پیامبر صلی الله علیه و سلم یکی از مهمترین راههای خدا پرستی و از پر منفعت ترین کوشش ها و بهترین طلب ها است).1
عبدالله بن عمر، هنگام زیارت قبر پیامبر، دست راست را روی قبر مینهاد و بلال حبشی چهره برآن مینهاد. روشن است که علاقه زیاد و عشق و محبت به این کار فرمان میدهد و این نوعی احترام و بزرگداشت است و مردم به تناسب شوقشان حالات متفاوتی دارند. بعضیها وقتی قبر را می بینند، بی اختیار به سمت آن می شتابند، برخی هم با تاخیر و درنگ ، و همه محل خیرند.2
وهابیت رسم توسّل به صالحان را، نوعی اختلاف میان سنّی و شیعه! قلمداد می کند، در حالی که اختلاف در مسأله ربطی به تسنّن و تشیّع ندارد، بلکه اختلافی است میان وهابی ها و پیروان ابن تیمیّه با دیگر فرق اسلامی (اعم از شیعه و سنّی)
برخی از محققین اهل سنّت در ردّ ابن تیمیّه و پیرو او محمدبن عبدالوهاب کتبی نوشته اند و این امر، حاکی از این است که ریشه اختلاف، این دو نفرند و اگر از این دو نفر و پیروان آنها صرف نظر کنیم کلّیه فِرَقِ اسلامی در اصل توسّل و اینگونه مسائل وحدت نظر داشته و میان آنان اختلافی وجود ندارد.
وهابیها میگویند زیارت قبور ائمه و آمدن از نقاط دور برای زیارت مرقد منور پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله و سلم جایز نیست و عقیده دارند که اینها شرک و عبادت برای غیرخداست.
1- الأذکار امام نووی رحمته الله علیه صفحه ی 183
المجموع بشرح المذب صفحه ی 214 جلد 8
2- تاریخ بغداد، خطیب بغدادی ، ج 1 ص 146 - تاریخ الشام، ابن عساکر، ج 6 ص 108
المنتظم، ابن جوزی ، ج 5، ص 99
سنن ابن داود، ج 2 ص 72 - صحیح بخاری ، ج 2 ص 247،211
- [سایر] وهابیت و اهل سنت در مورد رضاع چه نظری دارند؟
- [سایر] بزرگان اهل سنت در مورد ابن تیمیه چه نظری دارند؟
- [سایر] فرق وهابیت با اهل سنت چیست؟
- [سایر] اهل سنت با وهابیت چه اختلافاتی دارند؟
- [سایر] فرق وهابیت و اهل سنت چیست؟
- [سایر] اهل سنت در مورد کرامت اولیای الهی چه نظری دارند؟
- [سایر] اهل سنت در مورد حاکمان ظالم چه نظری دارد؟
- [سایر] اهل سنت در مورد خود ارضایی چه نظری دارند؟
- [سایر] آیا اهل سنت با وهابیون فرق می کنند؟
- [سایر] آیا وهابیت مورد تایید بزرگان اهل سنت است؟
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت، زن از همه تَرَکه شوهر اعمّ از منقول و غیرمنقول مانند زمین و غیره، ارث میبرد. حال آنکه از نظر مذهب امامیه، زن از اصل زمین یا قیمت آن ارث نمیبرد و تنها از قیمت بنا و درختان ارث میبرد، نه اصل آنها. بنابراین اگر مذهب اهل سنّت بر شیعه نافذ باشد به گونهای که زن سنّی مذهب از زمین و اصل بنا و درختان ارث ببرد، در صورتی که دیگر ورثه امامی مذهب باشند، زن امامی مذهب نیز میتواند میراثی را که از زمین و اصل بنا و درختان به او میرسد، بگیرد که سایر ورثه اهل سنت باشند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] چنانچه یکی از اولاد از نظر سنّی بزرگتر و دیگری از جهت بلوغ بزرگتر باشد قضاء نماز بر اولّی واجب است.
- [آیت الله سیستانی] نظر اهل سنّت آن است که مازاد سهمالارث میراث بر آن، به عَصَبه میت مانند برادر او داده میشود. لکن نظر مذهب امامیه خلاف آن است، مثلاً اگر مردی بمیرد و تنها دختری و برادری داشته باشد، از نظر امامیه باید نیمی از ارث را به دختر به عنوان سهمالارث و نیم دیگر را به عنوان ردّ به او بپردازند و به برادر میت سهمی تعلّق نمیگیرد. لکن نظر اهل سنّت آن است که در این فرض نیمی از ارث میت به برادر پرداخت میشود، چون که از عصبه میت به شمار میرود. حال اگر مذهب اهل سنّت بر وارث امامی مذهب نافذ باشد و مازاد سهمالارث به او پرداخت نشود، عصبه میت اگر امامی مذهب باشند، میتوانند از باب قاعده مقاصّه نوعی، مازاد سهمالارث وارثِ سنّی مذهب را بگیرند.
- [آیت الله خوئی] هرگاه چیزی که پیدا کرده نشانهای دارد که به واسط آن میتواند صاحبش را پیدا کند، اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است، در صورتی که قیمت آن چیز به یک درهم برسد باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله اردبیلی] پیروی از امر پدر و مادر در غیر از انجام کارهای حرام و ترک کارهای واجب عینی(1) بنابر احتیاط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بیاحترامی به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنی که باشند، باید به پدر و مادر خود احترام بگذارند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] هرگاه چیزی که پیدا کرده؛ نشانه ای دارد که به واسطه آن می تواند صاحبش را پیدا کند؛ اگرچه بداند صاحب آن سنی یا کافری است که اموالش محترم است؛ در صورتی که قیمت آن چیز به مقدار یک درهم برسد؛ باید از روزی که آن را پیدا کرده تا یک سال در محل اجتماع مردم اعلان کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحبّ است در شوهر دادن دختری که بالغه است (یعنی مکلّف شده) و به سنی رسیده که حیض دیدن وی متعارف است، عجله کنند، از حضرت صادق علیهالسلام روایت شده که یکی از سعادتهای مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
- [آیت الله سیستانی] از نظر اهل سنّت جمع میان عمه و برادرزادهاش یا خاله و خواهرزادهاش جایز نیست، بدین معنا که اگر هر دو را همزمان عقد کنند، هر دو عقد باطل است، و در صورتی که عقد یکی پس از دیگری باشد، عقد دومی باطل است. لکن از نظر فقه امامیه، عقد عمه پس از برادرزادهاش و خاله پس از خواهرزادهاش مطلقاً جایز است. همچنین عقد برادرزاده پس از عقد عمه و عقد خواهرزاده پس از عقد خاله، مشروط بر آنکه پیش از عقد عمه و خاله رضایت داده باشند و یا بعد از عقد رضایت بدهند جایز است. بنابراین اگر پیرو اهل سنّت، در نکاح میان عمه و برادرزادهاش و یا میان خاله و خواهرزادهاش جمع کند، پس اگر عقد آنها متقارن باشد چون به مذهب آنها عقد هر دو باطل است، برای پیرو مذهب امامیه جایز است بر هر یک از آنها و در صورت رضایت عمه یا خاله بر هر دو عقد کند. و اگر عقد مرد سنّی متقارن نباشد، عقد زن دوّم در فرض مذکور به مذهب آنها باطل است و مرد شیعی میتواند با او ازدواج کند. این حکم در مورد هر یک از آن دو زن در صورتی که امامی باشند، نیز جاری است.
- [آیت الله سیستانی] بر طبق مذهب امامیه، زن مطلقه یائسه و صغیره اگر چه با آنها نزدیکی شده باشد عدّه ندارند. لیکن بر طبق مذاهب اهلسنّت با اختلافی که در شروط عدّه برای صغیره دارند عدّه بر آنان واجب است. حال اگر شوهر از اهلسنّت باشد، و زن یائسه یا صغیرهاش را با اعتقاد به لزوم عدّه برای صغیره طلاق دهد، ملزم به رعایت قواعد مذهب خود مانند فساد عقد خواهر مطلقه، و نکاح زنانی که جمع آنها با زن در دوران عدّه حرام است، میشود، بنابراین مرد شیعی میتواند با خواهر این مطلقه ازدواج کند هرچند آن مرد سنی با او عقد بسته باشد. و احتیاط واجب برای مرد شیعی نیز آن است که با این زن مطلقه پیش از تمام شدن عدهاش ازدواج نکند، و آن زن نیز اگر شیعه باشد و یا شیعه بشود تا پایان عدّه، ازدواج نکند. همچنین احوط آن است که در ایام عدّه از شوهر نفقه نگیرد، گر چه طبق مذهب شوهر واجبالنفقه او باشد، مگر آنکه از باب اجرای قاعده مقاصّه نوعی در صورت بودن شرایط آن، بتوان نفقه گرفت.
- [آیت الله سیستانی] ابوحنیفه و شافعی برای مغبون قائل به خیار غبن نیستند، حال آنکه در مذهب ما این خیار ثابت است، و ظاهراً بحث ثبوت یا عدم ثبوت این خیار شامل موردی که بنای شخص مغبون بر بیتوجّهی به قیمت و خرید و فروش کالا به هر قیمتی باشد، نمیشود، در این فرض ظاهراً خیار غبن ثابت نیست. همچنین شامل جایی که بنای طرفین معامله نقلوانتقال طبق قیمت بازار است نه بیشتر و شخص مغبون بر ادّعای غابن مبنی بر بالا نبودن قیمت اعتماد کرده، نمیشود؛ زیرا ظاهراً از نظر همگان در اینجا خیار ثابت است، از جهت فریب دادن بایع. همچنین این خیار شامل جایی که بنا به شرط ارتکازی در عرف خاص، جز حقّ فسخ، حقّ دیگری مانند حقّ مطالبه مابهالتفاوت وجود دارد، نمیشود. در هر حال، هر جا که از نظر مذهب امامیه خیار غبن ثابت باشد و مذهب اهل سنّت، آن را منکر باشد، برای شخص امامی مذهب از باب مقاصّه نوعی جایز است که پیرو اهل سنّت را به نبود خیار غبن ملزم کند. این در جایی است که مذهب اهل سنّت بر همگان، از جمله شخص امامی مذهب نافذ و جاری باشد.