آیا برخی از راویان (صحاح سته) شرابخوار بودهاند ؟ توضیح سؤال: کارشناسان شما در شبکه ولایت گفتند که وکیع بن جراح که از راویان صحاح سته هستند، شراب میخوردهاند؛ اما در بعضی از شبکههای وهابیت، ادعا شده است که شرابخواری راویان صحیح بخاری مدرک معتبری ندارد، و اگر هم داشته باشد، مربوط به قبل از نقل روایت آنها است ؛ آیا این ادعا صحیح است؟ پاسخ: یکی از مشهورترین راویان صحاح سته وکیع بن جراح است، که مزی در تهذیب الکمال در مورد او میگوید: روی له الجماعة. همه صاحبان صحاح سته از او روایت نقل کردهاند المزی، ابوالحجاج یوسف بن الزکی عبدالرحمن (متوفای742ه)، تهذیب الکمال، ج30 ص484 ، تحقیق: د. بشار عواد معروف، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: الأولی، 1400ه – 1980م. اما طبق روایات معتبر اهل سنت، او شرابخوار بوده است، و حتی بعضی از روایات به صراحت این امر را مربوط به دوران نقل روایت او میدانند: روایت اول: یعقوب بن سفیان فسوی: یعقوب بن سفیان (متوفای 277) که از شاگردان بلاواسطه احمد بن حنبل (متوفای 241) است احمد نیز شاگرد وکیع است از احمد نقل میکند که گفت: وقد سئل أحمد بن حنبل: إذا اختلف وکیع وعبد الرحمن بن مهدی بقول من تأخذ؟ فقال: عبد الرحمن یوافق أکثر وخاصة سفیان کان معنیا بحدیث سفیان وعبد الرحمن یسلم علیه السلف ویجتنب شرب المسکر. از احمد بن حنبل سوال شد که اگر وکیع و عبدالرحمن بن مهدی (در نقل روایت) با یکدیگر اختلاف داشتند، حرف کدامیک را قبول کنیم؟ پاسخ داد: در بیشتر موارد حرف عبد الرحمن درست است، و مخصوصا در نقل از سفیان، زیرا عبد الرحمن توجه خاصی به سفیان داشت ؛ همچنین سلف (بزرگان گذشته) از دست عبد الرحمن در امان بودند (به آنها دشنام نمیداد) و همچنین عبد الرحمن چیزی که او را مست کند، نمیخورد ! الفسوی، أبو یوسف یعقوب بن سفیان (متوفای277ه)، المعرفة والتاریخ، ج 1، ص413،، تحقیق: خلیل المنصور، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1419ه- 1999م. مفهوم سخن احمد بن حنبل این است که وکیع بن جراح از مسکرات میخورده است؛ زیرا اگر این خصوصیات، در وکیع وجود نداشت، معنا نداشت که احمد برای برتری دادن عبدالرحمن بن مهدی بر او به این خصوصیت استناد کند ! همچنین اگر این شرابخواری مربوط به دوران قبل از نقل روایت او بود، نباید تأثیری در صحت و یا اشتباه بودن روایات او میگذاشت ! در نتیجه این روایت، هم شرابخواری او را ثابت میکند و هم اینکه نقل روایات او در دوره شرابخواریاش بوده است ! سند روایت نیز به احمد صحیح است؛ چرا که فسوی مستقیما از خود احمد بن حنبل این روایت را نقل کرده است و هر دوی آنها از برترین محدثان و راویان تاریخ اهل سنت هستند. روایت دوم: خطیب بغدادی: او در تاریخ خویش نقل میکند که: قرأت علی التنوخی عن أبی الحسن أحمد بن یوسف بن یعقوب بن إسحاق بن البهلول الأنباری قال حدثنی أبی قال حدثنی جدی إسحاق بن البهلول قال قدم علینا وکیع بن الجراح فنزل فی المسجد علی الفرات فکنت أصیر إلیه لاستماع الحدیث منه فطلب منی نبیذا فجئته بمخیسة لیلا فأقبلت أقرأ علیه الحدیث وهو یشرب فلما نفذ ما کنت جئته به أطفأ السراج فقلت له: ما هذا؟ فقال: لو زدتنا لزدناک. روایت را نزد تنوخی خواندم، از ابو الحسن احمد بن یوسف بن یعقوب از پدرش، او از پدربزرگش اسحق بن بهلول که گفت: وکیع بن جراح به نزد ما آمد و در مسجدی در کنار فرات منزل کرد ؛ من برای شنیدن روایت به نزد او میرفتم ؛ روزی از من نبیذ (شراب کشمش) خواست ؛ شب هنگام برای او شرابی آوردم که خوب جا افتاده بود ؛ من (از روی جزوه او) روایت میخواندم و او نیز شراب میخورد ؛ وقتی که شرابی که آوردم تمام شد، چراغ را خاموش کرد (تا نتوانم بخوانم)! به او گفتم چرا اینچنین میکنی؟ گفت اگر بیشتر آورده بودی، ما بیشتر به تو (روایت) میدادیم ! البغدادی، ابوبکر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفای463ه)، تاریخ بغداد، ج 13، ص502، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت. بررسی سند روایت: التنوخی استاد خطیب بغدادی ذهبی در مورد او میگوید: 5926 [ 5947 ] علی بن المحسن أبو القاسم التنوخی سماعاته صحیحة... قلت محله الصدق والستر. علی بن محسن تنوخی... او به درستی روایت شنیده است... او راستگو است و پرهیزکار. الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج 5، ص184، تحقیق: الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولی، 1995م. احمد بن یوسف بن یعقوب: ابن اثیر در مورد او میگوید: وفیها توفی أحمد بن یوسف بن یعقوب بن البهلول... وکان عابدا محدثا ثقة. در این سال، احمد بن یوسف بن یعقوب از دنیا رفت... و عابد، محدث و ثقه بود ابن أثیر الجزری، عز الدین بن الأثیر أبی الحسن علی بن محمد (متوفای630ه) الکامل فی التاریخ، ج 7، ص429 ، تحقیق عبد الله القاضی، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة الثانیة، 1415ه. یوسف بن یعقوب بن اسحاق بن بهلول: خطیب بغدادی در مورد او میگوید: یوسف بن یعقوب بن إسحاق بن البهلول... وکان ثقة یوسف بن یعقوب... و ثقه بود. البغدادی، ابوبکر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفای463ه)، تاریخ بغداد، ج 14، ص321 ش 7644، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت. اسحاق بن بهلول: خطیب بغدادی در مورد او نیز میگوید: إسحاق بن البهلول... وکان ثقة... وقال عبد الرحمن بن أبی حاتم سألت أبی عن إسحاق بن بهلول الأنباری فقال صدوق. اسحاق بن بهلول... ثقه بود، عبد الرحمن بن ابی حاتم میگوید از پدرم در مورد او سوال کردم، و گفت: راستگو است البغدادی، ابوبکر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفای463ه)، تاریخ بغداد، ج6 ص366 ش 3390 ، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت. بنابراین سند این روایت نیز صحیح است، و نشان میدهد که وکیع همزمان با نقل حدیث شراب نیز میخورده است. روایت سوم: خطیب بغدادی خطیب بغدادی چنین روایت میکند که: أخبرنا هلال بن محمد الحفار أخبرنا إسماعیل بن محمد الصفار حدثنا جعفر بن محمد یعنی الطیالسی قال: سمعت یحیی بن معین یقول: سمعت رجلا سأل وکیعا فقال:یا أبا سفیان شربت البارحة نبیذا فرأیت فیما یری النائم کأن رجلا یقول إنک شربت خمرا، فقال وکیع: ذاک الشیطان. یحیی بن معین گفت: شنیدم که شخصی با وکیع سخن میگفت و به او گفت: ای اباسفیان،دیشب نبیذ (شراب کشمش) خوردم، و در خواب دیدم که به من گفتند: تو مست کننده نوشیدهای ! وکیع گفت:گوینده شیطان بوده است ! (یعنی نبیذ حرام نیست)! البغدادی، ابوبکر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفای463ه)، تاریخ بغداد، ج 13، ص502، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت. بررسی سند روایت: هلال بن محمد حفار: ذهبی در مورد او میگوید: الحفار الشیخ الصدوق مسند بغداد أبو الفتح هلال بن محمد. حفار، استاد راستگو، مسند بغداد (کسی که در بغداد همه به او سند میدادند) بود. الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، سیر أعلام النبلاء، ج 17، ص293، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413ه. إسماعیل بن محمد بن إسماعیل بن صالح بن عبد الرحمن: إسماعیل بن محمد بن إسماعیل بن صالح بن عبد الرحمن الصفار الثقة الإمام النحوی المشهور حدث عن الحسن بن عرفة وأحمد بن منصور الزیادی والکبار وانتهی إلیه علو الإسناد روی عنه الدارقطنی وابن مندة والحاکم ووثقوه. اسماعیل بن محمد، مورد اعتماد، امام، و دانشمند مشهور علم نحو بود. سندهای باارزش همه به او ختم میشد، دارقطنی وإبن منده و حاکم از او روایت نقل و او را توثیق کردهاند. العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای852 ه)، لسان المیزان، ج1 ص432، تحقیق: دائرة المعرف النظامیة - الهند، ناشر: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1406ه – 1986م. جعفر بن محمد بن عثمان الطیالسی: جعفر بن محمد بن أبی عثمان الحافظ المجود أبو الفضل الطیالسی البغدادی.. قال أحمد بن المنادی کان مشهورا بالاتقان والحفظ والصدق قال الخطیب کان ثقة ثبتا حسن الخط صعب الأخذ مات فی رمضان سنة اثنتین وثمانین ومائتین. جعفر بن محمد، حافظی که حفظش بسیار خوب بود، احمد بن منادی گفته: او در استواری راستگویی و حفظ مشهور بود، خطیب گفته: او موثق، مورد اعتماد بود خط زیبا داشت. الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، تذکرة الحفاظ، ج2 ص626، رقم:653، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، الطبعة: الأولی. یحیی بن معین: یحیی بن معین. هو الامام الحافظ الجهبذ شیخ المحدثین أبو زکریا یحیی بن معین... قال عبد الرحمن بن أبی حاتم سئل أبی عن یحیی فقال امام. قال النسائی أبو زکریا أحد الائمة فی الحدیث ثقة مأمون. یحیی بن معین، پیشوا، حافظ، جهبذ (: مَرد عارف و دانشمند، آنکه خوب را از بد تشخیص دهد. این واژه فارسی است) استاد محدثین بود. عبد الرحمن بن أبی حاتم گوید که از پدرم در باره او سؤال کردم، گفت: امام است. نسائی گفته: او یکی از پیشوایان در علم حدیث، مورد اعتماد و اطمینان بود. الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، سیر أعلام النبلاء، ج11 ص71، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413ه. روایت چهارم: خطیب بغدادی: أخبرنا بن الفضل أخبرنا دعلج أخبرنا أحمد بن علی الأبار حدثنا محمد بن یحیی قال: قال: نعیم بن حماد: تعشینا عند وکیع أو قال: تغدینا فقال أی شیء تریدون أجیئکم به نبیذ الشیوخ أو نبیذ الفتیان؟ قال: قلت: تتکلم بهذا قال هو عندی أحل من ماء الفرات قلت له: ماء الفرات لم یختلف فیه وقد اختلف فی هذا. از نعیم بن حماد روایت شده است که شام یا نهار را نزد وکیع خوردیم؛ پس گفت: چه چیزی برای شما بیاورم؟ شراب پیرمردان را (شراب سبک) و یا شراب جوانان را (سنگین)!! گفتم از شراب سخن میگویی؟ پاسخ داد: شراب نیز من از آب فرات گواراتر است. گفتم: کسی در حلال بودن آب فرات اختلافی ندارد؛ ولی در حلیت شراب اختلاف دارند. البغدادی، ابوبکر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفای463ه)، تاریخ بغداد، ج 13، ص502، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت. بررسی سند روایت: محمد بن الحسین بن الفضل: القطان. الشیخ العالم الثقة المسند أبو الحسین محمد بن الحسین ابن محمد بن الفضل البغدادی القطان الأزرق. وحدث عنه البیهقی والخطیب ومحمد بن هبة الله اللالکائی وأبو عبد الله الثقفی وجماعة سواهم. وهو مجمع علی ثقته. القطان، استاد، دانشمند، مورد اعتماد بود. بیهقی، خطیب و... از او روایت نقل کردهاند، تمام علمای علم رجال بر وثاقت او اجماع دارند. الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، سیر أعلام النبلاء، ج 17، ص331 332، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413ه. دعلج بن أحمد: دعلج. دعلج بن أحمد بن دعلج بن عبد الرحمن المحدث الحجة الفقیه الإمام أبو محمد السجستانی ثم البغدادی التاجر ذو الأموال العظیمة... قال أبو سعید بن یونس حدث بمصر وکان ثقة... وقال الحاکم دعلج الفقیه شیخ أهل الحدیث فی عصره... دعلج، محدث، حجت (کسی که سیصد هزار حدیث حفظ است) فقیه، و امام بود. ابوسعید بن یونس گفته: در مصر روایت نقل میکرد و مورد اعتماد بود. حاکم گفته: دعلج، فقیه و استاد اهل حدیث در زمان خودش بود. الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، سیر أعلام النبلاء، ج16 ص31، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413ه. أحمد بن علی الأبار: الأبار. الحافظ المتقن الإمام الربانی أبو العباس أحمد بن علی بن مسلم الأبار من علماء الأثر ببغداد... قال الخطیب کان ثقة حافظا متقنا حسن المذهب. وقال جعفر الخلدی کان الأبار من أزهد الناس. احمد بن علی، حافظ استوار، پیشوای ربانی، از علمای علم حدیث در بغداد بود. خطیب گفته: او مورد اعتماد، حافظ، استوار بود. جعفر خلدی گفته: او از زاهدترین مردمان بود. سیر أعلام النبلاء ج 13، ص443 محمد بن یحیی: از روات بخاری، مسلم و سایر صحاح سته: الذهلی. محمد بن یحیی بن عبدالله بن خالد بن فارس بن ذؤیب الإمام العلامة الحافظ البارع شیخ الإسلام وعالم أهل المشرق وإمام أهل الحدیث بخراسان أبو عبدالله الذهلی مولاهم النیسابوری... وقال الخطیب کان أحد الأئمة العارفین والحفاظ المتقنین صنف حدیث الزهری وجوده وکان أحمد بن حنبل یثنی علیه وینشر فضله... قال زنجویه بن محمد کنت أسمع مشایخنا یقولون الحدیث الذی لا یعرفه محمد بن یحیی لا یعبأ به... قال ابن أبی حاتم کتب أبی عن محمد بن یحیی بالری وهو ثقة صدوق إمام من أئمة المسلمین وثقه أبی وسمعته یقول هو إمام أهل زمانه... وقال النسائی ثقة مأمون. وقال ابن أبی داود حدثنا محمد بن یحیی وکان أمیر المؤمنین فی الحدیث. محمد بن یحیی ذهلی، پیشوا، علامه، حافظ، با تقوا، شیخ الإسلام و دانشمند مردم مشرق و پیشوای اهل حدیث در خراسان بود. خطیب گفته: یکی از پیشوایان عارف، یکی از حافظ استوار بود، احمد بن حنبل او را ستایش و فضائلش را منتشر میکرد. زنجویه گفته: من از استادانم شنیدم که میگفتند: حدیثی را که محمد بن یحیی نشناسد، ارزش توجه ندارد. إبن أبی حاتم گفته: پدرم در ری از او روایت نقل میکرد، او مورد اعتماد، راستگو و پیشوای از پیشوایان مسلمانان بود، پدرم او را توثیق میکرد و شنیدم که میگفت: او پشوای مردم زمان خودش بود. نسائی گفته: او مورد اعتماد و امین بود. إبن أبی داود گفته: محمد بن یحیی (امیر المومنین) در علم حدیث بود. الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، سیر أعلام النبلاء، ج 12، ص273، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413ه. نعیم بن حماد: از روات بخاری: او از رواتی است که در باره دو دیدگاه متفاوت وجود دارد؛ عدهای او را توثیق کردهاند و یکی از ائمه اعلام دانستهاند و عدهای نیز تضعیف کردهاند؛ اما شمس الدین ذهبی نام او را در کتاب (ذکر من تکلم فیه وهو موثق) آورده است: نعیم بن حماد خ مقرونا د ت ق حافظ وثقه أحمد وجماعة واحتج به البخاری... نعیم بن حماد، حافظ بود، احمد بن حنبل و جماعتی او را توثیق کردهاند، بخاری به روایت او احتجاج کرده (به عنوان شاهد در صحیح بخاری از او روایت نقل کرده). الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، ذکر أسماء من تکلم فیه وهو موثق، ج1، ص184، تحقیق: محمد شکور أمریر المیادینی، ناشر: مکتبة المنار - الزرقاء، الطبعة: الأولی، 1406ه. و سپس برخی از تضعیفات را در باره او نقل کرده است. و در سیر أعلام النبلاء مینویسد: نعیم بن حماد بن معاویة. ابن الحارث بن همام بن سلمة بن مالک الإمام العلامة الحافظ أبو عبد الله الخزاعی المروزی الفرضی الأعور صاحب التصانیف... قال أبو بکر الخطیب یقال إن أول من جمع المسند وصنفه نعیم. یوسف بن عبد الله الخوارزمی سألت أحمد بن حنبل عن نعیم بن حماد فقال لقد کان من الثقات... إبراهیم بن عبد الله بن الجنید سمعت یحیی بن معین وسئل عن نعیم فقال ثقة... قال أبو زکریا نعیم ثقة صدوق رجل صدق أنا أعرف الناس به کان رفیقی بالبصرة کتب عن روح خمسین ألف حدیث... قال أحمد العجلی نعیم بن حماد ثقة مروزی... وقال أبو حاتم محله الصدق. نعیم بن حماد، امام، علامه و حافظ بود. خطیب بغدادی گفته: نخستین کسی که روایات مسند را جمع کرد، نعیم بن حماد بود. یوسف بن عبد الله خوارزمی گفته: از احمد در باره نعیم بن حماد سؤال کردم، گفت: به راستی که او از (ثقات) بود. ابراهیم بن عبد الله گفته از یحیی بن معین در باره نعیم شنیدم، پس گفت: ثقه است. ابوزکریا گفته: نعیم ثقه و راستگو بود، مردی که راست میگفت، من از دیگران بیشتر او را میشناسم، او در بصره رفیق من بود، از روح پنجاه هزار حدیث نوشته بود. احمد عجلی گفته: نعیم بن حماد ثقه بود. أبوحاتم گفته: راستگو بود. الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، سیر أعلام النبلاء، ج10، ص595، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413ه. سایر روایات ذهبی در کتب مختلف خویش، در مورد او شرابخواری را مطرح کرده است و این مطلب را به نقل از دیگر علمای اهل سنت بیان کرده است: وقد روی غیر واحد أن وکیعاً کان یترخص فی شرب النبیذ. تعداد زیادی نقل کردهاند که وکیع خورد نبیذ را جایز میدانست. چندین نفر نقل کردهاند که وکیع، نوشیدن شراب کشمش را جایز می دانست ! الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج 13، ص441، تحقیق د. عمر عبد السلام تدمری، ناشر: دار الکتاب العربی - لبنان/ بیروت، الطبعة: الأولی، 1407ه - 1987م. و در جای دیگر مینویسد که: از ابوسعید اشج نقل میکند که گفت: وقال أبو سعید الأشج کنت عند وکیع فجاءه رجل یدعوه إلی عرس فقال أثم نبیذ قال لا قال لا نحضر عرسا لیس فیه نبیذ قال فإنی آتیکم به فقام. ابو سعید اشج گفت: من پیش وکیع بودم که شخصی را او را به عروسی دعوت کرد، سؤال کرد که آیا نبیذ هست، گفت: نه. وکیع گفت: من در عروسیی که در آن نبیذ نباشد، شرکت نمیکنم. گفت: برای تو میآورم؛ پس وکیع بلند و رفت. الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، سیر أعلام النبلاء، ج 9، ص155، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413ه. الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج 13، ص442، تحقیق د. عمر عبد السلام تدمری، ناشر: دار الکتاب العربی - لبنان/ بیروت، الطبعة: الأولی، 1407ه - 1987م. خطیب بغدادی، روایت دیگری را به این صورت نقل کرده است: حدثت عن أبی الحسن الدارقطنی قال حدثنی القاضی أبو الحسن محمد بن صالح بن علی بن أم شیبان الهاشمی قال حدثنی أبی قال حدثنا أبو عبد الرحمن سفیان بن وکیع بن الجراح قال حدثنی أبی قال کان أبی وکیع یصوم الدهر... ثم یدخل إلی منزله فیقدم إلیه إفطاره وکان یفطر علی نحو عشرة أرطال من الطعام ثم یقدم له قربة فیها نحو من عشرة أرطال نبیذ فیشرب منها ما طاب له علی طعامه ثم یجعلها بین یدیه ویقوم فیصلی ورده من اللیل وکلما صلی رکعتین أو أکثر من شفع أو وتر شرب منها حتی ینفذها ثم ینام. از فرزند وکیع روایت شده است که پدرم روزها روزه میگرفت... موقع افطار، ده رطل (هر رطل تقریبا دو و نیم کیلو است) غذا برای او میآوردند و با آن افطار میکرد، سپس مشکی که در آن تقریبا ده رطل شراب کشمش بود برایش میآوردند ؛ هر مقدار که میل داشت، مینوشید، و سپس آن را در کنار خود گذاشته و می ایستاد و نماز میخواند ؛ هر زمان که دو رکعت یا بیشتر میخواند، دوباره از آن مینوشید تا اینکه مشک خالی شود ؛ و سپس میخوابید ! البغدادی، ابوبکر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفای463ه)، تاریخ بغداد، ج 13، ص501، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت. البته در باره شراب خواری او روایات دیگری نیز وجود دارد که ما به اختصار به همین اندازه اکتفا کردیم. نتیجه آن که: وکیع بن الجراح، راوی صحاح سته اهل سنت، اهل شرب مسکرات بوده، خوردن مسکرات را جایز میدانسته، و همزمان علمای اهل سنت از او روایت نقل میکردهاند. به نقل از مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)
آیا برخی از راویان (صحاح سته) شرابخوار بودهاند ؟
توضیح سؤال:
کارشناسان شما در شبکه ولایت گفتند که وکیع بن جراح که از راویان صحاح سته هستند، شراب میخوردهاند؛ اما در بعضی از شبکههای وهابیت، ادعا شده است که شرابخواری راویان صحیح بخاری مدرک معتبری ندارد، و اگر هم داشته باشد، مربوط به قبل از نقل روایت آنها است ؛ آیا این ادعا صحیح است؟
پاسخ:
یکی از مشهورترین راویان صحاح سته وکیع بن جراح است، که مزی در تهذیب الکمال در مورد او میگوید:
روی له الجماعة.
همه صاحبان صحاح سته از او روایت نقل کردهاند
المزی، ابوالحجاج یوسف بن الزکی عبدالرحمن (متوفای742ه)، تهذیب الکمال، ج30 ص484 ، تحقیق: د. بشار عواد معروف، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: الأولی، 1400ه – 1980م.
اما طبق روایات معتبر اهل سنت، او شرابخوار بوده است، و حتی بعضی از روایات به صراحت این امر را مربوط به دوران نقل روایت او میدانند:
روایت اول: یعقوب بن سفیان فسوی:
یعقوب بن سفیان (متوفای 277) که از شاگردان بلاواسطه احمد بن حنبل (متوفای 241) است احمد نیز شاگرد وکیع است از احمد نقل میکند که گفت:
وقد سئل أحمد بن حنبل: إذا اختلف وکیع وعبد الرحمن بن مهدی بقول من تأخذ؟ فقال: عبد الرحمن یوافق أکثر وخاصة سفیان کان معنیا بحدیث سفیان وعبد الرحمن یسلم علیه السلف ویجتنب شرب المسکر.
از احمد بن حنبل سوال شد که اگر وکیع و عبدالرحمن بن مهدی (در نقل روایت) با یکدیگر اختلاف داشتند، حرف کدامیک را قبول کنیم؟
پاسخ داد: در بیشتر موارد حرف عبد الرحمن درست است، و مخصوصا در نقل از سفیان، زیرا عبد الرحمن توجه خاصی به سفیان داشت ؛ همچنین سلف (بزرگان گذشته) از دست عبد الرحمن در امان بودند (به آنها دشنام نمیداد) و همچنین عبد الرحمن چیزی که او را مست کند، نمیخورد !
الفسوی، أبو یوسف یعقوب بن سفیان (متوفای277ه)، المعرفة والتاریخ، ج 1، ص413،، تحقیق: خلیل المنصور، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1419ه- 1999م.
مفهوم سخن احمد بن حنبل این است که وکیع بن جراح از مسکرات میخورده است؛ زیرا اگر این خصوصیات، در وکیع وجود نداشت، معنا نداشت که احمد برای برتری دادن عبدالرحمن بن مهدی بر او به این خصوصیت استناد کند ! همچنین اگر این شرابخواری مربوط به دوران قبل از نقل روایت او بود، نباید تأثیری در صحت و یا اشتباه بودن روایات او میگذاشت !
در نتیجه این روایت، هم شرابخواری او را ثابت میکند و هم اینکه نقل روایات او در دوره شرابخواریاش بوده است ! سند روایت نیز به احمد صحیح است؛ چرا که فسوی مستقیما از خود احمد بن حنبل این روایت را نقل کرده است و هر دوی آنها از برترین محدثان و راویان تاریخ اهل سنت هستند.
روایت دوم: خطیب بغدادی:
او در تاریخ خویش نقل میکند که:
قرأت علی التنوخی عن أبی الحسن أحمد بن یوسف بن یعقوب بن إسحاق بن البهلول الأنباری قال حدثنی أبی قال حدثنی جدی إسحاق بن البهلول قال قدم علینا وکیع بن الجراح فنزل فی المسجد علی الفرات فکنت أصیر إلیه لاستماع الحدیث منه فطلب منی نبیذا فجئته بمخیسة لیلا فأقبلت أقرأ علیه الحدیث وهو یشرب فلما نفذ ما کنت جئته به أطفأ السراج فقلت له: ما هذا؟ فقال: لو زدتنا لزدناک.
روایت را نزد تنوخی خواندم، از ابو الحسن احمد بن یوسف بن یعقوب از پدرش، او از پدربزرگش اسحق بن بهلول که گفت:
وکیع بن جراح به نزد ما آمد و در مسجدی در کنار فرات منزل کرد ؛ من برای شنیدن روایت به نزد او میرفتم ؛ روزی از من نبیذ (شراب کشمش) خواست ؛ شب هنگام برای او شرابی آوردم که خوب جا افتاده بود ؛ من (از روی جزوه او) روایت میخواندم و او نیز شراب میخورد ؛ وقتی که شرابی که آوردم تمام شد، چراغ را خاموش کرد (تا نتوانم بخوانم)! به او گفتم چرا اینچنین میکنی؟ گفت اگر بیشتر آورده بودی، ما بیشتر به تو (روایت) میدادیم !
البغدادی، ابوبکر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفای463ه)، تاریخ بغداد، ج 13، ص502، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت.
بررسی سند روایت:
التنوخی استاد خطیب بغدادی
ذهبی در مورد او میگوید:
5926 [ 5947 ] علی بن المحسن أبو القاسم التنوخی سماعاته صحیحة... قلت محله الصدق والستر.
علی بن محسن تنوخی... او به درستی روایت شنیده است... او راستگو است و پرهیزکار.
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج 5، ص184، تحقیق: الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولی، 1995م.
احمد بن یوسف بن یعقوب:
ابن اثیر در مورد او میگوید:
وفیها توفی أحمد بن یوسف بن یعقوب بن البهلول... وکان عابدا محدثا ثقة.
در این سال، احمد بن یوسف بن یعقوب از دنیا رفت... و عابد، محدث و ثقه بود
ابن أثیر الجزری، عز الدین بن الأثیر أبی الحسن علی بن محمد (متوفای630ه) الکامل فی التاریخ، ج 7، ص429 ، تحقیق عبد الله القاضی، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة الثانیة، 1415ه.
یوسف بن یعقوب بن اسحاق بن بهلول:
خطیب بغدادی در مورد او میگوید:
یوسف بن یعقوب بن إسحاق بن البهلول... وکان ثقة
یوسف بن یعقوب... و ثقه بود.
البغدادی، ابوبکر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفای463ه)، تاریخ بغداد، ج 14، ص321 ش 7644، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت.
اسحاق بن بهلول:
خطیب بغدادی در مورد او نیز میگوید:
إسحاق بن البهلول... وکان ثقة... وقال عبد الرحمن بن أبی حاتم سألت أبی عن إسحاق بن بهلول الأنباری فقال صدوق.
اسحاق بن بهلول... ثقه بود، عبد الرحمن بن ابی حاتم میگوید از پدرم در مورد او سوال کردم، و گفت: راستگو است
البغدادی، ابوبکر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفای463ه)، تاریخ بغداد، ج6 ص366 ش 3390 ، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت.
بنابراین سند این روایت نیز صحیح است، و نشان میدهد که وکیع همزمان با نقل حدیث شراب نیز میخورده است.
روایت سوم: خطیب بغدادی
خطیب بغدادی چنین روایت میکند که:
أخبرنا هلال بن محمد الحفار أخبرنا إسماعیل بن محمد الصفار حدثنا جعفر بن محمد یعنی الطیالسی قال: سمعت یحیی بن معین یقول: سمعت رجلا سأل وکیعا فقال:یا أبا سفیان شربت البارحة نبیذا فرأیت فیما یری النائم کأن رجلا یقول إنک شربت خمرا، فقال وکیع: ذاک الشیطان.
یحیی بن معین گفت: شنیدم که شخصی با وکیع سخن میگفت و به او گفت: ای اباسفیان،دیشب نبیذ (شراب کشمش) خوردم، و در خواب دیدم که به من گفتند: تو مست کننده نوشیدهای ! وکیع گفت:گوینده شیطان بوده است ! (یعنی نبیذ حرام نیست)!
البغدادی، ابوبکر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفای463ه)، تاریخ بغداد، ج 13، ص502، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت.
بررسی سند روایت:
هلال بن محمد حفار:
ذهبی در مورد او میگوید:
الحفار الشیخ الصدوق مسند بغداد أبو الفتح هلال بن محمد.
حفار، استاد راستگو، مسند بغداد (کسی که در بغداد همه به او سند میدادند) بود.
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، سیر أعلام النبلاء، ج 17، ص293، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413ه.
إسماعیل بن محمد بن إسماعیل بن صالح بن عبد الرحمن:
إسماعیل بن محمد بن إسماعیل بن صالح بن عبد الرحمن الصفار الثقة الإمام النحوی المشهور حدث عن الحسن بن عرفة وأحمد بن منصور الزیادی والکبار وانتهی إلیه علو الإسناد روی عنه الدارقطنی وابن مندة والحاکم ووثقوه.
اسماعیل بن محمد، مورد اعتماد، امام، و دانشمند مشهور علم نحو بود. سندهای باارزش همه به او ختم میشد، دارقطنی وإبن منده و حاکم از او روایت نقل و او را توثیق کردهاند.
العسقلانی الشافعی، أحمد بن علی بن حجر ابوالفضل (متوفای852 ه)، لسان المیزان، ج1 ص432، تحقیق: دائرة المعرف النظامیة - الهند، ناشر: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1406ه – 1986م.
جعفر بن محمد بن عثمان الطیالسی:
جعفر بن محمد بن أبی عثمان الحافظ المجود أبو الفضل الطیالسی البغدادی.. قال أحمد بن المنادی کان مشهورا بالاتقان والحفظ والصدق قال الخطیب کان ثقة ثبتا حسن الخط صعب الأخذ مات فی رمضان سنة اثنتین وثمانین ومائتین.
جعفر بن محمد، حافظی که حفظش بسیار خوب بود، احمد بن منادی گفته: او در استواری راستگویی و حفظ مشهور بود، خطیب گفته: او موثق، مورد اعتماد بود خط زیبا داشت.
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، تذکرة الحفاظ، ج2 ص626، رقم:653، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، الطبعة: الأولی.
یحیی بن معین:
یحیی بن معین. هو الامام الحافظ الجهبذ شیخ المحدثین أبو زکریا یحیی بن معین... قال عبد الرحمن بن أبی حاتم سئل أبی عن یحیی فقال امام. قال النسائی أبو زکریا أحد الائمة فی الحدیث ثقة مأمون.
یحیی بن معین، پیشوا، حافظ، جهبذ (: مَرد عارف و دانشمند، آنکه خوب را از بد تشخیص دهد. این واژه فارسی است) استاد محدثین بود. عبد الرحمن بن أبی حاتم گوید که از پدرم در باره او سؤال کردم، گفت: امام است. نسائی گفته: او یکی از پیشوایان در علم حدیث، مورد اعتماد و اطمینان بود.
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، سیر أعلام النبلاء، ج11 ص71، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413ه.
روایت چهارم: خطیب بغدادی:
أخبرنا بن الفضل أخبرنا دعلج أخبرنا أحمد بن علی الأبار حدثنا محمد بن یحیی قال: قال: نعیم بن حماد: تعشینا عند وکیع أو قال: تغدینا فقال أی شیء تریدون أجیئکم به نبیذ الشیوخ أو نبیذ الفتیان؟ قال: قلت: تتکلم بهذا قال هو عندی أحل من ماء الفرات قلت له: ماء الفرات لم یختلف فیه وقد اختلف فی هذا.
از نعیم بن حماد روایت شده است که شام یا نهار را نزد وکیع خوردیم؛ پس گفت: چه چیزی برای شما بیاورم؟ شراب پیرمردان را (شراب سبک) و یا شراب جوانان را (سنگین)!! گفتم از شراب سخن میگویی؟ پاسخ داد: شراب نیز من از آب فرات گواراتر است. گفتم: کسی در حلال بودن آب فرات اختلافی ندارد؛ ولی در حلیت شراب اختلاف دارند.
البغدادی، ابوبکر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفای463ه)، تاریخ بغداد، ج 13، ص502، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت.
بررسی سند روایت:
محمد بن الحسین بن الفضل:
القطان. الشیخ العالم الثقة المسند أبو الحسین محمد بن الحسین ابن محمد بن الفضل البغدادی القطان الأزرق. وحدث عنه البیهقی والخطیب ومحمد بن هبة الله اللالکائی وأبو عبد الله الثقفی وجماعة سواهم. وهو مجمع علی ثقته.
القطان، استاد، دانشمند، مورد اعتماد بود. بیهقی، خطیب و... از او روایت نقل کردهاند، تمام علمای علم رجال بر وثاقت او اجماع دارند.
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، سیر أعلام النبلاء، ج 17، ص331 332، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413ه.
دعلج بن أحمد:
دعلج. دعلج بن أحمد بن دعلج بن عبد الرحمن المحدث الحجة الفقیه الإمام أبو محمد السجستانی ثم البغدادی التاجر ذو الأموال العظیمة... قال أبو سعید بن یونس حدث بمصر وکان ثقة... وقال الحاکم دعلج الفقیه شیخ أهل الحدیث فی عصره...
دعلج، محدث، حجت (کسی که سیصد هزار حدیث حفظ است) فقیه، و امام بود. ابوسعید بن یونس گفته: در مصر روایت نقل میکرد و مورد اعتماد بود. حاکم گفته: دعلج، فقیه و استاد اهل حدیث در زمان خودش بود.
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، سیر أعلام النبلاء، ج16 ص31، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413ه.
أحمد بن علی الأبار:
الأبار. الحافظ المتقن الإمام الربانی أبو العباس أحمد بن علی بن مسلم الأبار من علماء الأثر ببغداد... قال الخطیب کان ثقة حافظا متقنا حسن المذهب. وقال جعفر الخلدی کان الأبار من أزهد الناس.
احمد بن علی، حافظ استوار، پیشوای ربانی، از علمای علم حدیث در بغداد بود. خطیب گفته: او مورد اعتماد، حافظ، استوار بود. جعفر خلدی گفته: او از زاهدترین مردمان بود.
سیر أعلام النبلاء ج 13، ص443
محمد بن یحیی:
از روات بخاری، مسلم و سایر صحاح سته:
الذهلی. محمد بن یحیی بن عبدالله بن خالد بن فارس بن ذؤیب الإمام العلامة الحافظ البارع شیخ الإسلام وعالم أهل المشرق وإمام أهل الحدیث بخراسان أبو عبدالله الذهلی مولاهم النیسابوری... وقال الخطیب کان أحد الأئمة العارفین والحفاظ المتقنین صنف حدیث الزهری وجوده وکان أحمد بن حنبل یثنی علیه وینشر فضله... قال زنجویه بن محمد کنت أسمع مشایخنا یقولون الحدیث الذی لا یعرفه محمد بن یحیی لا یعبأ به... قال ابن أبی حاتم کتب أبی عن محمد بن یحیی بالری وهو ثقة صدوق إمام من أئمة المسلمین وثقه أبی وسمعته یقول هو إمام أهل زمانه... وقال النسائی ثقة مأمون. وقال ابن أبی داود حدثنا محمد بن یحیی وکان أمیر المؤمنین فی الحدیث.
محمد بن یحیی ذهلی، پیشوا، علامه، حافظ، با تقوا، شیخ الإسلام و دانشمند مردم مشرق و پیشوای اهل حدیث در خراسان بود. خطیب گفته: یکی از پیشوایان عارف، یکی از حافظ استوار بود، احمد بن حنبل او را ستایش و فضائلش را منتشر میکرد. زنجویه گفته: من از استادانم شنیدم که میگفتند: حدیثی را که محمد بن یحیی نشناسد، ارزش توجه ندارد. إبن أبی حاتم گفته: پدرم در ری از او روایت نقل میکرد، او مورد اعتماد، راستگو و پیشوای از پیشوایان مسلمانان بود، پدرم او را توثیق میکرد و شنیدم که میگفت: او پشوای مردم زمان خودش بود. نسائی گفته: او مورد اعتماد و امین بود. إبن أبی داود گفته: محمد بن یحیی (امیر المومنین) در علم حدیث بود.
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، سیر أعلام النبلاء، ج 12، ص273، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413ه.
نعیم بن حماد:
از روات بخاری:
او از رواتی است که در باره دو دیدگاه متفاوت وجود دارد؛ عدهای او را توثیق کردهاند و یکی از ائمه اعلام دانستهاند و عدهای نیز تضعیف کردهاند؛ اما شمس الدین ذهبی نام او را در کتاب (ذکر من تکلم فیه وهو موثق) آورده است:
نعیم بن حماد خ مقرونا د ت ق حافظ وثقه أحمد وجماعة واحتج به البخاری...
نعیم بن حماد، حافظ بود، احمد بن حنبل و جماعتی او را توثیق کردهاند، بخاری به روایت او احتجاج کرده (به عنوان شاهد در صحیح بخاری از او روایت نقل کرده).
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، ذکر أسماء من تکلم فیه وهو موثق، ج1، ص184، تحقیق: محمد شکور أمریر المیادینی، ناشر: مکتبة المنار - الزرقاء، الطبعة: الأولی، 1406ه.
و سپس برخی از تضعیفات را در باره او نقل کرده است.
و در سیر أعلام النبلاء مینویسد:
نعیم بن حماد بن معاویة. ابن الحارث بن همام بن سلمة بن مالک الإمام العلامة الحافظ أبو عبد الله الخزاعی المروزی الفرضی الأعور صاحب التصانیف...
قال أبو بکر الخطیب یقال إن أول من جمع المسند وصنفه نعیم. یوسف بن عبد الله الخوارزمی سألت أحمد بن حنبل عن نعیم بن حماد فقال لقد کان من الثقات... إبراهیم بن عبد الله بن الجنید سمعت یحیی بن معین وسئل عن نعیم فقال ثقة... قال أبو زکریا نعیم ثقة صدوق رجل صدق أنا أعرف الناس به کان رفیقی بالبصرة کتب عن روح خمسین ألف حدیث... قال أحمد العجلی نعیم بن حماد ثقة مروزی... وقال أبو حاتم محله الصدق.
نعیم بن حماد، امام، علامه و حافظ بود. خطیب بغدادی گفته: نخستین کسی که روایات مسند را جمع کرد، نعیم بن حماد بود. یوسف بن عبد الله خوارزمی گفته: از احمد در باره نعیم بن حماد سؤال کردم، گفت: به راستی که او از (ثقات) بود. ابراهیم بن عبد الله گفته از یحیی بن معین در باره نعیم شنیدم، پس گفت: ثقه است. ابوزکریا گفته: نعیم ثقه و راستگو بود، مردی که راست میگفت، من از دیگران بیشتر او را میشناسم، او در بصره رفیق من بود، از روح پنجاه هزار حدیث نوشته بود. احمد عجلی گفته: نعیم بن حماد ثقه بود. أبوحاتم گفته: راستگو بود.
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، سیر أعلام النبلاء، ج10، ص595، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413ه.
سایر روایات
ذهبی در کتب مختلف خویش، در مورد او شرابخواری را مطرح کرده است و این مطلب را به نقل از دیگر علمای اهل سنت بیان کرده است:
وقد روی غیر واحد أن وکیعاً کان یترخص فی شرب النبیذ.
تعداد زیادی نقل کردهاند که وکیع خورد نبیذ را جایز میدانست.
چندین نفر نقل کردهاند که وکیع، نوشیدن شراب کشمش را جایز می دانست !
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج 13، ص441، تحقیق د. عمر عبد السلام تدمری، ناشر: دار الکتاب العربی - لبنان/ بیروت، الطبعة: الأولی، 1407ه - 1987م.
و در جای دیگر مینویسد که: از ابوسعید اشج نقل میکند که گفت:
وقال أبو سعید الأشج کنت عند وکیع فجاءه رجل یدعوه إلی عرس فقال أثم نبیذ قال لا قال لا نحضر عرسا لیس فیه نبیذ قال فإنی آتیکم به فقام.
ابو سعید اشج گفت: من پیش وکیع بودم که شخصی را او را به عروسی دعوت کرد، سؤال کرد که آیا نبیذ هست، گفت: نه. وکیع گفت: من در عروسیی که در آن نبیذ نباشد، شرکت نمیکنم. گفت: برای تو میآورم؛ پس وکیع بلند و رفت.
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، سیر أعلام النبلاء، ج 9، ص155، تحقیق: شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی، ناشر: مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة: التاسعة، 1413ه.
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 ه)، تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، ج 13، ص442، تحقیق د. عمر عبد السلام تدمری، ناشر: دار الکتاب العربی - لبنان/ بیروت، الطبعة: الأولی، 1407ه - 1987م.
خطیب بغدادی، روایت دیگری را به این صورت نقل کرده است:
حدثت عن أبی الحسن الدارقطنی قال حدثنی القاضی أبو الحسن محمد بن صالح بن علی بن أم شیبان الهاشمی قال حدثنی أبی قال حدثنا أبو عبد الرحمن سفیان بن وکیع بن الجراح قال حدثنی أبی قال کان أبی وکیع یصوم الدهر... ثم یدخل إلی منزله فیقدم إلیه إفطاره وکان یفطر علی نحو عشرة أرطال من الطعام ثم یقدم له قربة فیها نحو من عشرة أرطال نبیذ فیشرب منها ما طاب له علی طعامه ثم یجعلها بین یدیه ویقوم فیصلی ورده من اللیل وکلما صلی رکعتین أو أکثر من شفع أو وتر شرب منها حتی ینفذها ثم ینام.
از فرزند وکیع روایت شده است که پدرم روزها روزه میگرفت... موقع افطار، ده رطل (هر رطل تقریبا دو و نیم کیلو است) غذا برای او میآوردند و با آن افطار میکرد، سپس مشکی که در آن تقریبا ده رطل شراب کشمش بود برایش میآوردند ؛ هر مقدار که میل داشت، مینوشید، و سپس آن را در کنار خود گذاشته و می ایستاد و نماز میخواند ؛ هر زمان که دو رکعت یا بیشتر میخواند، دوباره از آن مینوشید تا اینکه مشک خالی شود ؛ و سپس میخوابید !
البغدادی، ابوبکر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفای463ه)، تاریخ بغداد، ج 13، ص501، ناشر: دار الکتب العلمیة – بیروت.
البته در باره شراب خواری او روایات دیگری نیز وجود دارد که ما به اختصار به همین اندازه اکتفا کردیم.
نتیجه آن که: وکیع بن الجراح، راوی صحاح سته اهل سنت، اهل شرب مسکرات بوده، خوردن مسکرات را جایز میدانسته، و همزمان علمای اهل سنت از او روایت نقل میکردهاند.
به نقل از مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)
- [سایر] صحاح سته اهل سنت کداماند و تا چه میزان معتبر میباشند؟
- [سایر] آیا حدیث غدیر در کتب معتبر اهل سنت یا صحاح سته ایشان نیز آمده است؟
- [سایر] آیا حدیث غدیر در کتب معتبر اهل سنت یا صحاح سته ایشان نیز آمده است؟
- [سایر] خدا در کتب اهل سنت مخصوصا صحاح سته چگونه معرفی شده است؟( توضیح کامل و جامع)
- [سایر] خواستگاری دارم که شرابخوار است. آیا شرابخواری میتواند دلیلی بر پاسخ منفی به او باشد؟
- [سایر] چرا شرابخواری حرام شده است؟
- [سایر] شرابخواری چه جایگاهی دارد؟
- [سایر] چه کاری از شرابخواری هم بدتر است؟
- [سایر] ترک کردن شرابخواری برای غیر خدا هم پاداشی دارد؟
- [سایر] چرا بخاری و مسلم احادیث مهدویت را در صحاح خود ذکر نکرده اند؟
- [آیت الله نوری همدانی] اگر به کسی که بدهکار است و نمی تواند بدهی خود را بدهد زکوه بدهد ، بعد بفهمد قرض را در معصیت مصرف کرده ، چنانچه آن بدهکار فقیر باشد می تواند آنچه را به او داده بابت زکوه حساب کند ، ولی اگر چیزی را که گرفته در شرابخواری یا بطور آشکارا در معصیت صرف کرده و از معصیت خود توبه نکرده ، بنابر احتیاط واجب باید چیزی را که به او داده بابت زکوه حساب نکند .
- [امام خمینی] اگر به کسی که بدهکار است و نمی تواند بدهی خود را بدهد زکات بدهد بعد بفهمد قرض را در معصیت مصرف کرده چنانچه آن بدهکار فقیر باشد می تواند آنچه را به او داده بابت زکات حساب کند ولی اگر چیزی را که گرفته در شرابخواری یا به طور آشکارا در معصیت صرف کرده و از معصیت خود توبه نکرده بنابر احتیاط واجب باید چیزی را که به او داده بابت زکات حساب نکند.
- [آیت الله سیستانی] اگر بخواهد خبری را که دلیلی بر حجیت او ندارد و نمیداند راست است یا دروغ نقل کند بنا بر احتیاط واجب باید به نحو نقل بگوید، و آن را به پیامبر و ائمه علیهم السلام مستقیماً نسبت ندهد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر معرّفی و اعلام، نیاز به هزینه داشته باشد مثل این که پیدا کننده به هر دلیلی قدرت اعلام نداشته باشد و باید به دیگری مزد بدهد تا اعلام کند یا کالای پیدا شده دارای اهمیّت باشد و باید به وسیله روزنامه یا نظایر آن آگهی و اعلام نماید میتواند هزینه معرّفی و آگهی را از صاحب آن بگیرد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که با سرمایه شرکت معامله می کند اگر ادعا کند سرمایه بدون سهل انگاری و زیاده روی تلف شده و طرف مقابل ادعا کند خیانت کرده ولی دلیلی برای اثبات گفتار خود نداشته باشد، چنانچه معامله کننده نزد حاکم شرع قسم بخورد باید حرف او را قبول کرد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر بخواهد خبری را که نمی داند راست یا دروغ است و دلیلی بر اعتبار ان ندارد نقل نماید بنابر احتیاط واجب باید از کسی که ان خبر را گفته یا مثلا از کتابی که ان خبر در ان نوشته شده نقل نماید
- [آیت الله اردبیلی] احضار ارواح چنانچه موجب اشاعه دروغ و فریب مردم یا برهم زدن نظم عمومی و مانند آن باشد، جایز نیست و خواب مصنوعی (هیپنوتیزم) در صورتی که اثر سویی بر آن مترتّب نباشد یا معالجه امراضی بر آن متوقّف باشد، دلیلی بر حرمت آن وجود ندارد، اما اگر از این ناحیه اثر سوء یا خطر جانی پدید آید، حرام بوده و در این صورت مسبِّب، ضامن است.
- [آیت الله خوئی] اگر کسی در ماه رمضان بعد از ظهر مسافرت کرد و به شهر دیگری رسید که در آنجا ظهر نشده است آیا واجب است که امساک کند و روزه را به آخر برساند؟ ظاهر آن است که واجب است امساک کند و اطلاق دلیلی که دلالت کرده است وظیفة کسی که بعد از ظهر در ماه رمضان از محل خود مسافرت میکند امساک و خودداری از انجام فطرات تا شب میباشد، شامل این مورد نیز میشود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کسی در ماه رمضان بعد از ظهر مسافرت کرد و به شهر دیگری رسید که در آنجا ظهر نشده است آیا واجب است که امساک کند وروزه را به آخر برساند؟ ظاهر آن است که واجب است امساک کند واطلاق دلیلی که دلالت کرده است وظیفه کسی که بعد از ظهر در ماه رمضان از محل خود مسافرت میکند امساک وخودداری از انجام مفطرات تا شب میباشد، شامل این مورد نیز میشود.
- [آیت الله سیستانی] بر مالک واجب است که به شرطی که ضمن عقد بر خود کرده است، وفا کند؛ پس در فرض مسأله (2838) بر مالک واجب است که به مستأجر یا شخصی که مستأجر به نفع او کنار رفته است، بدون افزایش میزان اجاره، محل را اجاره دهد. همچنین در فرض مسأله (2839) بر مالک واجب است که مدت اجاره را تا زمانی که مستأجر مایل به ماندن است به همان میزان اجاره سابق و یا به نحو متعارف (به هر نحو که شرط شده باشد) تمدید کند. در صورتی که مالک از وفای به شرط خود تخلف ورزد و از تمدید اجاره خودداری کند، مستأجر میتواند با رجوع به حاکم شرعی یا دیگری او را وادار به وفای به شرط کند. لکن اگر به هر دلیلی نتواند او را وادار به وفای به شرط کند، بدون رضایت مالک، جایز نیست که در مورد اجاره تصرف کند.