منظور از بدعت چیست؟ چه ارکانی دارد؟
بدعت کلمه ای که وهابی ها درست درک نکرده اند؟! بدعت در نزد لغت شناسان به معنای کار نو و عمل بی سابقه گفته می شود: ( إنشاء الشیء لا علی مثال سابق، واختراعه وابتکاره بعد أن لم یکن...) (( الصحاح، ج3، ص113، لسان العرب، ج8، ص6، العین، ج2، ص54)) و راغب اصفهانی می گوید: بدعت در دین گفتار و کرداری است که به صاحب شریعت مستند نباشد و از موارد مشابه و اصول محکم شریعت استفاده نشده باشد: ( والبدعة فی المذهب: إیراد قول لم یستنَّ قائلها وفاعلها فیه بصاحب الشریعة وأماثلها المتقدّمة وأصولها المتقنة ) (( مفرادات ألفاظ القرآن: الراغب الأصفهانی: ص39)) ابن حجر عسقلانی از استوانه های علمی اهل سنت می گوید: والمحدثات بفتح الدال جمع محدثة والمراد بها ما أحدث ولیس له أصل فی الشرع ویسمی فی عرف الشرع بدعة وما کان له أصل یدل علیه الشرع فلیس ببدعة (( فتح الباری، ج 13، ص 212)) هر چیز جدیدی که ریشه شرعی نداشته باشد، در عرف شرع، بدعت گفته می شود و هر چه که ریشه و دلیل شرعی داشته باشد بدعت نیست. همین تعریف را عینی در شرح خود بر صحیح بخاری (( عمدة القاری، ج25، ص 27. )) و مبارکفوری در شرح خود بر صحیح ترمذی آورده (( تحفة الأحوذی، 7، ص 366. )) و عظیم آبادی در شرح خود بر سنن ابو داود (( عون المعبود، ج 12، ص 235. )) وابن رجب حنبلی در جامع العلوم (( جامع العلوم والحکم، ص 160، طبع الهند)) ابن حجر عسقلانی به دنبال سخن یاد شده می افزاید: ( فالبدعة فی عرف الشرع مذمومة بخلاف اللغة فان کل شئ أحدث علی غیر مثال یسمی بدعة سواء کان محمودا أو مذموماً) (( فتح الباری، ج 13، ص212. )). پس بدعت در عرف شرع مذموم است و در عرف لغت این چنین نیست، زیرا هر آن چه که از کار نیک و زشت، بی سابقه باشد، بدعت گفته می شود. و در جای دیگر می گوید: ( والبدعة أصلها ما أحدث علی غیر مثال سابق ، وتطلق فی الشرع فی مقابل السنة فتکون مذمومة...) (( فتح الباری ، ج 4، 219)) اصل بدعت به کار جدید و بی سابقه گفته می شود و در شرع، بدعت در برابر سنت به کار می رود. شاطبی از فقهای اهل سنت می گوید: ( البدعة طریقة فی الدین مخترعة تضاهی الشرعیة یقصد بالسلوک علیها ما یقصد بالطریقة الشرعیة) (( الاعتصام ، ج 1 ص 37 . )). بدعت راه تازه ای است در دین که به قصد مقابله با راههای شرعی و با هدف مشروعیت انجام. سید مرتضی از متکلمان و فقهای نامدار شیعه در تعریف بدعت می گوید:( البدعة زیادة فی الدین أو نقصان منه، من إسناد إلی الدین ) (( رسائل شریف مرتضی، ج2، ص 264، نشر دار القرآن الکریم قم . )) بدعت افزودن چیزی به دین ویا کاستن از آن با انتساب به دین. طریحی می گوید: ( البدعة: الحدث فی الدین، وما لیس له أصل فی کتاب ولا سنّة، وإنّما سمّیت بدعة لأنّ قائلها ابتدعها هو نفسه) (( مجمع البحرین، ج1، ص 163 مادّه (بدع))) بدعت کار تازه ای در دین که ریشه در قرآن و شریعت ندارد و به خاطر این بدعت نامیده شده که گوینده بدعت آن را ابداع کرده و به وجود آورده است علامه مجلسی می گوید: ( البدعة فی الشرع ما حدث بعد الرسول(صلی الله علیه وآله وسلم) ولم یرد فیه نصّ علی الخصوص ، ولا یکون داخلا فی بعض العمومات أو ورد نهی عنه خصوصاً أو عموما ً). بدعت در عرف شریعت آن چیزی است که بعد از پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله وسلم)به وجود آمده و هیچ روایتی در خصوص آن وارد نشده و داخل در برخی از عمومات شرعی هم نیست، و یا به صورت خاص ویا عام از آن نهی شده باشد. ارکان بدعت کوتاه سخن این که بدعت دارای دو عنصر و رکن است: 1 تصرف در دین: هر گونه تصرفی که دین را نشانه گیرد و چیزی بر آن بیفزاید و یا بکاهد به شرطی که عامل این تصرف، عمل خودرا به خدا و پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)نسبت دهد. ولی آن نوآوری هایی که حالت پاسخگویی به روح تنوّع خواهی و نوآوری انسان باشد، مانند فوتبال، بسکتبال، والیبال و امثال آن ها، بدعت نخواهد بود. 2 ریشه در کتاب وسنت نداشته باشد: با توجه به تعریف اصطلاحی بدعت، نو آوری های مزبور ر صورتی بدعت نامیده می شود که دلیلی برای آن ها در منابع اسلامی به صورت خاص و یا به صورت عام وجود نداشته باشد. ولی نوآوری هایی که می توان مشروعیت آن ها را از متن کتاب و سنت به نحو خاص و یاکلی استنباط کرد، بدعت نامیده نمی شود. مانند مجهز کردن ارتش کشورهای اسلامی به وسائل مدرن و سلاحهای پیشرفته روز که از عموم برخی از آیات قرآنی استنباط می شود مانند: ( وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّة وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِی عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ ). )) الأنفال: 60.(( هر توان و نیرویی که می توانید برای مقابله با دشمن آماده سازید، و همچنین اسبهای ورزیده، برای میدان نبرد تا به وسیله آن دشمن خدا را و دشمن خویش را بترسانید. از دستور عام این آیه شریفه ( وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّة )(تا می توانید نیرو تهیه کنید)، می شود مشروعیت تهیه تجهیزات مدرن نظامی را استفاده کرد (( وهابیت، مبانی فکری و کارنامه عملی آیت اللّه سبحانی، ص 83، با تلیخیص و تصرف. گفتنی است که استاد بزرگوار شرط سومی را نیز به نام (رواج در میان مردم) در تحقق بدعت شمرده است و فرموده اند: اندیشه تصرف، ما دامی که جنبه عملی به خود نگیرد و از خود انسان تجاوز نکند، حرام است ولی بدعت به شمار نمی آید. همان ص 85. به نظر می رسد که این سخن با ادله حرمت بدعت از کتاب و سنت تطبیق نمی کند زیرا آیه شریفه (وَ لاَ تَقُولُوا لِمَا مجرد تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَذَا حَلَلٌ وَ هَذَا حَرَامٌ). النحل: 116. دروغ بافیهای خود را نگویید این حلال و آن حرام است دلالت می کند که افزودن چیزی بر دین به نام دین، حرام و بدعت است، چه آن که در میان مردم رواج یابد یا نیابد، بلی اگر چنان که در میان مردم رواج پیدا کند، بدعت گذار در گناه عاملین به آن بدعت نیز شریک می باشد همان گونه که پیامبر گرامی (علیه السلام)فرمودند: ( من سنّ سنّة سیئة لحقه وزرها ووزر من عمل بها قال اللّه تعالی: ونکتب ما قدّموا وآثارهم). ((بحار الأنوار: 74/104))
عنوان سوال:

منظور از بدعت چیست؟ چه ارکانی دارد؟


پاسخ:

بدعت کلمه ای که وهابی ها درست درک نکرده اند؟!
بدعت در نزد لغت شناسان به معنای کار نو و عمل بی سابقه گفته می شود: ( إنشاء الشیء لا علی مثال سابق، واختراعه وابتکاره بعد أن لم یکن...)

(( الصحاح، ج3، ص113، لسان العرب، ج8، ص6، العین، ج2، ص54))

و راغب اصفهانی می گوید: بدعت در دین گفتار و کرداری است که به صاحب شریعت مستند نباشد و از موارد مشابه و اصول محکم شریعت استفاده نشده باشد: ( والبدعة فی المذهب: إیراد قول لم یستنَّ قائلها وفاعلها فیه بصاحب الشریعة وأماثلها المتقدّمة وأصولها المتقنة )

(( مفرادات ألفاظ القرآن: الراغب الأصفهانی: ص39))

ابن حجر عسقلانی از استوانه های علمی اهل سنت می گوید: والمحدثات بفتح الدال جمع محدثة والمراد بها ما أحدث ولیس له أصل فی الشرع ویسمی فی عرف الشرع بدعة وما کان له أصل یدل علیه الشرع فلیس ببدعة

(( فتح الباری، ج 13، ص 212))

هر چیز جدیدی که ریشه شرعی نداشته باشد، در عرف شرع، بدعت گفته می شود و هر چه که ریشه و دلیل شرعی داشته باشد بدعت نیست.

همین تعریف را عینی در شرح خود بر صحیح بخاری

(( عمدة القاری، ج25، ص 27. ))

و مبارکفوری در شرح خود بر صحیح ترمذی آورده

(( تحفة الأحوذی، 7، ص 366. ))

و عظیم آبادی در شرح خود بر سنن ابو داود

(( عون المعبود، ج 12، ص 235. ))

وابن رجب حنبلی در جامع العلوم

(( جامع العلوم والحکم، ص 160، طبع الهند))

ابن حجر عسقلانی به دنبال سخن یاد شده می افزاید: ( فالبدعة فی عرف الشرع مذمومة بخلاف اللغة فان کل شئ أحدث علی غیر مثال یسمی بدعة سواء کان محمودا أو مذموماً)

(( فتح الباری، ج 13، ص212. )).

پس بدعت در عرف شرع مذموم است و در عرف لغت این چنین نیست، زیرا هر آن چه که از کار نیک و زشت، بی سابقه باشد، بدعت گفته می شود.

و در جای دیگر می گوید: ( والبدعة أصلها ما أحدث علی غیر مثال سابق ، وتطلق فی الشرع فی مقابل السنة فتکون مذمومة...)

(( فتح الباری ، ج 4، 219))

اصل بدعت به کار جدید و بی سابقه گفته می شود و در شرع، بدعت در برابر سنت به کار می رود.

شاطبی از فقهای اهل سنت می گوید: ( البدعة طریقة فی الدین مخترعة تضاهی الشرعیة یقصد بالسلوک علیها ما یقصد بالطریقة الشرعیة)

(( الاعتصام ، ج 1 ص 37 . )).

بدعت راه تازه ای است در دین که به قصد مقابله با راههای شرعی و با هدف مشروعیت انجام.

سید مرتضی از متکلمان و فقهای نامدار شیعه در تعریف بدعت می گوید:( البدعة زیادة فی الدین أو نقصان منه، من إسناد إلی الدین )

(( رسائل شریف مرتضی، ج2، ص 264، نشر دار القرآن الکریم قم . ))

بدعت افزودن چیزی به دین ویا کاستن از آن با انتساب به دین.

طریحی می گوید: ( البدعة: الحدث فی الدین، وما لیس له أصل فی کتاب ولا سنّة، وإنّما سمّیت بدعة لأنّ قائلها ابتدعها هو نفسه)

(( مجمع البحرین، ج1، ص 163 مادّه (بدع)))

بدعت کار تازه ای در دین که ریشه در قرآن و شریعت ندارد و به خاطر این بدعت نامیده شده که گوینده بدعت آن را ابداع کرده و به وجود آورده است

علامه مجلسی می گوید: ( البدعة فی الشرع ما حدث بعد الرسول(صلی الله علیه وآله وسلم) ولم یرد فیه نصّ علی الخصوص ، ولا یکون داخلا فی بعض العمومات أو ورد نهی عنه خصوصاً أو عموما ً).

بدعت در عرف شریعت آن چیزی است که بعد از پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله وسلم)به وجود آمده و هیچ روایتی در خصوص آن وارد نشده و داخل در برخی از عمومات شرعی هم نیست، و یا به صورت خاص ویا عام از آن نهی شده باشد.

ارکان بدعت

کوتاه سخن این که بدعت دارای دو عنصر و رکن است:

1 تصرف در دین:

هر گونه تصرفی که دین را نشانه گیرد و چیزی بر آن بیفزاید و یا بکاهد به شرطی که عامل این تصرف، عمل خودرا به خدا و پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)نسبت دهد.

ولی آن نوآوری هایی که حالت پاسخگویی به روح تنوّع خواهی و نوآوری انسان باشد، مانند فوتبال، بسکتبال، والیبال و امثال آن ها، بدعت نخواهد بود.

2 ریشه در کتاب وسنت نداشته باشد:

با توجه به تعریف اصطلاحی بدعت، نو آوری های مزبور ر صورتی بدعت نامیده می شود که دلیلی برای آن ها در منابع اسلامی به صورت خاص و یا به صورت عام وجود نداشته باشد.

ولی نوآوری هایی که می توان مشروعیت آن ها را از متن کتاب و سنت به نحو خاص و یاکلی استنباط کرد، بدعت نامیده نمی شود.

مانند مجهز کردن ارتش کشورهای اسلامی به وسائل مدرن و سلاحهای پیشرفته روز که از عموم برخی از آیات قرآنی استنباط می شود مانند: ( وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّة وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِی عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ ).

)) الأنفال: 60.((

هر توان و نیرویی که می توانید برای مقابله با دشمن آماده سازید، و همچنین اسبهای ورزیده، برای میدان نبرد تا به وسیله آن دشمن خدا را و دشمن خویش را بترسانید.

از دستور عام این آیه شریفه ( وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّة )(تا می توانید نیرو تهیه کنید)، می شود مشروعیت تهیه تجهیزات مدرن نظامی را استفاده کرد

(( وهابیت، مبانی فکری و کارنامه عملی آیت اللّه سبحانی، ص 83، با تلیخیص و تصرف.

گفتنی است که استاد بزرگوار شرط سومی را نیز به نام (رواج در میان مردم) در تحقق بدعت شمرده است و فرموده اند: اندیشه تصرف، ما دامی که جنبه عملی به خود نگیرد و از خود انسان تجاوز نکند، حرام است ولی بدعت به شمار نمی آید. همان ص 85.

به نظر می رسد که این سخن با ادله حرمت بدعت از کتاب و سنت تطبیق نمی کند زیرا آیه شریفه (وَ لاَ تَقُولُوا لِمَا مجرد تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَذَا حَلَلٌ وَ هَذَا حَرَامٌ). النحل: 116. دروغ بافیهای خود را نگویید این حلال و آن حرام است

دلالت می کند که افزودن چیزی بر دین به نام دین، حرام و بدعت است، چه آن که در میان مردم رواج یابد یا نیابد، بلی اگر چنان که در میان مردم رواج پیدا کند، بدعت گذار در گناه عاملین به آن بدعت نیز شریک می باشد همان گونه که پیامبر گرامی (علیه السلام)فرمودند: ( من سنّ سنّة سیئة لحقه وزرها ووزر من عمل بها قال اللّه تعالی: ونکتب ما قدّموا وآثارهم).

((بحار الأنوار: 74/104))





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین