بیعت امام علی(ع) با خلفا آیا امیرالمؤمنین (ع) با خلفای پیشین بیعت کرده بودند؟ به چه علت؟ پاسخ: پیش از پاسخ به سوال شما، ذکر این نکته به عنوان مقدمه لازم به نظر میرسد که: رسول خدا (ص) در هیچیک از بیعتهای خود، حتی پس از فتح مکه و چیره شدن بر مشرکان، از کسی به زور و استیلا بیعت نگرفت بنابر این، در تاریخ اسلام سقیفه، نخستین گردهمایی بود که با خشونت و پرخاش آغاز شد و برای ثباتش، به زور و ستیز از افراد بیعت گرفته شد. در پاسخ به سوال شما باید گفت: تاریخ نویسان پس از ذکر گزارش اتفاقات سقیفه، ماجرای تحت فشار قرار دادن بنیهاشم و امیرالمومنین علی علیه السلام را از سوی ابوبکر و عمر برای پذیرش بیعت، به چند صورت نقل کردهاند: 1. بعد از هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیها، همگی بیعت کردند مگر علی بن ابیطالب علیه السلام چنانکه ابنقتیبه مینویسد: (آنانی که در خانه علی علیه السلام بودند همگی بیرون آمدند و بیعت کردند، مگر علی علیهالسلام).[1] 2. هیچکدام از بنیهاشم تا بعد از وفات صدیقه طاهره سلام الله علیها، بیعت نکردند. ابن اثیر در این مورد مینویسد: (علی و بنیهاشم و زبیر شش ماه ماندند و با ابوبکر بیعت نکردند تا فاطمه رضی الله عنه وفات یافت، آنگاه بیعت کردند).[2] 3. گزارش دیگری نیز در خصوص چگونگی بیعت توسط ابن اثیر چنین نقل شده است: گفته شده که چون علی علیه السلام خبر بیعت ابوبکر را شنید از خانه بدون رداء (عبا) یا ازار (عمامه یا روپوش) با شتاب خارج شد و با ابوبکر بیعت نمود. سپس روپوش خود را خواست و پوشید. اولا: این روایت آنقدر ضعیف و سخیف است که کمتر مورخی آن را گزارش کرده است. و از گزارشهای نادر به شمار میآید. دوم: بسیاری از مورخان سنی نیز آن را نپذیرفتهاند و در مقابل آن موضعگیری هم کردهاند. سوم: خود ابن اثیر نیز این گزارش را نپذیرفته و اینچنین به آن پاسخ میدهد: (این روایت درست و صحیح نیست، بلکه روایت صحیح این است که امیرالمومنین[3] [علی علیه السلام] بیعت نکرد مگر شش ماه بعد از وفات پیامبر خدا (ص).[4] 4. امیرالمومنین علی علیه السلام در همان روز، با اجبار و اکراه بیعت کرد. محمد بن جریر طبری در اینباره مینویسد: (عمر سوی علی [علیه السلام] و زبیر رفت و آنها را به اجبار بیاورد و گفت: یا به دلخواه بیعت کنید و یا به اجبار از شما بیعت میگیریم. آنها بیعت کردند).[5] 5. امیرالمومنین علی علیهالسلام هیچگاه بیعت نکرد چنان که شیخ مفید مینویسد: ( اتفاق نظر همه- دانشمندان – محققان شیعه و عقیده حق این است که امیر المومنین علی علیه السلام هرگز با ابوبکر بیعت نکرد). در نتیجه و با توجه به 5 نظریه فوق باید گفت: اکثر اندیشمندان جهان اسلام اتفاق نظر دارند که بیعت علی علیه السلام با ابوبکر از همان روز سقیفه به تاخیر افتاد، سپس در خصوص بیعت ایشان بعد از این زمان، اختلاف کردهاند. [6]
بیعت امام علی(ع) با خلفا
آیا امیرالمؤمنین (ع) با خلفای پیشین بیعت کرده بودند؟ به چه علت؟
پاسخ: پیش از پاسخ به سوال شما، ذکر این نکته به عنوان مقدمه لازم به نظر میرسد که: رسول خدا (ص) در هیچیک از بیعتهای خود، حتی پس از فتح مکه و چیره شدن بر مشرکان، از کسی به زور و استیلا بیعت نگرفت بنابر این، در تاریخ اسلام سقیفه، نخستین گردهمایی بود که با خشونت و پرخاش آغاز شد و برای ثباتش، به زور و ستیز از افراد بیعت گرفته شد.
در پاسخ به سوال شما باید گفت:
تاریخ نویسان پس از ذکر گزارش اتفاقات سقیفه، ماجرای تحت فشار قرار دادن بنیهاشم و امیرالمومنین علی علیه السلام را از سوی ابوبکر و عمر برای پذیرش بیعت، به چند صورت نقل کردهاند:
1. بعد از هجوم به خانه فاطمه سلام الله علیها، همگی بیعت کردند مگر علی بن ابیطالب علیه السلام چنانکه ابنقتیبه مینویسد: (آنانی که در خانه علی علیه السلام بودند همگی بیرون آمدند و بیعت کردند، مگر علی علیهالسلام).[1]
2. هیچکدام از بنیهاشم تا بعد از وفات صدیقه طاهره سلام الله علیها، بیعت نکردند. ابن اثیر در این مورد مینویسد: (علی و بنیهاشم و زبیر شش ماه ماندند و با ابوبکر بیعت نکردند تا فاطمه رضی الله عنه وفات یافت، آنگاه بیعت کردند).[2]
3. گزارش دیگری نیز در خصوص چگونگی بیعت توسط ابن اثیر چنین نقل شده است: گفته شده که چون علی علیه السلام خبر بیعت ابوبکر را شنید از خانه بدون رداء (عبا) یا ازار (عمامه یا روپوش) با شتاب خارج شد و با ابوبکر بیعت نمود. سپس روپوش خود را خواست و پوشید.
اولا: این روایت آنقدر ضعیف و سخیف است که کمتر مورخی آن را گزارش کرده است. و از گزارشهای نادر به شمار میآید.
دوم: بسیاری از مورخان سنی نیز آن را نپذیرفتهاند و در مقابل آن موضعگیری هم کردهاند.
سوم: خود ابن اثیر نیز این گزارش را نپذیرفته و اینچنین به آن پاسخ میدهد: (این روایت درست و صحیح نیست، بلکه روایت صحیح این است که امیرالمومنین[3] [علی علیه السلام] بیعت نکرد مگر شش ماه بعد از وفات پیامبر خدا (ص).[4]
4. امیرالمومنین علی علیه السلام در همان روز، با اجبار و اکراه بیعت کرد. محمد بن جریر طبری در اینباره مینویسد: (عمر سوی علی [علیه السلام] و زبیر رفت و آنها را به اجبار بیاورد و گفت: یا به دلخواه بیعت کنید و یا به اجبار از شما بیعت میگیریم. آنها بیعت کردند).[5]
5. امیرالمومنین علی علیهالسلام هیچگاه بیعت نکرد چنان که شیخ مفید مینویسد: ( اتفاق نظر همه- دانشمندان – محققان شیعه و عقیده حق این است که امیر المومنین علی علیه السلام هرگز با ابوبکر بیعت نکرد).
در نتیجه و با توجه به 5 نظریه فوق باید گفت: اکثر اندیشمندان جهان اسلام اتفاق نظر دارند که بیعت علی علیه السلام با ابوبکر از همان روز سقیفه به تاخیر افتاد، سپس در خصوص بیعت ایشان بعد از این زمان، اختلاف کردهاند. [6]
- [سایر] بیعت با علی(ع)چه تفاوتی باسایر بیعت ها دارد؟
- [سایر] حضرت علی ع کی و چرا با ابوبکر بیعت نمود ؟
- [سایر] آیا امیرالمؤمنین(ع) از روی اختیار با ابوبکر بیعت کرد؟
- [سایر] چه کسانی در ماجرای غدیر بیشترین تلاش را برای بیعت با حضرت علی (ع) انجام داده و سپس بیعت شکستند؟
- [سایر] آیا امام علی(ع) با سه خلیفه ماقبل از خود بیعت کرده اند؟
- [سایر] چرا مسلمین بعد از رحلت پیامبر (ص) با حضرت علی (ع) بیعت نکردند؟
- [سایر] آیاحضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) با خلیفه اول بیعت کردند؟
- [سایر] اینکه گفته می شود امام علی ع داوطلبانه با ابوبکر بیعت کرد صحیح است؟
- [سایر] در میان خلفای راشدین، چرا از حضرت علی(ع) بیش از بقیه خلفا، روایات تفسیری به ما رسیده است؟
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) پیشنهاد عباس و ابوسفیان برای بیعت با ایشان جهت خلیفه شدن را نپذیرفت؟
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.