سؤال: پنج حدیث در مورد خلافت حضرت علی (ع) با تواتر از کتب خودتان(شیعیان) از 5 طریق مختلف و.... ج:موضوع خلافت امیر المومنین علی (ع) از مطالبی واضح و روشن است که با مطالعه در تاریخ اسلام و کلمات نورانی پیامبر گرامی (ص) هیچگونه شک و شبهه ای برای افرادی که دنبال حقیقت هستند باقی نمیگذارد چون پیامبر گرامی در طول عمر بیست و سه سا له رسا لت نسبت به خلافت حضرت امیر سلام الله علیه مطالبی بیان فرموده اند از حدیث دار که بعد از نزول آیه انذار در سال سوم هجرت آغاز شد و پس از آن در مناسبتهای مختلف این مسأله را مطرح کردند و اوج آن در همایش بزرگ غدیر خم با شرکت بیش از یکصدهزار نفر از صحابه مسأله ولایت امری حضرت علی را مطرح و از همهء مردم برای او بیعت گرفتند. و احادیث فراوان در این رابطه وارد شده که از باب نمونه به چند عدد که از خود پیامبر نقل شده است و در آن به خلافت و امامت علی (ع) و فرزندانش تصریح شده اشاره میشود. موفق بن احمد خوارزمی از ابن سلیمان راعی از رسول خدا(ص) روایت کرده است که فرمود:شبی که مرا به آسمانها برد خداوند فرمود (أمن الرسول بما انزل الیه من ربه ) رسول خدا به آنچه بر او نازل کرده ایم ایمان آورده ،من گفتم (والمومنون) یعنی اینکه به همه آنچه نازل فرموده ای ایمان دارم خطاب شده راست گفتی. باز خطاب شد ای محمد چه کسی را برای امت جانشین قراردادی ،گفتم بهترین ایشان را، فرمود علی بن ابی طالب (ع) را ؟ عرض کردم آری ای پروردگارمن ،فرمود ای محمد(ص) بر اهل زمین نظر کرده تورا برگزیدم و برای تو اسمی از اسماء خود اشتقاق نمودم و من د رمحل و جایی یاد کرده نشوم مگر آنکه تو یا کرده شوی ،من محمودم و تو محمدی،سپس باز نظر کردم و علی (ع) را ازمیان آنها برگزیدم و نامی برای او از میان نامهای خود جدا کردم ،من اعلایم و او علی،ای محمد (ص) تو و علی(ع) و فاطمه (س) و حسن (ع) و حسین (ع) وامامان از اولاد حسین (ع) را از نور خود آفریدم و ولایت شما را بر اهل آسمانها و زمین عرضه داشتم ، هر کس قبول نمود نزد من از مومنان و هر کس که انکار کرد از کافران است. ای محمد اگر بنده ای از بندگان من را عبادت کند تا آنکه مانند مشک پوسیده شود و بر من وارد شود در حالیکه منکر ولایت شما باشد او را نیامرزم تا اینکه به ولایت شما اقرار نماید، ای محمد(ص) دوست داری که ایشان را ببینی ؟ عرض کردم آری ای پروردگارمن ،فرمود :به طرف راست عرش نگاه کن ،چون نظر کردم دیدم علی (ع) فاطمه (س) حسن(ع) حسین (ع) و ... و مهدی (عج) در صفحه ای از نور ایستاده و نماز میگذارند و مهدی (عج) میان ایشان چون ستاره ی درخشانی است، پس خطاب شد اینان حجتها ی من و این مهدی مطالب خون عترت تو است. ای محمد با عزت و جلالم قسم که این مهدی (عج) حجت واجب بر دوستان من و انتقام کشنده از دشمنان من است. و این حدیث را در کتاب غایة المرام صدر الائمه موفق بن احمد خوارزمی و در بحار و کتاب غیبت شیخ طوسی و همچنین کتاب مقتضب الاثر و ینابع الموده و فرائد السمطین حمویینی و غییر اینها روایت کرده اند . 2- ابراهیم بن محمد حمویینی که از اعیان علماء است در کتاب فرائد المسلمین که پیغمبر(ص) فرمود : هرکس قصد دارد که به دین تمسک جوید و بعد از من سوار کشتی نجات شود باید به علی بن ابی طالب اقتداء و دشمنان او را دشمن ودوستان اورا دوست دارد زیرا علی(ع) وصی و جانشین من است در حیات من و بعد از وفات من وامام هر مسلمان و امیر هر مومن است ، امر و نهی او امرو نهی من ،پیرو او پیرو من و یاری کننده ی او یاری کننده ی من و واگذارنده ی او واگذارنده ی من است و ... 3- موفق بن احمد خوارزمی به سند خود از سلیم بن قیس هلالی از سلمان فارسی روایت کرده است که گفت بر پیغمبر وارد شدم دیدم حسین(ع) بر زانوی آن حضرت نشسته ودو چشم و دو لب او را میبوسد و میفرماید تو سیدی تو پسر سیدی و پدر ساداتی و حجت و پسر حجت و پدر حجتهائی و توامام و پسر امام و پدر امامان 9 گانه ای که نهمی ایشان قائم است و... و این حدیث را علامه مجلسی از حضرت صادق (ع) از سلمان فارسی نیز روایت کرده است : 4- حمویینی در کتاب فرائد السمطین از سلیم بن قیس هلالی روایت کرده که علی (ع) درمناشدات( فضائل) خوند در زمان خلافت عثمان با جماعتی از انصار و مهاجران فرمود شمارا به خدا قسم میدهم آیا میدانید موقعی که آیه ی ( یا ایها الذین آمنوا اطیعوالله و اطیعو الرسول و...) و آیه ی ( لم یتخذوا من دون الله (توبه /16) یعنی غیر از خدا و رسولش و مومنان دوست و معتمدی فرا نگرفته اند نازل شدو خداوند امر کرد که والیان امر مسلمانان را معرفی کند و ولایت را برای آنان تفسیر نماید، چنانچه که نماز و زکات وحج را برایشان تفسیر کرد، پس مرا در غدیر خم نصب کرد و فرمود ای مردم خداوند جلیل مرا ماموریتی داده که سینه ی مرا تنگ نموده و گمان کردم مردم مرا تکذیب میکنند و خداوند مرا تهدید نموده و وعده ی عصمت داده است ،سپس فرمود : به درستی که خدای عزوجل مولای من و مولای مومنان و اولی و سزاوارتر به آنان از خودشان هست، گفتند: بلی یا رسول الله، پس فرمود در حالی که دست مرا گرفته بود ،هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست ، خدا دوست دارد هرکسی او را دوست دارد و دشمن دارد هرکسی که اورا دشمن دارد، پس سلمان برخواست و عرض کرد یا رسول الله ولایت علی(ع) چیست؟ فرمود ولایت او مانند ولایت من است هرکه من اولی به تصرف و صاحب اختیا ر او هستم علی اولی به تصرف و صاحب اختیار اوست پس ( آیه ی الیوم اکملت لکم دینکم ..) نازل شد و پیغمبر فرمود خدا را تکبیر میگوییم به کامل کردن دین و تمام نمودن نعمت و خشنود شدن پروردگار من به رسالت من و ولایت علی( ع) بعد از من . پس جمعی گفتند یا رسول الله این آیات درباره ی علی ( ع) به خصوص است؟ بلی درباره ی او واوصیاء من هست تا روز قیامت و .... 5 – در کتاب ینابع المودة از جابربن عبدالله انصاری و در کشف الاستتار از حمویینی از ابن عباس روایت کرده که پیامبر ( ص) فرمود من سید پیامبران هستم وعلی بن ابی طالب سید اوصیاء است و جانشینان من 12 نفر هستند اول ایشان علی (ع) و آخر ایشان حضرت قائم است. 6- حمویینی در فرائد السمطین از ابن عباس روایت کرده است که نعشل یهودی خدمت پیامبر ( ص) آمد از مسائل چند سوال کرد از جمله پرسید من را از وصی بعد از خود خبر ده زیرا هیچ پیغمبری مبعوث نشده مگر اینکه برای او وصی بوده ، پیامبر ما موسی بن عمران یوشع بن نون را وصی خود قرار داد ، حضرت فرمود وصی من علی بن ابی طالب ( ع) و بعد از او دو سبط من حسن(ع) و حسین (ع) و بعد از آنها9 نفر از اولاد حسین (ع) میباشند (کلم الطیب در تقریر عقاید اسلام ، سید عبد الحسین طیب ص503-509)
سؤال: پنج حدیث در مورد خلافت حضرت علی (ع) با تواتر از کتب خودتان(شیعیان) از 5 طریق مختلف و....
ج:موضوع خلافت امیر المومنین علی (ع) از مطالبی واضح و روشن است که با مطالعه در تاریخ اسلام و کلمات نورانی پیامبر گرامی (ص) هیچگونه شک و شبهه ای برای افرادی که دنبال حقیقت هستند باقی نمیگذارد چون پیامبر گرامی در طول عمر بیست و سه سا له رسا لت نسبت به خلافت حضرت امیر سلام الله علیه مطالبی بیان فرموده اند از حدیث دار که بعد از نزول آیه انذار در سال سوم هجرت آغاز شد و پس از آن در مناسبتهای مختلف این مسأله را مطرح کردند و اوج آن در همایش بزرگ غدیر خم با شرکت بیش از یکصدهزار نفر از صحابه مسأله ولایت امری حضرت علی را مطرح و از همهء مردم برای او بیعت گرفتند.
و احادیث فراوان در این رابطه وارد شده که از باب نمونه به چند عدد که از خود پیامبر نقل شده است و در آن به خلافت و امامت علی (ع) و فرزندانش تصریح شده اشاره میشود.
موفق بن احمد خوارزمی از ابن سلیمان راعی از رسول خدا(ص) روایت کرده است که فرمود:شبی که مرا به آسمانها برد خداوند فرمود (أمن الرسول بما انزل الیه من ربه ) رسول خدا به آنچه بر او نازل کرده ایم ایمان آورده ،من گفتم (والمومنون) یعنی اینکه به همه آنچه نازل فرموده ای ایمان دارم خطاب شده راست گفتی.
باز خطاب شد ای محمد چه کسی را برای امت جانشین قراردادی ،گفتم بهترین ایشان را، فرمود علی بن ابی طالب (ع) را ؟ عرض کردم آری ای پروردگارمن ،فرمود ای محمد(ص) بر اهل زمین نظر کرده تورا برگزیدم و برای تو اسمی از اسماء خود اشتقاق نمودم و من د رمحل و جایی یاد کرده نشوم مگر آنکه تو یا کرده شوی ،من محمودم و تو محمدی،سپس باز نظر کردم و علی (ع) را ازمیان آنها برگزیدم و نامی برای او از میان نامهای خود جدا کردم ،من اعلایم و او علی،ای محمد (ص) تو و علی(ع) و فاطمه (س) و حسن (ع) و حسین (ع) وامامان از اولاد حسین (ع) را از نور خود آفریدم و ولایت شما را بر اهل آسمانها و زمین عرضه داشتم ، هر کس قبول نمود نزد من از مومنان و هر کس که انکار کرد از کافران است.
ای محمد اگر بنده ای از بندگان من را عبادت کند تا آنکه مانند مشک پوسیده شود و بر من وارد شود در حالیکه منکر ولایت شما باشد او را نیامرزم تا اینکه به ولایت شما اقرار نماید، ای محمد(ص) دوست داری که ایشان را ببینی ؟ عرض کردم آری ای پروردگارمن ،فرمود :به طرف راست عرش نگاه کن ،چون نظر کردم دیدم علی (ع) فاطمه (س) حسن(ع) حسین (ع) و ... و مهدی (عج) در صفحه ای از نور ایستاده و نماز میگذارند و مهدی (عج) میان ایشان چون ستاره ی درخشانی است، پس خطاب شد اینان حجتها ی من و این مهدی مطالب خون عترت تو است.
ای محمد با عزت و جلالم قسم که این مهدی (عج) حجت واجب بر دوستان من و انتقام کشنده از دشمنان من است.
و این حدیث را در کتاب غایة المرام صدر الائمه موفق بن احمد خوارزمی و در بحار و کتاب غیبت شیخ طوسی و همچنین کتاب مقتضب الاثر و ینابع الموده و فرائد السمطین حمویینی و غییر اینها روایت کرده اند .
2- ابراهیم بن محمد حمویینی که از اعیان علماء است در کتاب فرائد المسلمین که پیغمبر(ص) فرمود : هرکس قصد دارد که به دین تمسک جوید و بعد از من سوار کشتی نجات شود باید به علی بن ابی طالب اقتداء و دشمنان او را دشمن ودوستان اورا دوست دارد زیرا علی(ع) وصی و جانشین من است در حیات من و بعد از وفات من وامام هر مسلمان و امیر هر مومن است ، امر و نهی او امرو نهی من ،پیرو او پیرو من و یاری کننده ی او یاری کننده ی من و واگذارنده ی او واگذارنده ی من است و ...
3- موفق بن احمد خوارزمی به سند خود از سلیم بن قیس هلالی از سلمان فارسی روایت کرده است که گفت بر پیغمبر وارد شدم دیدم حسین(ع) بر زانوی آن حضرت نشسته ودو چشم و دو لب او را میبوسد و میفرماید تو سیدی تو پسر سیدی و پدر ساداتی و حجت و پسر حجت و پدر حجتهائی و توامام و پسر امام و پدر امامان 9 گانه ای که نهمی ایشان قائم است و...
و این حدیث را علامه مجلسی از حضرت صادق (ع) از سلمان فارسی نیز روایت کرده است :
4- حمویینی در کتاب فرائد السمطین از سلیم بن قیس هلالی روایت کرده که علی (ع) درمناشدات( فضائل) خوند در زمان خلافت عثمان با جماعتی از انصار و مهاجران فرمود شمارا به خدا قسم میدهم آیا میدانید موقعی که آیه ی ( یا ایها الذین آمنوا اطیعوالله و اطیعو الرسول و...) و آیه ی ( لم یتخذوا من دون الله (توبه /16) یعنی غیر از خدا و رسولش و مومنان دوست و معتمدی فرا نگرفته اند نازل شدو خداوند امر کرد که والیان امر مسلمانان را معرفی کند و ولایت را برای آنان تفسیر نماید، چنانچه که نماز و زکات وحج را برایشان تفسیر کرد، پس مرا در غدیر خم نصب کرد و فرمود ای مردم خداوند جلیل مرا ماموریتی داده که سینه ی مرا تنگ نموده و گمان کردم مردم مرا تکذیب میکنند و خداوند مرا تهدید نموده و وعده ی عصمت داده است ،سپس فرمود : به درستی که خدای عزوجل مولای من و مولای مومنان و اولی و سزاوارتر به آنان از خودشان هست، گفتند: بلی یا رسول الله، پس فرمود در حالی که دست مرا گرفته بود ،هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست ، خدا دوست دارد هرکسی او را دوست دارد و دشمن دارد هرکسی که اورا دشمن دارد، پس سلمان برخواست و عرض کرد یا رسول الله ولایت علی(ع) چیست؟ فرمود ولایت او مانند ولایت من است هرکه من اولی به تصرف و صاحب اختیا ر او هستم علی اولی به تصرف و صاحب اختیار اوست پس ( آیه ی الیوم اکملت لکم دینکم ..) نازل شد و پیغمبر فرمود خدا را تکبیر میگوییم به کامل کردن دین و تمام نمودن نعمت و خشنود شدن پروردگار من به رسالت من و ولایت علی( ع) بعد از من . پس جمعی گفتند یا رسول الله این آیات درباره ی علی ( ع) به خصوص است؟ بلی درباره ی او واوصیاء من هست تا روز قیامت و ....
5 – در کتاب ینابع المودة از جابربن عبدالله انصاری و در کشف الاستتار از حمویینی از ابن عباس روایت کرده که پیامبر ( ص) فرمود من سید پیامبران هستم وعلی بن ابی طالب سید اوصیاء است و جانشینان من 12 نفر هستند اول ایشان علی (ع) و آخر ایشان حضرت قائم است.
6- حمویینی در فرائد السمطین از ابن عباس روایت کرده است که نعشل یهودی خدمت پیامبر ( ص) آمد از مسائل چند سوال کرد از جمله پرسید من را از وصی بعد از خود خبر ده زیرا هیچ پیغمبری مبعوث نشده مگر اینکه برای او وصی بوده ، پیامبر ما موسی بن عمران یوشع بن نون را وصی خود قرار داد ، حضرت فرمود وصی من علی بن ابی طالب ( ع) و بعد از او دو سبط من حسن(ع) و حسین (ع) و بعد از آنها9 نفر از اولاد حسین (ع) میباشند (کلم الطیب در تقریر عقاید اسلام ، سید عبد الحسین طیب ص503-509)
- [سایر] مسئله جانشینی حضرت امام علی(ع) اولین بار در چه زمانی مطرح شد؟
- [سایر] چرا پیامبر(ص) در مکه پیام غدیر و جانشینی حضرت علی (ع) را اعلام نکرد؟
- [سایر] اثبات عقلانی ولایت حضرت علی (ع) در غدیر خم؟
- [سایر] اثبات عقلانی ولایت حضرت علی (ع) در غدیر خم؟
- [سایر] در اثبات امامت و ولایت امام علی ع چه دلایل عقلی وجود دارد؟
- [سایر] چگونه ممکن است که دهها هزار نفر، شاهد اعلام جانشینی حضرت علی (ع) بوده باشند، اما کس دیگری جانشین پیامبر(ص) شده باشد؟
- [سایر] دلایل عدم پذیرش جانشینی حضرت علی از سوی اهل سقیفه چه بود؟
- [سایر] امام علی(ع) در نامه 31 نهج البلاغه به فرزندش امام حسن (ع) چه سفارشهایی میفرمایند؟
- [سایر] آیا این مطلب صحت دارد که یهودیان به یزید در مورد جنگ با امام حسین(ع) مشورت دادهاند و هدفشان از بین بردن امامت و مخصوصاً جانشینی آنحضرت بوده است؟ (به همین دلیل امام حسین(ع) نام پسرانشان را تماماً علی میگذاشتند تا از فتنهای در آینده- ازبین بردن جانشین- جلوگیری کنند) بهگونهای که یزیدیان بعد از به شهادت رساندن حضرت علی اکبر(ع) به خیال خود جانشین امامت را از بین بردهاند؟!
- [سایر] چرا حدود صد سال قبر امیرالمومنین علی(ع) مخفی بود؟
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله جوادی آملی] .اذان, هجده جمله است : (االله اکبر ) چهار مرتبه، (أشهد أن لا إله الاّ االله )، (أشهد أنّ محمداً رسول االله )، (حیّ علی الصلاة )، (حیّ علی الفلاح)، (حیّ علی خیر العمل )، (االله اکبر )، (لا إله الاّ االله )، هر کدام دو مرتبه، و اقامه , هفده جمله است : دو مرتبه (االله اکبر )، از اول اذان و یک مرتبه (لا إله الاّ االله ) از آخر آن , کم می شود و دو مرتبه (قد قامت الصلاة ) بعد از (حیّ علی خیر العمل) افزوده میشود.
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.
- [آیت الله بهجت] اذان هیجده جمله است: (اللّه اَکبَر) چهار مرتبه؛ (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه)؛ (اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه)؛ (حَی عَلَی الصَّلاة)؛ (حَی عَلَی الفَلاح)؛ (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل)؛ (اللّه اَکبَر)؛ (لا اِلهَ اِلاَّ اللّه) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللّه اکبر) از اول اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ الاَّ اللّه) از آخر آن کم میشود، و بعد از گفتن (حَی عَلی خَیرِ الْعَمَل) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصَّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله علوی گرگانی] اذان هیجده جمله است: )اللّهُ أکْبَر( چهار مرتبه، )أشْهَدُ أن لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ، أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه، حَیَّ عَلی الصَّلاِْ، حَیَّ عَلی الفَلاحِ، حَیَّ عَلی خَیْرِ العَمَل، اللّهُ اکْبَر، لا اًّلهَ اًّلاّ اللّه( هریک دو مرتبه . واقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أکبَر از اوّل اذان ویک مرتبه )لا اًّلهَ اًّلاّ اللّهُ( از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن )حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل(، باید دو مرتبه )قَدْ قامَتِ الصّلاْ( اضافه نمود.