( رجعت ) چیست و چرا به آن اعتقاد دارید ؟ پاسخ اجمالی : ( برانگیختن گروه خاصی از انسانهای تکذیب کننده آیات الهی ، که از آیه( وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ اُمَّة فَوجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِایاتِنا . . . ) .استفاده می شود ، حادثه ای است که پیش از برپا شدن قیام ، روی خواهد داد . زیرا حشر انسانها در روز رستاخیز ، شامل همه افراد بشر می گردد و به گروه خاصی محدود نمی شود پاسخ تفصیلی : ( رجعت ) در لغت عرب به معنای ( بازگشت ) است و در اصطلاح ، بر ( بازگشت گروهی از انسانها پس از مرگ و پیش از روز رستاخیز ) اطلاق می شود که همزمان با نهضت جهانی مهدی موعود ( علیه السلام ) صورت می گیرد و این حقیقت ، نه با عقل منافات دارد و نه با منطق وحی . از دیدگاه اسلام و آیین های دیگر الهی ، جوهره انسان را روح مجرّد وی تشکیل می دهد ، که از آن به ( نفس ) نیز تعبیر می شود و بعد از فنای بدن ، باقی می ماند و به حیات جاودانه خود ادامه می دهد . از سوی دیگر پروردگار بزرگ ، از نظر قرآن ، قادر مطلق است و هیچ مانعی ، توانایی او را محدود نمی سازد . با این دو مقدمه کوتاه ، روشن می گردد که مسأله رجعت ، از دیدگاه عقل امری است ممکن ؛ زیرا با اندک تأملی معلوم می شود که بازگرداندن این گروه از انسانها ، به مراتب از آفرینش نخستین آنان ، سهل تر است . بنابراین پروردگاری که در وهله اول آنان را آفریده است ، بی تردید بر بازگرداندن مجدّد آنان توانایی دارد . براساس منطق وحی ، نمونه هایی از ( رجعت ) را در امتهای پیشین می توان یافت . قرآن مجید در این زمینه می فرماید : ( وَإذْ قُلْتُم یا مُوسی لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتّی نَرَی الله جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصّاعِقَةُ وَأنْتُمْ تَنْظُرُونْ ، ثُمَّ بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونْ ) . ( 1 ) آنگاه که گفتید ای موسی ما هرگز به تو ایمان نمی آوریم تا آن که خداوند بزرگ را آشکار ببینیم ، پس صاعقه شما را دربرگرفت در حالی که نگاه می کردید . سپس شما را پس از مرگتان برانگیختیم ، باشد که سپاسگزاری نمایید . و در جای دیگر از زبان عیسی مسیح می فرماید : ( و اُحیِ الْمَوْتی بإذْنِ اللهِ ) . ( 2 ) مردگان را به اذن خدای بزرگ ، زنده می گردانم . قرآن کریم نه تنها بر امکان رجعت صحّه می گذارد که وقوع و تحقّق بازگشت جمعی از انسانها را ، پس از آن که از جهان رخت بربستند ، تأیید می کند ، قرآن در دو آیه ای که اینکه می آوریم به بازگرداندن گروهی از مردم پس از مرگ و پیش از برپایی قیامت ، اشاره می کند . ( و إذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دابَّةً مِنَ الاَْرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أنَّ النّاسَ کانُوا بآیاتِنا لایُوْقِنُونَ وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ اُمَة فَوْجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیاتِنا فَهُمْ یُوْزَعُوْنَ ) . ( 3 ) و چون سخن ( خدا ) بر آنان واقع شود ، موجودی را از بین آنان بیرون می آوریم که با مردم درباره این که گفتار ما را باور نداشتند ، سخن گوید . و آن روز که از میان هر امت ، جمعی از تکذیب کنندگان نشانه های ما را ، برانگیزیم پس آنان بازداشته خواهند شد . برای زمینه سازی استدلال به این دو آیه شریفه بر مسأله رجعت پیش از روز رستاخیز ، شایسته است نکات یاد شده در زیر مورد توجه قرار گیرد : 1 مفسران اسلامی برآنند که این دو آیه ، پیرامون قیامت سخن می گوید و آیه نخستین ، یکی از نشانه های پیش از رستاخیز را بیان می کند ؛ چنانکه جلال الدین سیوطی در تفسیر ( الدّر المنثور ) از ابن ابی شیبه و او از حذیفه نقل می کند که ( خروج دابه ) از حوادث پیش از قیامت است . ( 4 ) 2 تردیدی نیست که در روز رستاخیز ، همه انسانها محشور می گردند ، نه یک گروه معین از میان هر امت ، قرآن در مورد عمومیت و فراگیر بودن حشر انسانها چنین می فرماید : ( ذلِکَ یَوْمٌ مَجْمُوْعٌ لَهُ النّاسُ ) . ( 5 ) آن ، روزی است که همه مردم ، گردآورده می شوند . ( 6 ) و در جای دیگر می فرماید : ( وَیومَ نُسَیِّرُ الْجبالَ وَتَرَی الاْرضَ بارِزَةً وَحَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أحَدَاً ) . ( 7 ) و روزی که کوهها را به حرکت درآوریم و زمین را آشکار ببینی و همه آنان را گردآوری نموده و هیچ کس را فروگذار ننماییم . بنابراین ، در روز قیامت ، همه افراد بشر برانگیخته می شوند و این امر به جمع معینی اختصاص ندارد . 3 آیه دوم از دو آیه مذکور ، به برانگیخته شدن گروه خاص و جمع معینی از امتها تصریح می نماید نه همه انسانها ؛ زیرا این آیه شریفه می فرماید : ( وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ اُمَّة فَوجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِایاتِنا . . . ) . و آن روز که از میان هر امت ، گروهی از تکذیب کنندگان آیات خود را برخواهیم انگیخت . این جمله به روشنی بر عدم برانگیخته شدن همه انسانها گواهی می دهد . نتیجه : ازاین سه مقدمه کوتاه ، به خوبی روشن می کردد که ( برانگیختن گروه خاصی از انسانهای تکذیب کننده آیات الهی ، که از آیه دوم استفاده می شود ، حادثه ای است که پیش از برپا شدن قیام ، روی خواهد داد . زیرا حشر انسانها در روز رستاخیز ، شامل همه افراد بشر می گردد و به گروه خاصی محدود نمی شود . با این بیان ، روشنی گفتار ما مبنی بر بازگشت گروهی از انسانها پس از مرگ و پیش از برپایی رستاخیز ، به ثبوت می رسد و این پدید همان ( رجعت ) است . بر این اساس ، اهل بیت پیامبر که قرین قرآن و مفسران وحی الهی هستند ، به روشنگری در این زمینه برخاستند و ما برای رعایت اختصار ، به دو گفتار از آنان اشاره می کنیم : امام صادق ( علیه السلام ) می فرماید : ( أیّام الله ثلاثة یوم القائم ( علیه السلام ) و یوم الکرَّه و یوم القیامة ) . ایام الهی ، سه روز هستند روز قیام حضرت مهدی ( علیه السلام ) و روز رجعت و روز رستاخیز . و در جای دیگر می فرماید : ( لیس منّا من لم یؤمن بکرَّتنا ) . کسی که بازگشت مجدد ما را به دنیا نپذیرد از ما نیست . شایسته است در اینجا به دو نکته مهم اشاره کنیم : 1 فلسفه رجعت با اندیشه در انگیزه های رجعت ، به دو هدف بلند از اهداف این پدیده ، برخورد می کنیم ؛ یکی نشان دادن جلال و شکوه واقعی اسلام و سرافکندگی کفر و دیگری دادن پاداش به انسانهای با ایمان و نیکوکار و کیفر نمودن کافران و ستمگران . 2 تفاوت بارز ( رجعت ) با ( تناسخ ) لازم به ذکر است که مسأله رجعت از دیدگاه شیعه هرگز مستلزم اعتقاد به تناسخ نیست ؛ زیرا نظریه تناسخ بر انکار رستاخیز مبتنی است وجهان را درگردش دائم می داندکه هردوره ای تکرار دوره پیش ازآن است . براساس این نظریه ، روح هر انسانی پس از مرگ ، بار دیگر به دنیا باز می گردد و به بدن دیگری منتقل می شود . پس اگر روح در زمان گذشته از نیکوکاران بوده ، در بدنی قرار می گیرد که دوران بعد را با خوشی می گذراند و اگر از بدکاران بوده ، به بدنی منتقل می شود که دوران بعد را با سختی ها سپری می کند . و این بازگشت در حکم رستاخیز او است ! در حالی که معتقدان به رجعت ، به پیروی از شریعت اسلام ، به قیامت و معاد ایمان دارند و از سوی دیگر انتقال یک روح جدا شده از بدن را به بدن دیگر محال می دانند . ( 8 ) و تنها بر آنند که گروهی از انسانها ، پیش از قیامت به این جهان باز می گردند و پس از برآورده شدن حکمتها و مصالح آن ، بار دیگر به سرای جاودانی می شتابند تا در روز رستاخیز ، همراه با دیگر انسانها برانگیخته شوند ؟ و هرگز یک روح ، پس از جدا شدن از بدن ، به بدن دیگری منتقل نمی گردد 1 بقره : 55 و 56 2 آل عمران : 49 3 نمل : 83 82 4 الدّر المنثور ، ج 5 ، ص 177 ، در تفسیر آیه 82 از سوره نمل . 5 هود : 103 6 در الدّر المنثور ، ج 3 ، ص 349 ، این روز را به روز قیامت ، تفسیر نموده است . 7 کهف : 47 8 صدر المتألّهین در کتاب اسفار ، ج 9 ، باب 8 ، فصل 1 ، ص 3 ، در مورد ابطال تناسخ می فرماید : ( . . . فلو تعلّقت نفس منسلخة ببدن آخر عند کونه جنیناً او غیر ذلک یلزم کون أحدهما بالقوّة والآخر بالفعل ، و کون الشئ بما هو بالفعل بالقوّة . و ذلک ممتنع لانّ الترکیب بینهما طبیعی إتحادی ، و الترکیب الطبیعی یستحیل بین أمرین أحدهما بالفعل والآخر بالقوّة ) .
( رجعت ) چیست و چرا به آن اعتقاد دارید ؟
پاسخ اجمالی : ( برانگیختن گروه خاصی از انسانهای تکذیب کننده آیات الهی ، که از آیه( وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ اُمَّة فَوجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِایاتِنا . . . ) .استفاده می شود ، حادثه ای است که پیش از برپا شدن قیام ، روی خواهد داد . زیرا حشر انسانها در روز رستاخیز ، شامل همه افراد بشر می گردد و به گروه خاصی محدود نمی شود
پاسخ تفصیلی : ( رجعت ) در لغت عرب
به معنای ( بازگشت ) است و در اصطلاح ، بر ( بازگشت گروهی از انسانها پس از مرگ و پیش از روز رستاخیز ) اطلاق می شود که همزمان با نهضت جهانی مهدی موعود ( علیه السلام ) صورت می گیرد و این حقیقت ، نه با عقل منافات دارد و نه با منطق وحی .
از دیدگاه اسلام و آیین های دیگر الهی ، جوهره انسان را روح مجرّد وی تشکیل می دهد ، که از آن به ( نفس ) نیز تعبیر می شود و بعد از فنای بدن ، باقی می ماند و به حیات جاودانه خود ادامه می دهد .
از سوی دیگر پروردگار بزرگ ، از نظر قرآن ، قادر مطلق است و هیچ مانعی ، توانایی او را محدود نمی سازد .
با این دو مقدمه کوتاه ، روشن می گردد که مسأله رجعت ، از دیدگاه عقل امری است ممکن ؛ زیرا با اندک تأملی معلوم می شود که بازگرداندن این گروه از انسانها ، به مراتب از آفرینش نخستین آنان ، سهل تر است .
بنابراین پروردگاری که در وهله اول آنان را آفریده است ، بی تردید بر بازگرداندن مجدّد آنان توانایی دارد .
براساس منطق وحی ، نمونه هایی از ( رجعت ) را در امتهای پیشین می توان یافت .
قرآن مجید در این زمینه می فرماید :
( وَإذْ قُلْتُم یا مُوسی لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتّی نَرَی الله جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصّاعِقَةُ وَأنْتُمْ تَنْظُرُونْ ، ثُمَّ بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونْ ) . ( 1 )
آنگاه که گفتید ای موسی ما هرگز به تو ایمان نمی آوریم تا آن که خداوند بزرگ را آشکار ببینیم ، پس صاعقه شما را دربرگرفت در حالی که نگاه می کردید . سپس شما را پس از مرگتان برانگیختیم ، باشد که سپاسگزاری نمایید .
و در جای دیگر از زبان عیسی مسیح می فرماید :
( و اُحیِ الْمَوْتی بإذْنِ اللهِ ) . ( 2 )
مردگان را به اذن خدای بزرگ ، زنده می گردانم .
قرآن کریم نه تنها بر امکان رجعت صحّه می گذارد که وقوع و تحقّق بازگشت جمعی از انسانها را ، پس از آن که از جهان رخت بربستند ، تأیید می کند ، قرآن در دو آیه ای که اینکه می آوریم به بازگرداندن گروهی از مردم پس از مرگ و پیش از برپایی قیامت ، اشاره می کند .
( و إذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دابَّةً مِنَ الاَْرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أنَّ النّاسَ کانُوا بآیاتِنا لایُوْقِنُونَ وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ اُمَة فَوْجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیاتِنا فَهُمْ یُوْزَعُوْنَ ) . ( 3 )
و چون سخن ( خدا ) بر آنان واقع شود ، موجودی را از بین آنان بیرون می آوریم که با مردم درباره این که گفتار ما را باور نداشتند ، سخن گوید . و آن روز که از میان هر امت ، جمعی از تکذیب کنندگان نشانه های ما را ، برانگیزیم پس آنان بازداشته خواهند شد .
برای زمینه سازی استدلال به این دو آیه شریفه بر مسأله رجعت پیش از روز رستاخیز ، شایسته است نکات یاد شده در زیر مورد توجه قرار گیرد :
1 مفسران اسلامی برآنند که این دو آیه ، پیرامون قیامت سخن می گوید و آیه نخستین ، یکی از نشانه های پیش از رستاخیز را بیان می کند ؛ چنانکه جلال الدین سیوطی در تفسیر ( الدّر المنثور ) از ابن ابی شیبه و او از حذیفه نقل می کند که ( خروج دابه ) از حوادث پیش از قیامت است . ( 4 )
2 تردیدی نیست که در روز رستاخیز ، همه انسانها محشور می گردند ، نه یک گروه معین از میان هر امت ، قرآن در مورد عمومیت و فراگیر بودن حشر انسانها چنین می فرماید :
( ذلِکَ یَوْمٌ مَجْمُوْعٌ لَهُ النّاسُ ) . ( 5 )
آن ، روزی است که همه مردم ، گردآورده می شوند . ( 6 )
و در جای دیگر می فرماید :
( وَیومَ نُسَیِّرُ الْجبالَ وَتَرَی الاْرضَ بارِزَةً وَحَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أحَدَاً ) . ( 7 )
و روزی که کوهها را به حرکت درآوریم و زمین را آشکار ببینی و همه آنان را گردآوری نموده و هیچ کس را فروگذار ننماییم .
بنابراین ، در روز قیامت ، همه افراد بشر برانگیخته می شوند و این امر به جمع معینی اختصاص ندارد .
3 آیه دوم از دو آیه مذکور ، به برانگیخته شدن گروه خاص و جمع معینی از امتها تصریح می نماید نه همه انسانها ؛ زیرا این آیه شریفه می فرماید :
( وَیَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ اُمَّة فَوجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِایاتِنا . . . ) .
و آن روز که از میان هر امت ، گروهی از تکذیب کنندگان آیات خود را برخواهیم انگیخت .
این جمله به روشنی بر عدم برانگیخته شدن همه انسانها گواهی می دهد .
نتیجه : ازاین سه مقدمه کوتاه ، به خوبی روشن می کردد که ( برانگیختن گروه خاصی از انسانهای تکذیب کننده آیات الهی ، که از آیه دوم استفاده می شود ، حادثه ای است که پیش از برپا شدن قیام ، روی خواهد داد .
زیرا حشر انسانها در روز رستاخیز ، شامل همه افراد بشر می گردد و به گروه خاصی محدود نمی شود .
با این بیان ، روشنی گفتار ما مبنی بر بازگشت گروهی از انسانها پس از مرگ و پیش از برپایی رستاخیز ، به ثبوت می رسد و این پدید همان ( رجعت ) است .
بر این اساس ، اهل بیت پیامبر که قرین قرآن و مفسران وحی الهی هستند ، به روشنگری در این زمینه برخاستند و ما برای رعایت اختصار ، به دو گفتار از آنان اشاره می کنیم :
امام صادق ( علیه السلام ) می فرماید :
( أیّام الله ثلاثة یوم القائم ( علیه السلام ) و یوم الکرَّه و یوم القیامة ) .
ایام الهی ، سه روز هستند روز قیام حضرت مهدی ( علیه السلام ) و روز رجعت و روز رستاخیز .
و در جای دیگر می فرماید :
( لیس منّا من لم یؤمن بکرَّتنا ) .
کسی که بازگشت مجدد ما را به دنیا نپذیرد از ما نیست .
شایسته است در اینجا به دو نکته مهم اشاره کنیم :
1 فلسفه رجعت
با اندیشه در انگیزه های رجعت ، به دو هدف بلند از اهداف این پدیده ، برخورد می کنیم ؛ یکی نشان دادن جلال و شکوه واقعی اسلام و سرافکندگی کفر و دیگری دادن پاداش به انسانهای با ایمان و نیکوکار و کیفر نمودن کافران و ستمگران .
2 تفاوت بارز ( رجعت ) با ( تناسخ )
لازم به ذکر است که مسأله رجعت از دیدگاه شیعه هرگز مستلزم اعتقاد به تناسخ نیست ؛ زیرا نظریه تناسخ بر انکار رستاخیز مبتنی است وجهان را درگردش دائم می داندکه هردوره ای تکرار دوره پیش ازآن است .
براساس این نظریه ، روح هر انسانی پس از مرگ ، بار دیگر به دنیا باز می گردد و به بدن دیگری منتقل می شود . پس اگر روح در زمان گذشته از نیکوکاران بوده ، در بدنی قرار می گیرد که دوران بعد را با خوشی می گذراند و اگر از بدکاران بوده ، به بدنی منتقل می شود که دوران بعد را با سختی ها سپری می کند . و این بازگشت در حکم رستاخیز او است ! در حالی که معتقدان به رجعت ، به پیروی از شریعت اسلام ، به قیامت و معاد ایمان دارند و از سوی دیگر انتقال یک روح جدا شده از بدن را به بدن دیگر محال می دانند . ( 8 ) و تنها بر آنند که گروهی از انسانها ، پیش از قیامت به این جهان باز می گردند و پس از برآورده شدن حکمتها و مصالح آن ، بار دیگر به سرای جاودانی می شتابند تا در روز رستاخیز ، همراه با دیگر انسانها برانگیخته شوند ؟ و هرگز یک روح ، پس از جدا شدن از بدن ، به بدن دیگری منتقل نمی گردد
1 بقره : 55 و 56
2 آل عمران : 49
3 نمل : 83 82
4 الدّر المنثور ، ج 5 ، ص 177 ، در تفسیر آیه 82 از سوره نمل .
5 هود : 103
6 در الدّر المنثور ، ج 3 ، ص 349 ، این روز را به روز قیامت ، تفسیر نموده است .
7 کهف : 47
8 صدر المتألّهین در کتاب اسفار ، ج 9 ، باب 8 ، فصل 1 ، ص 3 ، در مورد ابطال تناسخ می فرماید : ( . . . فلو تعلّقت نفس منسلخة ببدن آخر عند کونه جنیناً او غیر ذلک یلزم کون أحدهما بالقوّة والآخر بالفعل ، و کون الشئ بما هو بالفعل بالقوّة . و ذلک ممتنع لانّ الترکیب بینهما طبیعی إتحادی ، و الترکیب الطبیعی یستحیل بین أمرین أحدهما بالفعل والآخر بالقوّة ) .
- [سایر] هدف از مخالفت اهل سنت با اعتقاد به رجعت چیست؟
- [سایر] آیا رجعت مورد اعتقاد شیعه همان تناسخ نیست؟
- [سایر] ( رجعت ) چیست و چرا به آن اعتقاد دارید ؟
- [سایر] آیا اعتقاد به رجعت برگرفته از یهود است ؟
- [سایر] اعتقاد و باور یهودیان نسبت به رجعت حضرت عیسی و یا آمدن مسیح موعود چیست؟
- [سایر] اعتقاد و باور یهودیان نسبت به رجعت حضرت عیسی و یا آمدن مسیح موعود چیست؟
- [سایر] باور و اعتقاد یهودیان نسبت به رجعت امام مهدی (عج) چیست؟
- [سایر] باور و اعتقاد یهودیان نسبت به رجعت امام مهدی (علیه السلام) چیست؟
- [سایر] قرآن کدام بازگشت به دنیا را نفی میکند؟ و آیا این نفی، منافاتی با اعتقاد به رجعت دارد؟
- [سایر] رجعت چیست؛ آیا تمام انسان ها رجعت دارند؟
- [آیت الله بهجت] اگر با اعتقاد به اینکه زن از خون حیض پاک است طلاقش دهد، بعد معلوم شود که موقع طلاق در حال حیض بوده، طلاق او باطل است و اگر با اعتقاد به اینکه در حال حیض است طلاقش دهد، بعد معلوم شود پاک بوده، طلاق او صحیح است.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر به اعتقاد این که زن حایض است با او نزدیکی کند و بعد معلوم شود که حایض نبوده است کفاره ندارد
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر مرد به اعتقاد اینکه زن حائض است با او نزدیکی کند و بعدا معلوم شود که حائض نبوده است کفاره ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر چیزی را به اعتقاد این که راست است از قول خدا یا پیغمبر نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده ، روزه اش باطل نمی شود.
- [آیت الله بروجردی] اگر چیزی را به اعتقاد این که راست است از قول خدا یا پیغمبر نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمیشود.
- [آیت الله خوئی] اگر مرد به اعتقاد زن حائض است با او نزدیکی کند و بعداً معلوم شود که حائض نبوده است کفاره ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر چیزی را به اعتقاد این که راست است از قول خدا یا پیغمبر نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمیشود.
- [آیت الله اردبیلی] اگر چیزی را با اعتقاد به این که راست است از قول خدا یا معصومان علیهمالسلام نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمیشود.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر مرد به اعتقاد این که زن حائض است با او نزدیکی کند و بعداً معلوم شود که حائض نبوده است، کفاره ندارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر چیزی را به اعتقاد این که راست است از قول خدا یا پیغمبر یا امام نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمیشود.