ملت مسلمان که با الهام از رهنمودهای حیات بخش اسلام توانسته بود پیوند اخوت در میان خود ایجاد نماید و در پرتو کلمه ی توحید و توحید کلمه در برابر تهاجم سنگین صلیبیان و قساوتهای ثنویان (مغول) ثابت و استوار بمانند ، ولی با کمال تاسف با ظهور مکتب وهابیت درقرن هفتم این وحدت در هم شکست. و با اتهام نادرست بدعت وشرک به مسلمانان ، ضربات جبران ناپذیری به صفوف به هم پیوسته آنان وارد ساخت ، و با نابودی آثار بزرگان دین و کاستن از مقام انبیا و اولیا ، در خدمت استعمار شوم غرب و دشمنان دیرینه ی اسلام در آمد. در قرن 12 ه.ق محمدبن عبدالوهاب مروج اصلی افکار وهابیت ، مسلمانان را به جرم استغاثه به انبیا و اولیای الهی مشرک و بت پرست قلمداد کرد و فتوا بر تکفیر آنان داد و خونشان را حلال و قتل آنان را جایز و اموال آنان را جز غنایم جنگی به حساب آورد و لذا هزاران مسلمان بی گناه را به خاک و خون کشیدند.امروز مفتیان وهابی که عملاً درخدمت بیگانگان قرار گرفته اند، فتوا به حرمت ازدواج با شیعه و نجاست ذبیحه ی آنان و حرمت پرداخت زکات به فقرای شیعه راه هرگونه وحدت را مسدود می کنند. شیخ عبدالله جبرین ، یکی از مفتیهای بزرگ وهابیت و عضو دارالفتای عربستان، در پاسخ به استفتایی درباره ی مجزی بودن پرداخت زکات و صدقات به فقرای شیعه میگوید :(زکات نباید به کافر و بدعت گذار پرداخت شود و رافضیان ... بدون شک کافرند ... لذا اگر صدقه به ایشان پرداخت شده باشد باید اعاده شود.زیرا این صدقه به کسی داده شده که از آن برای کفر کمک می گیرد و در حال جنگ با اسلام و تسنن است، پرداخت زکات به این گروه حرام است ). گفته می شود : وی فتواهای دیگری نیز بر ضد شیعه صادر کرده که از جمله آن، مباح شمردن قتل شیعیان است . (برگزیده ی اخبار ، شماره 16 ، مورخ7/9/80 ، ص 13) هیات دائم افتای سعودی در پاسخ به استفتایی در مورد ازدواج با شیعه مینویسد : ( ازدواج اهل سنت با شیعه و کمونیست جایز نیست و اگر ازدواجی صورت گرفته ، باطل است ،چون عادت شیعه استغاثه به اهل بیت (سلام علیها) است و این بزرگترین شرک به شمار می رود. (فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیّة والإفتاه ،ج 18 ، ص 298 ) با اینکه گروه درباره ی ازدواج با یهودی و مسیحی پاسخ داده اند : (ازدواج مسلمان با اهل کتاب ، اعم از یهودی و نصرانی ، در صورتی که اهل فحشا نباشد، جایز است).(فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیّة والإفتاه ،ج 18 ، ص 315 ) یا در کتابی که با حمایت حاکمان مکه و مدینه در همین سال های اخیر به نام (مسألة تقریب) منتشر شد ، اولین پیش شرط وحدت و تقریب با شیعه را اثبات مسلمان بودن شیعه دانسته اند. بدیهی است مادامی که نگرش آنان به شیعه یک نگاه برون مذهبی است و با تبعیت از اسلاف خود ، شیعه را بدتر از یهود می دانند و وجدان بشری را زیر پا نهاده و با دشمنان قسم خورده ی اسلام هم صدا گردیده اند ، چگونه می شود به تقریب مذاهب اسلامی و وحدت مسلمین که از نیازهای جامع اسلامی است دست یافت ؟ بر گرفته از کتاب فتنه ی وهابیت(سلفی گری) نوشته علی اصغر رضوانی
ملت مسلمان که با الهام از رهنمودهای حیات بخش اسلام توانسته بود پیوند اخوت در میان خود ایجاد نماید و در پرتو کلمه ی توحید و توحید کلمه در برابر تهاجم سنگین صلیبیان و قساوتهای ثنویان (مغول) ثابت و استوار بمانند ، ولی با کمال تاسف با ظهور مکتب وهابیت درقرن هفتم این وحدت در هم شکست.
و با اتهام نادرست بدعت وشرک به مسلمانان ، ضربات جبران ناپذیری به صفوف به هم پیوسته آنان وارد ساخت ، و با نابودی آثار بزرگان دین و کاستن از مقام انبیا و اولیا ، در خدمت استعمار شوم غرب و دشمنان دیرینه ی اسلام در آمد.
در قرن 12 ه.ق محمدبن عبدالوهاب مروج اصلی افکار وهابیت ، مسلمانان را به جرم استغاثه به انبیا و اولیای الهی مشرک و بت پرست قلمداد کرد و فتوا بر تکفیر آنان داد و خونشان را حلال و قتل آنان را جایز و اموال آنان را جز غنایم جنگی به حساب آورد و لذا هزاران مسلمان بی گناه را به خاک و خون کشیدند.امروز مفتیان وهابی که عملاً درخدمت بیگانگان قرار گرفته اند، فتوا به حرمت ازدواج با شیعه و نجاست ذبیحه ی آنان و حرمت پرداخت زکات به فقرای شیعه راه هرگونه وحدت را مسدود می کنند.
شیخ عبدالله جبرین ، یکی از مفتیهای بزرگ وهابیت و عضو دارالفتای عربستان، در پاسخ به استفتایی درباره ی مجزی بودن پرداخت زکات و صدقات به فقرای شیعه میگوید :(زکات نباید به کافر و بدعت گذار پرداخت شود و رافضیان ... بدون شک کافرند ... لذا اگر صدقه به ایشان پرداخت شده باشد باید اعاده شود.زیرا این صدقه به کسی داده شده که از آن برای کفر کمک می گیرد و در حال جنگ با اسلام و تسنن است، پرداخت زکات
به این گروه حرام است ).
گفته می شود : وی فتواهای دیگری نیز بر ضد شیعه صادر کرده که از جمله آن، مباح شمردن قتل شیعیان است . (برگزیده ی اخبار ، شماره 16 ، مورخ7/9/80 ، ص 13)
هیات دائم افتای سعودی در پاسخ به استفتایی در مورد ازدواج با شیعه مینویسد :
( ازدواج اهل سنت با شیعه و کمونیست جایز نیست و اگر ازدواجی صورت گرفته ، باطل است ،چون عادت شیعه استغاثه به اهل بیت (سلام علیها) است و این بزرگترین شرک به شمار می رود.
(فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیّة والإفتاه ،ج 18 ، ص 298 )
با اینکه گروه درباره ی ازدواج با یهودی و مسیحی پاسخ داده اند :
(ازدواج مسلمان با اهل کتاب ، اعم از یهودی و نصرانی ، در صورتی که اهل فحشا نباشد، جایز است).(فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیّة والإفتاه ،ج 18 ، ص 315 ) یا در کتابی که با حمایت حاکمان مکه و مدینه در همین سال های اخیر به نام (مسألة تقریب) منتشر شد ، اولین پیش شرط وحدت و تقریب با شیعه را اثبات مسلمان بودن شیعه دانسته اند.
بدیهی است مادامی که نگرش آنان به شیعه یک نگاه برون مذهبی است و با تبعیت از اسلاف خود ، شیعه را بدتر از یهود می دانند و وجدان بشری را زیر پا نهاده و با دشمنان قسم خورده ی اسلام هم صدا گردیده اند ، چگونه می شود به تقریب مذاهب اسلامی و وحدت مسلمین که از نیازهای جامع اسلامی است دست یافت ؟
بر گرفته از کتاب فتنه ی وهابیت(سلفی گری) نوشته علی اصغر رضوانی
- [سایر] وهابیت چگونه تفرقه ایجاد می کند؟
- [سایر] دیدگاه وهابیت نسبت به امامت چیست؟
- [سایر] خوردن گوشتی که شیعه ذبح کرده از دیدگاه وهابیت چیست؟
- [سایر] تفرقه چه نقشی در شکست یک ملت و آیین دارد؟+ داستان
- [سایر] وهابیت برای تفرقه و عدم تقریب بن ادیان و مذاهب چه دلایلی دارد؟
- [سایر] استعمار در پیداش وهابیت چه نقشی داشت؟
- [سایر] آیا دشمنی شدید وهابیون نسبت به شیعه، دلیل تاریخی خاصی دارد؟
- [سایر] رسالت خواص شیعه را نسبت به جامعه از دیدگاه قرآن و مکتب حسینی بیان فرمائید.
- [سایر] چرا در حادثه غدیر رسول خدا لفظ مولی را به کار بردند و خلیفه و وصی را استفاده نکردند تا سنی و شیعه برداشت های مختلفی از آن نکرده و تفرقه و اختلاف در امت ایجاد نشود?
- [سایر] دیدگاه وهابیت در مورد رانندگی زنان چیست؟
- [آیت الله بهجت] اگر انسان بداند در صورتی که بخواهد جلوگیری از معصیتی بنماید منجر به ایجاد جرح و یا قتل خواهد شد، بنابر اظهر بدون اجازه امام معصوم علیهالسلام یا کسی که از طرف آن حضرت مستقیماً نایب مخصوص است، نباید این کار را بکند. و آیا با اجازه مجتهد جامعالشرایط میتواند این کار را انجام دهد؟ مورد تأمل است، ولی اگر نمیداند که این کار منجر به مجروح کردن و یا قتل میشود ولی احتمال این را میدهد، بنابر احتیاط واجب باید مستقیماً از طرف امام معصوم علیهالسلام و یا نایب مخصوص آن حضرت و یا از طرف مجتهد جامعالشرایط اجازه داشته باشد.
- [آیت الله بهجت] در عقد مساقات اگر نسبت به تقسیم امور چیزی را تعیین نکنند، آنچه از کارهای مساقات که در هر سال تکرار میشود به عهده عامل است؛ از قبیل: کشت و وسایل کار و اصلاح درختها و آنچه موجب میوه دادن و ازدیاد آن است، و آنچه از مقدمات که در یک سال ایجاد میشود و برای سالها باقی میماند، مثل دیوارکشی و وسایل آبیاری و احداث جدولها، به عهده مالک است.
- [آیت الله اردبیلی] زمینهای موات اصلی جزء (اَنفال) هستند و اختیار آن در زمان حضور امام معصوم علیهالسلام به دست اوست و آن حضرت هرگونه صلاح بداند در آنها تصرّف میکند و اجازه احیا میدهد یا به افراد تملیک کرده و یا اجاره میدهد و در زمان غیبت امام علیهالسلام ، مسلمانان میتوانند آنها را احیا کنند، ولی بنابر احتیاط واجب باید از حاکم شرع اجازه بگیرند و هر کس هر قسمتی را احیا کند، نسبت به آن سزاوارتر است و دیگران حقّ مزاحمت او را ندارند.
- [آیت الله بهجت] اگر در صحن یکی از امامان یا امامزادگان که سابقاً قبرستان بوده حوض یا نهری بسازند، چنانچه انسان نداند که زمین صحن را برای قبرستان وقف کردهاند، وضو گرفتن در آن حوض و نهر اشکال ندارد، ولی اگر فهمید زمین برای قبرستان وقف شده و نشود زیر حوض یا نهر میتی را دفن کرد وضو اشکال دارد. و نیز اگر ایجاد حوض یا نهر موجب بیحرمتی به بدن مسلمان بشود، مثلاً آب به بدن او برسد، وضو اشکال دارد، اگرچه زمین قبرستان مباح بوده و موقوفه هم نباشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر مصرفی را که میّت معیّن کرده، از ثلث مال او بیشتر باشد، وصیّت او در بیشتر از ثلث در صورتی صحیح است که ورثه حرفی بزنند یا کاری کنند یا با سکوت آنها معلوم شود وصیّت را اجازه نمودهاند و تنها راضی بودن آنها کافی نیست و اگر مدّتی بعد از مردن او هم اجازه نمایند صحیح است و چنانچه بعضی از ورثه اجازه و بعضی ردّ نمایند، وصیّت فقط در سهم آنهایی که اجازه نمودهاند صحیح و نافذ است. لازم به توضیح است که در مورد هر وارث باید دید که آیا مقداری که به وسیله وصیّت از سهم الارث وی کم میشود از ثلث سهم او بیشتر است یا خیر؟ و در صورت اوّل اجازه وی در نافذبودن وصیّت شرط است. بنابراین اگر شخصی زمینی داشته باشد و وصیّت کند که تمام یا قسمتی از آن را به مصرف برسانند، چون زن از زمین ارث نمیبرد، نظر وی در این وصیّت نقشی ندارد و اگر مرد 3 میلیون تومان پول داشته باشد و زمینی داشته باشد که 3 میلیون تومان میارزد، اگر وصیّت کند که دو میلیون از پول وی را به مصرفی برسانند، در اینجا نسبت به سهم دیگر ورثه وصیّت به اندازه ثلث است ولی نسبت به سهم همسر، وصیّت بیشتر از ثلث میباشد و باید تنها نظر وی را نسبت به بیشتر از ثلث جلب نمود و همین طور اگر نسبت به چیزهایی که پس از مرگ پدر به پسر بزرگتر میرسد و در مسأله 2794 گفته خواهد شد وصیّتی کند، تنها نظر پسر بزرگتر در مقدار بیشتر از ثلث تأثیر دارد.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر کسی مواد معدنی را قبل از آنکه خمس آن را پرداخت کند یا به ذمّه بگیرد، بفروشد و سود ببرد، در این صورت, معامله نسبت به یک پنجم (خمس) فضولی است , چون خمس به عین مال تعلق می گیرد، اگر اولیای خمس (امام معصوم(ع) و ولیّ امر مسلمین ) آن را امضاء کند، معامله صحیح و منجّز خواهد شد و سود خمس به اولیای آن برمی گردد و اگر استخراج کننده معدن، خمس آن را پیش از داد و ستد از مال دیگر خود پرداخت نم اید، تمام این مواد معدنی مِلک او می شود و معامله او صحیح و همه سود آن, متعلق به او خواهد بود.
- [آیت الله اردبیلی] خمس یک پنجم از مازاد درآمدها و برخی منافع است که انسان به دست آورده است و باید زیر نظر امام معصوم علیهالسلام مصرف شود و در زمان غیبت امام زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف)، بهتر است سهم سادات زیر نظر مجتهد جامع الشرایط برای رفع نیازهای سادات فقیر مصرف گردد و سهم امام علیهالسلام باید زیر نظر مجتهد جامع الشرایط در جهت تعلیم و ترویج مذهب جعفری هزینه گردد. در احادیث شریفه نسبت به پرداختن خمس تأکید زیادی شده است و از آن به حقّ امام علیهالسلام ، سبب تطهیر مال و وسیلهای جهت امتحان ایمان یاد شده است؛ حضرت رضا علیهالسلام در جواب نامه یکی از تاجران شیعه فارس مینویسد: (... اموال تنها از راهی که خداوند مقرّر فرموده است حلال میگردد. همانا خمس، ما را در تقویت دین یاری میکند و نیاز آنان که سرپرستیشان را به عهده داریم و نیز نیاز شیعیان را تأمین میکند و با آن آبرویمان را در مقابل دشمنانمان حفظ میکنیم. پس خمس را از ما دریغ نکنید و خود را از دعای ما محروم نسازید، زیرا پرداختن خمس کلید روزی و سبب آمرزش و پاکی شما از گناه و ذخیره آخرتتان است. مسلمان کسی است که به آنچه با خدا پیمان بسته وفا کند نه آن کسی که با زبان اجابت میکند و در قلب مخالفت مینماید.)(1)
- [آیت الله جوادی آملی] .در چند صورت , اگر خریدار یا فروشنده بفهمند کالا یا عوض عیب دارد , نمی توانند معامله را به هم بزنند , هرچند حق دریافت نسبت تفاوت قیمت سالم و معیب را از پولی که داده شد یا باید داده میشد دارند. یکم: پس از معامله تغییری در مال ایجاد کند که در عرف گفته شود این مال دگرگون شد، مانند بریدن پارچه جهت دوختن لباس؛ دوم : پس از تحویلگرفتن، عیبِ دیگر پیدا کند؛ سوم : کسی که مال معیو ب به دست او رسید, فقط حقّ به هم زدن معامله را ساقط کرده باشد . البته اگر حیوانی معیوب بود و بعد از تحویل خریدار در ظرف سه روز بدون تفریط مشتری , عیب دیگری پیدا کرد , می توان معامله را از جهت خیار حیوان به هم زد ; نیز اگر خریدار تا مدتی حق به هم زدن داد و ستد را داشته باشد و در آن مدت , مال عیب دیگری پیدا کند , مشتری می تواند معامله را به هم بزند , هرچند مال را تحویل گرفته باشد.
- [آیت الله مظاهری] مکروه است که در گریه بر میّت صدا را خیلی بلند کنند. ______ 1) آیا تو بر پیمانی - که با آن ما را ترک کردی - وفاداری؟ پیمان بر شهادت به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست و به اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و رسول اوست و سید پیامبران و خاتم آنان است و به اینکه علی علیه السلام امیر مومنان و سید امامان و امامی است که خداوند متعال، فرمانبرداری از او را بر همه عالمیان واجب فرموده است و به اینکه حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و قائم آل محمد - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان مومنان و حجّتهای خداوند بر همه خلائق و امامان تو هستند، که پیشروان هدایت و نیکوکاری هستند. 2) هنگامی که دو فرشته نزدیک به خداوند (نکیر و منکر) که فرستادگان از جانب خدای متعالند، به سوی تو آمدند و از تو در مورد خدایت و پیامبرت و دینت و کتابت و قبلهات و امامانت سوال کردند،پس نترس و اندوهگین نشو و در جواب آنان بگو: خداوند، پروردگار من و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، پیامبر من و اسلام، دین من و قرآن، کتاب من و کعبه، قبله من و امیر مومنان علی بن ابی طالب، امام من و حسن بن علی، امام من و حسین بن علی، امام من و زین العابدین، امام من و محمد باقر، امام من و جعفر صادق، امام من، و موسی کاظم، امام من و علی رضا، امام من و محمد جواد امام من و علی هادی، امام من و حسن عسکری، امام من و حجّت منتظَر، امام من میباشند، اینان - که درودهای خداوند بر آنان باد - امامان و سروران و رهبران و شفیعان من میباشند، در دنیا و آخرت به آنان دوستی میورزم و از دشمنان آنان دوری میجویم، سپس بدان ای فلان فرزند فلان. 3) بدرستی که خداوند متعال، بهترین پروردگار و محمد صلی الله علیه وآله وسلم، بهترین پیامبر و امیر مومنان علی بن ابی طالب و فرزندان معصوم او یعنی دوازده امام، بهترین امامان هستند و آنچه را محمد صلی الله علیه وآله وسلم آورده است حقّ است و مرگ حقّ است و سوال منکر و نکیر در قبر حقّ است و برانگیخته شدن (برای روز قیامت)، حقّ است و رستاخیز، حقّ است و صراط، حقّ است و میزان (اعمال)، حقّ است و تطایر کتب، حقّ است و بهشت، حقّ است و جهنم، حقّ است و آن ساعت معهود (روز قیامت)، خواهد آمد و هیچ تردیدی در آن نیست و به تحقیق خداوند متعال کسانی را، که در قبرها هستند، بر خواهد انگیخت. 4) خداوند تو را بر قول ثابت، پایدار فرماید و به راه مستقیم هدایت فرماید و بین تو و امامان تو در جایگاهی از رحمتش، شناخت ایجاد فرماید. 5) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را با برهانی از خودت روبرو گردان، خداوندا (درخواست میکنیم)عفو تو را، عفو تو را. 6) خداوندا زمین را از دو پهلوی او گشاده گردان و روح او را بسوی خودت بالا بر و او را از جانب خودت با رضوان روبرو کن و قبر او را از بخشایش خودت آرام فرما، رحمتی که بوسیله آن از مهربانی هر کس دیگری بی نیاز گردد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر خریدار بفهمد مالی را که گرفته عیبی دارد، مثلاً حیوانی را بخرد و بفهمد که یک چشم آن کور است، چنانچه آن عیب پیش از معامله در مال بوده و او نمیدانسته و مال به همان شکل اوّلیه خود باقی مانده است، میتواند معامله را به هم زده و آن مال را به فروشنده برگرداند و اگر مال را تغییر داده باشد، مثلاً پارچه را بریده یا دوخته یا رنگ کرده است، یا این گونه تغییرات بدون دخالت فروشنده در مال ایجاد شده باشد، میتواند به خاطر عیبی که پیش از معامله در مال بوده و او نمیدانسته به نسبت تفاوت قیمت سالم و معیوب از پولی که به فروشنده داده پس بگیرد، مثلاً مالی را که به چهار هزار تومان خریده اگر بفهمد معیوب است، در صورتی که قیمت سالم آن هشت هزار تومان و قیمت معیوب آن شش هزار تومان باشد، چون فرق قیمت سالم و معیوب یک چهارم است، میتواند یک چهارم پولی را که داده یعنی هزار تومان از فروشنده بگیرد و بنا بر احتیاط واجب در صورتی که مال تغییر نکرده، نمیتواند تفاوت قیمت بگیرد بلکه تنها میتواند معامله را بهم بزند.