لطفا اگر برایتان مقدور است در مورد مبانی اندیشه سیاسی شیخ طوسی توضیح دهید.
در هر زمان و عصری سوالات و نیازهای جدیدی پدید می آید که فرزانگان را به اندیشه وا می دارد تا پاسخ گو باشند و شیخ طوسی یکی از آن بزرگان است که از عهده ی این کار برآمده است. اصول کلی اندیشه ی سیاسی شیخ طوسی، را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:   1. ایشان معتقد به جدایی دین از سیاست نبوده است.   2. استدلال عقلی ایشان بر ضرورت حکومت و نظام سیاسی و حضور رهبر، از جمله نظریات برجسته در اندیشه سیاسی ایشان می باشد.   3. بهره برداری از قاعده ی لطف: ایشان معتقد است که خداوند باید رهبری شایسته به مردم به عنوان پیامبر یا امام معصوم یا جانشین امام معرفی کند که یکی از شئونات آنها رهبری سیاسی است.   4. زعامت سیاسی فقیهان در جامعه و توجه مردم به این موضوع و رابطه ی این رهبری با رهبری امام معصوم (ع) و اختیارات حاکم اسلامی از مسایلی است که در کلمات شیخ طوسی مورد عنایت واقع شده است.   علاوه این که در اختیار گرفتن مسند تدریس کلام در مرکز حکومت، از سوی خلیفه عباسی، را می توان دلیل روشنی بر این نکته دانست که ایشان معتقد به جدایی دین از سیاست نبوده است، بلکه سیاست را جزئی از دیانت می دانست.
عنوان سوال:

لطفا اگر برایتان مقدور است در مورد مبانی اندیشه سیاسی شیخ طوسی توضیح دهید.


پاسخ:

در هر زمان و عصری سوالات و نیازهای جدیدی پدید می آید که فرزانگان را به اندیشه وا می دارد تا پاسخ گو باشند و شیخ طوسی یکی از آن بزرگان است که از عهده ی این کار برآمده است. اصول کلی اندیشه ی سیاسی شیخ طوسی، را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:   1. ایشان معتقد به جدایی دین از سیاست نبوده است.   2. استدلال عقلی ایشان بر ضرورت حکومت و نظام سیاسی و حضور رهبر، از جمله نظریات برجسته در اندیشه سیاسی ایشان می باشد.   3. بهره برداری از قاعده ی لطف: ایشان معتقد است که خداوند باید رهبری شایسته به مردم به عنوان پیامبر یا امام معصوم یا جانشین امام معرفی کند که یکی از شئونات آنها رهبری سیاسی است.   4. زعامت سیاسی فقیهان در جامعه و توجه مردم به این موضوع و رابطه ی این رهبری با رهبری امام معصوم (ع) و اختیارات حاکم اسلامی از مسایلی است که در کلمات شیخ طوسی مورد عنایت واقع شده است.   علاوه این که در اختیار گرفتن مسند تدریس کلام در مرکز حکومت، از سوی خلیفه عباسی، را می توان دلیل روشنی بر این نکته دانست که ایشان معتقد به جدایی دین از سیاست نبوده است، بلکه سیاست را جزئی از دیانت می دانست.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین