اگر کسی به زور بدهکار را از دست طلبکار رها کند، چنانچه طلبکار دسترسی به او نداشته باشد، کسی که بدهکار را رها کرده باید او را به دست طلبکار بدهد.
عنوان مسئله:
اگر کسی به زور بدهکار را از دست طلبکار رها کند، چنانچه طلبکار دسترسی به او نداشته باشد، کسی که بدهکار را رها کرده باید او را به دست طلبکار بدهد.
پرسشهای مرتبط از این مرجع
- اگر کسی اکنون پول رفتن به حج را دارد ولی به اندازه این پول به دیگران بدهکار است یا وام بدهکار است و پس از بازگشت نیز می تواند بدهی خود را بدهد، در این صورت مستطیع است؟
- اگر کسی با بذر یا دانه غصبی کشاورزی کند پس از زحمات و هزینه های فراوان آن دانه ها یا بذرها تبدیل به محصول شود و منفعت داشته باشد آن محصولات ومنفعت آن متعلق به غاصب است یا صاحب دانه؟و آیا غاصب فقط دانه را به صاحب دانه بدهکار است یا باید مثلاً درختان یا محصولات و منفعت را تحویل صاحب اولیه بدهد؟
- جواب : روز عید غدیر بهترین روزها است و عیدی افضل از این عید نداریم و شیعه باید روز غدیر را خیلی اهمیت بدهد، بلکه هفته غدیر داشته باشد. روز عید غدیر باید جشن ها و دید و بازدیدها عالی باشد. البته باید در ضمن آنها گناه نباشد که امیرالمومنین(سلاماللهعلیه) را ناراحت کند. بلکه باید مداحها مدح بخوانند و اهل منبر منقبت اهلبیت(علیهمالسلام) مخصوصاً امیر المومنین(سلاماللهعلیه) را بگویند. البته باید اغراق نباشد که بهانه دست دشمن داده شود.
پرسشهای مرتبط از دیگر مراجع
- [آیت الله اردبیلی] اگر شخصی بدهکار (مدیون) باشد و شخص طلبکار (داین) با میل خود دین خود را با دستنوشتهای همراه با گذاشتن دست روی قرآن کریم و سوگند به قرآن، به بدهکار (مدیون) ببخشد، این عمل چه حکمی دارد؟ اگر طلبکار (داین) بعداً اصل دستنوشته را بردارد و دسترسی به آن ممکن نباشد، اثبات این ادعا در دادگاه چگونه است؟ آیا دادگاه باید با اتیان سوگند موضوع بخشیدن دین را مشخص نماید؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شخصی بدهکار (مدیون) باشد و شخص طلبکار (داین) با میل خود دین خود را با دستنوشتهای همراه با گذاشتن دست روی قرآن کریم و سوگند به قرآن، به بدهکار (مدیون) ببخشد، این عمل چه حکمی دارد؟ اگر طلبکار (داین) بعداً اصل دستنوشته را بردارد و دسترسی به آن ممکن نباشد، اثبات این ادعا در دادگاه چگونه است؟ آیا دادگاه باید با اتیان سوگند موضوع بخشیدن دین را مشخص نماید؟
- [آیت الله بهجت] دِینی نزد حاکم شرع ثابت شده، اما دسترسی به بدهکار نبوده است. حاکم شرع مالی از بدهکار را برای طلبکار توقیف کرده است، ولی شخص ثالثی مدّعی شده که مال معیّنِ توقیف شده ملک وی بوده که به عاریه و امانت نزد بدهکار بوده است و طلب کار مدعی است مال بدهکار بوده است. تکلیف چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در قرض مدت دار، چنانچه بدهکار قبل از رسیدن مدت بدهی خود را بدهد آیا طلبکار باید قبول کند؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا چک به منزله پول نقد است به طوری که اگر بدهکار آن را به طلبکار بدهد برئ الذمّه می شود؟
- [آیت الله علوی گرگانی] در نزاع بین بدهکار و طلبکار، بدهکار حاضر به پرداخت بدهی نیست شخصی برای جلوگیری از پیامدهای بعدی پول طلبکار را از جانب خود میدهد آیا در این صورت بدهکار برئالذمّه میشود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا بدهکار می تواند مبلغی زائد بر آنچه قرض کرده است به طلبکار پرداخت نماید؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر مدیون هنگام پرداخت بدهی به طلبکار تذکّر ندهد که این وجه از بابت بدهی است، آیا در صورت آگاهی یا عدم توجّه طلبکار، بدهکار برئ الذمّه میشود؟
- [آیت الله سبحانی] طلبکار برای پاس کردن چک بدهکار، مخارجی را همچون هزینه دادگاه و غیره را متحمل شده است آیا می تواند این مخارج را از بدهکار بگیرد؟
- [آیت الله سبحانی] با توجه به آنکه ضامن تنها مقداری که به طلبکار پرداخته می تواند به بدهکار (مضمون عنه) مراجعه کند اگر ضامن و بدهکار شرط کنند اگر ضامن با طلبکار دین را به اقل و کمتر صلح نمود بدهکار به مقدار واقعی، دین را به ضامن بپردازد که طبعاً از آنچه توافق شده افزون تر است آیا چنین شرطی صحیح است؟
مسائل مرتبط از این مرجع
- کفالت به وسیله یکی از هفت مورد زیر، فسخ میشود: اوّل: کفیل، بدهکار را به دست طلبکار بدهد. دوّم: طلب طلبکار داده شود. سوّم: طلبکار از طلب خود بگذرد. چهارم: بدهکار بمیرد. پنجم: طلبکار، کفیل را از کفالت آزاد کند. ششم: کفیل بمیرد. هفتم: کسی که صاحب حقّ است به وسیله حواله یا طور دیگری حقّ خود را به دیگری واگذار نماید.
- اگر انسان طلبکار خود را حواله بدهد که طلب خود را از دیگری بگیرد و طلبکار قبول کند، بعد از آنکه حواله درست شد، کسی که به او حواله شده بدهکار میشود، و دیگر طلبکار نمیتواند طلبی را که دارد از بدهکار اوّلی مطالبه نماید.
- رهن آن است که بدهکار مقداری از مال خود را نزد طلبکار بگذارد که اگر طلب را او ندهد، طلبش را از آن مال به دست آورد.
- کسی که دسترسی به طلبکار خود ندارد، چنانچه امید نداشته باشد که او را پیدا کند، باید با اجازه حاکم شرع طلب او را به فقیر بدهد، و میتواند به سیّد فقیر بدهد، چنانکه میتواند اگر فقیر باشد خودش بردارد.
- در رهن لازم نیست صیغه بخوانند و همین قدر که بدهکار مال خود را به قصد گرو به طلبکار بدهد و طلبکار هم به همین قصد بگیرد رهن صحیح است.
- هرگاه انسان در موقع ضامن شدن بتواند طلب طلبکار را بدهد گرچه بعد فقیر شود، طلبکار نمیتواند ضامن بودن او را به هم بزند و طلب خود را از بدهکار اوّل مطالبه نماید، و همچنین است اگر در آن موقع نتواند طلب او را بدهد ولی طلبکار بداند و به ضامن شدن او راضی شود.
- اگر طلبکار طلب خود را به ضامن ببخشد، ضامن نمیتواند از بدهکار چیزی بگیرد.
- هرگاه کفالت به اجازه شخص مدیون باشد و کفیل ناچار شود طلب طلبکار را بدهد، حقّ دارد آن را از بدهکار بگیرد، ولی اگر به اجازه او نبوده حقّ ندارد.
- اگر طلبکار چیزی را که گرو برداشته با اجازه بدهکار بفروشد، پول آن هم مثل خود مال گرو میباشد، و همچنین است در صورتی که بیاجازه او بفروشد و بعد بدهکار امضا کند، یا آنکه خود بدهکار آن چیز را با اجازه طلبکار بفروشد که عوض آن گرو باشد، و در صورتی که بیاجازه او باشد آن چیز به گرو بودن خود باقی میماند.
- اگر دسترسی به مظلوم نداشته باشد، باید با اذن حاکم شرع آنچه را بدهکار است به عنوان ردّ مظالم بدهد، و اگر مظلوم مرده است باید به وارث او بدهد، و اگر قدرت بر این کار ندارد، باید با اذن حاکم شرع، از طرف او به عنوان ردّ مظالم بدهد.
مسائل مرتبط از دیگر مراجع
- [آیت الله سبحانی] اگر کسی به زور بدهکار را از دست طلبکار رها کند; چنانچه طلبکار دسترسی به او نداشته باشد، کسی که بدهکار را رها کرده; باید او را به دست طلبکار بدهد یا بدهی او را به طلبکار بپردازد.
- [آیت الله بروجردی] اگر کسی به زور بدهکار را از دست طلبکار رها کند، چنانچه طلبکار دسترسی به او نداشته باشد، کسی که بدهکار را رها کرده باید او را به دست طلبکار بدهد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر کسی به زور بدهکار را از دست طلبکار رها کند ؛ چنانچه طلبکار دسترسی به او نداشته باشد ، کسی که بدهکار را رها کرده ؛ باید او را به دست طلبکاربدهد و یا طلب طلبکار را بپردازد .
- [امام خمینی] اگر کسی به زور، بدهکار را از دست طلبکار رها کند، کسی که بدهکار را رها کرده، باید او را به دست طلبکار بدهد.
- [آیت الله سیستانی] اگر کسی به زور بدهکار را از دست طلبکار رها کند ، چنانچه طلبکار دسترسی به او نداشته باشد ، کسی که بدهکار را رها کرده است ، باید او را نزد طلبکار حاضر سازد ، یا طلب او را بپردازد .
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کسی بزور بدهکار را از دست طلبکار رها کند، چنانچه طلبکار دسترسی به او نداشته باشد، کسی که بدهکار را رها کرده، باید او را به دست طلبکار بدهد یا بدهی او را به طلبکار بپردازد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر پرداخت طلب واجب باشد و کسی به زور بدهکار را از دست طلبکار رها کند، چنانچه طلبکار دسترسی به او نداشته باشد، کسی که بدهکار را رها کرده، باید او را به دست طلبکار بدهد یا خود، طلب طلبکار را بدهد مگر طلبکار از طلب خود بگذرد یا آن را به دیگری انتقال دهد یا طلبکار بمیرد، یا به جهتی پرداخت بدهی، دیگر لازم نباشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر کسی به زور یا به حیله ای بدهکاررا از دست طلبکار رها کند چنانچه طلبکار دسترسی به او نداشته باشد کسی که بدهکار را رها کرده باید اورا به طلبکار تسلیم کند و اگر تسلیم نکرد باید طلب او را بپردازد
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی به زور بدهکاری را از دست طلبکار رها کند، چنانچه طلبکار توانایی دسترسی به او را نداشته باشد واجب است او را به دست طلبکار برساند یا دین او را ادا نماید و اگر شخص یا اشخاصی قاتلی را از دست صاحبان خون بگیرند و فراری دهند حاکم شرع می تواند آن شخص یا اشخاص را زندانی کند تا قاتل را به وسیله کسان خود تحویل دهند و اگر تحویل قاتل ممکن نشود باید دیه شخص مقتول را بپردازند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . یکی از پنج چیز، کفالت را به هم می زند: اول کفیل، بدهکار را به دست طلبکار بدهد. دوم طلب طلبکار داده شود. سوم طلبکار از طلب خود بگذرد. چهارم بدهکار بمیرد. پنجم طلبکار کفیل را از کفالت آزاد کند.