از نظر اسلام و تشیع، محدوده اختیار و آزادی چیست؟
آزادی دارای معانی متعددی است و محدوده آزادی با توجه به معانی مختلف آن متفاوت است:   1. آزادی به معنای استقلال وجودی که مربوط به وجود مطلق و منحصر در ذات خداوند متعال است که هیچ گونه محدودیت وجودی ندارد.   2. آزادی به معنای اختیار که یک بحث فلسفی و کلامی است؛ یعنی انسان در انجام افعال ارادی دارای اختیار است. هر چند ممکن است از نظر حقوقی و شرعی دارای محدودیت و ممنوعیت باشد.   3. آزادی حقوقی (آزادی در انتخاب مسکن، لباس، شغل، همسر و آزادی بیان و عقیده و...) که از نظر اسلام و تشیع محدوده آن عدم مزاحمت با مصالح مادی و معنوی و دنیایی و آخرتی انسان است.   آزادی مدنی، یا اجتماعی که در مباحث سیاسی از محوریت برخوردار است، در این مقوله می گنجد و سؤال اصلی در باب آزادی اجتماعی این است که دولت یا قانون تا چه حد می تواند محدود کننده آزادی های فردی باشد؟   جواب به این پرسش آن است که در اندیشه سیاسی اسلام، نه آزادی افراطی تجویز می شود که موجب فساد و تباهی او گردد، و نه با نگاهی بدبینانه به انسان، او مجبور به پذیرش هر حکومت ناعادلانه ای است که همه کرامت او را از بین ببرد و از او به جای موجودی فعّال، مختار و مسئول مهره ای خوار و بی اراده بسازد .
عنوان سوال:

از نظر اسلام و تشیع، محدوده اختیار و آزادی چیست؟


پاسخ:

آزادی دارای معانی متعددی است و محدوده آزادی با توجه به معانی مختلف آن متفاوت است:   1. آزادی به معنای استقلال وجودی که مربوط به وجود مطلق و منحصر در ذات خداوند متعال است که هیچ گونه محدودیت وجودی ندارد.   2. آزادی به معنای اختیار که یک بحث فلسفی و کلامی است؛ یعنی انسان در انجام افعال ارادی دارای اختیار است. هر چند ممکن است از نظر حقوقی و شرعی دارای محدودیت و ممنوعیت باشد.   3. آزادی حقوقی (آزادی در انتخاب مسکن، لباس، شغل، همسر و آزادی بیان و عقیده و...) که از نظر اسلام و تشیع محدوده آن عدم مزاحمت با مصالح مادی و معنوی و دنیایی و آخرتی انسان است.   آزادی مدنی، یا اجتماعی که در مباحث سیاسی از محوریت برخوردار است، در این مقوله می گنجد و سؤال اصلی در باب آزادی اجتماعی این است که دولت یا قانون تا چه حد می تواند محدود کننده آزادی های فردی باشد؟   جواب به این پرسش آن است که در اندیشه سیاسی اسلام، نه آزادی افراطی تجویز می شود که موجب فساد و تباهی او گردد، و نه با نگاهی بدبینانه به انسان، او مجبور به پذیرش هر حکومت ناعادلانه ای است که همه کرامت او را از بین ببرد و از او به جای موجودی فعّال، مختار و مسئول مهره ای خوار و بی اراده بسازد .





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین