معنای (قرب الهی) چیست؟ اقسام آن کدام است؟ و چگونه حاصل می‌گردد؟
«قُرب» در لغت؛ به معنای نزدیکی یک شی‏ء به شی‏ء دیگر است. این نزدیکی گاه از جهت مکانی و گاه از بُعد زمانی است. بنابراین، قرب یا مکانی است و یا زمانی. در عرف عام نیز، قرب استعمال دیگری هم دارد که همان داشتن ارزش و منزلت و مکانت در نزد دیگری است. قُرب از دیدگاه فلسفی بر سه قسم است: قرب مکانی و (زمانی)، قرب ماهوی، قرب وجودی. اما قرب مکانی و زمانی اختصاص به اجزای عالم جسم و جسمانی دارد؛ چون خداوند مبرّای از جسمانیت است در مورد او صادق نیست. اما قرب ماهوی؛ مثل قرب زید و عمرو در ماهیت انسانی و اشتراک آنها در حیوانیت و ناطقیت. اما خدای بزرگ، چون وجود بی‌نهایت و مطلق است، ماهیت ندارد و لذا این‌گونه قرب نیز در مورد او صادق نیست. اما قرب وجودی، چون خداوند معطی و مبدأ هر وجود است و انفکاک علت تامه از معلولش ممکن نیست. و معلول، ربط محض نسبت به علت است. از این‌رو؛ قرب حق تعالی به اشیا، از جهت قرب وجودی حضرتش به اشیا است. در باب نزدیک بودن خداوند به ما، آیات قرآن چهار دسته‌اند: الف. دسته‌ای از آیات دلالت بر اصل قرب می‌کند، که خداوند با ما نزدیک است. ب. آیاتی که دلالت بر این دارند که خداوند از دیگران به ما نزدیک‌تر است. ج. آیاتی که دلالت می‌کنند بر این‌که خدای بزرگ از رگ حیات (گردن) به انسان نزدیک‌تر است. د. آیاتی که دلالت دارند بر این‌که خداوند به انسان از خودش هم نزدیک‌تر است. در باب بیان این دسته از آیات باید گفت: انسان موجودی درون پُر نیست، بلکه مانند سایر موجودات امکانی اجوف است. از این‌رو؛ بین انسان و خودش، احاطه وجودی حق فاصله است. روشن است که خداوند را سمت و سویی نیست تا از آن طریق به درگاهش نزدیک شد. بلکه قرب الهی، بواسطه تقویت آثار وجودی انسان حاصل می‌گردد، تا آن‌جا که بتواند مظهر اسما و صفات الهی باشد و در طریق سعادت‌مندی، هر چه کمالات وجودی انسان بیشتر، درجات قرب او به خداوند افزون‌تر است. قرب الهی و کیفیت آن از دیدگاه آیات و روایات: چون خدای بزرگ به همه چیز نزدیک است، انسان باید سعی کند که با انجام اعمال شایسته، قرب الهی را تحصیل نماید و در این طریق، اعمال به دو قسم فریضه و نافله تقسیم می‌گردد. اعمالی که نقش محوری و کلیدی را در باب قرب ایفا می‌کنند، معرفت و اخلاص در عمل است و بقیه اعمال، از قبیل: تواضع و حُسن خُلق و نیکی و احسان و امثال آن، حکم نافله را دارند.
عنوان سوال:

معنای (قرب الهی) چیست؟ اقسام آن کدام است؟ و چگونه حاصل می‌گردد؟


پاسخ:

«قُرب» در لغت؛ به معنای نزدیکی یک شی‏ء به شی‏ء دیگر است. این نزدیکی گاه از جهت مکانی و گاه از بُعد زمانی است. بنابراین، قرب یا مکانی است و یا زمانی. در عرف عام نیز، قرب استعمال دیگری هم دارد که همان داشتن ارزش و منزلت و مکانت در نزد دیگری است.
قُرب از دیدگاه فلسفی بر سه قسم است: قرب مکانی و (زمانی)، قرب ماهوی، قرب وجودی. اما قرب مکانی و زمانی اختصاص به اجزای عالم جسم و جسمانی دارد؛ چون خداوند مبرّای از جسمانیت است در مورد او صادق نیست. اما قرب ماهوی؛ مثل قرب زید و عمرو در ماهیت انسانی و اشتراک آنها در حیوانیت و ناطقیت. اما خدای بزرگ، چون وجود بی‌نهایت و مطلق است، ماهیت ندارد و لذا این‌گونه قرب نیز در مورد او صادق نیست.
اما قرب وجودی، چون خداوند معطی و مبدأ هر وجود است و انفکاک علت تامه از معلولش ممکن نیست. و معلول، ربط محض نسبت به علت است. از این‌رو؛ قرب حق تعالی به اشیا، از جهت قرب وجودی حضرتش به اشیا است.
در باب نزدیک بودن خداوند به ما، آیات قرآن چهار دسته‌اند:
الف. دسته‌ای از آیات دلالت بر اصل قرب می‌کند، که خداوند با ما نزدیک است.
ب. آیاتی که دلالت بر این دارند که خداوند از دیگران به ما نزدیک‌تر است.
ج. آیاتی که دلالت می‌کنند بر این‌که خدای بزرگ از رگ حیات (گردن) به انسان نزدیک‌تر است.
د. آیاتی که دلالت دارند بر این‌که خداوند به انسان از خودش هم نزدیک‌تر است. در باب بیان این دسته از آیات باید گفت: انسان موجودی درون پُر نیست، بلکه مانند سایر موجودات امکانی اجوف است. از این‌رو؛ بین انسان و خودش، احاطه وجودی حق فاصله است.
روشن است که خداوند را سمت و سویی نیست تا از آن طریق به درگاهش نزدیک شد. بلکه قرب الهی، بواسطه تقویت آثار وجودی انسان حاصل می‌گردد، تا آن‌جا که بتواند مظهر اسما و صفات الهی باشد و در طریق سعادت‌مندی، هر چه کمالات وجودی انسان بیشتر، درجات قرب او به خداوند افزون‌تر است.
قرب الهی و کیفیت آن از دیدگاه آیات و روایات: چون خدای بزرگ به همه چیز نزدیک است، انسان باید سعی کند که با انجام اعمال شایسته، قرب الهی را تحصیل نماید و در این طریق، اعمال به دو قسم فریضه و نافله تقسیم می‌گردد. اعمالی که نقش محوری و کلیدی را در باب قرب ایفا می‌کنند، معرفت و اخلاص در عمل است و بقیه اعمال، از قبیل: تواضع و حُسن خُلق و نیکی و احسان و امثال آن، حکم نافله را دارند.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین