آیا بصیرت در حدیث امیرالمؤمنین که خدا را با چشم بصیرت مشاهده فرموده با شهود قلبی تفاوت دارد؟ چه ارتباط است بین کلمه طیبه "لا اله الا الله" با این شهود (با فرض این که همه مردم به شهود قلبی نمی رسد همچون حضرت موسی (ع)، آیا این کلمه یک میثاق است که انسان باید به آن برسد وقتی که به زبان بیاورد)؟
مشاهده خدا با چشم بصیرت که در کلام امام علی (ع) مطرح شده است، از لحاظ کلامی به بحث رؤیت خداوند مربوط می شود. بنابر قول حق در این مسئله، رؤیت بصری که امری متمایز از رؤیت و تجلی قلبی است، در مورد خداوند امکان پذیر نیست، اما رؤیت قلبی (چشم بصیرت) یا همان لقاء الله، امری است محقق که مقام اولیای کامل الاهی بوده و منظور از آن رؤیتِ تجلی خداوند در جلوه ها و مظاهر اسما و صفات ذاتی خداوند می باشد نه رؤیت کنه ذات. این رؤیت همان معرفت شهودی نسبت به حق تعالی است که در لسان روایات از آن تعبیر به رؤیت قلبی شده است. معرفت قلبی نسبت به خداوند که همان شهود تجلیات حق تعالی است، در مباحث عرفانی دارای مراتب مختلفی است و نهایت سلوک که فنا و بقا است به تجلی ذاتی خداوند ختم می شود. در این جا سؤالی که مطرح شده است؛ این است که چه ارتباطی بین مسئله شهود یا رؤیت قلبی خدا با مضمون کلمه "لا اله الا الله" و توحید وجود دارد. پاسخ این است که میزان اخلاص در توحید و شهادت بر این که معبودی جز خدا نیست، باید بر خاسته از معرفتی عینی باشد، نه صرفاً بر خواسته از تقلید و بیانی لفظی و درجه توحید عملی در هر فردی بستگی به این دارد که چه میزان نفی ماسوی الله (لا اله) و اثبات "الا الله" در وجود او محقق شده باشد. به عبارت دیگر، تنها آن گاه که چنین اخلاصی در مراتب توحید واقع شده باشد، تجلیات الاهی بر قلب سالک وارد خواهد شد.
عنوان سوال:

آیا بصیرت در حدیث امیرالمؤمنین که خدا را با چشم بصیرت مشاهده فرموده با شهود قلبی تفاوت دارد؟ چه ارتباط است بین کلمه طیبه "لا اله الا الله" با این شهود (با فرض این که همه مردم به شهود قلبی نمی رسد همچون حضرت موسی (ع)، آیا این کلمه یک میثاق است که انسان باید به آن برسد وقتی که به زبان بیاورد)؟


پاسخ:

مشاهده خدا با چشم بصیرت که در کلام امام علی (ع) مطرح شده است، از لحاظ کلامی به بحث رؤیت خداوند مربوط می شود. بنابر قول حق در این مسئله، رؤیت بصری که امری متمایز از رؤیت و تجلی قلبی است، در مورد خداوند امکان پذیر نیست، اما رؤیت قلبی (چشم بصیرت) یا همان لقاء الله، امری است محقق که مقام اولیای کامل الاهی بوده و منظور از آن رؤیتِ تجلی خداوند در جلوه ها و مظاهر اسما و صفات ذاتی خداوند می باشد نه رؤیت کنه ذات. این رؤیت همان معرفت شهودی نسبت به حق تعالی است که در لسان روایات از آن تعبیر به رؤیت قلبی شده است. معرفت قلبی نسبت به خداوند که همان شهود تجلیات حق تعالی است، در مباحث عرفانی دارای مراتب مختلفی است و نهایت سلوک که فنا و بقا است به تجلی ذاتی خداوند ختم می شود. در این جا سؤالی که مطرح شده است؛ این است که چه ارتباطی بین مسئله شهود یا رؤیت قلبی خدا با مضمون کلمه "لا اله الا الله" و توحید وجود دارد. پاسخ این است که میزان اخلاص در توحید و شهادت بر این که معبودی جز خدا نیست، باید بر خاسته از معرفتی عینی باشد، نه صرفاً بر خواسته از تقلید و بیانی لفظی و درجه توحید عملی در هر فردی بستگی به این دارد که چه میزان نفی ماسوی الله (لا اله) و اثبات "الا الله" در وجود او محقق شده باشد. به عبارت دیگر، تنها آن گاه که چنین اخلاصی در مراتب توحید واقع شده باشد، تجلیات الاهی بر قلب سالک وارد خواهد شد.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین