این سخن به عنوان مَثَل از خواجه عبد الله انصاری نقل شده است: «الهی آن که را عقل‏ دادی‏ پس چه ندادی؟ و آن که را عقل ندادی پس چه دادی»؟[1] به نظر می‌ رسد چنین سخنی برداشت از حدیث باشد، و آن به جهت اهمیت و جایگاه عقل در تعالیم اسلام است.[2] چنانچه ملا صالح مازندرانی نیز در توضیح سخن رسول خدا(ص) که می‌فرماید: «مَا قَسَمَ اللَّهُ لِلْعِبَادِ شَیْئاً أَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ فَنَوْمُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ سَهَرِ الْجَاهِلِ وَ إِفْطَارُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ صَوْمِ الْجَاهِلِ وَ إِقَامَةُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ شُخُوصِ الْجَاهِلِ وَ لَا بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا وَ لَا نَبِیّاً حَتَّی یَسْتَکْمِلَ الْعَقْل»‏؛[3] رسول خدا (ص) فرمود: خدا چیزی را برای بندگان بهتر و برتر از عقل قسمت ننموده، پس از این رو خواب عاقل برتر از شب بیداری جاهل و نادان است، و افطار و خوردن و آشامیدن عاقل بهتر از روزه داشتن جاهل، و ماندن عاقل (در شهر خود) برتر از مسافرت جاهل است. و خداوند پیامبری را نفرستاده، مگر این‌که عقل (مردم) را کامل گرداند. در شرح کافی بدان اشاره می‌کند، و می‌گوید: چنان‌که در فارسی می‌گویند؛ إلهی آن‌را که عقل‏ دادی‏ چه ندادی‏ و آن‌را که عقل ندادی چه دادی؟ و مقصود از این‌که عقل بالاترین و با فضیلت‌ترین چیزی است که خداوند برای بندگان قسمت نموده، همین معنا است که عرف از آن می‌فهمد.‏[4] [1] . شهیدی، سید جعفر، شرح مثنوی، ج ‏5، ص 320، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ دوم، 1380ش. (نقل از، امثال و حکم). [2] . ر. ک: 47440، 227، 11343. [3] . برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ج ‏1، ص 193،‏ دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق. [4] . مازندرانی، محمد صالح بن احمد، محقق، مصحح، شعرانی، ابوالحسن،‏ ج ‏1، ص 98- 99، تهران، المکتبة الإسلامیة، چاپ اول،1382 ق.‏
آیا روایت یا دعایی به این مضمون داریم که (خدایا، کسی را که عقل دادی، چه چیزی ندادی؛ و کسی را که عقل ندادی، چه چیزی دادی)؟
این سخن به عنوان مَثَل از خواجه عبد الله انصاری نقل شده است: «الهی آن که را عقل دادی پس چه ندادی؟ و آن که را عقل ندادی پس چه دادی»؟[1]
به نظر می رسد چنین سخنی برداشت از حدیث باشد، و آن به جهت اهمیت و جایگاه عقل در تعالیم اسلام است.[2] چنانچه ملا صالح مازندرانی نیز در توضیح سخن رسول خدا(ص) که میفرماید: «مَا قَسَمَ اللَّهُ لِلْعِبَادِ شَیْئاً أَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ فَنَوْمُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ سَهَرِ الْجَاهِلِ وَ إِفْطَارُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ صَوْمِ الْجَاهِلِ وَ إِقَامَةُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ شُخُوصِ الْجَاهِلِ وَ لَا بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا وَ لَا نَبِیّاً حَتَّی یَسْتَکْمِلَ الْعَقْل»؛[3] رسول خدا (ص) فرمود: خدا چیزی را برای بندگان بهتر و برتر از عقل قسمت ننموده، پس از این رو خواب عاقل برتر از شب بیداری جاهل و نادان است، و افطار و خوردن و آشامیدن عاقل بهتر از روزه داشتن جاهل، و ماندن عاقل (در شهر خود) برتر از مسافرت جاهل است. و خداوند پیامبری را نفرستاده، مگر اینکه عقل (مردم) را کامل گرداند.
در شرح کافی بدان اشاره میکند، و میگوید: چنانکه در فارسی میگویند؛ إلهی آنرا که عقل دادی چه ندادی و آنرا که عقل ندادی چه دادی؟ و مقصود از اینکه عقل بالاترین و با فضیلتترین چیزی است که خداوند برای بندگان قسمت نموده، همین معنا است که عرف از آن میفهمد.[4] [1] . شهیدی، سید جعفر، شرح مثنوی، ج 5، ص 320، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ دوم، 1380ش. (نقل از، امثال و حکم). [2] . ر. ک: 47440، 227، 11343. [3] . برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ج 1، ص 193، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق. [4] . مازندرانی، محمد صالح بن احمد، محقق، مصحح، شعرانی، ابوالحسن، ج 1، ص 98- 99، تهران، المکتبة الإسلامیة، چاپ اول،1382 ق.
- [سایر] آیا این سخن: «خدایا، کسی را که عقل دادی، چه چیزی ندادی؛ و کسی را که عقل ندادی، چه چیزی دادی»، حدیث است؟!
- [سایر] شعار خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما... چه مبنایی در احادیث و آیات دارد؟
- [سایر] آیا روایت زیر صحیح است؟ ام عطیه میگوید: دیدم پیامبر(ص) این دعا را زمزمه میکند: (اللهم لا تمتنی)؛ خدایا! مرا نمیران. بسیار تعجب کردم، این چه دعایی است که پیامبر میکند؟! اما نیمه دوم این دعا را که شنیدم، تعجبم بر طرف شد: (أللَّهُمَّ لَا تُمِتْنِی حَتَّی تُرِیَنِی عَلِیًّا) ام عطیه میگوید: ناگهان یادم افتاد که علی(ع) در مسافرت است، لذا پیامبر دعا میکند: خدایا! مرا نمیران تا علی را ببینم. لطفاً در صورت صحیح بودن، منبع آنرا ذکر کنید.
- [سایر] چه دعایی برای طلب آبرو در احادیث آمده است؟
- [سایر] دیدگاه اهل حدیث درباره عقل چیست؟
- [سایر] آیا حدیث با مضمون تار عنکبوت را از خانه ی خود پاک کنید صحت دارد؟
- [سایر] آیا می توان با توجه به اشکال در سند حدیث " اما الحوادث الواقعة" و عیوب دیگر به مضمون آن پایبند بود؟
- [سایر] آیا دعایی برای طلب فرزند پسر و توصیه به نام محمد در روایات آمده است؟
- [سایر] عالم عقل چیست؟ عقول مجره چیست و چه تفاوتی با عالم عقل دارد؟ آیا قیامت از سنخ عالم عقل است؟ آیا در روایات به این عوالم اشاره شده است؟
- [سایر] چرا در روایات نقل شده در کتب شیعی احادیث متضاد و متناقض و همچنین خلاف عقل و شرع دیده می شود؟
- [آیت الله مظاهری] بر هر کسی واجب است احکام معاملات را به مقداری که مورد احتیاج اوست یاد بگیرد، و اگر پیش از یاد گرفتن احکام آن، کسب و کار کند به هلاکت میافتد چنانکه از امام صادقعلیه السلام به این مضمون روایت شده است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر وضوی بعضی از اعضاء را ارتماسی و بعضی را غیر ارتماسی انجام دهد؛ اشکال ندارد. دعائی که موقع وضو گرفتن مستحب است
- [آیت الله سیستانی] اگر وضوی بعضی از اعضاء را ارتماسی و بعضی را غیر ارتماسی انجام دهد ، اشکال ندارد . دعائی که موقع وضو گرفتن مستحب است
- [آیت الله بروجردی] احتیاط واجب آن است که تکبیرة الاحرامِ نماز را به چیزی که پیش از آن میخواند مثلاً به اقامه یا به دعایی که پیش از تکبیر میخواند نچسباند.
- [آیت الله خوئی] احتیاط واجب آن است که تکبیرة الاحرام نماز را به چیزی که پیش ازآن میخواند، مثلًا به اقامه یا به دعایی که پیش از تکبیر میخواند نچسباند.
- [آیت الله سیستانی] احتیاط مستحب آن است که تکبیرة الاحرام نماز را به چیزی که پیش از آن میخواند ، مثلاً به اقامه یا به دعائی که پیش از تکبیر میخواند نچسباند .
- [آیت الله اردبیلی] کسی که وضو میگیرد، مستحب است هنگامی که نگاهش به آب میافتد، بگوید: (بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَالْحَمْدُ للّهِ الَّذی جَعَلَ الْماءَ طَهُورا ولَمْ یَجْعَلْهُ نَجِسا) یعنی: (با نام خدا آغاز میکنم و با کمک از او وضو میگیرم، همه حمد و سپاس از آنِ خدایی است که آب را پاکیزه قرار داده و آن را نجس قرار نداده است) و هنگامی که پیش از وضو دست خود را میشوید، بگوید: (أَللّهُمَّ اجْعَلْنی مِنَ التَّوّابِینَ وَاجعَلْنی مِنَ المُتَطَهِّرینَ) یعنی: (خدایا مرا از توبهکنندگان و پاکشوندگان قرار بده) و در وقت مضمضه کردن (یعنی آب در دهان گرداندن) بگوید: (أَللّهُمَّ لَقِّنی حُجَّتی یَوْمَ أَلْقاکَ وَأَطْلِقْ لِسانی بِذِکْرِکَ) یعنی: (خدایا روزی که با تو دیدار میکنم، دلیلم را به من تلقین کن و زبانم را به یاد خود بگشا) و در وقت استنشاق (یعنی آب در بینی کردن) بگوید: (أَللّهُمَّ لاتُحَرِّمْ عَلَیَّ ریحَ الجَنَّةِ وَاجْعَلْنی مِمَّنْ یَشُمُّ ریحَهَا وَرَوْحَها وَطیبَها) یعنی: (خدایا بوی بهشت را بر من حرام مگردان، و از کسانی قرارم ده که نسیم و عطر بهشت را میبویند) و در هنگام شستن صورت بگوید: (أَللّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهی یَوْمَ تَسْوَدُّ فیهِ الْوُجُوهُ وَلا تُسَوِّدْ وَجْهی یَوْمَ تَبْیَضُّ فیهِ الْوُجُوهُ) یعنی: (خدایا رویم را در آن روز که چهرهها سیاه میگردند سپید گردان، و در آن روزی که چهرهها سپید میشوند، رویم را سیاه مگردان) و در وقت شستن دست راست بخواند: (أَللّهُمَّ أَعْطِنی کِتابی بِیَمینی وَالْخُلْدَ فی الْجِنَانِ بِیَساری وَحاسِبْنی حِسابَا یَسیرا) یعنی: (خدایا نامه کردارم را به دست راستم بده، و جاودانی در بهشت را به دست چپم، و حساب مرا آسان فرما) و هنگام شستن دست چپ بگوید: (أَللّهُمَّ لاتُعْطِنی کِتابی بِشِمالی وَلا مِنْ وَراءِ ظَهْری ولا تَجْعَلْها مَغْلُولَةً إِلی عُنُقی، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ مُقَطَّعاتِ النّیرانِ) یعنی: (خدایا نامه کردارم را به دست چپ و از پشت سر به من مده، و دستم را به گردنم مبند، و من از پارههای آتش سوزان جهنم به تو پناه میبرم) و هنگامی که سر را مسح میکند، بگوید: (أَللّهُمَ غَشِّنی بِرَحْمَتِکَ وَبَرَکاتِکَ وَعَفْوِکَ) یعنی: (خدایا مرا با رحمت و برکتها و بخشایش خود در بر گیر) و در وقت مسح پا بخواند: (أَللّهُمَ ثَبِّتْنی عَلَی الصِّراطِ یَوْمَ تَزِلُّ فیهِ الأَقْدامُ وَاجْعَلْ سَعْیی فی ما یُرْضیکَ عَنّی یَا ذَا الْجَلالِ وَالإکْرامِ) یعنی: (خدایا آن روز که گامها بر صراط میلغزند، گام مرا ثابت و استوار بدار، و کوششم را در آنچه از من خرسند میشوی قرار ده، ای دارنده شکوه و بزرگواری).
- [آیت الله مظاهری] مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند شیعه و مؤمن و دارای عقل و عفّت و صورت نیکو باشد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مستحب است دایهای که برای طفل میگیرند، دوازده امامی، و دارای عقل و عفت و صورت نیکو باشد، و مکروه است کم عقل یا غیر دوازده امامی یا بد صورت، یا بدخلق، یا زنازاده باشد، و نیز مکروه است دایهای بگیرند که شیرش از بچهای است که از زنا به دنیا آمده باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است دایه ای که برای طفل می گیرند دوازده امامی و دارای عقل و عفت و صورت نیکو باشد و مکروه است کم عقل یا بد صورت یا بد خلق یا زنا زاده باشد و نیز مکروه است دایه ای بگیرند که بچه ای که دارد از زنا بدنیا امده باشد