دعا بهترین وسیله برای ارتباط انسان با معبود خویش است. هرچه این ارتباط بیشتر باشد، رشد معنوی انسان بیشتر خواهد بود؛ لذا با هر زبانی می‌توان با خدا سخن گفت.[1] امّا برخی از دعاها هستند که به نحو خاصی وارد شده‌اند و آثار و فوائد خاصی نیز دارند، اگر بخواهیم به آن آثار و خواص برسیم باید - بدون کم و زیاد- همان‌طور که وارد شده قرائت کنیم. امام صادق(ع) در این باره می‌فرماید: به این زودی برای شما شبهه‏ای پیش خواهد آمد که نه دانش خروج از آن را دارید و نه امامی هست که شبهه را برای شما حلّ کند، و در سرگردانی خواهید ماند افرادی که بخواهند از این گونه شبهات رهائی پیدا کنند باید دعای غریق را بخوانند. راوی می‌گوید: عرض کردم دعای غریق کدام است؟ فرمود: می گوئی: «یا اللَّه یا رحمان یا رحیم، یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی علی دینک» گفتم: «یا مقلّب القلوب و الأبصار ثبّت قلبی علی دینک». حضرت فرمود: خداوند مقلّب القلوب و الأبصار است ولی همان‌طور که من دستور دادم قرائت کن و بگو: «یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی علی دینک».[2] امّا اگر به شیوه‌ای نباشد که مأثور بودن دعا در آن ادعا شود، ایرادی ندارد. شاید بتوان از برخی احادیث استفاده نمود که شایسته است امام جماعت در دعا ضمیرها را جمع بیاورد تا شامل مؤمنان نیز بشود. ابوحمزه ثمالی از نامه‌ای از امام سجاد(ع) که به برخی از اصحابشان نوشتند نقل می‌کند که ایشان ضمن حدیثی نسبتاً طولانی می‌فرماید: و حق امام جماعت در نماز این است که بدانی که او نمایندگی میان تو و پروردگارت را بر عهده گرفته و از جانب تو در پیشگاه خدا سخن می‌‏گوید. بی ‏آن‌که تو از جانب وی سخن گویی، او از جانب تو دعا می‌‏کند، بی ‏آن‌که تو از جانب وی دعا کنی و تو را از بیم و هراس ایستادن در برابر خداوند کفایت می‌‏کند.[3] [1] . بگو: «پروردگارم برای شما ارجی قائل نیست اگر دعای شما نباشد»، فرقان، 77. [2] . شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج‏2، ص 352 دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1395ق. [3] . شیخ صدوق، خصال، ج ‏2، ص 569، جامعه مدرسین‏، قم‏، چاپ اول‏، 1362 ش‏.
دعا بهترین وسیله برای ارتباط انسان با معبود خویش است. هرچه این ارتباط بیشتر باشد، رشد معنوی انسان بیشتر خواهد بود؛ لذا با هر زبانی میتوان با خدا سخن گفت.[1] امّا برخی از دعاها هستند که به نحو خاصی وارد شدهاند و آثار و فوائد خاصی نیز دارند، اگر بخواهیم به آن آثار و خواص برسیم باید - بدون کم و زیاد- همانطور که وارد شده قرائت کنیم.
امام صادق(ع) در این باره میفرماید: به این زودی برای شما شبههای پیش خواهد آمد که نه دانش خروج از آن را دارید و نه امامی هست که شبهه را برای شما حلّ کند، و در سرگردانی خواهید ماند افرادی که بخواهند از این گونه شبهات رهائی پیدا کنند باید دعای غریق را بخوانند. راوی میگوید: عرض کردم دعای غریق کدام است؟ فرمود: می گوئی: «یا اللَّه یا رحمان یا رحیم، یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی علی دینک» گفتم: «یا مقلّب القلوب و الأبصار ثبّت قلبی علی دینک». حضرت فرمود: خداوند مقلّب القلوب و الأبصار است ولی همانطور که من دستور دادم قرائت کن و بگو: «یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی علی دینک».[2]
امّا اگر به شیوهای نباشد که مأثور بودن دعا در آن ادعا شود، ایرادی ندارد.
شاید بتوان از برخی احادیث استفاده نمود که شایسته است امام جماعت در دعا ضمیرها را جمع بیاورد تا شامل مؤمنان نیز بشود.
ابوحمزه ثمالی از نامهای از امام سجاد(ع) که به برخی از اصحابشان نوشتند نقل میکند که ایشان ضمن حدیثی نسبتاً طولانی میفرماید: و حق امام جماعت در نماز این است که بدانی که او نمایندگی میان تو و پروردگارت را بر عهده گرفته و از جانب تو در پیشگاه خدا سخن میگوید. بی آنکه تو از جانب وی سخن گویی، او از جانب تو دعا میکند، بی آنکه تو از جانب وی دعا کنی و تو را از بیم و هراس ایستادن در برابر خداوند کفایت میکند.[3] [1] . بگو: «پروردگارم برای شما ارجی قائل نیست اگر دعای شما نباشد»، فرقان، 77. [2] . شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج2، ص 352 دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1395ق. [3] . شیخ صدوق، خصال، ج 2، ص 569، جامعه مدرسین، قم، چاپ اول، 1362 ش.
- [سایر] چرا بعضی از ضمایر قرآن جمع و بعضی مفرد است؟
- [سایر] دلایل بکارگیری ضمایر جمع در قرآن چیست؟
- [سایر] چرا در آیه 78 سوره نحل، کلمه سمع مفرد آمده و کلمات ابصار و افئده جمع آمده اند؟
- [سایر] چرا در بعضی از آیات قرآن کلمه آیه به صورت جمع و در بعضی دیگر به صورت مفرد آمده است؟
- [سایر] چرا در آیه 78 سوره نحل، کلمه سمع مفرد آمده و کلمات ابصار و افئده جمع آمده اند؟
- [سایر] چرا در دعای قنوت "... رب السموات السبع و رب الارضین السبع..." به زمین های هفت گانه اشاره شده، اما "ارض" در همه جای قرآن مفرد آمده است؟
- [سایر] چرا در قرآن در اوّل جمله اگر فعلی بیاید حتماً مفرد می آید، حتی اگر فاعلش جمع باشد؟
- [سایر] چرا در بعضی از آیات قرآن کلمه آیه به صورت جمع و در بعضی دیگر به صورت مفرد آمده است؟
- [سایر] چرا در سوره ملک آیه 23 (گوش) به صورت مفرد و (چشم و دل) به صورت جمع، آمده است؟
- [آیت الله بهجت] آیا جواب سلام در معرفه و نکره و مفرد و جمع بودن، باید مثل خود سلام باشد؟
- [آیت الله جوادی آملی] .در صورت ادای دو کلمه (االله اکبر ) به عربی صحیح، اتصال آن به دعای قبل یا ذ کر و دعای بعد جایز است , هرچند احتیاط در ترک اتصال آن به سابق و لاحق است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه عین نجس چنان تغییر یابد که آن نام از آن برداشته و نام دیگری به آن داده شود، پاک می گردد و می گویند (استحاله) شده است، مثل این که سگ در نمکزار فرو رود و مبدل به نمک شود. همچنین اگر چیزی که نجس شده است بکلی تغییر یابد، مثل این که چوب نجس را بسوزانند و خاکستر کنند، یا آب نجس تبدیل به بخار شود، اما اگر تنها صنعت آن تغییر کند مثل این که گندم نجس را آرد کنند، پاک نمی شود.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی در نقل فتوای مجتهدی اشتباه کرده باید بعد از اطلاع، صحیح آن را بگوید، و اگر در منبر و سخنرانی گفته باید آن را در جلسات مختلف تکرار کند تا کسانی که به اشتباه افتاده اند از اشتباه درآیند، اما اگر فتوای آن مجتهد تغییر کرده، اعلام تغییر بر او لازم نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] هر گاه آبی در جایی جمع شود اگر چه کمتر از کر باشد چنانچه موقعی که باران بر آن میبارد چیز نجسی را در آن بشویند و بو، رنگ یا مزه آب به سبب ملاقات با نجاست تغییر نکند، آن چیز نجس پاک میشود.
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه اب باران در جایی جمع شود اگر چه کمتر از کر باشد چنانچه موقعی که باران می اید چیز نجسی را در ان بشویند و اب به واسطه نجاست بو یا رنگ یا مزه اش تغییر نکند ان چیز نجس پاک می شود
- [آیت الله وحید خراسانی] هرگاه اب باران در جایی جمع شود اگر چه کمتر از کر باشد چنانچه موقعی که باران می اید چیز نجسی را در ان بشویند و اب به واسطه نجاست بو یا رنگ یا مزه اش تغییر نکند ان چیز نجس پاک می شود
- [آیت الله سیستانی] باید بین پیشانی و آنچه بر آن سجده صحیح است ، چیز دیگری فاصله نباشد ، پس اگر مهر بقدری چرک باشد که پیشانی به خودِ مهر نرسد سجده باطل است ، ولی اگر مثلاً رنگ مهر تغییر کرده باشد اشکال ندارد .
- [آیت الله جوادی آملی] .نمازگزاری که میتواند کلمات و ذکر و دعای واجب را صحیح ادا کند و آفتی در زبان ندارد, باید همه آنها را فراگیرد تا صحیح ادا نماید و در تنگی وقت , احتیاط واجب , آن است که نماز را به جماعت اقامه نماید . در صورت عدم امکان جماعت، نمازش با همان وصفی که دارد , صحیح است , هرچند بر اثر یاد نگرفتن کیفّیت ادای کلمات گناه کرده است.
- [آیت الله بهجت] دستور سجده سهو این است که بعد از سلام نماز فورا نیت سجده سهو کند و پیشانی را به چیزی که سجده بر آن صحیح است بگذارد و بنا بر احتیاط واجب به نحو مأثور بگوید : ( بسم اللّه و بِاللّه و صَلَّی اللّه عَلی محمّدٍ و آلِ محمّد ) یا ( بسم اللّه و باللّه اللّهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ) ، ولی بهتر است بگوید : ( بسم اللّه و باللّه السّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ و رَحْمَةُ اللّه وَ بَرَکاتُه ) ، بعد باید بنشیند و دوباره به سجده رود و یکی از ذکرهایی را که گفته شد بگوید و بنا بر اظهر وقتی سر از سجده برداشت تشهد بخواند سپس سلام بدهد .
- [آیت الله بهجت] اذان و اقامه باید بنابر احتیاط به عربی صحیح گفته شود، بلکه لزوم آن خالی از وجه نیست؛ پس اگر به عربی غلط بگوید، اگرچه معنی را تغییر ندهد؛ یا به جای حرفی حرف دیگر بگوید یا مثلاً ترجم? آنها را به فارسی بگوید، صحیح نیست.