در رابطه با پرسش فوق باید این موضوع را از باب وظیفه امر به معروف و نهی از منکر تحلیل و بررسی نمود. اگر چه امر به معروف و نهی از منکر بر هر فرد مسلمان واجب است، اما اولین مرحله آن این است که با خود فرد در باره این کار زشتش صحبت کنید و با برخورد ملایم و صحیح او را در جریان عواقب دنیوی و اخروی این گناه بگذارید و از او بخواهید از این عمل دست بردارد، ممکن است با تذکر شما که از سر دلسوزی است ان شاء الله متنبه شود و از این گناه دست بردارد، و اگر با این تذکرات اصلاح نشد آن گاه او را بترسانید که اگر دست از این کار برندارید خانواده شما را در جریان می گذارم، شاید در این مرحله به خود آمد و به لطف الهی از گناهش دست برداشت، همه این مراحل باید به صورت تدریجی و با ملایمت و ملاطفت انجام پذیرد نه با خشونت، البته در مرحله بعد یعنی اطلاع دادن به خانواده نیز باید این مسئله را لحاظ کرد که اگر مطلع ساختن پدر و مادر موجب مفسده ای بالاتر نمی شود و عواقب ناگواری را به دنبال ندارد می شود آنها را در جریان گذاشت، اما اگر امکان مفسده بالاتر باشد انسان موظف به این کار نیست.
دختر عموی من به غیر از همسرش با فرد دیگری ارتباط حرامی (نامشروع) برقرار نموده است. می خواهم بدانم آیا من به عنوان یک فرد مسلمان وظیفه دارم که والدین وی را در جریان این ارتباط نامشروع قرار دهم؟
در رابطه با پرسش فوق باید این موضوع را از باب وظیفه امر به معروف و نهی از منکر تحلیل و بررسی نمود. اگر چه امر به معروف و نهی از منکر بر هر فرد مسلمان واجب است، اما اولین مرحله آن این است که با خود فرد در باره این کار زشتش صحبت کنید و با برخورد ملایم و صحیح او را در جریان عواقب دنیوی و اخروی این گناه بگذارید و از او بخواهید از این عمل دست بردارد، ممکن است با تذکر شما که از سر دلسوزی است ان شاء الله متنبه شود و از این گناه دست بردارد، و اگر با این تذکرات اصلاح نشد آن گاه او را بترسانید که اگر دست از این کار برندارید خانواده شما را در جریان می گذارم، شاید در این مرحله به خود آمد و به لطف الهی از گناهش دست برداشت، همه این مراحل باید به صورت تدریجی و با ملایمت و ملاطفت انجام پذیرد نه با خشونت، البته در مرحله بعد یعنی اطلاع دادن به خانواده نیز باید این مسئله را لحاظ کرد که اگر مطلع ساختن پدر و مادر موجب مفسده ای بالاتر نمی شود و عواقب ناگواری را به دنبال ندارد می شود آنها را در جریان گذاشت، اما اگر امکان مفسده بالاتر باشد انسان موظف به این کار نیست.
- [سایر] آیا یک فرد مسلمان وظیفه دارد والدین افراد را در جریان ارتباط نامشروعشان قرار دهد؟
- [سایر] میخواستم بدانم از لحاظ اخلاقی، رابطه پسر و دختر چگونه باید باشد؟ چگونه یک دختر میتواند با همجنس خود دوست باشد؛ ولی با وجود سلامت اخلاقی و اجتماعی، اجازه ندارد با یک پسر دوست شود؛ یعنی چرا جامعه، از نظر اخلاقی این رابطه را - حتّی اگر طرفین هیچگونه نظر سوء به هم نداشته باشند و فقط در حد آنچه جامعه و اسلام میپذیرند با هم رابطه برقرار کنند - مطرود میداند. اگر دختر از خودش و طرف مقابل اطمینان کامل داشته باشد و هیچ یک از طرفین از جاده عصمت و تقوا دور نشوند، ارتباط چه صورت دارد؟!
- [سایر] سلام حاجی.خسته نباشی.روز مرد بر شما که نشانی از مردی و مردانگی در وجودتان هست مبارک. 22سالمه.2سال پیش با یه دختر رابطه داشتم.مادرم فهمید ومن به خاطر رضایت مادرم رابطه را تمام کردم. 2.مادرم گفت که اگر کسی را میخواهی بیا و به خودم بگو. 3.بعداز2سال به دختر عموی خود علاقه مند شدم ودر همان اول مادرم را در جریان گذاشتم 4.برخورد او کاملا مانند دفعه قبل بود.حتی گاهی اوقات میگویید صد رحمت به انتخاب قبلی ات. 5.عموی من از همسرش جداشده و دختر عمویم با یک برادر و خواهر کوچکترش با نامادری زندگی میکنند. 6.مادرم اصلا از خانواده عموی من دل خوشی ندارد وعلت آن اتفاقات گذشته است.مادرم ایراداتی از دختر عموی من میگیرد که خودش هم به حقیقت آنها یقین ندارد. 7.اختلاف سنی من و دختر عمویم سه سال است. 8.من از مادرم خواستم تا کمک کند تا دختر عموی خود را بهتر بشناسم وفعلا هیچ تصمیمی برای ازدواج ندارم.اما مادرم باز هم مخالفت میکند.گاهی فکر میکنم که ای کاش که مادرم را در جریان قرار نمیدادم. 9.لطفا مرا راهنمایی کنید. با تشکر . لطفا متن پیام را نمایش ندهید
- [سایر] آیا این امکان وجود دارد که انسان با فرشتگان مقرب و سایر فرشتگان الهی ارتباط برقرار کند و آنها را واسطه بین خود و خدا قرار دهد؟ چون مدتی است هم در منابع اسلامی و هم کتابهای نویسندگان خارجی در این مورد مطالعه میکنم، و خواندهام که میتوان از فرشتگان درخواست کمک کرد تا به اذن خدا به ما کمک کنند و اینکه خدا برای هر فرشتهای وظیفه در نظر گرفته (مثلاً شفا و سلامتی، یا امنیت و نگهبانی) تا به انسان کمک کنند و آنها هم از درخواست انسانها خوشحال میشوند. آیا این ارتباط بین انسان و ملائک امکان دارد و صحیح است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] گاهی، مواردی از ارتباط نامشروع دختر و پسر گزارش می شود امّا پس از تشکیل پرونده، طرفین منکر هرگونه رابطه ای هستند،یا به رابطه و تماس بدنی اعتراف می کنند لیکن نسبت به مقاربت منکر می باشند، در این صورت قاضی، دختر را جهت روشن شدن موضوع به پزشک قانونی می فرستد و دکتر وی را قُبلا و دُبُراً مورد معاینه قرار می دهد. سؤال این است که: الف) آیا لازم است دختر به پزشک (مرد یا زن) جهت معاینه معرفی شود یا نه؟ چنانچه خانواده دختر ابراز نگرانی و درخواست معاینه نمایند چطور؟ ب) آیا نظر پزشک می تواند در حکم تأثیر نماید؟ چنانچه پزشک قانونی گزارش نماید که جسم سختی با قُبل یا دُبر دختر برخورد کرده و صریحاً مشخص نگردد چطور؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] باستحضار عالی میرساند:دخترم در سال85 با یک پسر عقد ازدواج دایم منعقد کرده و در سال 86که بعنوان پزشک خانواده در حال گذراندن دوره طرح پزشکی خود در منطقه محروم ورزقان بوده در اثر سانحه تصادف رانندگی فوت نموده است. پسر ادعا دارد که همسرش قبل از عمل زناشویی (در حالیکه دوشیزه بوده) از دنیا رفته است. چنانچه ادعای وی ازطریق اتیان سوگند مورد پذیرش دادگاه واقع شود، با عنایت به اینکه شوهر در حالت عادی مطابق قانون آیین دادرسی مدنی، تمامی مهریه را بدهکار می باشد و براساس قانون ارث، یک دوم (نصف) از تمامی ماترک متوفی را به ارث می برد، تکلیف پسر در پرداخت مهریه به والدین دختر و مقدار آن و همچنین تکلیف والدین دختر در پرداخت سهم الارث به پسر و مقدار آن چیست؟
- [سایر] من با زن شوهردار مرتکب زنا شدم که یکی از گناهان کبیره است و از این عمل بچه ای متولد شد. این زن نسبت به من اظهار دوستی می کند. او در حالی که دارای سه فرزند است می خواهد همسرش را ترک کند و با من ارتباط داشته باشد. وی می گوید: فرزند چهارمش که دختر است از من است! می خواهم از این کاری که برایم پیش آمد، رهایی یابم. ازاین رو توبه نموده و به سوی خدا برگشتم، ولی این خانم عرصه را بر من تنگ کرده، نمی دانم چه کار کنم؟ و تکلیف این بجه چیست؟
- [سایر] بنده از قبل از بلوغ تا زمان رحلت آیت الله بهجت قدس الله نفسه الزکیه مقلد ایشان بودم و بعد از ایشان به شخص دیگری رجوع نمودم، اولا خواستم بدانم چون بنده طلبه هستم، تحقیق نموده و از بین مراجع ایشان را اعلم شناختم، آیا تقلید بنده درست است؟ مبانی بنده نیز جهت تقلید از ایشان حدیث امام صادق (ع) بود که هر کدام از فقها که صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِینِهِ مُخَالِفاً لهَوَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوه. و دیگر آن که به مراجع دیگر دسترسی مقداری سخت است و دفتریان که پاسخ سؤال را می دهند هر دفتری یک پاسخ می دهد ولی ایشان به شخصه به سؤالات جواب می دهند و هر وقت از شبانه روز می توان با ایشان ارتباط برقرار نمود.
- [سایر] من مدت 20 سال پیش باخانواده ای آشنا شده و بعد از چند سال رابطه با دختر آنها و رفت و آمد های مخفیانه، با او قول و قرار ازدواج گذاشتم. بعد از اینکه چند سال گذشت من خودم صیغه محرمانه خواندم! البته دختر گفت که چون باکره هست بدون اذن پدرش چنین کاری نمی شود ولی من به او گفتم که بعضی از مراجع قبول دارند و ما ارتباط نزدیکی برقرار کردیم. پس از 13 سال که به دختر قول ازدواج را داده بودم، الان بدقولی کرده و با یک دختر دیگر ازدواج کرده ام! و آن دختر از دست من بشدت ناراحت است. قبل از عروسی من، به در خانه ما آمد و با مادرم روبرو شد، من و مادرم او را با فحاشی و تهدید به شکایت از در خانه مان دور کردیم و او هم که دختر آبرومندی بود از آنجا رفت! البته من شکایتش را به کلانتری کردم ولی پیگیری نکردم. حال نمی دانم وضعیت دنیا و آخرت من و خانواده ام که بر سر این دختر بیچاره چنین بلایی را آورده ایم چه می شود؟ چگونه خدا از ما راضی خواهد شد؟
- [آیت الله بهجت] شخصی به نام "الف" از مدتی قبل با خانمی شوهردار رابطه نامشروع برقرار می نماید، حتی یک بار با هم به شمال می روند. شوهر آن خانم به علت همین رابطه ی نامشروع خانم را مطلّقه نموده است. خانم به لحاظ دل زدگی از شوهر به "الف" علاقمند بوده و گفته است می خواستم همسر "الف" شوم و پدر و برادر آن خانم، "الف" را در خانه خود می بینند، دست و پای او را طناب پیچ می کنند، به جلوی منزل "الف" می برند و در حضور مادر "الف" با ضربات چاقو او را به قتل می رسانند. یکی از ضربات چاقو به قفسه سینه ی مقتول اصابت کرده و باعث مرگش شده است، ضارب آن پدر آن خانم می باشد که تحت تعقیب است. وکیل متّهم مدّعی گردیده موکّلش با اعتقاد به مهدورالدّم بودن مقتول اقدام به قتل "الف" کرده است و اتّهام را قتل عمدی ندانسته است. اینک با توجه به مراتب بالا و با عنایت به سوابق آشنایی مقتول با خانواده متّهم و علاقه ی شدید آن خانم به "الف" و این که می خواسته همسرش شود و مقتول هم مجرّد بوده است، آیا ادّعای اعتقاد به مهدورالدّم بودن "الف" شرعا و قانونا پذیرفته می شود و وجاهت قانونی دارد؟