برای روشن شدن مطلب تذکر چند نکته ضروری به نظر می رسد: الف. زمان و مکان در اثبات و نفی احکام، ارتباط مستقیم دارند و این طور نیست که اگر حکمی در زمان، مکان و شرایط ویژه ای برای موضوعی ثابت شد، حتماً همان حکم در زمان، مکان و شرایط دیگری نیز برای آن موضوع ثابت شود. ب. اگر چه آخرت چهره باطنی همین دنیا است اما بین ظاهر و باطن فرق است و هر یک دارای احکام مجزایی هستند، این طور نیست که اگر چیزی در دنیا ثابت بود در آخرت نیز ثابت خواهد بود و یا اگر چیزی در دنیا وجود نداشت در آخرت نیز نخواهد بود. ب. شراب دنیایی با شراب آخرت گرچه در نام مشترک اند، امّا این اشتراک تنها لفظی است، اما در ماهیت و حقیقت 180 درجه با هم تفاوت دارند. ج. حرام عبارت است از چیزی که شارع مقدس آن را نهی کرده باشد و حلال عبارت است از چیزی که در مورد آن منعی از جانب شارع نرسیده باشد. د. خداوند ارتباط زن و مرد را به طور مطلق منع نکرده، بلکه ارتباطی که خارج از محدوده شرع باشد را منع و حرام نموده است. بنابراین با توجه به این نکات به نظر می رسد، مقایسه مسائل و احکام دنیا با عالم آخرت چندان درست نباشد.
می خواستم ببینم اگر خداوند خوردن شراب و ارتباط زن و مرد را ممنوع کرده، پس چرا ما در بهشت همه از حوری و دیگر امکانات حرف می زنیم.
برای روشن شدن مطلب تذکر چند نکته ضروری به نظر می رسد: الف. زمان و مکان در اثبات و نفی احکام، ارتباط مستقیم دارند و این طور نیست که اگر حکمی در زمان، مکان و شرایط ویژه ای برای موضوعی ثابت شد، حتماً همان حکم در زمان، مکان و شرایط دیگری نیز برای آن موضوع ثابت شود. ب. اگر چه آخرت چهره باطنی همین دنیا است اما بین ظاهر و باطن فرق است و هر یک دارای احکام مجزایی هستند، این طور نیست که اگر چیزی در دنیا ثابت بود در آخرت نیز ثابت خواهد بود و یا اگر چیزی در دنیا وجود نداشت در آخرت نیز نخواهد بود. ب. شراب دنیایی با شراب آخرت گرچه در نام مشترک اند، امّا این اشتراک تنها لفظی است، اما در ماهیت و حقیقت 180 درجه با هم تفاوت دارند. ج. حرام عبارت است از چیزی که شارع مقدس آن را نهی کرده باشد و حلال عبارت است از چیزی که در مورد آن منعی از جانب شارع نرسیده باشد. د. خداوند ارتباط زن و مرد را به طور مطلق منع نکرده، بلکه ارتباطی که خارج از محدوده شرع باشد را منع و حرام نموده است. بنابراین با توجه به این نکات به نظر می رسد، مقایسه مسائل و احکام دنیا با عالم آخرت چندان درست نباشد.
- [سایر] اگر خداوند خوردن شراب و ارتباط زن و مرد را ممنوع کرده، پس چرا ما از حوری و شراب بهشتی حرف می زنیم؟
- [سایر] آیا در بهشت ممکن است هر مردی یا زنی به تعدادی که مایل باشد خداوند حوری در اختیار وی قرار بدهد؟
- [سایر] چرا خدا به خاطر خوردن یک سیب ناقابل همه ما را از بهشت اخراج کرد؟
- [سایر] چرا اختلاط زن و مرد جز در موارد کم از نظر اسلام ممنوع شده است؟
- [سایر] آیا این حرف درست است که خدا در بهشت برای هر سید، یک جا یا یک قطعه زمین قرار داده است؟
- [آیت الله علوی گرگانی] انتخاب یا استمرار شغلی که با ارتباط زن و مرد همراه است، چه حکمی دارد؟
- [سایر] با شعر منسوب به خیام تحت عنوان: (P}می خوردن من حق از ازل می دانست {E} گر من می نخورم علم خدا جهل بود{P) نتیجه این نیست که خیام اقرار به خوردن شراب جبرا کرده؟
- [سایر] آیا مرد میتواند زن خود را از ارتباط با خانوادهاش منع کند و از دیدار با آنها جلوگیری کند؟
- [سایر] علت تغییر احکام الهی در طول تاریخ چیست؟ و آیا اصلاً تغییری بوده است یا نه؟ به عنوان مثال؛ چرا در مسیحیت خوردن شراب حلال بوده، ولی بعد ممنوع شده است و آیا اصلاً خوردن آنرا خدا حلال شمرده و یا چون تا آن زمان حرام نکرده بوده، در این دین حلال بوده است؟ علم خداوند در وضع احکام که تغییر نکرده است، نیازهای بشر و به بیانی بایدها و نبایدهای زندگی بشر نیز تغییر نکرده است، پس تغییر و کم و زیاد شدن احکام به چه علت است؟
- [سایر] آیا این حرف درست است که خدا در بهشت برای هر سید، یک جا یا یک قطعه زمین قرار داده است. اگر درست است سندش را هم لطفاً بیان کنید.
- [آیت الله سیستانی] اگر مرد پیش از آنکه زنی را برای خود عقد کند بگوید بواسطه شیر خوردن ، آن زن بر او حرام شده ، مثلاً بگوید شیر مادر او را خورده ، چنانچه تصدیق او ممکن باشد ، نمیتواند با آن زن ازدواج کند ، و اگر بعد از عقد بگوید و خود زن هم حرف او را قبول نماید ، عقد باطل است ، پس اگر مرد با او نزدیکی نکرده باشد ، یا نزدیکی کرده باشد ، ولی در وقت نزدیکی کردن زن بداند بر آن مرد حرام است ، مهر ندارد ، و اگر بعد از نزدیکی بفهمد که بر آن مرد حرام بوده ، مرد باید مهر او را به اندازه مهر زنهائی که مثل او هستند بدهد .
- [آیت الله سبحانی] اگر مرد پیش از آن که زنی را برای خود عقد کند، بگوید به واسطه شیر خوردن، آن زن بر او حرام شده: مثلاً بگوید شیر مادر او را خورده; چنانچه معلوم نباشد که دروغ می گوید نمی تواند با آن زن ازدواج کند. و اگر بعد از عقد بگوید و خود زن هم حرف او را قبول نماید، عقد باطل است پس اگر مرد با او نزدیکی نکرده باشد، یا نزدیکی کرده باشد، ولی در وقت نزدیکی کردن، زن بداند بر آن مرد حرام است، مهر ندارد و اگر بعد از نزدیکی بفهمد که بر آن مرد حرام بوده، شوهر باید مهر او را مطابق زن هائی که مثل او هستند، بدهد.
- [آیت الله سبحانی] اگر مرد پیش از آن که زنی را برای خود عقد کند، بگوید به واسطه شیر خوردن، آن زن بر او حرام شده: مثلاً بگوید شیر مادر او را خورده; چنانچه معلوم نباشد که دروغ می گوید نمی تواند با آن زن ازدواج کند. و اگر بعد از عقد بگوید و خود زن هم حرف او را قبول نماید، عقد باطل است پس اگر مرد با او نزدیکی نکرده باشد، یا نزدیکی کرده باشد، ولی در وقت نزدیکی کردن، زن بداند بر آن مرد حرام است، مهر ندارد و اگر بعد از نزدیکی بفهمد که بر آن مرد حرام بوده، شوهر باید مهر او را مطابق زن هائی که مثل او هستند، بدهد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مرد پیش از آن که زنی را برای خود عقد کند، بگوید به واسطه شیر خوردن، آن زن بر او حرام شده، مثلاً بگوید که شیر مادر او را خورده، چنانچه تصدیق او ممکن باشد، نمیتواند با آن زن ازدواج کند و اگر بعد از عقد بگوید و خود زن هم حرف او را قبول نماید، عقد باطل است؛ پس اگر مرد با او آمیزش نکرده باشد یا آمیزش کرده باشد، ولی در وقت آمیزش کردن، زن بداند بر آن مرد حرام است، مهر ندارد و اگر بعد از آمیزش بفهمد که بر آن مرد حرام بوده، شوهر باید مهریّه او را مطابق زنهایی که مثل او هستند بدهد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر مرد پیش از آنکه زنی را برای خود عقد کند ، بگوید به واسطة شیر خوردن ، آن زن براو حرام شده : مثلاً بگوید شیر مادر او را خورده ؛ چنانچه تصدیق او ممکن باشد ، نمی تواند با آن زن ازدواج کند و اگر بعد از عقد بگوید و خود زن هم حرف او را قبول نماید ، عقد باطل است پس اگر مرد با او نزدیکی نکرده باشد ، یا نزدیکی کرده باشد ، ولی در وقت نزدیکی کردن ، زن بداند بر آن مرد حرام است ، مهر ندارد و اگر بعد از نزدیکی بفهمد که بر آن مرد حرام بوده ، شوهر باید مهر او را مطابق زنهائی که مثل او هستند ، بدهد .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر مرد پیش از آنکه زنی را برای خود عقد کند؛ بگوید به واسطه شیر خوردن آن زن بر او حرام شده؛ مثلا بگوید شیر مادر اورا خورده؛ چنانچه تصدیق او ممکن باشد؛ نمی تواند با آن زن ازدواج کند و اگر بعد از عقد بگوید و خود زن هم حرف او را قبول نماید؛ عقد باطل است؛ پس اگر مرد با او نزدیکی نکرده باشد یا نزدیکی کرده باشد ولی در وقت نزدیکی کردن؛ زن بداند بر آن مرد حرام است؛ مهر ندارد و اگر بعد از نزدیکی بفهمد که بر آن مرد حرام بوده؛ شوهر باید مهر او را مطابق زنهائی که مثل او هستند بدهد.
- [آیت الله خوئی] اگر مرد پیش از آن که زنی را برای خود عقد کند بگوید به واسط شیر خوردن آن زن بر او حرام شده، مثلًا بگوید شیر مادر او را خورده چنانچه تصدیق او ممکن باشد نمیتواند با آن زن ازدواج کند. و اگر بعد از عقد بگوید و خود زن هم حرف او را قبول نماید، عقد باطل است پس اگر مرد با او نزدیکی نکرده باشد یا نزدیکی کرده باشد ولی در وقت نزدیکی کردن زن بداند بر آن مرد حرام است، مهر ندارد و اگر بعد از نزدیکی بفهمد که بر آن مرد حرام بوده، شوهر باید مهر او را مطابق زنهایی که مثل او هستند بدهد.
- [امام خمینی] اگر مرد پیش از آن که زنی را برای خود عقد کند بگوید به واسطه شیر خوردن آن زن بر او حرام شده: مثلا بگوید شیر مادر او را خورده چنانچه تصدیق او ممکن باشد نمی تواند با آن زن ازدواج کند. و اگر بعد از عقد بگوید و خود زن هم حرف اورا قبول نماید عقد باطل است پس اگر مرد با او نزدیکی نکرده باشد یا نزدیکی کرده باشد ولی در وقت نزدیکی کردن زن بداند بر آن مرد حرام است، مهر ندارد و اگر بعداز نزدیکی بفهمد که بر آن مرد حرام بوده، شوهر باید مهر او را مطابق زنهایی که مثل او هستند بدهد.
- [آیت الله بهجت] اگر مرد پیش از آنکه زنی را برای خود عقد کند، بگوید بهواسطه شیر خوردن، آن زن بر او حرام شده، مثلاً بگوید، شیر مادر او را خوردهام نمیتواند با آن زن ازدواج کند، و اگر بعد از عقد بگوید، و خود زن هم حرف او را قبول نماید، عقد باطل است، پس اگر مرد با او نزدیکی نکرده باشد، یا نزدیکی کرده باشد، ولی در وقت نزدیکی کردن، زن بداند که بر آن مرد حرام است، مهر ندارد، و اگر بعد از نزدیکی بفهمد که بر آن مرد حرام بوده، شوهر باید مهر او را مطابق زنهایی که مثل او هستند، بدهد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر مرد پیش از آن که زنی را برای خود عقد کند، بگوید به واسطه شیر خوردن آن زن بر او حرام شده، مثلاً بگوید شیر مادر او را خورده، چنانچه تصدیق او ممکن باشد، نمیتواند با آن زن ازدواج کند و اگر بعد از عقد بگوید و خود زن هم حرف او را قبول نماید، عقد باطل است پس اگر مرد با او نزدیکی نکرده باشد، یا نزدیکی کرده باشد ولی در وقت نزدیکی کردن زن بداند بر آن مرد حرام بوده است مهر ندارد و اگر بعد از نزدیکی بفهمد که بر آن مرد حرام بوده شوهر باید مهر او را مطابق زنهایی که مثل او هستند بدهد.