1. اعلام روز تولد و یا وفات شخصیت های بزرگ جنبه نمادین داشته، و این به معنای بی اعتنایی نسبت به دیگر بزرگان و زحمات آنها نیست. 2. حضرت زینب دارای شخصیت ممتاز و منحصر به فردی بوده که خطبه هایش پس از قیام عاشورا در جریان اسارت گویای آن است. بدیهی است که وقتی نهضت کربلا و حوادث پس از آن را مطالعه می کنیم، می بینیم که حضرت زینب به عنوان بزرگ ترین شخصیت زن این قیام بزرگ و تاریخی مطرح است و نقش بسزایی در تبیین قیام عاشورا و رسوا نمودن مسببان و دست اندرکاران این جنایت بزرگ دارد. لذا این تلاش ها و زحمات به طور طبیعی اقتضای مطرح شدن بیشتر را دارد، ضمن این که احترام به حضرت زینب نمادی از تجلیل نسبت به دیگر بانوان فداکاری است که به گونه ای در نبرد عاشورا نقش داشته اند. 3. البته به غیر از ام کلثوم افراد دیگری؛ مانند حضرت سکینه، فاطمه بنت الحسین و... نیز همین وضعیت را دارند که اگر بخواهند به مناسبت های مختلف برای این افراد ایام تولد، وفات و مراسم تجلیل و سوگواری برقرار کنند، باید تمام روزهای هفته به همین مناسبت ها اختصاص یابد! 4. گفتنی است که مسائل این چنینی به سیاست های صدا و سیما و برنامه های فرهنگی آن سازمان بستگی دارد که ما در جریان سیاست های آن نیستیم. این پرسش پاسخ تفصیلی ندارد.
با سلام، چرا فرزند چهارم امام علی و حضرت زهرا فراموش شده است و هیچ وقت حتی از صدا و سیما روز تولد و وفات ایشان اعلام نمی شود و کسی از رشادتهای ایشان در روز عاشورا و پس از آن سخنی به میان نمی آورد، اگر حضرت زینب تازیانه خورد ایشان نیز متحمل تمام این دردها شدند، اگر حضرت زینب داغ دیدند ایشان نیز از این قاعده مستثنا نبودند. لطف کنید نگویید من اشتباه می کنم که این گفته من کاملا صحیح و منطقی است.
1. اعلام روز تولد و یا وفات شخصیت های بزرگ جنبه نمادین داشته، و این به معنای بی اعتنایی نسبت به دیگر بزرگان و زحمات آنها نیست. 2. حضرت زینب دارای شخصیت ممتاز و منحصر به فردی بوده که خطبه هایش پس از قیام عاشورا در جریان اسارت گویای آن است. بدیهی است که وقتی نهضت کربلا و حوادث پس از آن را مطالعه می کنیم، می بینیم که حضرت زینب به عنوان بزرگ ترین شخصیت زن این قیام بزرگ و تاریخی مطرح است و نقش بسزایی در تبیین قیام عاشورا و رسوا نمودن مسببان و دست اندرکاران این جنایت بزرگ دارد. لذا این تلاش ها و زحمات به طور طبیعی اقتضای مطرح شدن بیشتر را دارد، ضمن این که احترام به حضرت زینب نمادی از تجلیل نسبت به دیگر بانوان فداکاری است که به گونه ای در نبرد عاشورا نقش داشته اند. 3. البته به غیر از ام کلثوم افراد دیگری؛ مانند حضرت سکینه، فاطمه بنت الحسین و... نیز همین وضعیت را دارند که اگر بخواهند به مناسبت های مختلف برای این افراد ایام تولد، وفات و مراسم تجلیل و سوگواری برقرار کنند، باید تمام روزهای هفته به همین مناسبت ها اختصاص یابد! 4. گفتنی است که مسائل این چنینی به سیاست های صدا و سیما و برنامه های فرهنگی آن سازمان بستگی دارد که ما در جریان سیاست های آن نیستیم. این پرسش پاسخ تفصیلی ندارد.
- [آیت الله سبحانی] اگر عاقد بگوید انکحت موکلاتی فاطمه، زهرا، زینب لموکِلی احمد، علی، حسین یعنی قصد دارد فاطمه را به عقد احمد و زهرا به عقد علی و زینب را به عقد حسین درآورد آیا چنین عقدی صحیح است؟
- [سایر] سلام .آیا این درسته فرزندان حضرت علی و حضرت فاطمه چهار نفر بودن به نام های: امام حسن و امام حسین و حضرت زینب و حضرت محسن( که در شکم مادر سقط شدن) و حضرت ام کلثوم دختر حضرت علی از دیگر زنان ایشان بوده و یا اینکه لقب حضرت زینب است ؟تاریخ تولد حضرت ام کلثوم چه زمانی است و چرا در تقویم ایران نامی از تولد ایشان ثبت نشده؟
- [سایر] نظر شیعه در مورد محسن، فرزند حضرت زهرا س و حضرت علی ع چیست؟
- [سایر] چرا علی علیه السّلام هفت روز بعد از وفات حضرت فاطمه سلام الله علیها ازدواج کردند؟ آیا این از نظر تاریخی صحت دارد؟
- [سایر] حضرت جبرئیل در محضر حضرت زهرا(س) بعد از رحلت نبی اکرم چه حکمتی داشته است؟ آیا در این هنگام امیرالمومنین(ع) نیز جبرئیل را می دیدند؟
- [سایر] چرا به حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) فقط می گویند اهل بیت پیغمبر آیا دیگر همسران پیغمبر جزء اهل بیت پیغمبر نبودند ؟
- [سایر] چرا به حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) فقط می گویند اهل بیت پیغمبر آیا دیگر همسران پیغمبر جزء اهل بیت پیغمبر نبودند ؟
- [سایر] امام صادق(ع) با سه تعبیر، ایام محسنیه را سختتر و جانکاهتر از عاشورا معرفی میکنند: (و لا کیوم محنتنا بکربلا و ان کان یوم السقیفه و احراق النار علی باب امیر المؤمنین و الحسن و الحسین و فاطمه و زینب و ام کلثوم فضه و قتل محسن بالرفسه اعظم و ادهی و امرّ لانه اصل یوم العذاب)؛ هیچ روزی مانند محنت ما در کربلا نیست، اگرچه روز سقیفه و آتش به پا کردن بر در خانه امیر المؤمنین، حسن، حسین، فاطمه، زینب، امکلثوم و فضه (سلام الله علیهم) و کشتن محسن(ع) با لگد، بالاتر و سختتر و تلختر است؛ چرا که آن، اصل روز عذاب و سختی آن روز است. آیا این حدیث صحیح است؟
- [سایر] در روایات تاریخی آمده است که حضرت زهرا(س) در منزل زحمات زیادی را متحمل میشد. امام علی(ع) نزد پیامبر اکرم(ص) رفت تا از ایشان کنیزی جهت کمک در کار منزل برای حضرت زهرا در خواست نمایند. اینجا بود که پیامبر تسبیحات حضرت زهرا را تعلیم نمودند. بر همین اساس سؤالی مطرح میشود که حضرت زهرا چگونه میتواند کنیزانی به نام فضه و اسماء داشته باشند. اگر کنیز لازم بود پیامبر برای حضرت زهرا کسانی را معرفی مینمودند؟
- [سایر] در جایی شنیدم در ظهر عاشورا حضرت زینب(س) به امام حسین(ع) پیراهنی داد که حضرت فاطمه زهرا(س) به ایشان داده بود. همچنین شنیدم که این پیراهن همان پیراهن حضرت یوسف بوده است که برای شفای چشمان حضرت یعقوب فرستاده بودند. آیا این مطلب صحیح است و اگر صحیح است لطفا توضیحات کاملتری بدهید.
- [آیت الله اردبیلی] اگر یک نفر از طرف مرد و زن در خواندن صیغه عقد دائم وکیل شود، چنانچه مثلاً اسم مرد (احمد) و اسم زن (فاطمه) باشد و وکیل به قصد انشا بگوید: (زَوَّجْتُ مُوکِّلِی أَحْمَدَ مُوَکِّلَتِی فاطمَةَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلومِ) یعنی: (موکّل خودم فاطمه را به زوجیّت موکّل خود احمد در آوردم به مهری که معیّن شده) و بدون فاصله به قصد انشا بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْویجَ لِمُوکِّلِی أَحْمَدَ عَلیَ الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) یعنی: (قبول کردم ازدواج را برای موکّلم احمد به مهری که معیّن شده)، عقد صحیح میباشد.
- [آیت الله سبحانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم، به مهری که معیّن شده). پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ علی الصَّداقِ المعلومِ) (یعنی قبول کردم ازدواج را با همان مهر معلوم) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلِکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ). پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) صحیح می باشد.
- [آیت الله سبحانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ المَعْلُوم) (یعنی خود را زن تو نمودم، به مهری که معیّن شده). پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ علی الصَّداقِ المعلومِ) (یعنی قبول کردم ازدواج را با همان مهر معلوم) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلِکَ اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ). پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزویج لِمُوَکِّلِی اَحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) صحیح می باشد. دستور خواندن عقد موقت
- [آیت الله اردبیلی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اوّل زن به قصد انشا بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ) یعنی: (خود را زن تو نمودم به مهری که معیّن شده) و بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزوِیجَ عَلَی الصَّداقِ المَعْلُومِ) یعنی: (قبول کردم ازدواج را به مهری که معین شده) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند، چنانچه مثلاً اسم مرد (احمد) و اسم زن (فاطمه) باشد و وکیل زن خطاب به وکیل مرد با قصد انشا بگوید: (زَوَّجْتُ مُوکِّلَتِی فاطِمَةَ مُوَکِّلَکَ أحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ الْمَعْلُومِ)، یعنی: (موکّل خودم فاطمه را به زوجیّت موکّل تو احمد در آوردم به مهری که معین شده) و بدون فاصله وکیل مرد بگوید: (قَبِلْتُ التَّزوِیجَ لِمُوَکِّلِی أحْمَدَ عَلَی الصَّداقِ المَعلُومِ) یعنی: (قبول کردم ازدواج را برای موکّلم احمد به مهری که معین شده)، عقد صحیح میباشد.
- [امام خمینی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: "زوجتک نفسی علی الصداق المعلوم" یعنی خود را زن تو نمودم به مهری که معین شده، پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: "قبلت التزویج" یعنی قبول کردم ازدواج را عقد صحیح است. و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند، چنانچه مثلا اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل بگوید: "زوجت موکلتی فاطمة موکلک احمد علی الصداق المعلوم" پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: "قبلت لموکلی احمد علی الصداق"، صحیح می باشد.
- [آیت الله بهجت] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: (زَوَّجْتُکَ نَفْسِی عَلَی الصِّدَاقِ الْمَعْلُوم)؛ یعنی: (خود را زن تو نمودم به مهری که معین شده)، و پس از آن مرد بلافاصله بگوید: (قَبِلْتُ التَّزوِیجْ)، یعنی: (ازدواج را قبول کردم)، عقد صحیح است، و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند، چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فَاطِمَة، مُوَکلَکَ اَحْمَد، عَلَی الصِّداقِ الْمَعْلُوم)، و سپس وکیل مرد بلافاصله بگوید: (قَبِلْتُ لِمُوَکِّلِی اَحْمَد، عَلَی الصِّداقِ)، صحیح میباشد.
- [آیت الله سیستانی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند ، و پس از تعیین مقدار مهر . اول زن بگوید : (زَوَّجْتُکَ نَفَسِی عَلَی الصِّداقِ المَعْلُومِ) یعنی خود را همسر تو نمودم به مهری که معیّن شده ، پس از آن بدون فاصله قابل توجهی مرد بگوید : (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ) یعنی قبول کردم ازدواج را ، عقد صحیح است ؛ و همچنین اگر فقط (قبلتُ) بگوید ، عقد صحیح است . و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند ، چنانچه مثلاً اسم مرد (احمد) و اسم زن (فاطمه) باشد ، و وکیل زن بگوید : (زَوَّجْتُ مُوَکِّلَکَ اَحْمَدَ ، مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ عَلَی الصِّداقِ المَعْلُومِ) پس بدون فاصله قابل توجهی وکیل مرد ، بگوید : (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ لِمُوَکِّلی اَحْمَدَ عَلَی الصِّداقِ المَعْلُومِ) صحیح میباشد . و احتیاط مستحب آن است لفظی که مرد میگوید ، با لفظی که زن میگوید مطابق باشد ، مثلاً اگر زن (زَوَّجْتُ) میگوید ، مرد هم (قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ) بگوید نه (قَبِلْتُ النّکاحَ) .
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید زوجتک نفسی علی الصداق المعلوم یعنی خود را زن تو نمودم به مهری که معین شده؛ پس از آن بدون فاصله مرد بگوید قبلت التزویج یعنی قبول کردم ازدواج را؛ عقد صحیح است. و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید زوجت موکلک احمد موکلتی فاطمه علی الصداق المعلوم سپس بدون فاصله وکیل مرد بگوید قبلت التزویج لموکلی احمد علی الصداق المعلوم صحیح می باشد و بنا بر احتیاط واجب باید لفظی که مرد می گوید با لفظی که زن می گوید مطابق باشد؛ مثلا اگر زن زوجت می گوید مرد هم قبلت التزویج بگوید.
- [آیت الله بروجردی] اگر صیغهی عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند و اوّل زن بگوید:(زَوَّجْتُکَ نَفْسی عَلَی الصِّداقِ الْمَعلُوم)(یعنی خود را زن تو نمودم به مهری که معین شده)، پس از آن بدون فاصله مرد بگوید:(قَبِلْتُ التَّزْویجَ) (یعنی قبول کردم ازدواج را) عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنها صیغهی عقد را بخواند، چنانچه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید:(زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی فاطِمةَ مُوَکِّلَکَ اَحْمَدَ عَلَی الصِّداقِ الْمَعْلُوم)، پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید:(قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی اَحْمَدَ عَلَی الصِّدَاقِ) صحیح میباشد و بنا بر احتیاط واجب باید لفظی که مرد میگوید با لفظی که زن میگوید مطابق باشد، مثلاً اگر زن (زَوَّجتُ) میگوید مرد هم (قَبِلتُ التَزویجَ) بگوید.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر صیغة دائم را خود زن و مرد بخوانند و اول زن بگوید: زَوَّجْتُکَ نَفْسی عَلی الصِّدَاقِ الْمَعْلوُم خود را زن تو نمودم به مهری که معین شده، پس از آن بدون فاصله مرد بگوید: قَبِلْتُ التَّزْویجَ قبول کردم ازدواج را عقد صحیح است و اگر دیگری را وکیل کنند که از طرف آنان صیغه عقد را بخواند چنان چه مثلاً اسم مرد احمد و اسم زن فاطمه باشد و وکیل زن بگوید: زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتی فَاطِمَةَ مُوَکِّلَکَ اَحْمَدَ عَلی الصِّدَاقِ الْمَعْلوُمِ، پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: قَبِلْتُ التَّزْویجَ لِمُوَکِّلی اَحْمَدَ عَلی الصِّدَاقِ الْمَعْلوُمِ صحیح می باشد. و بهتر آن است لفظی که مرد می گوید با لفظی که زن می گوید مطابق باشد، مثلاً اگر زن "زَوَّجْتُ" می گوید مرد هم "قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ" بگوید.