ارباب لغت، «عهد» را به نگهداری و مراعات پی در پی چیزی معنا کرده اند؛[1] از این باب به «پیمان» که مراعات آن لازم است نیز عهد می گویند.[2] «تعهّد» در لغت، به معنای نگهداری چیزی و تجدید عهد است،[3] امّا در اصطلاح امروزی، بار معنایی دیگری گرفته و شاید بتوان آن را این گونه تعریف کرد: الزامی که انسان را وادار به انجام یکسری امور می کند. با این تعریف، می توان معنای تعهد اسلامی و تعهد سازمانی را به دست آورد که تعهد اسلامی این است که ما خود را ملزم به انجام دستورات اسلامی بدانیم و از اوامر، اطاعت و از نواهی، دوری کنیم. البته تعهد اسلامی تنها به امور عبادی و دستورات فقهی فردی محدود نمی شود، بلکه شامل قوانین و مقررات اجتماعی (که لزومش برای یک جامعه انکار ناپذیر است) نیز شده و این قوانین نیز دستورات اسلامی به حساب می آیند. بنابر این، الزام به قوانین سازمانی و کشوری -چه در حکومت اسلامی و چه در حکومت غیر اسلامی -در صورتی که منافاتی با دستورات اسلامی نداشته باشد- تعهّد دینی به حساب می آید و هر فردی باید به قوانین سازمانی پایبند باشد که این خود تعهدی دینی است. [1] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص 59، تحقیق: صفوان عدنان داودی‏، دارالعلم، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412ق.‏ [2] . قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 5، ص 59، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ششم، 1371 ش. [3] . طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، محقق و مصحح: حسینی، سید احمد، ج 3، ص 116، نشر کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1416ق.
ارباب لغت، «عهد» را به نگهداری و مراعات پی در پی چیزی معنا کرده اند؛[1] از این باب به «پیمان» که مراعات آن لازم است نیز عهد می گویند.[2] «تعهّد» در لغت، به معنای نگهداری چیزی و تجدید عهد است،[3] امّا در اصطلاح امروزی، بار معنایی دیگری گرفته و شاید بتوان آن را این گونه تعریف کرد: الزامی که انسان را وادار به انجام یکسری امور می کند. با این تعریف، می توان معنای تعهد اسلامی و تعهد سازمانی را به دست آورد که تعهد اسلامی این است که ما خود را ملزم به انجام دستورات اسلامی بدانیم و از اوامر، اطاعت و از نواهی، دوری کنیم. البته تعهد اسلامی تنها به امور عبادی و دستورات فقهی فردی محدود نمی شود، بلکه شامل قوانین و مقررات اجتماعی (که لزومش برای یک جامعه انکار ناپذیر است) نیز شده و این قوانین نیز دستورات اسلامی به حساب می آیند. بنابر این، الزام به قوانین سازمانی و کشوری -چه در حکومت اسلامی و چه در حکومت غیر اسلامی -در صورتی که منافاتی با دستورات اسلامی نداشته باشد- تعهّد دینی به حساب می آید و هر فردی باید به قوانین سازمانی پایبند باشد که این خود تعهدی دینی است. [1] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص 59، تحقیق: صفوان عدنان داودی، دارالعلم، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412ق. [2] . قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 5، ص 59، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ششم، 1371 ش. [3] . طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، محقق و مصحح: حسینی، سید احمد، ج 3، ص 116، نشر کتابفروشی مرتضوی، تهران، چاپ سوم، 1416ق.
- [سایر] بین داستانهای قرآن و داستانهای کتاب عهد عتیق (تورات) یا عهد جدید (انجیل) از لحاظ هدف و محتوا چه تفاوتی وجود دارد؟
- [سایر] آیا در اسلام بین مقتول کافر و مسلمان تفاوتی هست؟
- [آیت الله خامنه ای] آیا در وجوب امداد و نجات مصدومین تفاوتی بین مسلمان و غیر مسلمان وجود دارد؟
- [سایر] از نظر اسلام جنگ و دفاع چه تفاوتی دارند؟
- [آیت الله جوادی آملی] آیا در وجوب امداد و نجات مصدومین تفاوتی بین مسلمان و غیر مسلمان وجود دارد؟
- [سایر] آزادی مورد نظر اسلام با آزادی غربی چه تفاوتی دارد؟
- [سایر] چه تفاوتی میان آزادی در اسلام با آزادی در ادیان دیگراست ؟
- [سایر] بین رزق و معیشت در عرفان های کاذب و اسلام چه تفاوتی وجود دارد؟
- [سایر] مهدویت در دین یهود و مسیح چه تفاوتی با زرتشت و اسلام دارد توضیح دهید؟
- [سایر] چه تفاوتی میان تعریف دین و معنویت در اسلام با نظرگاه های دیگر است ؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] در عهد هم مثل نذر باید با خداوند عهد نماید و آن را انشاء کند و لازم نیست انشاء عهد با صیغه لفظی صورت گیرد بلکه میتواند آن را با نوشته یا با کار دیگری انجام دهد ولی در هر حال باید نام خداوند را - به هر زبانی هر چند عربی نباشد - بر زبان آورد و اگر عهد کند کاری را که خوب است به جا آورد یا کاری را که بد است ترک کند عمل به عهد لازم است، بلکه ظاهراً اگر کاری را عهد کرده که انجام و ترک آن از هر جهت یکسان است، باید به عهد خود وفا کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] عمل کردن به (عهد) مانند نذر واجب است به شرط این که صیغه عهد را بخواند، مثلاً بگوید: (با خدا عهد کردم که فلان کار خیر را انجام دهم) اما اگر صیغه نخواند، یا آن کار شرعاً مطلوب نباشد عهد او اعتباری ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] عمل کردن به (عهد) مانند نذر واجب است به شرط این که صیغه عهد را بخواند، مثلاً بگوید: (با خدا عهد کردم که فلان کار خیر را انجام دهم) اما اگر صیغه نخواند، یا آن کار شرعاً مطلوب نباشد عهد او اعتباری ندارد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] عمل کردن به (عهد) مانند نذر واجب است به شرط این که صیغه عهد را بخواند، مثلاً بگوید: (با خدا عهد کردم که فلان کار خیر را انجام دهم) اما اگر صیغه نخواند، یا آن کار شرعاً مطلوب نباشد عهد او اعتباری ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] در عهد هم مثل نذر باید صیغه خوانده شود ، و نیز کاری را که عهد می کند انجام دهد ، باید انجام آن ، بهتر از ترکش باشد .
- [آیت الله سبحانی] در عهد هم مثل نذر باید صیغه خوانده شود، و نیز کاری را که عهد می کند انجام دهد، باید نکردنش بهتر از انجام آن نباشد.
- [امام خمینی] در عهد هم مثل نذر باید صیغه خوانده شود، و نیز کاری را که عهد میکند انجام دهد، باید نکردنش بهتر از انجام آن نباشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] در عهد هم مثل نذر باید صیغه خوانده شود و متعلق عهد نباید مرجوح باشد ولی اعتبار رجحان در متعلق ان چنانکه مشهور فرموده اند محل اشکال است
- [آیت الله مظاهری] هیچ فرقی بین نذر و عهد نیست مگر در تلفّظ، مثلاً اگر بگوید با خدا عهد میکنم که هر شب نماز شب بخوانم یا اگر مریض من خوب شد هزار تومان صدقه میدهم، به آن عهد میگویند و اگر بگوید با خدا نذر میکنم که هر شب نماز شب بخوانم یا با خدا نذر میکنم که اگر مسافر من سالم برگشت فلان کار خیر را انجام بدهم، به آن نذر میگویند و کلیه مسائلی که در نذر گفته شد در عهد نیز میآید.
- [آیت الله سیستانی] در عهد هم مثل نذر باید صیغه خوانده شود ، مثلاً بگوید با خدا عهد کردم چنین کنم ، و لازم نیست کاری را که عهد میکند انجام دهد شرعاً بهتر باشد ، بلکه کافی است شرعاً از آن نهی نشده باشد ، و در نظر عقلا رجحان داشته باشد ، یا برای آن شخص مصلحتی در بر داشته باشد ، و اگر بعد از عهد طوری شد که آن عمل مصلحتی نداشت یا شرعاً مرجوح شد ، هر چند مکروه شده باشد لازم نیست به آن عمل کند .