باورهایی، مانند توحید و ولایت از اموری هستند که هر صفت نیک انسان در پرتو اینها معنا پیدا می­کند، و هر صفت و ویژگی خوب انسان بدون آنها رنگ و بوی خدایی نخواهد داشت؛ صفات نیکی هم وجود دارند که به حسب مورد می‌توانند به عنوان بهترین­ها معرّفی شوند؛ مانند خوش‌اخلاقی، گذشت، ایثار و... البته این صفات نمی‌توانند جامع باشند و به نظر می­رسد که «تقوا» بهترین و جامع‌ترین صفت نیک برای انسان‌ها باشد.[1] این صفت که جامع بسیاری از صفات نیک است، همان پرهیز از ناهنجاری­ها و محرّمات، و انجام واجبات است؛ و بر اساس قرآن کریم، هر آنکه ویژگی «تقوا» در او بیشتر باشد، نزد خدا جایگاه بهتری خواهد داشت: «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیر»؛[2] ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‏‌ها و قبیله‌‏ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامی‌‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شما است، خداوند دانا و آگاه است! [1] . ر. ک: نمایه های «نسبی بودن تقوا»، سؤال 10324؛ «معنای تقوا»، سؤال 12034؛ «رابطه تقوا با نظم»، سؤال 20702. [2] . حجرات، 13.
باورهایی، مانند توحید و ولایت از اموری هستند که هر صفت نیک انسان در پرتو اینها معنا پیدا میکند، و هر صفت و ویژگی خوب انسان بدون آنها رنگ و بوی خدایی نخواهد داشت؛ صفات نیکی هم وجود دارند که به حسب مورد میتوانند به عنوان بهترینها معرّفی شوند؛ مانند خوشاخلاقی، گذشت، ایثار و...
البته این صفات نمیتوانند جامع باشند و به نظر میرسد که «تقوا» بهترین و جامعترین صفت نیک برای انسانها باشد.[1] این صفت که جامع بسیاری از صفات نیک است، همان پرهیز از ناهنجاریها و محرّمات، و انجام واجبات است؛ و بر اساس قرآن کریم، هر آنکه ویژگی «تقوا» در او بیشتر باشد، نزد خدا جایگاه بهتری خواهد داشت: «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیر»؛[2] ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید (اینها ملاک امتیاز نیست،) گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شما است، خداوند دانا و آگاه است! [1] . ر. ک: نمایه های «نسبی بودن تقوا»، سؤال 10324؛ «معنای تقوا»، سؤال 12034؛ «رابطه تقوا با نظم»، سؤال 20702. [2] . حجرات، 13.
- [سایر] صفت (باقی) را که از صفات الهی است توضیح دهید.
- [سایر] صفت «باقی» که از صفات الهی است، چه معنایی دارد؟
- [سایر] نقش مردم در کسب صفات نیک در حکومت جهانی حضرت مهدی(علیه السلام) و رواج خیر و خوبی و نعمت و برکت چیست؟
- [سایر] وقتی می گوییم خداوند قادر مطلق است، آیا شامل همه صفات وی می شود و یا تنها قدرت خداوند را شامل می شود؟
- [سایر] وقتی می گوییم خداوند قادر مطلق است، آیا شامل همه صفات وی می شود و یا تنها قدرت خداوند را شامل می شود؟
- [سایر] چه فرقی برای به کاربردن دو صفت مجید و کریم برای قرآن وجود دارد. ؟ چرا دیگر صفات را بکار نمی برند؟
- [سایر] آیا از دیدگاه قرآن آثار نیک و بد اعمال در نسل انسان موثر است ؟
- [سایر] آیا (پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک ) از آموزه های زرتشت است ؟
- [سایر] چگونه اعمال نیک انسان، در قبر به دستگیری او برمی خیزند؟
- [سایر] مگر دین زرتشتی نمیگوید : پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک، پس چرا آن را دین باطلی میدانید؟
- [آیت الله اردبیلی] زنی که عادت وقتیّه دارد، اگر بیشتر از ده روز خون ببیند، چنانچه مقداری از خون دارای صفات حیض بوده و بقیه دارای صفات حیض نباشد، باید خونی را که دارای صفات حیض است، حیض و بقیه را استحاضه قرار دهد، به شرط آن که اولاً: خونی که دارای صفات حیض است، کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نباشد و ثانیا: خون دیگری با آن تعارض نکند؛ یعنی قبل از گذشتن ده روز از پایان خون اول که دارای صفات حیض است، خون دیگری نبیند که دارای صفات حیض بوده و مجموع آن و خون اول و روزهایی که در بین آنها واقع شده، بیشتر از ده روز باشد.
- [آیت الله بهجت] اگر وصیت کرد برای گروهی که موصوف به صفت خاصی هستند، مثل فقرا، باید صفت فقر در هنگام مرگ وصیتکننده هم موجود باشد و وجودش در زمان وصیت کافی نیست.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مضطربه، مبتدئه و یا ناسیه، بیشتر از ده روز خون ببیند و تمام آن فاقد صفات حیض باشد و یا خونی که دارای صفات حیض است کمتر از سه روز باشد، تمام آن استحاضه است.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مضطربه، مبتدئه و یا ناسیه، بیشتر از ده روز خون ببیند، خونی را که دارای صفات حیض است، حیض و خونی را که دارای صفات استحاضه است، استحاضه قرار میدهد، به شرط آن که اوّلاً: خون دارای صفات حیض کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز نباشد و ثانیا: خون دیگری با آن تعارض نکند، یعنی قبل از گذشتن ده روز از پایان خونی که دارای صفات حیض است، خون دیگری نبیند که دارای صفات حیض بوده و مجموع آن و خون اول که دارای صفات حیض است و روزهایی که در بین آنها واقع شده، بیشتر از ده روز باشد، مثل آن که پنج روز خون سرخ یا تیره و چهار روز خون زرد و دوباره هفت روز خون سرخ یا تیره ببیند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر ناسیه بیشتر از ده روز خون ببیند و تمام آن دارای صفات حیض باشد و یا خونی که دارای صفات حیض است بیشتر از ده روز باشد و یا خون دیگری با آن تعارض کند، بنابر احتیاط واجب باید از ابتدای دیدن خون تا هفت روز را حیض و بقیّه را استحاضه قرار دهد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر وصیّ بعضی از مصارف وصیّت را فراموش کند باید تحقیق کند تا حدّ امکان موارد آن را بیابد و در صورت عدم امکان، باید آن مقدار را به مصرف خیرات و کارهای نیک برساند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر کمتر از سه روز خون ببیند و پاک شود و سپس سه روز دیگر یا بیشتر خون ببیند، چنانچه خون دوم دارای صفات حیض بوده و یا در ایام عادت باشد، حیض است و خون اوّل اگرچه در روزهای عادتش باشد و یا دارای صفات حیض باشد، حیض نیست.
- [آیت الله اردبیلی] اگر زنی که عادت عددیه دارد کمتر از عادت خود خون ببیند و یا بیشتر از شماره عادت خود خون ببیند ولی از ده روز بیشتر نشود، روزهایی را که دارای صفات حیض بوده، حیض و بقیه را استحاضه قرار میدهد، به شرط آن که روزهایی که خون دارای صفات حیض بوده کمتر از سه روز نباشد وگرنه تمام خون استحاضه است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه در معامله سلف، فروشنده جنس بهتری را تحویل دهد (یعنی جنسی که تمام آن اوصاف مورد قرارداد را به اضافه صفات دیگری داراست) مشتری باید قبول کند، ولی اگر بعضی از آن صفات را نداشته باشد می تواند قبول نکند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر سه روز پشت سرهم خون ببیند و پاک شود و دوباره خون ببیند و مجموع روزهایی که خون دیده و در وسط پاک بوده از ده روز بیشتر نشود، چنانچه هر دو خون در ایام عادت باشند و یا صفات حیض را داشته باشند و یا یکی از آنها در ایام عادت بوده و دیگری دارای صفات حیض باشد، مجموع آن دو خون و روزهایی را که در بین پاک بوده، حیض قرار میدهد و در غیر این صورت هر کدام از آنها که خارج از ایام عادت بوده و دارای صفات حیض نباشد، استحاضه و هر کدام که در ایام عادت بوده و یا دارای صفات حیض باشد، حیض است، به شرط این که کمتر از سه روز نباشد.