یک. با تحقیق و جست‌وجویی که در منابع حدیثی شیعه انجام شد، چنین حدیثی یافت نشد، و هیچ فقیهی نیز به چنین چیزی برای دوری از نامحرم استدلال نکرده است. وانگهی، سخنرانی‌های عمومی این دو بزرگوار با این که از شدّت و حرارتی سیاسی برخوردار بود، در تاریخ چنین چیزی گزارش نشده که در این سخنرانی‌ها ریگ و سنگریزه بر دهان می‌گذاشتند. دو. همچنین ارزش و مقام والای حضرت فاطمه(س) و حضرت زینب(س) به این گونه مسائل نبوده است، بلکه آنها زندگی خویش را در موقعیّت‌های گوناگون بر اساس تکلیف الاهی و تصمیم‌گیری بر مبنای شناخت دقیق و درست از دین و احکام الاهی قرار می‌دادند. لذا بانوانی که فاطمه و زینب کبری(س) را الگوی خود قرار داده باشند، باید زندگی خویش را بر اساس قرآن و عترت و نیز فهم و شناخت درست از آنان تنظیم کنند و در درک تکالیف و احکام الاهی در همه‌ی موقعیّت‌های زندگی فردی و اجتماعی هوشیار باشند تا در مسیر صحیح زندگی و سعادت و خوشبختی دنیوی و اخروی قرار گیرند. در این راستا، احکام و موازینی درباره‌ی صحبت کردن با نامحرم و یا سخنرانی نمودن در میان نامحرمان، از سوی شارع مقدس تعیین شده –چه واجب و چه مستحب- که در اینجا به گوشه‌ای از آنها در نمایه‌های زیر ارجاع داده می‌شود: 1. «صحبت غیر مستقیم با نامحرم»، سؤال 1408 2. «حکم شنیدن صدای زن نامحرم در گذشته و حال»، سؤال 3034 3. « برخورد مناسب با مردان نامحرم»، سؤال 9960 4. « زن و حضور در اجتماع»، سؤال 23898
شنیدهام حضرت زهرا یا حضرت زینب -سلام الله علیهما- در سخنرانیشان برای اینکه صدای اصلیشان پیش نامحرمان شناخته نشود ریگ در دهانشان میگذاشتند. این درست است یانه؟ اگر درست است سند را ذکر بفرمایید.
یک. با تحقیق و جستوجویی که در منابع حدیثی شیعه انجام شد، چنین حدیثی یافت نشد، و هیچ فقیهی نیز به چنین چیزی برای دوری از نامحرم استدلال نکرده است. وانگهی، سخنرانیهای عمومی این دو بزرگوار با این که از شدّت و حرارتی سیاسی برخوردار بود، در تاریخ چنین چیزی گزارش نشده که در این سخنرانیها ریگ و سنگریزه بر دهان میگذاشتند. دو. همچنین ارزش و مقام والای حضرت فاطمه(س) و حضرت زینب(س) به این گونه مسائل نبوده است، بلکه آنها زندگی خویش را در موقعیّتهای گوناگون بر اساس تکلیف الاهی و تصمیمگیری بر مبنای شناخت دقیق و درست از دین و احکام الاهی قرار میدادند. لذا بانوانی که فاطمه و زینب کبری(س) را الگوی خود قرار داده باشند، باید زندگی خویش را بر اساس قرآن و عترت و نیز فهم و شناخت درست از آنان تنظیم کنند و در درک تکالیف و احکام الاهی در همهی موقعیّتهای زندگی فردی و اجتماعی هوشیار باشند تا در مسیر صحیح زندگی و سعادت و خوشبختی دنیوی و اخروی قرار گیرند. در این راستا، احکام و موازینی دربارهی صحبت کردن با نامحرم و یا سخنرانی نمودن در میان نامحرمان، از سوی شارع مقدس تعیین شده –چه واجب و چه مستحب- که در اینجا به گوشهای از آنها در نمایههای زیر ارجاع داده میشود: 1. «صحبت غیر مستقیم با نامحرم»، سؤال 1408 2. «حکم شنیدن صدای زن نامحرم در گذشته و حال»، سؤال 3034 3. « برخورد مناسب با مردان نامحرم»، سؤال 9960 4. « زن و حضور در اجتماع»، سؤال 23898
- [سایر] آیا از حضرت فاطمه(سلام الله علیها) دختری غیر از حضرت زینب و ام کلثوم(سلام الله علیهما) در شام مدفون است؟
- [سایر] دوست دارم حضرت فاطمه زهرا و زینب (سلام الله علیهما ) الگوی عملی برای من باشند مرا در این باره راهنمایی کنید, راه کار آن چیست ؟
- [آیت الله سبحانی] اگر عاقد بگوید انکحت موکلاتی فاطمه، زهرا، زینب لموکِلی احمد، علی، حسین یعنی قصد دارد فاطمه را به عقد احمد و زهرا به عقد علی و زینب را به عقد حسین درآورد آیا چنین عقدی صحیح است؟
- [سایر] حضرت زهرا و حضرت زینب علیهما السلام با آن مقام علمی و سیاسی که داشته اند، چرا در غیر موارد نادر در عرصه های اجتماعی حاضر نمی شده اند؟
- [سایر] حضرت زهرا و حضرت زینب علیهما السلام با آن مقام علمی و سیاسی که داشته اند، چرا در غیر موارد نادر در عرصه های اجتماعی حاضر نمی شده اند؟
- [سایر] متن وصیت نامه حضرت زهرا سلام الله علیها را بفرمایید؟
- [سایر] آیا درست است که پیامبر به علت دعوای علی با فاطمه فرمود ( فاطمه بضعه منی)؟
- [سایر] آیا در قضیه سیلی خوردن، حضرت زهرا (س) همراه امام حسن (ع) بوده یا حضرت زینب؟
- [سایر] چرا حضرت علی (ع) قبل از حضرت فاطمه در را باز نکرد تا حضرت فاطمه (س) شهید نشود؟
- [سایر] آیا در قضیه سیلی خوردن، حضرت زهرا (س) همراه امام حسن (ع) بوده یا حضرت زینب؟
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله وحید خراسانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه طالق خوانده شود و دو مرد عادل ان را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید زوجتی فاطمه طالق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند ان وکیل باید بگوید زوجه موکلی فاطمه طالق و در صورتی که زن معین باشد ذکر نام او لازم نیست
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه طالق خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد؛ باید بگوید زوجتی فاطمه طالق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید زوجه موکلی فاطمه طالق. و در صورتی که زن معین باشد؛ ذکر نام او لازم نیست.
- [آیت الله خوئی] طلاق باید به صیغ عربی صحیح و به کلمة طالق خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغ طلاق را بخواند و اسم زن او مثلًا فاطمه باشد، باید بگوید: (زوجتی فاطمة طالق) یعنی زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید: (زوجة موکلی فاطمة طالق) و درصورتی که زن معین باشد ذکر نام او لازم نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل انچه او بذل کرده از هم جدا شدیم پس او رها است و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید بارات زوجه موکلی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یا بگوید عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و لزوم گفتن فهی طالق در صیغه های ذکر شده مبنی بر احتیاط واجب است و اگر به جای علی ما بذلت بما بذلت بگوید اشکال ندارد
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.